ارزدیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

ارزدیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

  • ۰
  • ۰

بر اساس گزارش‌ صرافی LBX، در روزهای اخیر علاقه زنان نسبت به ارزهای دیجیتال دو برابر شده است.

صرافی LBX، یک صرافی ارز دیجیتال واقع در انگلستان می‌باشد. در این صرافی افراد می‌توانند از طریق پوند اقدام به خرید ارزهای دیجیتالی نمایند. این صرافی در منطقه‌ی تجاری Canary Wharf در لندن مستقر بوده و علاوه بر خدمات تبادل، خدمات کیف پول را نیز برای کاربرانش در نظر گرفته است.

بر اساس گزارش منتشر شده توسط این صرافی، در شش ماه اخیر تعداد زنانی که به سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال فکر می‌کنند، دو برابر شده است. بر اساس این آمار در حدود ۱۳ درصد از زنان در آستانه‌ی تصمیم گیری برای سرمایه گذاری در زمینه ارزهای دیجیتال هستند که این مقدار در اواخر سال ۲۰۱۷، در حدود ۶ درصد بوده است. همچنین بر اساس این گزارش مشخص شده که تعداد ۲۰ درصد از زنان هزاره‌ی جدید نسبت به ارزهای دیجیتال دارای نگرش مثبتی می‌باشند.

افزایش شدید علاقه‌مندی زنان به ارزهای دیجیتال

در این راستا خانم آنجس دی روآیر به عنوان تحلیلگر اقتصادی ارشد در صرافی LBX در مصاحبه‌ای با City A.M. این چنین بیان نمود که «همچنان این نگرش اشتباه که ارزهای دیجیتال به عنوان یک نوع بازی برای مردان هستند، در جامعه وجود دارد. با این حال شاهد این شرایط هستیم که در چند ماه اخیر، صدها خانم برای بهره گیری از خدمات صرافی LBX در آن ثبت نام نموده‌اند و می‌توان آن‌ها را به عنوان آگاه‌ترین و الهام‌بخش‌ترین سرمایه گذاران در بازار ارزهای دیجیتال نامید. »

همچنین بخوانید: بیت کوین دیگر فقط یک بازی مردانه نیست

در کنار این شرایط، اوضاع برای قشر مردان تغییرات چندانی نداشته است و بر اساس آمار منتشر شده در چند ماه اخیر رشد زیادی در تعداد مردان علاقه‌مند به سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال مشاهده نشده است که در مقایسه با آمار بالا در مورد خانم‌ها، می‌توان گفت که قشر خانم‌ها توانسته در زمینه افزایش آمار سرمایه گذاری نسبت به قشر مردان پیشرفت قابل توجهی را داشته باشد.

در عین حال زنان در سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال از ویژگی‌های مثبتی بهره می‌برند که آن‌ها را نسبت به قشر مردان در بازار ارزهای دیجیتال موفق‌تر نموده است. طبق این تحقیق زنان کمتر درگیر ترس از دست دادن یا همان FOMO می‌شوند و در واقع دارای اضطراب کم‌تری نسبت به مردان در سرمایه گذاری هستند. همچنین زنان قبل از شروع به سرمایه گذاری سعی می‌کنند که از چندین نفر با تجربه در این زمینه مشاوره بگیرند و سپس نسبت به سرمایه گذاری اقدام نمایند در حالی که مردان بیش‌تر متکی به افکار خود بوده و دوست ندارند از نظرات دیگران در کارهای خود استفاده نمایند که این دو عامل باعث برتری زنان در کسب سود از سرمایه گذاری می‌شود.

 

منبع: bitcoin.com

افزایش شدید علاقه‌مندی زنان به ارزهای دیجیتال

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

تجارت یا سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال به نوعی جنگ روانی علیه خودشماست. معامله گران سهام اغلب می گویند که سرمایه گذاری در بازارهای سنتی نیازمند پرورش ذهنی فوق العاده بالاست. پرورش این است که وقتی بازار بی ثبات است، آن‌ها چگونه خود را کنترل کنند. چگونه از تصمیم گیری احمقانه جلوگیری کنند و با استراتژی خود ادامه دهند.

اگر تجارت سنتی نیازمند نظم و پروش ذهنی باشد، تجارت ارزهای دیجیتال نیازمند به پایمردی و شکیبایی جدای ( = قهرمانان فیلم جنگ ستارگان) مانند است. بازار ارزهای دیجیتال بی ثبات تر از هر بازار دیگری است که جهان تاکنون به خود دیده. شما باید مانند یودا ( = شخصیت جنگ ستارگان) که در بالای کوهی در برابر باران شهاب از خود مراقبت می‌کرد، باشید.

من چندین سال بودن در این فضا را تجربه کرده‌ام. اول به عنوان یک سرمایه گذار شروع کردم، اما کنجکاوی من بیشتر و بیشتر شد. من با یک شتاب دهنده برای فروش توکن‌ها کار می کنم، و اخیرا به تیم پروژه ای که عاشقش هستم، پیوسته ام. تجربه ام باعث شده تا به درک درستی از بازار برسم.

خب، اصل موضوع این است که این بازار تقریبا به طور کامل یک بازار احساسی است و با احساسات جا به جا می‌شود و این نشان دهنده این است که همیشه بازار طبق منطق و عقل جلو نمی رود. در ارزهای دیجیتال، سرمایه گذاران کوچک و خرده نسبت به بازارهای دیگر بیشتر هستند. برای درک این موضوع که بازار ارزهای دیجیتال بسیار احساسی است، می‌توانید نمودار قیمت بیت کوین را با نمودار جستجوی کلمه بیت کوین در کنار هم مقایسه کنید. نمودارها بسیار شبیه هستند، هر چه قیمت‌ها بالاتر رفته اند میزان جستجوی گوگل هم بیشتر بوده است.

سه کار که وقتی قیمت بیت کوین پایین می‌آید نباید انجام دهید !

نمودار قیمت ۱۲ ماهه بیت کوین

سه کار که وقتی قیمت بیت کوین پایین می‌آید نباید انجام دهید !

نمودار جستجوی ۱۲ ماهه کلمه بیت کوین

حجم جستجوی کلمه بیت کوین دقیقا قبل از افزایش قیمت شدید به اوج خود رسیده است.

در یک بازار احساس، حرکت قیمت هم احساسی است. برای پیروزی در یک بازار احساسی، شما باید احساسات خود را از معاملات حذف کنید.

دلیل این که من به شما این همه این را می گویم این است که شما بدانید همیشه مسئله این نیست که چه کاری انجام می‌دهید، بلکه این است که چه کاری انجام نمی دهید. زمانی که به شهامت و صبر نیاز دارید، دقیقا از آن خودداری می‌کنید. وقتی قیمت بیت کوین پایین می‌آید، و شما پایین آمدن ارزش دارایی‌های خود را می‌بینید حفظ آرامش سخت است. هنگامی که بازار خونین می‌شود، ممکن است حتی در صورتی که هیچ وقت قیمت بیت کوین به قبل باز نگردد تعجب کنید. من یک گوی جادو ندارم، اما می توانم با اعتماد به نفس معقولانه آن را به شکوه سابق خود برگردانم. این سه نکته اساسی را برای موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال جدی بگیرید.

سعی نکنید کف دقیق قیمت را به دست بگیرید

سه کار که وقتی قیمت بیت کوین پایین می‌آید نباید انجام دهید !

اگر به اندازه کافی خوش شانس باشید، وقتی که بازار درگیر یک چرخش می‌شود، می‌تواند زمان خوبی برای افزایش موجودی سرمایه گذاری شما باشد. اصلاحات قیمت بازار یا همان «فروش برق‌آسای کریپتو». من تقریبا همیشه مقداری بیت کوین یا فیات را در مواقع سقوط شدید بازار نگه میدارم – اما وسواس من برای اقدام به خرید در کف روند نزولی، باعث شده تا من فرصت‌های زیادی برای پیروزی‌های بزرگی را از دست بدهم.

وقتی که قیمت‌ها در حال کاهش هستند، شما منتظر توقف این سقوط یا همان کف روند نزولی هستید تا اقدام به خرید کنید. به دست آوردن دقیق ترین حالت کف نزولی به حدی دشوار است که سختی آن به مانند گرفتن یک چاقوی در حال سقوط است.

وقتی در تلاش برای یافتن دقیق کف قیمتی باشید، شانس‌های زیادی را برای معاملات پرسود از دست می‌دهید. حساب اینکه چندبار برای ورود به یک معامله منتظر رسیدن به کف قیمت بودم، از دستم خارج شده است. در این انتظارهای بیش از اندازه، همیشه ضرر من بیشتر از سودم بوده است. گاهی اوقات، اگر در حال برنامه ریزی برای ورود به یک معامله هستید، به جای صبر کردن و یافتن کف دقیق قیمتی بهتر است در نزدیکی کف قیمت وارد معامله شوید.

هر چقدر شما تحلیل تکنیکال بهتری داشته باشید احتمالا کف قیمتی را درست تر اندازه گیری می‌کنید اما پیشبینی دقیق کف قیمت خیلی مهم نیست. در بازار ارزهای دیجیتال اکثریت افراد فعال سرمایه گذاران خرد و کوچک هستند. شما گرگ وال استریت نیستید و اگر فکر کردن بیش از اندازه را تمام کنید، ارز دیجیتال بیشتری خواهید داشت.

ارزهای دیجیتال خود را فدای دیگری نکنید

سه کار که وقتی قیمت بیت کوین پایین می‌آید نباید انجام دهید !

ارزهای دیجیتال خود را برای خرید آن‌هایی که در حال رشد قیمت هستند، نفروشید.

همه این کار را انجام داده اند. لازم نیست شرمنده باشید. این خاصیت انسان است. اکثریت ما حتی برای یک بار هم که شده در پایین ترین قیمت ارز دیجیتال خود را برای خرید یک ارز دیجیتال دیگر و به امید رشد قیمت آن فروخته ایم.

سه کار که وقتی قیمت بیت کوین پایین می‌آید نباید انجام دهید !

احساسی به نام FOMO یا همان ترس از دست دادن باعث می‌شود که فردی ارزهای دیجیتال خود را در قیمت پایین بفروشد و در ارز دیجیتال دیگری که در حال رشد قیمت است، سرمایه گذاری کند. ترس از دست دادن یک احساس بسیار رایج در بازار سهام و ارزهای دیجیتال است.

این موضوع را با یک مثال روشن برای شما شرح می‌دهم.

شما ارز دیجیتال XYZ را با قیمت ۰.۲۵ دلار خریداری کرده اید و از نظر خودتان این کار را معقولانه انجام داده اید. نمودار ها را مورد مطالعه قرار داده و آماده هستید. شما حتی سعی نکردید کف قیمتی را بررسی کنید، زیرا این یک سرمایه گذاری بلند مدت است، بنابراین شما با ورود مشکلی ندارید و کاملا آرامش خود را حفظ کرده اید.

دو هفته گذشته است، قیمت ارز دیجیتال XYZ هنوز ۰.۲۵ دلار است. سوالات شما درباره انتخابتان برای خرید این ارز آغاز می‌شود. آرام آرام ذهنتان به سمت تفکرات افراد مسن درباره مفهوم پول حرکت می‌کند. و هر چقدر قیمت دارایی شما به جای رفتن به کره ماه در کف زمین می‌ماند، این تفکرات قوی تر می‌شوند.

دو هفته دیگر گذشت و حالا ارز دیجیتال XYZ با کمی کاهش قیمت به ۰.۲۰ دلار رسیده است. دوست شما، قلی که همین یک هفته پیش وارد دنیای کریپتو شده است، درباره یک ارز دیجیتال مزخرف به نام ABC و آینده آن با شما صحبت می‌کند. شما به او بابت انتخابش می‌خندید. سپس، قلی ارز دیجیتال ABC را می‌خرد و تنها ۶ ساعت پس از آن، قیمت این ارز دیجیتال به شدت و تا حدود ۷۰ درصد افزایش می‌یابد. حالا قلی خیال می‌کند که پادشاه ارزهای دیجیتال است و به شما پییشنهاد خرید ABC را می‌دهد.

در این لحظه سرنوشت ساز است که شما نکته اساسی را فراموش می‌کنید.

استراتژی شما این است: فریاد می‌زنید لعنت به این شانس

در تفکرات خودتان می‌گویید:

این بازار اصلا منطقی نیست وقتی احمق‌هایی مانند قلی در آن برنده هستند.

روز بعد، قیمت ارز دیجیتال مزخرف ABC حدود ۱۵۰ درصد افزایش می‌یابد. پنجره را باز می‌کنید و دوست دارید خودتان را از آن به بیرون پرتاب کنید زیرا دیدن اینکه احمقی مثل قلی چنین سودی را به دست آورده و شما با این همه تحقیق در ضرر هستید، شما را آزار می‌دهد. صرافی را باز می‌کنید و دکمه خداحافظی با XYZ را می‌زنید. تمام دارایی خود را می‌فروشید و ABC می‌خرید.

روز بعد قیمت XYZ حدود ۸۰۰ درصد افزایش می‌یابد. قلی شما را فرا می خواند و هیجان زده می‌گوید:

«تبریک میگم! قیمت XYZ فوق العاده رشد کرده، ارز ABC سقوط کرد باید به حرفت گوش می‌کردم و XYZ می‌خریدم.»

مثل این فرد نباشید.

تمام روز به نمودارها خیره نشوید

سه کار که وقتی قیمت بیت کوین پایین می‌آید نباید انجام دهید !

باور کنید یا نکنید، حقیقت این است که شما نمی توانید یک نمودار را مجبور کنید که بالا یا پایین برود.

به من اعتماد کنید، من این مسیر را قبلا رفته ام. وقتی در آغاز راه تجارت بودم، ساعت های بی شماری را در خیره شدن به نمودارها گذراندم. با نگاهی به گذشته، نمی‌توانم خودم را گول بزنم. ساعات زیادی را به هدر دادم. مطمئنا، وقت زیادی را صرف یادگیری تکنیک‌ها و اجرای آن در معاملاتم صرف کرده ام اما وقت زیادی هم صرف نگاه کردن بیهوده به صفحه مانیتور شده است.

من یادگرفتم که اکثر اشتباهاتم به دلیل گذراندن لحظاتی شبیه به این بوده است. در لحظاتی که فعالیتی نداشتم و تازه کار بودم، نیازی خیره شدن به نمودارها و دارایی‌هایم نبود. این کار باعث میشد تا احساسی شوم و کارهای غیرمعقول انجام دهم.

گاهی اوقات بهترین کاری که می توانید انجام دهید، تنظیم Limit-Order و آهسته به جلو رفتن است. به استراتژی خود اعتماد کنید و همیشه آن را به یاد داشته باشید – اگر با استراتژی معامله نمی‌کنید، در حالقمار کردن هستید !

 

منبع: hackrnoon

سه کار که وقتی قیمت بیت کوین پایین می‌آید نباید انجام دهید !

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

اخیرا بازار ارز دیجیتال شاهد نوسانات و کاهش های بسیار بوده است. در حاشیه نوسانات بازار، بد نیست نگاهی به اتفاقات مثبت بخش ارز دیجیتال بیاندازیم. ظاهرا خاورمیانه پیش به سوی توسعه، در حال حرکت است. این روزها زنان خاورمیانه ای در همسایگی ایران، به موفقیت ها، آزادی ها و استقلال چشم گیری دست پیدا می کنند. این بار زنان برنامه نویس در افغانستان، شانس استفاده از ارز دیجیتال اتریوم را پیدا کرده اند! 

طلوع ارز دیجیتال در افغانستان

اتریوم، راهی افغانستان شد!

فرشته فروغ، بنیان‌گذار موسسه سی.تی.آی در افغانستان

دور از حواشی تبعیض جنسیتی در بلاک چین، امروز زنان الهام‌بخش و کارآفرین افغانستان راه ورود ارز دیجیتال به جامعه این کشور را هموار ساخته اند.

بیشتر بخوانید: افزایش شدید علاقه‌مندی زنان به ارزهای دیجیتال

به نقل از منابع خبری موثق در کوین دسک؛ موسسه غیر انتفاعی (Code To Inspire (CTI با شبکه Bounties وارد همکاری شده است و بواسطه این همکاری دانشجوهای CTI در ازای جبران آسیب پذیری ها و انجام پروژه های مختلف، اتریوم پاداش می گیرند. موسسه مذکور در سال ۲۰۱۵ توسط فرشته فروغ و با هدف حمایت از تحصیل زنان افغانستان در حوزه کد نویسی تاسیس شده است. به گفته وی، روند دریافت پاداش هم اکنون برای این موسسه آغاز شده است.

این همکاری اولین بار در ماه می آغاز شد. به محض اینکه حساب MetaMask و کیف پول های نرم افزاری در اختیار دانشجویان قرار داده شد، آنها کار خود را شروع کردند. به گفته فرشته فروغ، در این مدت دانشجویان موسسه CTI بسته به نوع پروژه، بین ۱۰ الی ۸۰ دلار پاداش گرفته اند. با این حال او در صحبت های خود به میزان کل پاداشی که دانشجویان تاکنون دریافت کرده اند اشاره ای نکرده است. این بار اولی نیست که فرشته فروغ چنین اقداماتی انجام داده، وی پیش از این پرداخت ارز دیجیتال به کارگران راه دور افغانستان را تسهیل بخشیده است.

اتریوم، راهی افغانستان شد!

رؤیا محبوب، کارآفرین و تاجر

در سال ۲۰۱۴، فروغ با یک کارآفرین دیگر به نام رویا محبوب وارد همکاری شد تا به زنان افغان در کسب درآمد بیت کوینی از راه وبلاگ نویسی کمک کند. اما این پروژه با محدودیت هایی مواجه شد و به بن بست رسید!

از آنجایی که در کشور افغانستان هیچ صرافی ارز دیجیتالی نبود که مشکل نقدینگی را حل کند، و به دلیل اینکه بسیاری از بلاگرها حساب بانکی نداشتند، پروژه مذکور با موفقیت روبرو نشد.

با این حال، هم چنان امکان استفاده از یک صرافی خارجی برای انتقال ارز دیجیتال تبدیل شده وجود داشت.

فروغ در مصاحبه خود با کوین دسک می گوید:

مشکلی که با آن روبرو بودیم، تبدیل کردن بیت کوین به پول رایج افغانستان بود.

در آن زمان، موسسه CTI و نمایندگان آن می توانستند در نقش صرافی عمل کنند، یعنی ارز دیجیتال را از زنان گرفته و به آن ها پول بپردازند. اما این روند هم مشکلاتی داشت!

فروغ ادامه می دهد:

در زمان حال، موسسه ما ارز دیجیتال را به هر شکلی که هست ذخیره می کند، اما باز هم با تبدیل آن به دلار و پول رایج مشکل داریم.

بعید است که اتر در این شرایط عملکرد بهتری داشته باشد، اما در هر صورت فروغ معتقد است که شرکت زنان افغان در بخش اتریوم و ارز دیجیتال، ارزش آموزشی بالایی دارد. او می گوید:

به نظر من داشتن آگاهی و دانش در زمینه ارز دیجیتال و امور مالی اصلا چیز بدی نیست. دسترسی زنان افغانستان از جهات مختلف به منابع مالی، از جمله بانک محدود است. فناوری ارز دیجیتال یک نوآوری شگرف است؛ نه تنها از لحاظ اقتصادی، بلکه از جهات دیگر نیز می تواند مورد استفاده قرار بگیرد. کاربردهای فناوری بلاک چین در حوزه تولید محصولات مختلف و رفع مشکلات (دسترسی محلی) در کشور، قابل توجه است.

اتریوم، راهی افغانستان شد!

علاوه بر تمام این ها، شبکه Bounties به جز پروژه های فنی، کار ترجمه و پروژه های دیگری هم دارد. به همین دلیل دانشجویان موسسه سی.تی.آی می توانند در کنار یادگیری با جامعه اتریوم ارتباط خوبی برقرار کنند.

سیمونا پاپ، در مقام ریاست Bounties گفته است:

یک پروژه انجام می دهید و در پایان کار به شما پاداش داده می شود. از روش های مختلف می توان با این شبکه همکاری داشت.

ضمن این همکاری، یک دوره آموزشی MetaMask نیز برای دانشجویان CTI برگزار می شود.

اتریوم، راهی افغانستان شد!

مِتامَسک، کیف پول اتریوم قابل نصب بر روی مرورگر کروم

به زودی فروشگاه آنلاین MetaMask برقرار خواهد شد. دانشجویان می توانند در این فروشگاه به خرید و فروش محصولات و خدمات بپردازند. بدین ترتیب امکان شرکت و توسعه در دوره های گسترده تر نیز وجود خواهد داشت.

اقتصاد گردشی

اتریوم، راهی افغانستان شد!

اقتصاد دَوَرانی یا گردشی عبارتی کلی برای توصیف یک رویکرد در اقتصاد صنعتی است. هدف اصلی این نوع از اقتصاد دستیابی به اقتصادی پایدار می باشد. زنان افغان با کمک برنامه حاضر می توانند اتریوم پاداش بگیرند و با آن محصولات دیگری را خریداری کنند. این مشکلی است که کشورهای در حال توسعه هنگام پذیرش ارز دیجیتال با آن روبرو هستند و اغلب لازمه رفع آن یک تغییر سیستمیک است.

شیفتگان ارز دیجیتال در ونزوئلا، می توانند با ارز دیجیتال (بیت کوین، اتریوم، زی کش) مایحتاج خود را به صورت آنلاین خریداری کنند: برنج، پوشک و … بخرند. سپس کالاهای خریداری شده به آدرس آنها ارسال خواهد شد. اما در افغانستان این گونه نیست. فرشته فروغ می گوید:

این جا، خدمات پستی امن نیستند. بسیاری از جاده ها و خانه ها بی نام و نشان هستند و مثل سایر نقاط دنیا علامت گذاری نشده اند.

با این حال، مسیر ارز دیجیتال با تلاش های فروغ، در افغانستان هموار شده است.

وب سایت ها و صفحات فیس بوکی مختلف دلیل خوبی بر این مدعا هستند: گرایش تریدرهای افغان به کسب اطلاعات در زمینه ارز دیجیتال محسوس است.

اتریوم، راهی افغانستان شد!اما جینی گاک، طرفدار آمریکایی-افغان تبار بیت کوین، به آینده اتریوم در افغانستان امیدوار نیست. او می گوید که دانش مردم افغانستان هنوز در مورد بیت کوین کاملا رشد پیدا نکرده است، مردم از او در مورد بیت کوین سوال می کنند و تنها یک تریدر درباره اتریوم از او سوال پرسیده است.

او می گوید تنها یک چیز می تواند به شرایط فعلی ارز دیجیتال در افغانستان کمک کند، و آن هم روی کار آمدن یک صرافی ارز دیجیتال در این کشور است.

مردم افغانستان به موسسات مالی و اپلیکیشن ها اعتماد چندانی ندارند و برای تبدیل پول خیلی تمایلی به استفاده از آن ها ندارند. در عوض، استفاده از صرافی ها در افغانستان رایج است. صرافی ها با پول های فیات رایج در منطقه جنگ زده افغانستان کار می کنند. جینی می گوید:

با این اوصاف اگر صرافی های افغانستان قدم به عرصه ارز دیجیتال بگذارند، مردم طلا و کالاهای فیزیکی و مشکل آفرین امروز را کنار خواهند گذاشت و از ارزهای دیجیتال به عنوان ذخیره ارزش استفاده خواهند کرد.

دسترسی جهانی

اتریوم، راهی افغانستان شد!پیشرفت و پذیرش ارز دیجیتال در افغانستان هنوز کار دارد. فروغ می گوید که همکاری او با شبکه Bounties دانشجوهای موسسه سی.تی.آی را با ارز دیجیتال اتر آشنا می کند و باعث می شود افغانستان در مسیر رسیدن به استقلال مالی قدم بزرگی بردارد.

فروغ از افغانستان می گوید:

بسیاری از زنان افغان اجازه سفر ندارند، خیلی از خانواده ها به دخترانشان اجازه نمی دهند برای سفر یا کار به شهر دیگری بروند.

او در ادامه می گوید:

اگر یک درصد احتمال کار برای آنها در هرات هست، قطعا میلیون ها فرصت کاری برایشان در اینترنت وجود دارد.

هرات یکی از کلان شهرهای افغانستان و زادگاه سی.تی.آی است. دانشجوها می توانند برای شرکت در کلاس ها یا به صورت حضوری به خود موسسه مراجعه کنند و یا در خانه و از طریق اینترنت کار کنند. سی.تی.آی برای شهرهایی که در آن ها فرصت های شغلی زیادی وجود ندارد هم کارآفرینی کرده است.
عالم دانشیار، مشاور موسسه سی.تی.آی است. او نیز در این رابطه نظر خود را بیان کرده است:

به نظر من این خیلی خوب است که دانشجوهای ما می توانند کار کنند، پروژه انجام بدهند و دستمزد دریافت کنند. این جریان کمک بزرگی به آنها می کند، علی الخصوص دانشجویان رشته طراحی وب.

او می گوید برای اولین در سی.تی.آی بوده که ارز دیجیتال گرفته است.

به علاوه فروغ فکر می کند که با وجود یک بخش صنعتی گسترده تر در حوزه بلاک چین، اوضاع کشور افغانستان بهتر خواهد شد:

تعلیم زنان در زمینه کسب ارز دیجیتال، جزو اولین راه حل های تکنولوژیکی بومی برای رفع مشکلات افغانستان است.

اتریوم، راهی افغانستان شد!

او می گوید که فرصت شرکت در اقتصاد جهانی، و آشنا شدن با کیف پول های ارز دیجیتال می تواند از خود کوین های دیجیتال با ارزش تر باشد.

دخترانی در افغانستان زندگی می کنند، که کار کد نویسی را خوب انجام می دهند.

همین دختران آینده افغانستان را تغییر خواهند داد، به رشد آتی کشورشان کمک خواهند کرد، و این کار را تنها با کسب دانش قرن بیست و یک انجام خواهند داد.

منبع: coindesk

اتریوم، راهی افغانستان شد!

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

مطالعه جدیدی که توسط دانشگاه تگزاس انجام شده است، حاکی از این است که تتر نقش تعیین‌کننده‌ای در رشد قیمت بی‌سابقه بیت‌کوین در دسامبر سال گذشته داشته است. البته این اولین باری نیست که این ارز دیجیتال با ثبات، در مورد دستکاری قیمت بیت‌کوین در مرکز توجه قرار می‌گیرد. اما تحقیق جدید تا به امروز محکم‌ترین سندی است که دال بر طبیعی نبودن رشد قیمتی بیت‌کوین در سال ۲۰۱۷ است.

بیت‌کوین تا چه حد مستقل از تتر است؟

«آیا بیت‌کوین واقعا مستقل از تتر عمل می‌کند؟» این تیتر تحقیق جنجال ‌برانگیزی بود که امروز منتشر شد. کسانی که در این تحقیق نقش داشته‌اند با  استفاده از روش‌های الگوریتم‌وار در تحلیل بلاک‌چین، بررسی کرده‌اند که تتر در چه برحه‌هایی از زمان می‌توانسته با تزریق ارز به بازار ارزهای دیجیتال، در رشد مصنوعی قیمت‌ها نقش داشته باشد.

تتر که توسط صرافی بیت‌فینکس (Bitfinix) حمایت و عرضه می‌شود، ماه‌هاست که با سرپوش گذاشتن بر گمانه‌زنی‌های جامعه ارز دیجیتال مبنی بر دستکاری قیمت‌ها، این ادعا را شایعه می‌نامد. در آن زمان وقتی بیت‌کوین بین ماه‌های نوامبر و دسامبر هر روز رکورد قیمتی جدیدی را ثبت می‌کرد، بیشتر معامله‌گران حواسشان معطوف بالا رفتن سود سرمایه‌هایشان بود. اما وقتی روند نزولی بازار در سال جدید میلادی ادامه پیدا کرد، نقش تتر در بالا و پایین شدن قیمت‌ها نگرانی بزرگی را برای بازار ارزهای دیجیتال به وجود آورد. اگر واقعا تتر در رشد قیمت سال گذشته بیت‌کوین نقش داشته باشد، رسیدن بیت‌کوین به یک رکورد قیمتی جدید در حاله‌ای از ابهام قرار می‌گیرد. در واقع، با در نظر گرفتن وضعیت کنونی بیت‌کوین که زیر ۶.۵۰۰$ معامله می‌شود، رسیدن به ۱۰.۰۰۰ و بالاتر هم دور از انتظار به نظر می‌رسد.

نتایج یک تحقیق جنجال‌برانگیز: رشد قیمت بیت کوین در سال 2017 مصنوعی بوده است؟

تتر بی‌وقفه قیمت بیت‌کوین را بالا می‌برد

در گزارش John M. Griffin و Amin Shame آمده است:

ما به این نتیجه رسیدیم که خریدهایی که با تتر انجام می‌شود زمان‌بندی شده و با روند نزولی بازار هماهنگ است و همین امر موجب افزایش قابل ملاحظه‌ قیمت بیت‌کوین می‌شود. این تراکنش‌ها که رقم بالایی دارند، ۵۰ درصد رشد قیمت بیت‌کوین و ۶۴ افزایش قیمت دیگر آلت‌کوین‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهند. این الگوها ‌را نمی‌توان با شاخص‌های رسمی مورد تقاضای سرمایه‌گذارن توضیح داد، اما بیشتر می‌توان آن را با فرضیاتی که در خصوص منبع تأمین تتر مطرح می‌شود مرتبط دانست، همان منبعی که تتر به موجب آن قادر به اعمال حمایت قیمتی و دستکاری قیمت‌ ارزهای دیجیتال شده است.

این گزارش در نقطه مقابل تحقیق دیگری قرار می‌گیرد که چند ماه پیش در همین زمینه منتشر شد. تحقیق قبلی بر این تأکید داشت که ارتباط ضعیفی بین عرضه تتر و افزایش قیمت بیت‌کوین وجود دارد.

آزمایشات ما، نشان نمی‌دهد که عرضه USDT(تتر) باعث جهش قیمت بیت‌کوین شده باشد. با این حال ایوانو در توضیح می‌گوید که تحلیل‌های آماری او لزوما نقش تتر در دستکاری قیمت‌ها را رد نمی‌کند.

به هر روی نویسنده آن گزارش اذعان داشت که فقط یک تحقیق و بازرسی رسمی می‌تواند این ماجرا را فیصله دهد.

تتر جایگاه ۱۲ام را از نظر حجم بازار تصاحب کرده است.

برای ارز دیجیتالی که به گونه‌ای پایه‌ریزی شده است تا قیمتش را بر روی ۱ دلار ثابت نگه دارد،جایگاه تتر اخیرا در بین ارزهای دیجیتال ارتقا یافته است. با کنار زدن دش (DASH) و مونرو (XMR) تتر اکنون جایگاه ۱۲ام را از نظر حجم بازار بدست آورده است. این پیروزی برای تتر به موجب کاهش حجم کل بازار نیز می‌باشد که در حال حاضر رقم ۲۷۶.۴۳ میلیارد دلار را به ثبت رسانده است. همچنان که بازار ارزهای دیجیتال سقوط می‌کند تتر به همراه دیگر ارزهای دیجیتال با ثبات، یکی از مأمن‌های این بازار برای سرمایه‌گذاران می‌باشد.

 

نتایج یک تحقیق جنجال‌برانگیز: رشد قیمت بیت کوین در سال 2017 مصنوعی بوده است؟

 

آنچه که درستی گزارش جدید امروز را تقویت می‌کند، رشد قیمت ارزهای دیگری چون اتر (ETH) و زی‌کش (ZEC)  همزمان با  زمان عرضه تتر است که معمولا در صرافی‌هایی که با تتر سر و کار دارند زودتر اتفاق افتاده است. زمانی که بیت‌فینکس عرضه تتر را امسال برای مدتی متوقف کرد، همزمان رشد قیمت ارزهای دیجیتال نیز متوقف شد.

این گزارش که ۶۶ صفحه را در برمی‌گیرد و متشکل از جداول بسیار دقیق و با جزئیات، همراه با سند و مدرک و تحلیل‌های الگورریتم‌وار می‌باشد، می‌توان گفت جامع‌ترین تحقیق و بررسی در خصوص تتر تا به امروز است.

این گزارش در پایان می‌گوید:

یافته‌های ما دلیل محکمی مبنی بر دستکاری قیمت‌ها و تأثیر تکان‌دهنده آن بر ارزهای دیجیتال است. این یافته‌ها همچنین لزوم وجود یک نظارت قانونی و دیده‌بانی خارجی را برای داشتن یک بازار آزاد و بدون محدودیت، ضروری می‌داند. دقیق‌تر بگوییم، یافته‌های ما نشان می‌دهد که بالا رفتن ارزش یک دارایی بدلیل گذشت زمان نمی‌تواند تنها دلیل یک روند افزایش قیمتی شک برانگیز باشد، که این روند قویا می‌تواند نشان‌دهنده یک دستکاری قیمتی سازمان‌یافته و ایجاد حباب قیمتی باشد.

 

منبع: news.bitcoin.com

نتایج یک تحقیق جنجال‌برانگیز: رشد قیمت بیت کوین در سال ۲۰۱۷ مصنوعی بوده است؟

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

فناوری بلاک چین و کاربردهای بالقوه‌ی آن بی‌تردید از انقلابی‌ترین پیشرفت‌های سال‌های اخیر بوده است. شاید یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این فناوری مفهوم ارائه‌ی اعتماد با استفاده از یک شبکه توزیع شده به‌جای یک قدرت مرکزی باشد. علاوه‌برآن، مزایای بالقوه‌ی بلاک چین در امور مالی، مدیریت دارایی‌های دیجیتال، سامانه‌های ثبت آرا، مدیریت زنجیره تامین و بسیاری از زمینه‌های دیگر اثبات شده است.

اما با وجود همه‌ی این مزایا، نمی‌توان این مسئله را نادیده انگاشت که حوزه‌هایی وجود دارند که فناوری‌های بلاک چین کاربرد چندانی در آنها ندارد. درواقع، گاهی استفاده از بلاک چین در برخی زمینه‌ها با موانعی روبه‌رو می‌شود که بدون رفع آنها احتمال کمی برای موفقیت این فناوری وجود خواهد داشت. اگر از این موانع شناخت کافی داشته باشیم، می‌توانیم از همان ابتدای پیاده‌سازی فناوری این موانع را رفع کنیم.

در این مطلب، به بررسی ۵ مانع مهم خواهیم پرداخت که رفع آنها به موفقیت اکوسیستمِ بلاک چین در آینده کمک خواهد کرد.

۱- هیجان بیش‌ازحد

۵ مانع بزرگ بر سر راهِ استفاده از فناوری بلاک چین

از وقتی بلاک چین روی کار آمد، هیجان عجیبی در تمام حوزه‌ها ایجاد شد که دلیل آن ویژگی‌های قدرتمند و منحصربه‌فرد این فناوری بود. اما این هیجان‌زدگی نباید سبب شود که تصور کنیم بلاک چین قادر است تمام مشکلات جهان را (آن‌گونه که برخی رسانه‌ها و مطبوعات از آن دادِ سخن می‌دهند) حل کند. در حقیقت، حوزه‌های زیادی وجود دارند که جایگزین کردن نظام فعلی آنها با فناوری مبتنی بر بلاک چین اصلا کار عاقلانه‌ای به‌نظر نمی‌رسد.

اما چرا این موضوع تا این اندازه مهم است؟

دلیل آن این است که بیش‌ازحد وعده‌دادن درباره‌ی یک فناوری جدید هزینه‌بر است. هنگامی‌که پیش‌بینی‌های بلندپروازانه تحقق نمی‌یابد، باورپذیری و اعتبار از دست می‌رود و این موضوع سبب می‌شود کار برای هر کسی در این اکوسیستم سخت شود. این موضوع به‌ویژه برای کارآفرینانی که در حوزه‌ی بلاک چین فعالیت می‌کنند و مراقب هستند که به جای وعده‌دادن بیش‌ازحد روی طرح‌های پیشنهادی بهتر به سرمایه‌گذاران و ارائه‌ی محصول خوب به بازار تمرکز می‌کنند بسیار دشوار است.

۲- احتمال از دست‌دادن یکپارچگی

۵ مانع بزرگ بر سر راهِ استفاده از فناوری بلاک چین

گفته می‌شود بلاک چین دارای ویژگی یکپارچگی کامل است، یعنی نه خطری امنیت آن را تهدید می‌کند و نه قابل تغییر است. اما این تفکر تا حد زیادی ساده‌انگارانه است. اول از همه به این دلیل که بیش از یک نوع بلاک چین وجود دارد و برخی از آنها قوی‌تر و مطمئن‌تر از بقیه هستند. دوم اینکه، هیچ تضمینی وجود ندارد که اگر یک بلاک چین امروز از یکپارچگی برخوردار است در آینده نیز بتواند این ویژگی را حفظ کند. به‌عنوان مثال، سامانه‌های مبتنی بر اثبات کار (مانند شبکه بیت کوین) با این فرض طراحی می‌شوند که هیچ نهاد واحدی نتواند کنترل بیش از ۵۰% توان پردازشی شبکه را به‌دست آورد. بنابراین اگر کسی بتواند این کار را انجام دهد، یکپارچگی شبکه از دست می‌رود.

شبکه‌ای از گره‌ها (اعتبارسنج‌ها) که به‌طور دسته‌جمعی یک بلاک چین را مدیریت می‌کنند، می‌تواند با گذشت زمان تکامل یابد. این تکامل ممکن است به شکلی پیش برود که یکی از مفروضات اساسی سامانه (که همان حفظ یکپارچگی است) را با مشکل روبه‌رو سازد. با توجه به اینکه برخی از کاربردهای مهم فناوری‌های بلاک چین در زمینه‌هایی است که حفظ درستی‌شان تا سال‌ها و دهه‌ها ضروری است (مانند ثبت‌نام‌های مالکیت دارایی‌ها یا ثبت سوابق شرکت)، باید به سازوکارهایی اندیشید که با استفاده از آنها بتوان اطمینان یافت دفترهای کل مربوط به این سامانه‌ها تا مدت‌های طولانی از تغییر مصون باقی می‌مانند. همچنین باید به این موضوع فکر کنیم که اگر روزی درستی و یکپارچگی بلاک چینی که متعلق به یک عملیات حیاتی است از دست رفت چه باید کرد.

۳- عرضه‌های اولیه سکه (ICO)

۵ مانع بزرگ بر سر راهِ استفاده از فناوری بلاک چین

عرضه اولیه سکه که این‌روزها به‌عنوان رویکردی بسیار محبوب برای جذب سرمایه در فضای بلاک چین روی کار آمده است، روشی است که موانع سرِ راهِ جذب سرمایه به روش سنتی را پشت‌سر می‌گذارد. اما برخی از این موانع (مانند تلاش‌های گسترده‌ای که سرمایه‌گذاران خطرپذیر به‌منظور رفع الزامات قانونی معاملات انجام می‌دهند) نقش بسیار مهمی در افزایش شانسِ موفقیت سرمایه‌گذاری ایفا می‌کنند.

یکی دیگر از نگرانی‌هایی که در این زمینه وجود دارد مقدار پولی است که در عرضه اولیه سکه جذب می‌شود. گاهی سرمایه‌ی جذب شده برای یک استارتاپ بسیار بیشتر از نیاز واقعی شرکت است و این موضوع ممکن است برای این شرکت نوپا خطرساز باشد. در دنیای سرمایه‌گذاری خطرپذیر، پولِ زیاد همان‌اندازه مشکل‌ساز است که پول کم. هنگامی‌که یک استارتاپ سرمایه‌ی زیادی جذب می‌کند، امور مالی‌اش از کنترل خارج می‌شود. این استارتاپ‌ها به‌سرعت افراد زیادی را به‌عنوان کارمند جذب می‌کنند و این کار برایشان هزینه‌ی زیادی برمی‌دارد. به‌همین‌دلیل، نمی‌توانند روی طراحی و تولید محصول باکیفیت تمرکز کنند.

به‌عنوان نمونه، یک شرکت استارتاپ نرم‌افزاری واقعا به صدها میلیون دلار برای طراحی محصول و عرضه‌ی آن به بازار نیاز ندارد. عرضه اولیه سکه که فقط با یک سپیدنامه صدها میلیون دلار به دست می‌آورد، شاید برای بنیانگذاران آن یک شادی کوتاه‌مدت به‌همراه داشته باشد؛ اما آیا افرادی که در این عرضه اولیه سکه سرمایه‌گذاری کرده‌اند نیز پس از مدتی خواهند توانست به اهداف‌شان برسند و جشن بگیرند؟

البته این بدان معنا نیست که به‌طورکلی عرضه اولیه سکه بد است. درواقع این کار اصلا بد نیست، اما باید کمی چاشنی واقع‌گرایی را به آن افزود. با وجود همه‌ی فعالیت‌ها و کوشش‌هایی که سرمایه‌گذاران خطرپذیر انجام می‌دهند، باز هم بسیاری از استارتاپ‌هایی که سرمایه‌ی خطرپذیر دارند موفق نمی‌شوند. حتی می‌توان گفت میزان موفقیت یک استارتاپ با عرضه اولیه سکه تا حدی پایین‌تر می‌آید، زیرا عناصری که در فرایند جذب سرمایه به شیوه‌‌ی سنتی از استارتاپ‌ها پشتیبانی می‌کنند در اینجا وجود ندارد.

۴- عدم تعادل در تنظیم مقررات

۵ مانع بزرگ بر سر راهِ استفاده از فناوری بلاک چین

مقررات بیش‌ازحد می‌تواند نوآوری را نابود کند. بااین‌حال این ادعا که مقررات نباید در مفهوم فناوری‌های بلاک چین نقشی داشته باشند، کمی غیرواقع‌بینانه است. به‌هرحال، این فناوری‌ها در حال حاضر در فرایندهایی مانند انتقال پول، ثبت قراردادها و صدور اوراق بهادار به‌کار می‌روند و همین امر نشان می‌دهد که یک سری چارچوب‌های قانونی برای آنها وجود دارد. البته چارچوب‌هایی که از چند دهه قبل تا کنون مورد استفاده قرار گرفته‌اند، به‌سختی می‌توانند با فناوری‌های امروزی سازگار شوند. بنابراین بسیار مهم است که افرادی‌که در اکوسیستم بلاک چین هستند، به این قوانین و مقررات توجه کنند تا درک بهتری از این فناوری و کاربردهای آن به‌دست آورند. امید است به‌کارگیری و به‌روزرسانی این قوانین و مقررات بتواند از این نوآوری حمایت کند نه اینکه مانعی برای آن به‌وجود آورد.

۵- امنیت سایبری

۵ مانع بزرگ بر سر راهِ استفاده از فناوری بلاک چین

امنیت سایبری یکی از الزامات هر مفهوم دیجیتال است و به‌ویژه در مجموعه‌ای از خدمات درحال توسعه‌ای که پیرامون فناوری‌های بلاک چین ایجاد شده‌اند از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. دلیلش این است که علاوه‌بر تلاش‌هایی که به‌منظور سازگاری امنیت سایبریِ «سنتی» با تغییرات سریع تهدیدات سایبری انجام می‌شود، خودِ اکوسیستم بنیادین بلاک چین نیز نسبت به حوزه‌های دیگر بسیار سریع‌تر تغییر می‌کند.

سامانه‌ها، خدمات و رویکردهای جدید بلاک چین در حال توسعه هستند و در طیف وسیعی از فعالیت‌های روزمره‌ی مردم به‌کار می‌روند. افرادی که حفاظت سایبری را در مفهوم بلاک چین ایجاد می‌کنند، به‌خاطر ماهیت پُرتغییر این فناوری نمی‌توانند به‌راحتی بر مبحث امنیت در بلاک چین تسلط یابند.

منبع: forbes

۵ مانع بزرگ بر سر راهِ استفاده از فناوری بلاک چین

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

دو شرکت آرژانتینی برای گسترش آگاهی مردم درباره بیت کوین، یک سفر جاده‌ای به راه انداخته‌اند.

دو شرکت آرژانتینی قصد دارند با راه‌اندازی یک تور جاده‌ای با استفاده از یک مینی‌ون، درباره بیت کوین به مردم اطلاع‌رسانی کنند.

این کمپین تبلیغاتی بیتکونیتا (Bitcoineta) نام دارد.

بیتکونیتا از واژه بیت کوین و نیز عبارت اسپانیایی کامیونتا به معنای مینی ون گرفته شده است.

راهکار جالب آرژانتینی‌ها برای معرفی و ترویج بیت کوین

در این روش جالب توجه، دو سازمان غیرانتفاعی آرژانتینی یک مینی‌ون تجاری خریده‌اند که بر روی آن طرح‌هایی از لوگوی سکه بیت کوین نقش بسته است.

این ون کوچک قرار است به شهرهای مختلف آرژانتین سفر کرده و پس از آن به کشورهای آمریکا لاتین برود.

کشورهای پاراگوئه، بولیوی، برزیل، اروگوئه و شیلی با آرژانتین مرز مشترک دارند.

 

این ون تمام به تجهیزات مورد نیاز برای یک سفر دور و دراز مجهز است و مثلاً در آن یک پروژکتور برای نمایش فیلم‌ها و سایر اطلاعات تصویری مورد نیاز تعبیه شده است.

اولین مقصد این خودرو، شهر چاسکوموس (Chascomus) در ۱۲۰ کیلومتری بوئنوس آیرس پایتخت آرژانتین و پس از آن به سراغ مناطق دیگری همچون لو پامپا (La Pampa)، سانتا فه (Santa Fe) و کوردوبا (Cordoba) خواهد رفت.

گفتنی است در آرژانتین حدود ۱۰ صرافی ارز دیجیتال فعالیت می‌کنند و طبق خبری که چندی پیش منتشر کردیم، یکی از بانک‌های این کشور به نام Banco Masventas  اعلام کرد که مشتریان می‌توانند از بیت کوین برای پرداخت‌های بین‌المللی خود استفاده نمایند.

 

منبع: کوین‌تلگراف

راهکار جالب آرژانتینی‌ها برای معرفی و ترویج بیت کوین

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

بنیانگذار دومین ارز دیجیتال بزرگ جهان ادعا کرده است که ممکن است سرویس های اطلاعاتی آمریکا در ایجاد بیت کوین نقش داشته باشند.

ویتالیک بوترین، خالق روسی اتریوم، مدعی است که آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) می‌تواند در توسعه ارز دیجیتال بیت کوین نقش داشته است.

فرد یا گروه ناشناسی به نام ساتوشی ناکاموتو که هویت آن‌ هنوز مشخص نیست در سال ۲۰۰۸ مقاله ای برای معرفی بیت کوین منتشر کرد و در سال ۲۰۰۹ بیت کوین رسما شروع به کار کرد.

اگرچه تاکنون چند نفر را به ساتوشی ناکاموتو نسبت داده اند اما پس از حدود ۱۰ سال از هویت واقعی و اثبات شده او هیچ اطلاعی در دست نیست.

خالق اتریوم: آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) به اختراع بیت کوین کمک کرده است !

به نقل از نشریه معتبر Metro، ویتالیک بوترین در سال ۲۰۱۱ در پاسخ پستی در انجمن جهانی بیت کوین تاک نوشته است: ساتوشی هرگز نمی‌گذارد کسی او را بشناسد.

تعجبی نمی کنم اگر او کارمند NSA بوده باشد که در تخصص رمزنگاری فعالیت داشته است و به دلیل سیاست‌های مالی دولت اقدام به ساخت بیت کوین کرده باشد.

ویتالیک بوترین سپس نوشته است:

یا اینکه خود NSA تصمیم به ایجاد بیت کوین گرفته است.

نشریه Metro ادعا می‌کند که ویتالیک بوترین پاسخی به اینکه این اکانت متعلق به خودش است یا خیر نداده است.

خالق اتریوم: آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) به اختراع بیت کوین کمک کرده است !

در اوایل سال جاری میلادی هم طبق خبری که منتشر کردیم، ناتالیا کسپرسکی مدعی شده بود که بیت کوین پروژه سرویس امنیت ملی آمریکا است و آن به نوعی نسخه دوم دلار است. همچنین الکساندر میوس (Alexander Muse)، کارآفرین و محقق مطرح در حوزه فناوری در مقاله ای می‌گوید:

همچنان هم نمی‌دانم که ساتوشی ناکاموتو واقعی کیست اما مطمئنم که آژانس امنیت ملی می‌داند!

در همین هفته نیز سازمان سیا، در اختیار داشتن اطلاعات از ساتوشی ناکاموتو را رد یا تایید نکرد.

 

منبع: Metro

خالق اتریوم: آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) به اختراع بیت کوین کمک کرده است !

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

هوش مصنوعی خیلی از مردم را وحشت زده می‌کند.

از ربات‌های فوق هوشمندی که حکومت جهان را در دست می‌گیرند، تا تصادف‌های مرگ‌بار ماشین‌هایی با رانندگی خودکار، تا نسل جدید ماشین‌های قاتل، بیشتر و بیشتر این حس را به مردم می‌دهند که هوش مصنوعی چیزی شبیه یکی از قسمت‌های ترسناک سریال آینه سیاه است.

اما اینکه هوش مصنوعی تمام شغل‌های ما را می‌گیرد از همه چی ترسناک‌تر است.

من از سال ۲۰۰۲ شروع کردم به نوشتن درمورد ظهور هوش مصنوعی و از بین رفتن شغل‌ها در غالب یک داستان کوتاه به نام «نادیده‌ گرفتن شدن در سایه ماشین». من ماشین‌های خود ران را نمی‌دیدم که باعث آسیب زدن به صنعت خودرو می‌شوند، اما این تصور را داشتم که ربات‌های فست فود خیلی زود جای میلیون‌ها کارگر را می‌گیرند. به محض اینکه یکی از تکه‌های زنجیر آنها را قبول کند، بقیه هم چاره‌ای جز پذیرش آنها ندارند تا بتوانند در عرصه‌ی رقابت باقی بماند و به این ترتیب مجموعه‌ای از عکس‌العمل‌های زنجیروار باعث ایجاد بیکاری عظیم و فروپاشی اجتماعی خواهد شد.

در آن زمان داستانی که نوشته بودم مانند احتمالی دور و تار در آینده به نظر می‌رسید، اما همینطور که هوش مصنوعی یکی پس از دیگری و با سرعت سرسام‌آوری به موفقیت‌های قابل توجهی دست می‌یابد، به نظر می‌رسد به طرز رعب‌آوری نزدیک است.

یک تحقیق اخیر در موسسه‌ی جهانی مک‌کنزی نشان داد که ۶۰ درصد از مشاغل خواهند دید که ۳۰ درصد کارشان به ماشین‌ها محول شده است.

اما اگر نظرمان درمورد هوش مصنوعی اشتباه باشد چه؟‌

اگر پایان یافتن شغل‌ها درمیان نباشد و در عوض انفجاری هم در تولید شغل ایجاد شود، به‌طوری که هیچکس در طول تاریخ ندیده باشد، چطور؟

می‌دانم. می‌دانم. این بار با همیشه فرق دارد.

من مطمئنم اتفاقی که در قرن نوزدهم درمورد دستگاه‌های ریسندگی در انگلستان افتاد هم همینطور بود (یک جنبش اجتماعی از صنعتگران نساجی بریتانیا در قرن نوزدهم بود که عمدتاً بوسیله تخریب ماشین آلات بافندگی، در برابر تغییراتی که بر اثر انقلاب صنعتی ایجاد شده بود، اعتراض کردند، چراکه آن‌ها احساس کرده بودند که این تغییرات باعث از دست رفتن شغلشان می‌شود و تمامی شیوه‌های زندگی آنان را تغییر خواهد داد.) همانطور که دانش یک سری سنگ‌کاران قدیمی برای روی هم گذاشتن سنگ‌ها و ساختن معابد باشکوه ناپدید شد و هنوز هم امروزه ما ساختمان‌های خارق‌العاده‌ی خودمان را خلق می‌کنیم که تا آسمان‌ها بالا می‌روند.

چرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟

هر نسلی فکر می‌کند که به طور قابل توجهی با نسل قبل تفاوت دارد،‌ اما اگر واقعا اینطور نباشد چه؟‌

اگر یک الگوی ابدی وجود داشته باشد؟‌ اگر چرخه نابودی و خلق نه تنها گریزناپذیر بلکه ضروری باشد چه؟

آینده ثابت نیست. ثابتی است که با تریلیون‌ها متغیر در تعامل است.

برای یک لحظه بیایید باهم آینده‌ی متفاوتی را تصور کنیم.

بیایید مغزهای مارمولکی (بخشی از مغز که مسئول کارهای حیاتی مانند خوردن، خوابیدن، فرار کردن از دست دشمن و…) است را کنار بگذاریم و به آینده‌ای با زندگی هوشمند و نیاز برای شغل‌های جدید فکر کنیم.

پایان یافتن و شروع مجدد

در یکی از مقاله‌هایی که نوشتم، سرنوشت بیت کوین در ۲۰ سال آینده چه خواهد شد، گفتم که «پیش‌بینی آینده کار سختی است».

چرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟

به خاطر اینکه زندگی یک بازی ثابت مانند شطرنج نیست، یک بازی بی‌نهاست است.

قوانین و اهداف به طور مداوم تغییر می‌کنند، دوباره و دوباره خودشان را بازنویسی می‌کنند.

به عبارت دیگر، خود بازی وقتی ما مشغول بازیش هستیم، خودش را عوض می‌کند.

من نمی‌دانم چه زمان یک نابغه ظهور می‌کند و حباب لامپ، یا دستگاه ریسندگی یا اینترنت را اختراع می‌کند. هیچ کدام از خلقت‌ها را قبل از اینکه اتفاق بیفتد نمی‌بینیم، معما چو حل گشت آسان شود.

و هر کدام از این اختراعات، طبیعت واقعیت‌هایی که اطراف ما وجود دارد را تغییر می‌دهد. آنها ممکن‌ها و ناممکن‌ها را تغییر می‌دهند، اینکه کجا می‌توانیم برویم و چه می‌توانیم بکنیم. و هر کدام از اینها به نوبه‌ی خودشان، میلیون‌ها چیز دیگری را ممکن می‌سازند که ما نمی‌توانستیم پیش‌بینی کنیم.

ما خیلی آسان می‌توانیم تمام شغل‌هایی که ناپدید می‌شوند را ببینیم، اما اینکه انواع شغل‌هایی که هوش‌ مصنوعی برای ما خلق می‌کند را تصور کنیم کار سختی است.

سعی کنید به یک کشاورز قرن هجدم توضیح دهید که طراحی وب به چه معنی است.

نمی‌توانید، چون شغلی است که بر پایه‌ی زنجیره‌ای از اختراعات دیگر بنا شده است، که هر کدام از آنها به اختراع قبل از خودش وابسته است.

جریان الکتریسیته به سیم‌های مسی منجر شد، که به حباب لامپ الکتریکی منجر شد، که به کامپیوتر منجر شد، که به اینترنت منجر شد، که به HTML و مرورگر منجر شد. و آن زمان بود که طراح وب معنا یافت.

چرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟

ما با ایستادن روی دوش غول‌هایی که پیش از ما آمده‌اند تکامل یافته‌ایم.

پرش فرکانس، تکنولوژی‌ای که وای فای مدرن را نیرو بخشیده است، از تلاش برای آشکارسازی زیردریایی‌ها با رادار در جنگ جهانی دوم که هدی لامر (Hedy Lamarr) بازیگر بسیار زیبا از آن استفاده می‌کرد آمده است. اما یک رشته دیکر از اختراعات لازم بود تا قدرت واقعی پرش فرکانس خودش را نشان دهد و به تلفن همراه و وای فای برسیم.

چرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟

دانشمندان لایه پس از لایه روی هم می‌سازند.

اگر واقعا درموردش فکر کنید، تمام تکامل انسان هم واقعا چیزی جز مفهوم سازی (انتزاع) برای پیدا کردن راه‌حل برای مشکلات و خودکار کردن استفاده از جواب‌ها برای مشکلات قبلی نبوده است، که به مشکلات جدید و بعدش راه‌حل‌های جدید در یک چرخه‌ی بی‌پایان منجر شده است.

شاید اینطور به‌نظر نرسد اما چکش و میخ‌ها همان مفهوم سازی و خودکارسازی هستند.

بدون تبر نمی‌توانید درخت‌ها را قطع کنید. بدون چکش و میخ نمی‌توانیم یک خانه پیچیده بنا کنیم.

ما می‌خواستیم راهی پیدا کنیم که سریع‌تر خانه بسازیم. چکش‌ها و میخ‌ها به ما اجازه می‌دهند که این کار را به طریقی متقارن‌تر و قابل پیش‌بینی‌تر انجام دهیم. تعداد زیادی چکش و میخ بسازید و نیاز به استفاده کاهگل به‌عنوان بست را به‌طور خودکار از بین ببرید.

وقتی که بتوانید به‌طور قابل اتکایی سازه‌های بیشتری را سرهم‌بندی کنید،‌ اختراعات جدیدی هم ناگزیر ایجاد می‌شوند، از جمله سیمان.

وقتی که سیمان در اختیار داشته باشید، می‌توانید ساختمان‌های بلندتر و پیچیده‌تری بسازید، ساختمان‌هایی مانند پارتنون و معابد خارق‌العاده‌ی خدایان باستان. بالاخره مواد دیگری مانند فولاد هم می‌سازیم و جرثقیل‌های غول‌آسایی می‌سازیم که آنها را بلند کند و ناگهان برج‌هایی می‌سازیم که سر به ابرها بگذارند.

چرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟

در حال حاضر من دارم پیش‌نویس این مقاله را در هواپیما در مسیرم به برلین می‌نویسم، چیزی که برای کشاورزانی در گذشته‌ی دور کاملا غیرقابل تصور به نظر می‌رسید. برای غارنشینان جادو به نظر می‌رسید.

هیچ هواپیمایی بدون لایه‌های عظیمی از مشکلاتی که قبلا حل شده‌اند وجود نمی‌داشت، از موتورها گرفته، تا بال‌ها و آلیاژهای فلزی. این شگفتی مفهوم سازی و خودکارسازی است، گواهی بر نبوع خالص انسان‌ها.

هرکسی که مشغول خواندن این مطلب است، قطعا همین هفته پیش بوفالو شکار نکرده، پوستش را نکنده، چرمش را برنداشته، آن را ندوخته و به عنوان لباس استفاده نکرده است. اگر در کار ساخت و ساز دستی نداشته باشید، خانه خودتان را نساخته‌اید. شما غذاهایی که می‌خورید را نمی‌کارید، فقط ممکن است دلتان بخواهد در باغچه‌تان کمی سبزی خوردن بکارید. شما هیچکدام از ابزارهایی که سرکارتان استفاده می‌کنید را نساخته‌اید، چه یک بیلچه باشد، چه یک مته یا کامپیوتری که روی میزتان با شکوه خاصی می‌درخشد.

لازم نبوده که شما هیچ کدام از این کارها را انجام دهید، چون ما شغل‌ها را از گذشته‌ی دور خودکار کرده‌ایم و به زنجیره ارزش اختراعات رسیده‌ایم.

این چیز خوبی است و این اتفاقی است که یک بار دیگر در حال افتادن است.

فقط درکش کمی سخت‌تر است چون هر قدمی که برمی‌داریم ما به سطح بالاتری از پیچیدگی می‌برد و باید تکامل پیدا کنیم تا بتوانیم با آن پیچیدگی هماهنگ شویم.

متاسفانه، قشر خاکستری مغز ما باید با سرعت تغییر پیش برود. ما هنوز هم از جنگل می‌ترسیم، چون میلیون‌ها سال شکار کردن و جمع‌آوری کردن به ما یاد داده است که از ببر و مار بترسیم. ما برای دفاع از خودمان پنجه و دندان نیش نداریم، پس باید بتوانیم از قبل برنامه ریزی کنیم تا بتوانیم از فجایع جلوگیری کنیم.

واضح است که ما ماشین‌های زنده‌ماندن و دوام آوردن هستیم. ما وحشتناک‌ترین آینده ممکن را تصور می‌کنیم تا بتوانیم از آن اجتناب کنیم.

چیزهایی که ما را می‌ترساند با مرور زمان تغییر می‌کند، اما ریشه در همان ترس‌های قدیمی دارد. از ببرها و مارها به پری و جن و بعد به دستگاه‌های بافندگی و بعد هم به هوش مصنوعی تغییر کرده است. چیزی که ما واقعا از آن می‌ترسیم نابودی است. مرگ هیولای پشت تمام ترس‌ها است، که با رشد و تغییرات جامعه شکل‌های مختلفی به خود می‌گیرد.

ترس از اینکه زئوس خدای خدایان با یکی از آذرخش‌هایش همه‌ی ما را می‌کشد همانند همان ترسی است که ربات‌های هوش مصنوعی روی همه ما را سلاخی می‌کنند.

چرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟

هنوز هم تخیلات ما خیلی صفر و یکی است.

خوب یا بد. دوست یا دشمن. مرگ یا زندگی.

مغز مارمولکی ما دنیا را سیاه و سفید می‌بیند. یا ما را می‌کشد یا تغذیه می‌کند، هیچ راه وسطی وجود ندارد.

اما زندگی خیلی گسترده‌تر و متنوع‌تر از اینهاست.

انفجار کمبرین

ما همین حالا هم چندین بار در طول تاریخ ۹۵ درصد شغل‌ها را از بین برده‌ایم و به زودی یک بار دیگر هم می‌خواهیم این کار را انجام دهیم.

هر بار بدون استثنا آن شغل‌ها با تعداد بسیار زیاد دیگری از شغل‌ها و فرصت‌ها جایگزین شده‌اند.

زندگی مرحله به مرحله پیشرفت پیدا می‌کند.

برای ۱/۸ میلیون سال انسان‌ها شکارچی و جمع‌آوری کننده بودند. تنها مشکلات اصلی‌مان این بود که وعده‌ی بعدی غذای‌مان را کجا پیدا کنیم و کجا از دست غارتگران پناه بگیریم. همه شغل یکسانی داشتند. غذا پیدا کن. نمیر.

اما برده محیط زیست بودیم. اگر باران نمی‌بارید یا خشکسالی بوفالوها را از بین می‌برد ما هم خیلی زود منقرض می‌شدیم، پس شروع کردیم به گشتن دنبال راهی ثابت‌تر برای پیدا کردن غذا.

دوازده هزار سال پیش مشکل تولید غذا را با کشاورزی و مزرعه‌داری حل کردیم و مردم شغل‌های جدیدی داشتند. ما غذا را کشت کردیم، برخی گیاهان و حیوانات خاص را به مزرعه‌هایمان آوردیم تا بتوانیم همیشه وعده غذایی بعدی‌مان را داشته باشیم.

این موضوع تمام شغل‌های شکار و جمع‌آوری را از بین برد و یک شغل جدید برای بشریت به وجود آورد:‌ مزرعه داری.

چرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟

البته که مشکلات جدیدی هم خلق کردیم. حالا آنقدر نزدیک به حیوانات زندگی می‌کنیم که از بیماری‌هایی که از حیوانات به بدن‌های بیولوژیکی آسیب‌پذیرمان می‌رسند می‌میریم. آن اوایل فکر می‌کردیم کار شیاطین است، یا خدایان از دستمان عصبانی هستند، اما به گشتن برای راه‌حل‌های بهتر ادامه دادیم، به ویژه وقتی که بیماری‌های به شدت مرگ‌باری مانند طاعون سیاه از میان کشورها گذشتند و ۵۰ درصد جمعیت را از بین بردند و تهدیدی بودند برای اینکه همه‌ی ما را برای همیشه از صحنه‌ روزگار محو کنند.

اما ما نجات یافتیم و قوی‌تر شدیم.

در نهایت ما شروع کردیم به کشف فرایندهایی که به‌خاطر آنها موجودات میکروسکوپی به بدن ما خزیدند و ما را کشتند و تکامل علمی کم کم شکل گرفت، دیدی درمورد جهان به ما داد که قبل از آن هرگز نمی‌دانستیم وجود داشته است. اولین آدم‌هایی که توسط میکروسکوپ به پدیده‌ها نگاه کردند، از اینکه دیدند هر ذره از خاک و هر قطره از آب با زندگی عجین شده، شوکه شدند. ما راه‌هایی پیدا کردیم تا درمان و روش‌هایی پیشگیری کشف کنیم تا بتوانیم مشکلاتی که روزی غیرقابل حل بودند را به یک مشکل فنی مهندسی تبدیل کنیم.

اجداد ما برای باران زیاد و محصول خوب به درگاه خدایان دعا می‌کردند. کوچک‌ترین اشتباه یا حادثه طبیعی به این معنی بود که کل دهکده یا منطقه تا سرحد مرگ گرسنگی بکشد و دولت‌های آن این قدرت را نداشتند که برای مردم فقیر در حال مرگ غذایی تامین کنند.

همین اتفاق در قحطی کویوهو در ژاپن باستان اتفاق افتاد، به خاطر افزایش مالیات و باران‌های سنگینی که محصولات را خراب کرد، جمعیت آن شهر گرسنه ماندند، در حالی که از پادشاه ژاپن هیچ کاری برای کمک کردن به آنها برنیامد. آنها زیرساخت یا حتی دلیلی برای ذخیره و توزیع غذای ذخیره شده یا گرفتن غذا از کشورهای همسایه نداشتند. همین اتفاق در صدها قحطی دیگر در طول قرن‌ها افتاد.

امروزه قحطی‌‌ها تا حد زیادی ناشی از فروپاشی‌های اقتصادی هستند، نه از یک پاییز یا بهار بدون باران.

همین‌طور که در تولید غذا بهتر و بهتر می‌شویم، به مشکلات بزرگ‌تر و بزرگ‌تری برمی‌خوریم.

در حالی که روزی تمام جمعیت جهان مزرعه‌دار بودند، امروزه فقط ۳ درصد از جمعیت روی زمین کار می‌کنند.

این میزان برای چندین بار سیر کردن کل زمین کافی است، بااینکه درمورد رساندن آن غذا به دهان تک تک آدم‌های روی زمین خوب عمل نمی‌کنیم، اما به این معنی نیست که غذای کافی وجود ندارد. دلیل گرسنه ماندن عده‌ای این نیست که نمی‌توانیم برای آنها غذا تامین کنیم، این است که نمی‌خواهیم یا به دلایلی مانند فروپاشی‌های سیاسی یا خودخواهی از انجام این کار سرباز می‌زنیم.

نیروی قدرتمندی در این مورد در کار است. الگویی است که به ابتدای تاریخ بشریت برمی‌گردد و تا همین امروز هم ادامه پیدا می‌کند.

هر بار تمام شغل‌ها را نابود کردیم، به یک مرحله جدید در تکامل خودمان قدم گذاشتیم، با شغل‌های وسیع‌تر و متنوع‌تر، تخصصی‌تر از همیشه.

ما باعث کمتر شدن شغل‌ها نشدیم، شغل‌های بیشتری خلق کردیم.

اشتباه برداشت نکنید. این جابه‌جایی‌ها همیشه ساده یا آسان نبوده‌اند. شکارچی جمع‌آوری کن‌هایی که دهکده‌های مزرعه‌داران را برای اولین بار می‌دیدند با تصمیم بی‌رحمی مواجه بودند: قبول کن یا بمیر. و خیلی‌ها در هر نقطه انتقال در این مسیر خشن مردند.

اما  باوجود تمام چیزهای وحشتناکی که در تاریخ بشریت وجود دارد، توانستیم به جلو حرکت کنیم، ذره ذره جوامع پیچیده‌تری ساختیم.

حتی سیاه‌ترین دوران هم بخشی از فرایند هستند. وقتی که کارگران در مقابل سیل تغییرات تکنولوژی به پا خواستند، نشان این است که جامعه کمی با سرعت زیادی پیش رفت و مردم توانایی هضم آن را نداشتند. این اتفاق آهنگ تغییرات را دوباره پایین آورد، مسیر حرکت اصلاح شد و دوباره به تعادل برگشتیم.

این یک الگوریتم سطح اجتماعی است.

از خیلی جهات جامعه چیزی جز یک توده وسیع،‌ فعال، زنده و هوشمند نیست که در کنار یکدیگر کار می‌کنند تا واقعیت ما را بسازند.

به عصر آنتروپوسین خوش آمدید. عصر انسان.

ما به تغییر یافته‌ترین و موفق‌ترین ارگانیسم جهان تبدیل شدیم که به شدت چهره زمین در اطراف خودمان را تغییر می‌دهیم، با هم کار می‌کنیم و به صورت توده همکاری می‌کنیم، آنچه در گذشته به‌دست آورده‌ایم خودکارسازی می‌کنیم و دوباره روی همان‌ها می‌سازیم و جلو می‌رویم.

انقلاب بعدی

در چند دهه بعدی سطح دیگری از شغل‌های کسل‌کننده و خسته کننده را اتوماتیک می‌کنیم و این کار به ما این فرصت را می‌دهد که یک بار دیگر مشکلات جدید را حل کنیم.

خود هوش مصنوعی وارد یک سری مفهوم‌سازی‌ها می‌شود که باعث می‌شود از پس مسائل پیچیده و پیچیده‌تر بربیاید. همانطور که در تکامل جوامع دیده‌ایم، شاهد تکامل اتوماتیک معماری یادگیری ماشین  (Machin Learning)، خلق موتورهای استدلال استقرایی و توانایی ماشین‌های برای پرسیدن سوالات چرایی و خلق مفاهیم و استدلال‌های خودشان برای دنیا خواهیم بود.

اما ماشین‌ها کنترل دنیای ما را به دست نخواهند گرفت.

هرچقدر هم ماشین‌ها هوشمند شوند، انسان‌ها هنوز هم در انواع خاصی از تفکر برتر خواهند ماند.

همانطور که درمورد موفقیت‌های خارق‌العاده موتور جستجوی گوگل دیدیم، ماشین‌ها در کارهای تکراری عالی هستند و انسان‌ها در مفهوم بخشیدن به دنیا. ترکیب این دو است که گوگل را به موجود قدرتمندی که امروز هست تبدیل کرده است. آنها کاری کردند که تمام سرورهای‌شان تمام لینک‌هایی که مردم از موضوعات مختلف به آنها رسیده بودند را به حساب بیاورند، با این دانش اگر به تعداد کافی از افراد به چیزی معنا ببخشند پس احتمالا مهم است و باید در ابتدای نتایج جستجو به نمایش دربیاید.

اتفاقی که در عوض خواهد افتاد این است که هوش مصنوعی را به عنوان یک عضو دیگر از جامعه برنامه نویسان و شرکت‌ها و جامعه می‌بینیم.

آنها به ما کمک خواهند کرد که تصمیمات بهتر و پیش‌بینی‌های بهتری داشته باشیم.

ما شاهد ظهور سانتورها (موجوداتی نیم اسب و نیم انسان) خواهیم بود، انسان و هوش مصنوعی باهم کار می‌کنند تا بتوانند پیچیده‌ترین چالش‌های دنیا را حل کنند.

در واقع، به جای تمرکز روی هوش‌ مصنوعی انسان‌نما، من از مهندسان توقع دارم بیشتر روی ساختن هوش مصنوعی متفاوت تمرکز کنند. منظورم این است که هوش‌های تخصصی بسازند که بتواند کارهایی انجام دهد که ما از انجام آن ناتوان هستیم. بهتر است سانتور بسازیم که با هوش انسانی متفاوت باشد، تا اینکه سعی کنیم چیزی بسازیم که جایگزین هوش انسانی شود.

چرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟

به عنوان مثال، اتو  (Otto) یک خرده فروش آلمانی را در نظر بگیرید. هوش مصنوعی ۹۰ درصد از کار سفارش دادن را انجام می‌دهد‌ و این کار را بهتر از ارتشی از انسان‌ها که قبلا این کار را انجام می‌دادند مدیریت می‌کند، چون می‌تواند به میلیون‌ها متغیر نگاه کند. به همین خاطر بهره‌وری آنها ۱۰۰۰ برابر شد. محصولاتشان با سرعت از قفسه‌ها محو می‌شد چون هوش مصنوعی سفارش‌ها را دقیقا طبق نیاز، زمانی که مردم به آنها نیاز دارند، با کمترین میزان اشتباهات انجام داده بود. میزان برگرداندن کالاها خیلی کم بود چون دقیقا چیزی که مردم می‌خواستند در زمانی که می‌خواستند به دستشان می‌رسید، مقدار عظیمی از موجودی که بدون استفاده مانده بود روی قفسه‌ها تلنبار نمی‌شد.

ممکن است فکر کنید در نهایت باعث شدند که تعدادی زیاد از کارمندان اخراج شوند. در واقع، افراد بیشتری را استخدام کردند که آن افراد باید روی مشکلات جالب‌تری کار می‌کردند، از جمله زیباتر کردن وبسایت، یا پیدا کردن محصولاتی که مردم در زمان کریسمس بیشتر به خرید آنها تمایل دارند.

استخدام سانتورها می تواند شروع شود و با سرعت پیش برود.

درمورد مرکز تماس‌ها چطور؟

کارمندان بی‌تجربه معمولا با معضلات تصمیم گیری‌ خوب دست و پنجه نرم می‌کنند. اگر تا به حال مجبور شده‌اید با پشتیبانی مشتریان تماس بگیرید این موضوع را تایید می‌کنید، چون همیشه کسی هست که نمی‌تواند به روش معقول و مفیدی مشکل شما را حل کند. واقعا لذت بخش خواهد بود اگه کسی که آن طرف خط است به جای اینکه موانعی که سر راه حل مشکل وجود دارد را ردیف کند، واقعا بتواند فکر کند و پاسخی برای مشکل شما پیدا کند.

هوش مصنوعی می‌تواند فرایند تصمیم گیری این دوستان را تقویت کند، نه اینکه جایگزین آنها شود. می‌تواند بهترین و هوشمندانه‌ترین تصمیمات را به مدل تبدیل کند و این نوع از تصمیمات را با استفاده از داشبوردی از پیشنهادات بین بقیه تیم هم رواج دهد، که به طرز قابل توجهی توانایی‌های تمام افراد تیم را بالا خواهد برد، و باعث می‌شود که آنها پاسخگوتر شوند، بهره‌وریشان بالاتر برود، بهتر تصمیم بگیرند و در نتیجه مشتری‌ها خوشحال‌تر باشند.

اما بیایید به یک مشکل واقعی‌ نگاه کنیم:‌

ماشین‌های خودران (بدون راننده).

قطعا این چیزی است که باعث یک سقوط تمام عیار در جامعه خواهد شد، چون بی‌کاری‌های عظیم دنیا را درمی‌نوردد و کارگران شورش می‌کنند و نخبگان تکنولوژی جدید را قتل‌عام می‌کنند.

خداحافظ دیوارنویسی آمریکایی

چرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟

دیوارنویسی آمریکایی (American Graffiti) یکی از اولین فیلم‌های ساخته‌شده توسط جرج لوکاس و محصول ۱۹۷۳ آمریکا است. فیلم در مورد برشی از زندگی چند جوان ۱۸سالهٔ آمریکاییِ تازه‌فارغ‌التحصیل‌شده از دبیرستان است.

نویسنده‌های تکنولوژی مانند زک کانتر (Zack Kanter)‌ می‌گویند ماشین‌های خودران می‌توانند بیش از ۱۰ میلیون شغل را تا سال ۲۰۲۵ نابود کنند. دلیلش خیلی ساده است. ماشین‌های خودران می‌توانند مزایایی زیادی داشته باشند که انسان‌ها قابلیت رقابت با آنها را ندارند.

در زمان بسیار کوتاهی آنقدر پیشرفت می‌کنند که به جایی برسند که به طور قابل توجهی از رکوردهای امنیت حتی برای محتاط‌ترین و بادقت‌ترین راننده‌ها هم پیشی می‌گیرند. ایلان ماسک ادعا می‌کند که حتی ممکن است نشستن انسان‌ها پشت فرمان غیرقانونی شود چون نرخ تصادف آنها از ماشین‌ها خیلی بیشتر است.

سازمان بهداشت جهانی تخمین زده است که ۱/۲۵ میلیون  نفر هر ساله در جاده‌ها از بین می‌روند. هیچ جای سوالی وجود ندارد که ماشین‌های خود ران می‌توانند در این کار نسبت‌ به مغزهای کوچک اسفنجی پستاندار ما خیلی بهتر  و امن‌تر استاد شوند. ربات‌های راننده خسته نمی‌شوند، به خاطر اینکه چیزی از دستشان افتاده کف ماشین، حواسشان از جاده پرت نمی‌شود و وقتی که مست هستند به شانس روی نمی‌آورند چون اصلا مست نمی‌شوند.

البته مطبوعات مشهور سعی می‌کنند به شما بقبولانند که ماشین‌های خودران به طرز وحشتناکی خطرناک هستند. متاسفانه تا الان هم چند مرگ به خاطر ماشین‌های خودران داشته‌ایم اما مطبوعات آن را طوری جلوه می‌دهند که انگار هر روز یک ماشین دیگر از تسلا یا ویمو به طرز وحشیانه‌ای از کنترل خارج می‌شود و یک اتوبوس مدرسه را به قتل می رساند.

اما این درست نیست.

هرچند که ماشین‌های خودران در چندین ایالت در اتوبان‌های بدون محدودیت سرعت مورد آزمایش قرار گرفته‌اند، ما تا به حال تعداد مرگ‌های زیادی ندیده‌ایم که به خاطر سیستم هدایت خودکار باشد.

این مرگ‌ها اجتناب ناپذیر هستند. این امکان وجود ندارد که تمام ریسک‌ها خارج از جامعه و زندگی عادی مهندسی شوند و اگر بخواهیم روراست باشیم این تکنولوژی هنوز جدید و در حال توسعه است.

 

این اصلا برای افراد بی‌گناهی که به دستان سرد و بی‌روح ماشین کشته شدند تسلی بخش نیست، اما شکی نیست که ماشین‌های خودران خیلی سریع‌تر از انسان‌ها به راننده‌های بهتری تبدیل می‌شوند.

ماشین‌های خودران به کشتن مردم ادامه می‌دهند اما هرچه طی ۵ تا ۱۰ سال بعد باهوش‌تر و باهوش‌تر شوند، نسبت به چیزی که امروزه در تصادف‌ها مردم کشته می‌شوند بسیار کمتر خواهد بود.

و این اصلا چیز بدی نیست. تعداد ۱/۲۵ میلیون نفر برای کشته شدن در جاده‌ها رقم بسیار بزرگی است.

این میزان تقریبا ۲۰ برابر تعداد افرادی است که از سال ۱۹۴۶ در جنگ کشته شده‌اند.

راننده‌ کمتر به معنی مرگ و میر کمتر است. به همین سادگی.

اما این فقط یکی از مزیت‌های خودکار شدن رانندگی است. حتی بهتر از آن، ما صاحب تعداد بسیار کمتری ماشین خواهیم بود.

ماشین دومین دارایی گران قیمتی است که هرکسی می‌تواند داشته باشد و درعین حال کمترین ارزش را داراست. برخلاف ملک، سهام یا ارز دیجیتال همین که شروع کنید به رانندگی از ارزش آنها کاسته می‌شود تا روزی که ارزش‌شان را از دست بدهند و برای چیزی که روزی ۳۰ هزار دلار برایش پرداخت کرده‌اید، فقط ۵هزار دلار  دستتان را بگیرد. اصلا معامله خوبی نیست.

این دارایی‌ها که فقط باعث قرض بالا آوردن هستند، بهره‌وری‌شان را به سمت اختراعات جدیدتر و بهتری سوق خواهند داد. و اینکه چطور مالکیت ماشین را دارا هستیم و چطور از آن استفاده می‌کنیم هم به شدت تغییر خواهد کرد.

ما ثبت نام خواهیم کرد و به طور مداوم آپگرید آنها را دریافت می‌کنیم یا اینکه تماس می‌گیریم و بعد از دو دقیقه جلوی منزل‌مان ظاهر خواهند شد. بعد از زمان کوتاهی تعداد ربات‌های راننده آنقدر زیاد می‌شود که بتوانند سرویس‌های حمل‌و‌نقل اشتراکی ارائه دهند و از این همه پارکینگ بی‌مصرف راحت شویم و این بدین معنی است که مقادیر بسیار زیادی زمین آزاد خواهیم داشت که کارهای جالب دیگری با آن انجام دهیم به جای اینکه فقط زمین‌هایی باشند که آسفالت شده‌اند.

البته آلودگی‌ها هم از یاد نبریم.

حتی با وجود ظهور ماشین‌هایی که از نظر استانداردهای آلودگی بهتر و بهتر می‌شوند، هنوز هم ماشین‌های بدترین آلوده کننده‌های روی زمین هستند. ماشین‌ها جریان مداومی از دودهای مرگ‌بار و سم را هر ثانیه و هر روز درون هوا اسپری می‌کنند. این مشکل قبلا فقط مربوط به آمریکا بود، اما عشق مردم به داشتن ماشین مانند ویروس تمام دنیا را گرفت.

حتی چین هم دچار تب ماشین شده است و با بیش از یک میلیارد جمعیتی که دارد، تعداد بسیار زیادی گاراژ ماشین و نابودی محیط زیست پیش روی آنها وجود دارد. رویای آمریکایی برای داشتن یک خانه بزرگ، یک همبرگر بزرگ و گاراژی با ظرفیت دو ماشین باید هرچه سریع‌تر تغییر کند، در غیر این صورت به زودی همه ما مجبوریم ماسک‌های فیلتردار بزنیم، تا فقط بتوانیم از خانه خارج شویم و بسته پستی محصولی که سفارش داده‌ایم را تحویل بگیریم.

چرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟

و البته، قرار بود ماشین‌ها از تلف شدن وقت ما جلوگیری کنند، به ما آزادی جاده‌های بدون محدودیت سرعت را بدهند، اما همه افرادی که ده سال هر روز صبح به محل کارشان رفت‌وآمد کرده‌اند می‌دانند که چنین چیزی هرگز اتفاق نیفتاده است.

در همین حال پاهای ما در حال خشک شدن به خاطر رانندگی است و اگر خیلی شانس بیاوریم می‌توانیم وقتی به خانه رسیدیم کمی وقت جور کنیم و روی تردمیل ورزش کنیم، مانند همستر سرجایمان بدویم.

ماشین‌های خودران میزان زیادی از تلف شدن چیزهای مختلف و آلودگی را از بین می‌برند. باعث می‌شوند که ماشین‌ها سریع‌تر به ما برسند و باعث می‌شود فضایی ذخیره شود، وقتی که از شر میلیون‌ها پارکینگ راحت شویم می‌توانیم از آن فضا برای کارهای دیگری استفاده کنیم.

اما خیلی‌ها نگران به سر شغل‌هایی که به رانندگی مربوط هستند چه بلایی می‌آید، از کارواش‌ها گرفته تا فروشنده‌های ماشین تا اوبر و اسنپ.

مردم کارهای دیگر پیدا می‌کنند که انجام دهند، مانند پیدا کردن راه‌های جالبی برای آپگرید کردن آن ماشین‌های خودران، یا به یک نوع جدید از طراح دکوراسیون داخلی تبدیل می‌شوند تا خانه‌های متحرک روی چهار چرخ ما را دکور کنند. اگر نیازی نباشید که موقع حرکت حواستان به جاده باشد، باید به طریقی دیگر سرتان را گرم کنید و برای این کار چیزهای مثل بازی‌های کامپیوتری، فیلم، حقیقت  مجازی و صندلی‌های ماساژ گزینه‌های خوبی هستند.

در نهایت گزینه‌های بیشتر و بیشتری به داخل ماشین اضافه می‌شود و یک صنعت جدید برای پیشرفت‌های مداوم ماشین‌ها و افرادی برای نصب و اجرای آنها به وجود خواهد آمد.

هوش مصنوعی برای شما چه می‌تواند بکند؟‌

درمورد شغل‌هایی که ما در حال حاضر اصلا نمی‌توانیم انجام دهیم چه؟‌

هوش مصنوعی می‌تواند کمک کند.

پروژه فوق‌العاده گوگل دوپلکس که در مراسم سالانه‌شان ارائه کردند، یک دستیار حیرت‌انگیز جدید بود که تماس می‌گرفت و وقت سالن آرایشگاه می‌گرفت، میز شام رزرو می‌کرد، به راحتی خودش را جای یک انسان جا می‌زد و با افرادی ارتباط برقرار می‌کرد که اصلا نمی‌دانستند مشغول صحبت کردن با یک ربات هستند (ممکن است خیلی از افراد را وحشت‌زده کند، اما اصلا ترسناک نیست.)

حالا می‌خواهند با این تکنولوژی چه کنند؟

می‌خواهند آپدیت کردن ساعت‌هایی که در روزهای تعطیل قرار دارد را برای رستوران‌ها اتوماتیک کنند.

گوگل هر روز میلیون‌ها درخواست در روز دریافت می‌کند از مردمی که سعی می‌کنند بفهمند آیا رستوران چینی مورد علاقه‌شان در تعطیلات کریسمس یا هر تعطیلی دیگری در سراسر دنیا باز هست یا نه.

ممکن است فکر کنید این مشکل بغرنجی نیست که به حل کردن نیاز داشته باشد، اما اشتباه می‌کنید.

نمی‌توانید تمام رستوران‌ها را مجبور کنید که با دقت کافی داده‌هایشان را به روز کنند چون ممکن است زمان کافی برای انجام این کار را نداشته باشند، به فکرشان نرسد، یا اصلا برایشان اهمیتی نداشته باشد. شما همچنین نمی‌توانید ارتشی از آدم‌ها داشته باشید که تماس بگیرند و بپرسند چون حتی در جایی که نیروی انسانی به تعداد زیاد و ارزان وجود داشته باشد، این مشکل کوچکی است که اگر بخواهید آن را به روش سنتی حل کنید نرخ بازگشت سرمایه‌ای نخواهد داشت. این کار ارزش هزینه‌ سرمایه‌ای نخواهد داشت.

اما می‌توانید یک هوش مصنوعی داشته باشید که آن تماس‌ها را بگیرد و داده‌ها را به‌روزرسانی کند، و نتایج آپدیت‌ شده‌ی واقعا دقیقی را درمورد طیف گسترده‌ای از رستوران‌ها در اختیار مردم بگذارد. بعد گوگل می‌تواند آن را به سرویس‌های تامین کنند‌ه‌ی اطلاعات رستوران‌ها مانند Yelp هم بفروشد.

ناگهان پیشنهادی که به روش سنتی شکست خورده به یک کسب‌وکار جدید تبدیل می‌شود که باید آدم‌های جدیدی استخدام کند که به Yelp‌ زنگ بزنند و آنها قانع کنند سرویس هوش مصنوعی آنها را بخرند.

و جایی که قبلا هیچ شغلی نبود، شغل‌های جدیدی ایجاد شده است.

سلام داروی شخصی‌سازی شده

دورنمایی که هوش مصنوعی برای دارو دارد از همه چیز حیرت‌انگیزتر است.

همه پرستارها و دکترها ناپدید نمی‌شوند اما وقتی که هوش مصنوعی راهش را در دنیای پزشکی پیدا کند، می‌بینیم که چقدر کارشان را بهتر انجام می‌دهند.

یک لحظه تصور کنید:‌ صبح از خواب بیدار می‌شوید و یک لکه سیاه روی پشت‌تان پیدا می‌کنید.

چه می‌کنید؟‌

اگر زمان حال باشد با وحشت به دکتر زنگ می‌زنید و وقت می‌گیرید.

متاسفانه دکتر تا یک ماه و نیم دیگر وقت ندارد شما را ویزیت کند.

شما در حالی که ترس و وحشت در صدای‌تان موج می‌زند می‌پرسید:‌ «واقعا هیچ نوبتی زودتر وجود نداره؟ مشکل من جدیه باید هرچه سریع‌تر دکترو ببینم.»

پرستار از آن سوی خط می‌گوید: «متاسفم، واقعا این اولین نوبتی است که می‌توانم به شما بدهم.»

این زمانی که از دست می‌دهید احتمالا تاثیر خیلی مهمی در روند درمان شما داشته باشد. در حال حاضر به تعداد کافی دکتر در دنیا وجود ندارد که بتوانند به نیازهای تمام مردم دنیا پاسخ بگویند، به خاطر همین مراقبتی را که نیاز داریم خیلی دیر یا خیلی دیر دریافت می‌کنیم».

حالا سناریوی دیگری را در نظر بگیرید.

صبح از خواب بیدار می‌شوید و یک لکه سیاه مشاهده می‌کنید اما خیلی ساده تلفن هوشمندتان را به سمت آن می‌گیرید و به شما اطلاع می‌دهد، شما حتما باید با دکتر تماس بگیرید چون ممکن است سرطانی باشد.

این بار با دکتر تماس می‌گیرید و خیلی سریع‌تر وقت می‌گیرید. دستیار هوشمند به پرستارها کمک می‌کند تا درخواست‌های مردم را از روی اطلاعاتی که برای آنها می‌فرستند بررسی کنند. چند ثانیه بعد دستگاه تایید می‌کند که شما یک مشکل جدی دارید و شما را به پرستار وصل می‌کند. پرستار هم برای همان روز به شما نوبت می‌دهد چون سیستم به درستی بیمارها را بر اساس نیازشان از روی داده‌های واقعی اولویت‌بندی می‌کند، دیگر اینطور نیست که براساس حدس یا اینکه دکتر مجبور است تمام افرادی که دچار ترس‌های مالیخولیایی هستند را ببیند به شما نوبت بدهد.

پزشکی با هوش مصنوعی پیش‌بینی انواع و اقسام بیماری‌ها و مشکلات را قبل از اینکه حتی به وجود بیایند آسان‌تر می‌کند.

ساعت‌های هوشمند شما بالاخره روزی یک نظارت بیولوژیکی همراه خواهند داشت که با یک سنجاق مانند مو که زیر پوست‌تان می‌رود اما آنقدر کوچک است که اصلا حسش هم نمی‌کنید.  این امکان وجود دارد که حتی طوری تکامل پیدا کنیم که این مانیتورهای بیولوژیکی‌های را درون‌مان داشته باشیم، قرص‌های کوچکی که با دستگاه‌های ابعداد نانو پر شده‌اند که درون جریان خون می‌خزند و به دنبال نشانه‌های مشکل می‌گردند.

اما یک ساعت هم در این میان کاربردهای مفید خودش را دارد.

چرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟

مانیتور شما میزان گلوکز و تری‌گلیسرید که از حالت طبیعی خارج شده است را می‌داند و می‌فهمد که کلستروتان با سرعت زیادی بالا رفته است.

به جای اینکه منتظر علائم سکته قلبی بمانید، ساعت‌تان به شما یادآوری می‌کند که بیشتر سبزیجات مصرف کنید و غذاهایی به شما پیشنهاد می‌دهد که کمک می‌کند شرایط را قبل از اینکه از کنترل خارج شوند تحت کنترل دربیاروید.

و آن ماشین‌های که طی دو دقیقه یا حتی کمتر به شما می‌رسیدند؟‌

وقتی تصمیم بگیرید به هشدارهای ساعت هوشمندتان اهمیتی ندهید و به خوردن فست فود ادامه بدهید، آمبولانس‌های اتوماتیک و خودران یا پهبادها خودشان را به شما می‌رسانند. آمبولانس‌ها خیلی سریع‌تر از همیشه خودشان را به شما می‌رسانند و ابزارهای کوچکی به همراه دارند که مردم را زمان طولانی‌تری زنده نگه می‌دارند.

البته احتمالا کارتان به سکته قلبی نکشد، چون ساعت می‌تواند از چند روز قبل آن را پیش‌بینی کند و قبلا از اینکه کله پا شوید خودش با بیمارستان تماس می‌گیرد تا از این اتفاقات پیش‌گیری کند.

هوش مصنوعی درمان‌های جدیدی هم به همراه خودش خواهد داشت.

امروزه کشف داروهای جدید، یک فرایند آهسته و خسته کننده از آزمون و خطا است اما شرکت‌های دارویی و زیست فناوری از کلان داده (Big data) و هوش مصنوعی برای ترکیبات دارویی بهتر و کشفیات بیشتر استفاده می‌کنند.

در آینده نه چندان دور، دستگاه‌هایی کشف دارو چندان دور از انتظار نیستند، دستگاه‌هایی که به سرعت داروها را ترکیب می‌کنند و چندین رویکرد مختلف را به طور موازی امتحان می‌کنند، ترکیب‌ کردن مواد شیمیایی، آزمون و خطا، همزمان الگوریتم‌های ژنتیکی فرایندهای عصبی‌شان را طی می‌کنند تا از روی شبیه‌سازی تکامل به داروهای بهتر و بهتری دست پیدا کنند.

هوش مصنوعی به ما کمک می‌کند تا بر اساس ژنوم داروهایی پیدا کنیم. برای شما داروهای عمومی تک سایز تجویز نمی‌کنند، درعوض داروهایی به شما می‌دهند که برای شما طراحی شده است، داروهایی که باعث ایجاد آلرژی و معده درد نمی‌شود چون هوش مصنوعی می‌داند که شما این حساسیت‌ها را دارید.

اما ماشین‌هایی که می‌توانند از همه ما بهتر فکر کنند چطور؟

آیا ما را برده ذهن برتر و فوق‌العاده خود نمی‌کنند؟‌

آیا هوش برتر همه ما را به کشتن می‌دهد؟‌

به طور خلاصه:

خیر.

هوش مصنوعی هنوز هم سایه‌ای از هوش انسان است. مانند بازتابی در یک آینه قدیمی. ما به هوش مصنوعی مفهوم می‌بخشیم و هوش مصنوعی یاد می‌گیرد تا آن مفهوم را تقلید کند اما نمی‌توانم خودش مفهوم خلق کند یا سوالات جدید بپرسد.

انسان‌ها این توانایی را دارند که به شرایط جدید و بدیع عادت کنند. ما می‌توانیم استدلال مفهومی انجام دهیم. می‌توانیم مدل‌های ذهنی پیچیده بسازیم و آنها را به روش‌های منحصربه‌فردی پیاده کنیم.

ما الگوریتم‌هایی که در سرمان می‌چرخند را درک نمی‌کنیم و آنهایی که امروزه در اختیار داریم چیزی جز قیاس‌هایی کم فروغ نیستند.

ما حتی نمی‌دانیم باید از کجا شروع کنیم. ما اصلا نمی‌دانیم ذهن‌مان چطور کار می‌کند.

خود ما یک جعبه سیاه هستیم.

چرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟

ما نمی‌دونیم چطور چیزهایی که می‌دانیم را می‌دانیم، یا چطور کارهایی را انجام می‌دهیم یا چطور فکر می‌کنیم.

در سال ۱۹۷۰ یکی از اولین محققان هوش مصنوعی، ماروین مینسکی گفت: «طی ۳ تا ۸ سال دستگاهی خواهیم داشت با هوش عمومی یک انسان» .

چنین اتفاقی نیفتاد.

در عوض هوش مصنوعی وارد یک سری زمستان‌های سیاه شد، که در طول آنها سرمایه گذاری و شور و اشتیاق فرو خشکیدند.

هرچند این روزها محققان هوش مصنوعی صدها هزار دلار درآمد دارند، سال‌های سال به زور سرپا مانده‌ بودند. یکی از پدرخوانده‌های شبکه‌های عصبی، جفری هینتون، از معدود افرادی بود که توانست سرپا بماند، چون یک دانشگاه بود در تمام دنیا، دانشگاه تورنتو، که پتانسیل‌های هوش مصنوعی را دید و با وجود مجموعه‌ای از شکست‌ها یک بودجه بدون تاریخ انقضا برای هوش مصنوعی در نظر گرفت. آنها متوجه شدند که مشکلات واقعی زمان زیادی برای حل شدن نیاز دارند.

در نهایت، اواخر سال ۲۰۱۲، شاهد اولین پیشرفت قابل توجه در سیستم‌های تشخیص بصری بودیم که تا کنون نتوانسته به بیش از ۷۴/۶ درصد دقت دست پیدا کند.  تغییرات واقعا در خود الگوریتم‌ها نبودند، انفجار  قدرت پردازش بود که به واسطه بازی‌ها و ظهور اینترنت بود که مجموعه‌ی عظیمی از داده برای پردازش در اختیار ما قرار دادند. کارت‌ها گرافیکی با معماری موازی عظیم ثابت کردند که پیشرفت هوش مصنوعی باید به پا خیزد و شروع کند به تغییر دادن دنیا.

در اصل، صنعت بازی‌های کامپیوتری از صنعت هوش مصنوعی حمایت می‌کند و حالا دیده‌اید که دقت تصویر از ۷۴/۶ درصد در سال ۲۰۱۲ فقط در طی چند سال به ۹۶ درصد رسیده است. سیستم‌های یادگیری عمیق (Deep Learning)  آنقدر موفق بودند که کیفیت تصاویر ثابت دیگر یک مساله حل شده است.

چنین پیشرفتی شور و اشتیاق و سرمایه گذاری عظیمی را به دنبال خواهد داشت، و باعث می‌شود سیلی از سرمایه گذاری خطرپذیر و برنامه نویسان مشتاق و دانشمندان داده به یک حوزه مبهم و در حال مرگ وارد شوند.

این اتفاقی است که در حال افتادن است، مقادیر زیادی سرمایه گذاری و امید درمورد پیشرفت‌های عظیم این صنعت شکل گرفته‌اند.

اما شبکه‌های عصبی شبیه ساز مغز انسان نیستند. حتی نزدیکش هم نیستند. آنها به طور نگهانی خودآگاه نمی‌شوند.

برای چنین چیزی ما به الگوریتم‌های خارق‌العاده‌ای نیاز داریم که هیچکس حتی تصورش هم نکرده است.

موضوع این است که: هوش مصنوعی امروز به نوعی احمق است.

یادگیری عمیق واقعا به چه معناست؟‌چیزی جز تبدیلات هندسی نیست که یک سری داده را به سری دیگری از داده‌ها وصل می‌کنند. دارپا (DARPA) یا آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفتهٔ دفاعی در زمینه‌ی هوش مصنوعی حرف‌های زیادی برای گفتن دارد اما اسم آنها را گذاشته‌اند: «صفحات گسترده‌ای که استروئید مصرف کرده‌اند».

انسان‌ها مفاهیم را خلق می‌کنند و هوش مصنوعی یاد می‌گیرد که آن مفاهیم را تقلید کند، اما خودش نمی‌تواند هیچ گونه مفهوم یا درکی برای خودش خلق کند.

الان همه می‌دانیم که فیسبوک یک هوش مصنوعی را به خاطر اینکه زیادی باهوش شده بود از کار نینداخت و فیلم اسکای‌نت (Skynet)   همین فرد به واقعیت نمی‌پیوندد.

فیسبوک به خاطر این هوش‌ مصنوعی‌اش را تعطیل کرد که یک الگوریتم به درد نخور بود که درست عمل نمی‌کرد و نمی‌توانست کارش را درسا انجام دهد، نه به خاطر اینکه به یک زبان سری تسلط پیدا کرده بود که باعث شد مهندس‌ها وحشت‌ کنند و مجبور باشند قبل از اینکه خیلی دیر شود آن را از بین ببرند.

ما هنوز تمام محدودیت‌های یادگیری عمیق را نمی‌دانیم، اما زمان زیادی لازم نیست تا بتوانیم آنها را از سر راه برداریم.

پیشرفت در هر چیزی از یک نمودار مشابه پیروی می‌کند.

چرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟

اولین پیشرفت بزرگ کند اتفاق می‌افتد و بعد از آن پیشرفت ثابت شروع می‌شود که سال‌ها طول می‌کشد و بعد یک پیشرفت خیلی بزرگ اتفاق می‌افتد که حاصل انفجار علاقمندی عموم به آن حوزه است. وقتی که بقیه آدم‌ها هم با اصول اولیه‌ی راه‌حل آشنا شوند، تعداد بیشتر و بیشتری از افراد آسان تر با آن ارتباط برقرار می‌کنند. به همین دلیل است که بعد از اینکه بیت کوین بلاک چین را کشف کرد، هزاران ارز دیجیتال دیگر توانستند این مدل را برای خودشان دستکاری کنند، اما قبل از بیت کوین هیچکدام از آنها وجود نداشتند.

چیزی که الان داریم می‌بینیم چیزی کمتر از یک ارگانیسم پردازش موازی بزرگ بشری نیست که از شبکه عصبی خودش استفاده می‌کند تا کشف کند واقعا چه کارهایی می‌توانیم با یادگیری عمیق انجام دهیم.

ما هنوز در دوره‌ی اولیه منحنی پیشرفت هستیم، درون رشد نمایی، یعنی شاهد رشدی سریع و فوق‌العاده هستیم. هرچند در نهایت به نقطه بازده نزولی می‌رسیم و می‌بینیم که اپلیکیشن‌های جدید کمتر و کمتری تولید می‌شوند چون حرکت به سمت بالا سخت‌تر و گران‌تر می‌شود.

ما هم اکنون هم برخی محدودیت‌های یادگیری ماشین را می‌دانیم.

به عنوان مثال، هر چند تا کتاب رمان را هم که به فریم‌ورک یادگیری عمیق اضافه کنید، به طور حتم نمی‌تواند کتاب‌های قابل خواندن واقعی تولید کند، کتاب‌هایی با فراز و نشیب‌های غافلگیر کننده، شخصیت‌هایی برتر از زندگی واقعی و یک داستان عاشقانه فوق‌العاده. نمی‌تواند یک محصول جدید بگیرد و توصیفی خلاقانه از محصول ارائه دهد، به‌طوری که تمام ویژگی‌های جدید آن شرح دهد. نمی‌تواند برای مشکلات غیرمحتمل آینده راه‌حل‌هایی مفهومی پیدا کند.

هوش مصنوعی امروزی چیز جز تقلید کردن نیست.

در حال حاضر هوشی در سطح حشرات داریم. تحریک می‌شود و پاسخ می‌دهد. هیچ استدلالی از نوع مفهومی وجود ندارد، هیچ راهی برای ترکیب کردن مفاهیم و ساختن راه‌حل‌های جدید و بدیع وجود ندارد.

به محض اینکه به سیستم چیزی خارج از محدوده‌ی آموزشش نشان دهید، به طرز عجیبی دچار فروپاشی خواهد شد. این مثال معروف از برچسب زنی توسط هوش مصنوعی را در نظر بگیرید: «پسر بچه با کلاه بیس‌بال»

چرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟

حتی یک بچه دبستانی هم چنین اشتباهی نمی‌کند. چون می‌دانند که این بچه آنقدر قدرت ندارد که یک توپ بیس‌بال داشته باشد.

این واقعا مشکل ساز است. سیستم‌های ما چیزی جز بررسی‌های آماری از طریق مجموعه‌های کلان نیستند، آنها توانایی فکر کردن ندارند. آنها نوآوری یا استدلال منطقی بلد نیستند و خودآگاه یا پیش‌زمینه ندارد.

پس هوش مصنوهی هنوز راه زیادی دارد که به ذهن انسان‌ها نزدیک شود.

ما با تمام نواقصی که داریم، هنوز هم موجودات خارق‌العاده‌ای هستیم.

ما می‌توانیم ویژگی‌های امکان پذیر را پیش‌بینی کنیم و برای آنها برنامه ریزی بلندمدت کنیم. ما می‌توانیم با پدیده‌های کاملا ناشناخته مواجهه شویم و با داده‌ی ناچیز یا حتی بدون هیچ داده‌ای با آنها مقابله کنیم.

همانطور که فرانسیس شلوت در کتاب فوق‌العاده‌اش درمورد یادگیری عمیق اشاره می‌کند، اگر بخواهیم به یک شبکه عصبی آموزش دهیم تا یک راکت روی کره ماه فرود بیاورد، باید میلیون‌ها راه برای انجام این کار به آن نشان دهید و حتی با این وجود هم نمی‌تواند یک راه‌حل جدید بهتر از راه‌حل‌های موجود که تاکنون وجود داشته خلق کند. اما انساچرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟ن می‌تواند یک راکت را تصور کند، چند راه‌حل فرضی در نظر بگیرد و یک راه‌حل دقیق طراحی کند که در اولین تلاش راکت را روی سطح ماه فرود بیاورد.

 

ما تا وقتی که نتوانیم پرده از ذهن‌های اسرارآمیز خود برداریم، هر دستگاهی که برای فکر کردن بسازیم، چیزی جز یک سایه مبهم از خودمان نخواهد بود.

یک شروع جدید

هدف واقعی هوش مصنوعی اتوماتیک کردن کارهای خسته کننده است تا ما آزاد باشیم و کارهای بهتری انجام دهیم.

همچنین کارهایی را انجام خواهد داد که ما از روز اول نمی‌توانستیم خوب انجام دهیم.

هوش مصنوعی تمام جنبه‌های جامعه ما را تغییر خواهد داد. در یک دهه آینده هیچ شغی وجود نخواهد داشت که تحت تاثیر هوش مصنوعی قرار نگرفته باشد.

هوش مصنوعی به رابط کاربری ما با دنیا بدل خواهد شد.

با آن حرف می‌ زنیم، بازی می‌کنیم و کار می‌کنیم. حتی به دوست و  هم صحبت ما تبدیل می‌شود.

در یکی از قسمت‌های استار ترک که اسکاتی در زمان به عقب می‌رود و به یک کامپیوتر نیاز پیدا می‌کند تا به سفینه ارتباط برقرار کند، به یک کامپیوتر قدیمی برمی‌خورد و گیج و بهت زده در مقابل آن می‌ایستد، مووس را برمی‌دارد و شروع می‌کند به صحبت کردن با آن:

«سلام کامپیوتر»

کامپیوترهای امروزی خیلی زود به ابزارهای غارنشینی تبدیل می‌شوند چون هوش مصنوعی بیشتر و بیشتر مرسوم می‌شود. ما با ماشین‌ها حرف خواهیم زد، در کنارشان کار می‌کنیم و آنها به ما کمک می‌کنند تا جوامعی پیچیره‌تر بسازیم و مسائلی را حل کنیم که الان خواب حل کردنشان هم نمی‌بینیم.

در پایان، شکی نیست که برخی شغل‌ها را از دست می‌دهیم.

حتی ممکن است اوضاع به هم بریزد. در بدترین حالت ممکن با یک روند نزولی اقتصادی مواجه خواهیم شد که باعث می‌شود مجانین بیشتری به قدرت برسند و به همان افرادی آسیب برسانند که وانمود می‌کنند می‌خواهند کمکشان کنند، که باعث می‌شود جنگ دربگیرد و آدم‌های زیادی بمیرند.

بیشتر جنگ‌های دنیا به خاطر مسائل اقتصادی درمی‌گیرند.

همچنین باید راهکارهای بهتری برای کمک به افرادی که شغلشان را از دست می‌دهند و نمی‌توانند آنقدر با تکنولوژی هماهنگ شوند و نمی‌توانند شکم زن و بچه‌شان را سیر کنند پیدا کنیم. این راه‌حل‌ها می‌توانند یک درآمد پایه جهانی باشد یا تحصیلات و آموزش بهتر باشد، یا تمام اینها به‌علاوه راه‌حل‌هایی که هنوز هم به ذهن‌مان نرسیده است.

و حتی اگر مجبور باشیم از تاریک‌ترین زمان ممکن بگذریم، در سمت دیگر روشنایی در انتظار ماست و وقتی از طوفان بیرون بیاییم در جامعه‌ای زندگی خواهیم کرد که به شدت پایدارتر است و پر است از شغل‌های جدید فوق‌العاده که امروز حتی تصورش را نمی‌توانیم بکنیم.

 

در نهایت، راهی برای گذر از طوفان پیدا خواهیم کرد.

این است که انسان‌ها را منحصربه‌فرد کرده است. ما همیشه راهی پیدا می‌کنیم.

ضرورت و نیاز مادر تمام نوآوری‌ها است.

حالا که بیش از وقتی به آن نیاز داریم ما را تنها نمی‌گذارد.

منبع: hackernoon

چرا هوش مصنوعی انفجاری در شغل‌های جدید ایجاد خواهد کرد‌؟

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

دولت آلمان معتقد است که ارز های دیجیتال تهدیدی برای ثبات اقتصادی به شمار نمی‌روند.

به نقل از گزارش سایت کوین تلگراف، نمایندگان دولت فدرال آلمان این چنین بیان نمودند که وجود ارزهای دیجیتال تهدیدی در راستای ثبات اقتصادی ایجاد نمی‏کند . با این وجود دولت آلمان به ضرورت وضع قوانینخاصی برای کنترل ارزهای دیجیتال اشاره کرده است.

بر اساس بیانات دولت فدرال آلمان، حجم تراکنش‏‌های صورت گرفته برای ارزهای دیجیتال در مقایسه با حجم تراکنش‏های صورت گرفته در سیستم اقتصاد جهانی بسیار کم‏تر است که نشان‌ می‌دهد ارزهای دیجیتال تهدیدی برای اقتصاد کنونی جهان نیستند. با این وجود دولت آلمان قصد دارد پیشنهادهایی را در مورد مشاهده و بررسی نزدیک و دقیق فعالیت‏‌های ارزهای دیجیتال در اجلاس G20 با سایر کشورها در میان گذارد.

دولت آلمان همچنین به گفتگوی پارلمانی که توسط جناح راست به نام « Alternative for Germany » در مورد مشکلات مربوط به ارزهای دیجیتال بود، اشاره نمود که در طی آن ،مشکلاتی در مورد ارزهای دیجیتال عنوان شده است. مشکلات گفته شده، شامل پولشویی، درآمد غیر قانونی، استفاده از ارزهای دیجیتال در شرط‌بندی‏ های آنلاین و تأمین مالی تروریست‏ها می‏باشد. در حال حاضر فعالیت‏‌هایی در این زمینه صورت می‏‌گیرد تا چگونگی و میزان این مشکلات به طور واضح‏‌تری بررسی و مورد آنالیز قرار گیرند.

دولت آلمان: ارزهای دیجیتال تهدیدی برای اقتصاد جهان نیستند

دولتمردان آلمانی همچنین اذعان داشتند که در حال حاضر برای از بین بردن ریسک‏‌های ناشی از بیت کوینو ارزهای دیجیتال، مقرارت مناسبی در آلمان وضع شده است. به عنوان مثال، تجار و سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال وابسته به آلمان باید همان قوانین مبارزه با پول شویی‎ای را رعایت کنند که سایر افراد سرمایه گذار در زمینه‌‏های دیگر مجبور به رعایت آن هستند.

همچنین دولت آلمان تأکید کرد که برای انجام تبلیغ در زمینه‏‌ی تجارت و سرمایه گذاری ارزهای دیجیتالباید از مسئولان فدرال نظارت اقتصادی ( BaFin ) مجوز گرفته شود.

در ادامه همچنین دولت آلمان در مورد اهمیت شکل گیری کنتر‏ل‎ها و قوانین جهانی در تجارت ارزهای دیجیتال تأکید نمود و سخنان خود را این چنین ادامه داد که برای این که بتوان بر فعالیت‏های تجاری صورت گرفته در زمینه ارزهای دیجیتال نظارتی کامل داشت باید راهکارها و فعالیت‏‌هایی را به صورت هماهنگ در سطح اروپا و سطح جهانی با سایر کشورها پیش برد و دولت آلمان بیش‏تر بر روی انجام کارهای گروهی و هماهنگ تأکید دارد.

در بیانی‌ه‏ای مشابه، صندوق بین الملل پول ( IMF ) بیان نموده است که ارزهای دیجیتال تهدیدی برای ثبات اقتصاد جهانی به شمار نمی‏روند و در توجیه گفته‏‌های خود از دلایل مشابه بیان شده در سخنان دولت آلمان استفاده نموده است.

 

منبع: Cointelegraph

دولت آلمان: ارزهای دیجیتال تهدیدی برای اقتصاد جهان نیستند

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

کمتر از ۴۸ ساعت پس از شروع به کار رسمی شبکه اصلی ایاس، بر اساس اعلان‌های رسمی این شبکه متوقف یا فریز شده است.

در حالی که تولید کنندگان بلاک و بسیاری از نودهای جانشین تقلید در تلاش برای شناسایی و رفع این مشکل هستند، فعلاً شبکه ایاس و تراکنش‌های آن در حالت فریز قرار دارد. علت این اتفاق هنوز به طور دقیق مشخص نیست و تیم توسعه دهنده در حال رسیدگی به موضوع هستند.

به گزارش تیم EOSUK، یکی از کاندیداهای تولید کنندگان بلاک، رهگیری شبکه ایاس نشان می‌دهد که رابط برنامه نویسی برنامه (API) برخی از تولیدکنندگان بلاک، پاسخی ارسال نمی‌کند.

شبکه اصلی ایاس (EOS) پس از کمتر از 48 ساعت از راه‌اندازی، متوقف شد !

بر اساس گزارش EOSUK در توییتر، یکی از دلایل احتمالی این توقف، می‌تواند حمله DDoS باشد زیرا قرمز شدن وضعیت برخی از تولیدکنندگان بلاک با خرابی شبکه رابطه مستقیم داشته است.

تولیدکنندگان اصلی بلاک و نودهای جانشین شبکه ایاس در اکانت استیمیت خود نوشته‌اند که تقریباً یک ساعت پس از شناسایی این مسئله روشی برای فعالیت دوباره شبکه ارائه کرده اند. آن‌ها همچنین اضافه کرده‌اند که فعالیت‌های عادی شبکه در عرض سه تا شش ساعت پس از این گزارش از سر گرفته خواهد شد.

تیم توسعه دهنده ایاس در بزرگ‌ترین ICO تاریخ ارزهای دیجیتال، بیش از ۴ میلیارد دلار از فروش توکن‌ها جذب سرمایه کرده است. پلتفرم ایاس قصد دارد تا رقیبی بسیار جدی برای اتریوم در بحث توسعه نرم افزارهای غیرمتمرکز مبتنی بر بلاک چین باشد.

شبکه اصلی ایاس (EOS) پس از کمتر از 48 ساعت از راه‌اندازی، متوقف شد !

واکنش بازار به این اتفاق آرام بود که باعث کاهش قیمت ۳ درصدی توکن‌های EOS شد. در زمان نگارش این خبر، هر توکن EOS با قیمت حدود ۱۰.۷ دلار معامله می‌شود.

 

منبع: CoinTelegraph

شبکه اصلی ایاس (EOS) پس از کمتر از ۴۸ ساعت از راه‌اندازی، متوقف شد !

  • ارز دیجیتال