ارزدیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

ارزدیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

۱۳۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

یکی از مقامات اچ‌تی‌سی طی مصاحبه با سایت The Verge عنوان کرده است که گوشی اکسودوس (Exodus) اولین گوشی مبتنی بر فناوری بلاک‌ چین این شرکت، در فصل پاییز عرضه می‌شود. چند ماه پیش اخباری غیررسمی از توسعه یک گوشی مبتنی بر بلاک چین توسط اچ‌تی‌سی منتشر شد و حالا چیزی تا عرضه آن در بازار باقی نمانده است.

تاریخ عرضه گوشی مبتنی بر بلاک چین اچ‌تی‌سی اعلام شد

در این مصاحبه، این مقام همچنین اعلام کرده قیمت این گوشی ۹۹۹ دلار خواهد بود. این قیمت مشابه با قیمت گوشی Sirin Labs Finney است که آن‌ هم یک گوشی مبتنی بر بلاک‌ چین محسوب می­‌شود. او همچنین ابراز امیدواری کرده که این گوشی در سرتاسر جهان عرضه می­‌شود، اما با توجه به قوانین دولت چین، در این کشور عرضه‌ی این گوشی به احتمال زیاد محقق نخواهد شد.

هر گوشی به‌عنوان یک گره در شبکه‌ی بلاک‌ چین انجام وظیفه می‌کند.

چند ماه پیش در مورد ساخت این گوشی خبردار شدیم، گوشی هوشمندی که از اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز پشتیبانی خواهد کرد و هر گوشی به‌ عنوان یک گره در شبکه‌ی بلاک‌ چین انجام وظیفه می‌کند. گوشی Exodus شرکت اچ‌تی‌سی همچنین می‌تواند بازی CryptoKitties که مبتنی بر فناوری بلاک‌ چین است، اجرا کند؛ البته باید خاطرنشان کنیم که بسیاری از گوشی‌های اچ‌تی‌سی از پس اجرای این بازی برمی‌آیند.

تاریخ عرضه گوشی مبتنی بر بلاک چین اچ‌تی‌سی اعلام شد

متاسفانه هنوز اطلاعات زیادی در مورد مشخصه‌های این گوشی در دست نداریم. برای مبلغ ۱۰۰۰ دلار، چنین گوشی هوشمندی باید ویژگی‌های منحصربه‌فردی داشته باشد تا بتواند توجه کاربران را به خود جلب کند. در حال حاضر، گران‌ترین مدل جدیدترین پرچم‌دار این شرکت، اچ‌تی‌سی U12 پلاس، ۸۴۹ دلار قیمت دارد.

تاریخ عرضه گوشی مبتنی بر بلاک چین اچ‌تی‌سی اعلام شد

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰
این مقاله بخش سوم از گنجینه ارزشمند دنیل جفریس، تریدر مطرح است که برای علاقه‌مندان به خرید و فروش ارزهای دیجیتال ترجمه گردیده است. مقاله‌های رازهای تریدینگ ارزهای دیجیتال و ۷ اشتباه مرگبار در ترید ارزهای دیجیتال، به ترتیب بخش‌های اول و دوم این مجموعه هستند.

 

هر نوع تجارت مبتنی بر خریدوفروش، نوعی شرط‌بندی است. برخی افراد از پذیرش این مسأله سرباز می‌زنند، اما این چیزی را تغییر نمی‌دهد.

در دنیایی زندگی می‌کنیم که تجارت مبتنی بر خریدوفروش در قالب بازارهای بزرگ سهام صورت می‌گیرد و این اقدام «سرمایه‌گذاری» نام گرفته است.

سرمایه‌گذاران «واقعی» نظیر وارن بافت، نگاهی تحقیرآمیز به بازارهای پرنوسان‌تری نظیر بازار مشتقات یا بازار ارزهای دیجیتال دارند. بی‌تردید حق با وارن بافت است! بازار سهام نیویورک هیچ شباهتی با خریدوفروش بیت کوین در پولونیکس (صرافی ارزهای دیجیتال) و یا انجام یک بازی شرط‌بندی در لاس‌وگاس ندارد.

بیشتر بخوانید: ۲۳ اصل سرمایه گذاری وارن بافت و دیگر نابغه های سرمایه گذاری

بازارهای سهام، نقدشوندگی بالایی دارند، افراد زیادی در آن فعالیت دارند و به‌ شکل منظم گزارش‌های سه‌ ماهه را در دسترس عموم قرار می‌دهند. به همین دلیل اینگونه برداشت می‌شود که بازار سهام کاملا با بازار خرید و فروش بیت کوین یا شرط‌بندی متفاوت است. اما آیا واقعا با چنین تفاوتی روبه‌رو هستیم؟

وب‌سایت اینوستوپدیا (Investopedia) سعی می‌کند تفاوت میان شرط‌بندی و سرمایه‌گذاری را در ذهن مخاطب پررنگ‌تر‌ کند. در مطلبی در این وب‌سایت می‌خوانیم:

شرط‌بندی یک بازی با مجموع صفر است. در شرط‌بندی، فقط مقداری پول از جیب بازنده به جیب برنده می‌رود. بنابراین هیچ ارزشی در این میان تولید نمی‌شود. اما با سرمایه‌گذاری، ثروت کلی اقتصاد افزایش می‌یابد. رقابت شرکت‌ها با یکدیگر موجب افزایش بهره‌وری و توسعه‌ی محصولاتی می‌شود که می‌توانند زندگی‌مان را بهتر کنند. نباید سرمایه‌گذاری و خلق ثروت را با شرط‌بندی که در واقع یک بازی با مجموع صفر است یکسان دانست.

این تفاوت به‌ زیبایی شرح داده شده است، اما کاملا اشتباه است!

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال

بازارهای سهام نیز نوعی بازی با مجموع صفر هستند. وقتی برنده می‌شوید، فردی دیگر بازنده می‌شود. وقتی بازنده می‌شوید، فردی دیگر برنده می‌شود. این الگو در تمام بازارهایی که مردم درآن خرید و فروش‌ می‌کنند، دیده می‌شود.

اینکه می‌گوییم با سرمایه‌گذاری در بازار سهام در واقع به سلامت کلی اقتصاد کمک می‌کنیم، حس خوبی به ما می‌دهد. تردیدی نیست که سرمایه‌گذاری در پروژه‌ها و شرکت‌های مختلف نوعی ارزش اجتماعی ایجاد می‌کند (چیزی که در قمار هرگز اتفاق نمی‌افتد). اما این موضوع اصل ماجرا را تغییر نمی‌دهد:

هیچ کسی برای داشتن حس خوب یا کمک به رشد اقتصادی پولش را در بازار سرمایه‌گذاری نمی‌کند. هدف از این کار، فقط کسب سود و به‌ دست آوردن دارایی بیشتر نسبت به سرمایه‌ی اولیه است.

اینکه همه‌ی پول‌تان را روی یک شرط‌ بندی صرف کنید یا اینکه سهام یک شرکت نوآور حوزه‌ی زیست فناوری را بخرید فرقی ندارد؛ در هر صورت وارد یک بازی شده‌اید که همه چیز در آن به شانس بستگی دارد.

درواقع در هر دو حالت فکر می‌کنید آینده را بهتر از سایرین می‌دانید. در حالت اول، باور دارید شرکتی که روی آن سرمایه‌گذاری کرده‌اید همچنان با موفقیت به‌ کارش ادامه خواهد داد، ارزش بیشتری پیدا خواهد کرد و علاوه بر بازگشت اصل پول‌تان، سود زیادی هم کسب می‌کنید.

اما آیا این فکر درست است؟

اینکه چند خبرنامه‌ی تحلیلی یا گزارش سه ماهه را مطالعه می‌کنید چندان مهم نیست، در هر صورت هیچ تضمینی وجود ندارد که شرکت بتواند به عملکرد موفق خود در آینده ادامه دهد.

عملکرد گذشته نشانگر نتایج‌ آینده نیست.

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال

ممکن است پس از یک جنگل سبز، بیابانی نامحدود باشد

به کلامی دیگر، اینکه چیزی در گذشته عملکرد خوبی داشته است بدان معنا نیست که در آینده نیز بتواند موفق باشد. اختلاف‌نظر میان اعضای هیئت مدیره، تغییر مکان، عرضه‌ی ناموفق یک محصول جدید، گردش مالی نامناسب و هزار عامل دیگر ممکن است بر شرکتی که در آن سرمایه‌گذاری کرده‌اید تأثیر بگذارند و موجبات افت عملکرد یا شکست آن را فراهم آورند. در این‌صورت ممکن است حتی اصل سرمایه‌تان را از دست بدهید، چه رسد به اینکه سودی هم عایدتان شود.

سال‌ها پیش وارن بافت روی شرکت کوکاکولا سرمایه‌گذاری کرد. این سرمایه‌گذاری هنگامی صورت گرفت که بازار محصولات ورزشی به‌ شدت رو به رشد بود و یک رقیب جدید (پپسی) نیز برای کوکاکولا آغاز به کار کرده بود. بی‌تردید آن زمان وارن بافت به‌ عنوان یک سرمایه‌گذار گرم‌ و سرد چشیده، چیزهایی می‌داند که من و شما از آن بی‌اطلاعیم.‌

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال

او بر این باور بود که افزایش فروش تردمیل‌ها و کفش‌های ورزشی در دنیا اهمیتی ندارد، زیرا مردم هرگز حاضر نیستند از این نوشیدنی معروف و قدیمی دست بردارند. از نظر وارن بافت، میل به ورزش و تندرستی موقتی است و شرکت رقیب (یعنی پپسی) هم بالاخره به اوج فعالیتش می‌رسد. در نهایت بازار کوکاکولا دوباره گسترش خواهد یافت و البته سود خوبی نیز برای وارن بافت به‌ همراه خواهد داشت.

همچنین بخوانیدآشنایی با سیستم کامل سرمایه گذاری به روش وارن بافت

پس این هم نوعی شرط‌بندی است!

البته تردیدی نیست که عبارت «شرط‌بندی» بار معنایی خوشایندی ندارد. شرط‌بندی اقدامی ناپسند است و در مقابل، سرمایه‌گذاری خوب است.

اما ریاضیات (احتمالات) می‌گوید این دو با هم فرقی ندارند.

هنگامی‌که پولی را در بازار سرمایه‌گذاری می‌کنید، گویی با کائنات تاس می‌اندازید.

مشکل باور مردم است.

بسیاری از افراد قبول ندارند که خریدوفروش و سرمایه‌گذاری نیز نوعی بازی شانس است. اما اگر بتوانند این واقعیت را درک کنند، می‌توانند تصمیمات به مراتب بهتری اتخاذ کنند.

بنابراین فعلا به بار منفی عبارت «شرط‌بندی» اهمیت ندهید و در مقابل ببینید چه کاری را برای چه منظوری انجام می‌دهید. به این ترتیب می‌توانید از سایرین در بازار پیشی بگیرید.

اینکه رشد شدید بازار بورس پس از مدتی متوقف شود و بازار روندی نزولی پیدا کند، یا اینکه سهام گران‌قیمت یک شرکت نتواند سود قابل توجهی به افراد بدهد، اصلا عجیب نیست. حتی اینکه سهام شرکتی مثل «تسلا» که در طی دوره‌ی ۱۰ ساله فعالیتش هرگز سودی نداشته، ارزش بسیار بالایی دارد نیز تعجب‌آور نیست.

این‌طور نیست که بازارها روندی منطقی داشته باشند. انسان‌ها نیز منطقی نیستند. ما انسان‌ها موجوداتی هیجانی، غیرمنطقی، عجیب، کودن و دیوانه هستیم و بازارها نیز صرفا بازتاب‌دهنده ذهن میلیاردها بازیگر بی‌ثبات در بازار هستند. بازارها مجموعه‌ای از ترس‌ها و آرزوهایمان را دربر می‌گیرند، بنابراین چرا باید از آنها انتظار داشته باشیم روندی منطقی را طی کنند؟

حضور در بازارهای مختلف به معنای حضور در طوفانی از بی‌نظمی‌های مختلف است.

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال

پذیرش این واقعیت که شر‌ط‌بندی، سرمایه‌گذاری و خریدوفروش همگی از یک جنس هستند، به شما یادآوری می‌کند که برای حضور در این طوفان یک چتر و کاپشن به‌ همراه داشته باشید.

به‌ جای تماشای مداوم اخبار شبکه‌های خبری مختلف مانند سی‌ان‌ان (CNN) باید به سراغ قواعد ریاضی موجود در بازی‌های شانسی بروید و به بررسی احتمالات، نظریه بازی‌ها و آمار بپردازید.

مدیریت بهتر سبد دارایی

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال

یکی از مهم‌ترین نکاتی که درباره‌ی خریدوفروش دارایی‌ها باید بدانید این است که استراتژی شما آن قدرها هم اهمیت ندارد و مدیریت ریسک به مراتب مهم‌تر از آن است.

شاید نحوه‌ی ورودتان به بازار سهام و یا ارزهای دیجیتال و نوع دارایی‌های خریداری شده (اینکه سهام کدام شرکت‌ها و یا کدام ارز دیجیتال را خریده باشید) به نظرتان رمز موفقیت باشد. اما این طور نیست. واقعیت این است که نحوه‌ی ورودتان به یک بازار اهمیت زیادی ندارد و اتفاقا برعکس، نحوه‌ی خروج و حفظ سرمایه‌تان است که اهمیت بیشتری دارد.

انتخاب دقیق دارایی یا شرکت برای سرمایه‌گذاری، آنقدر که تصور می‌کنید مهم نیست. به کلامی دیگر، هر قدر هم که این انتخاب‌ها را با دقت انجام دهید، باز هم ارزش سرمایه‌تان در برخی دوره‌های زمانی در بازار کاهش می‌یابد. به این پدیده «افت سرمایه» می‌گویند.

بازارها هرگز نمی‌توانند به شما اطمینان دهند که درآمدتان (مانند حقوق ماهیانه) جریان باثباتی خواهد داشت. یا ضرر زیادی می‌کنید یا سود زیادی به دست خواهید آورد.

پای احتمالات در میان است

شکل‌گیری دانش احتمالات به قرن هفدهم میلادی بازمی‌گردد. در آن دوران یک نویسنده و قمارباز حرفه‌ای به نام آنتونی گومبو (Antoine Gambaud) پس از مدتی پی می‌برد که پیاپی با شکست روبه‌رو می‌شود و دارد پول‌هایی را که سال‌ها در شرط‌بندی‌ها به دست آورده است از دست می‌دهد. به‌ همین‌دلیل به سراغ بلز پاسکال (ریاضی‌دان مشهور فرانسوی) می‌رود تا دلیل این روند را از او جویا شود. گومبو دوست داشت خودش را «شوالیه دی میر» (Chevalier de Méré) بنامد. او همیشه روی این شرط می‌بست که پس از تعداد مشخصی انداختن یک تاس، حداقل یک بار تک می‌آورد و از این طریق همیشه موفق می‌شد و به درآمد خوبی دست می‌یافت.

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال

آنتونی گومبو

اما پس از مدتی از این روند خسته شد و طمع به‌ دست‌آوردن پول بیشتری به سراغش آمد.

به‌ همین‌دلیل با خود گفت اگر قاعده‌ی قبلی درست باشد، می‌تواند روی دوبرابر مبلغ قبلی با دیگران شرط‌بندی کند.

در کتاب «احتمالات، تصمیمات و بازی: مقدمه‌ای کوتاه با استفاده از آر» (Probability, Decisions and Games: A Gentle Introduction by R) که توسط ابل رودریگز (Abel Rodriguez) و برونو مندز (Bruno Mendezs) نگاشته شده، آمده است که این روند طبق خواسته‌ی گومبو پیش نرفت.

گومبو با این شیوه‌ی جدید، پول زیادی را در شرط‌بندی‌ها از دست داد.

شوالیه‌ی ما حسابی گیج شده بود. او این گونه استنباط کرد که احتمال ۲ بار تک آوردن (منظور عدد ۱ روی تاس است) در دو بار ریختنِ تاس ۱ به ۶ (یک‌ششم) است، همان‌طور که احتمال یک بار تک آوردن در یک بار ریختن تاس نیز ۱ به ۶ است. برای جبران ضعیف بودن این احتمال، باید دو تاس را شش بار ریخت. به‌ همین‌ترتیب برای دستیابی به احتمال یک بار تک آوردن در چهار بار پرتاب، تعداد پرتاب‌ها باید چهاربرابر (یعنی ۲۴) شود.

بررسی دلایل ریاضی مربوط به این محاسبه در این مقاله نمی‌گنجد. به هر حال، محاسبه نادرست گومبو برای استفاده از دو تاس و افزایش تعداد انداختن تاس سبب شد ریسک در شرط‌بندی‌هایش افزایش یابد.

درواقع یک راهبرد خوب در نهایت راهبردی بد از آب درآمد، زیرا گومبو مفاهیم ریاضی موجود در بازی را نمی‌دانست.

نویسنده کتاب «جادوگران بازار» (Market Wizards) از پاول تودور (Paul Tudor) که سرمایه‌گذاری معروف است می‌پرسد:

سوال: مهم‌ترین توصیه‌ای که به یک خریدوفروش‌کننده معمولی سهام است می‌کنید، چیست؟

پاسخ: روی کسب سود تمرکز نکنید. تمرکزتان را روی حفظ آنچه دارید قرار دهید.

 

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال

پاول تودور به مدیریت سبد سهام و یا همان محافظت از دارایی‌ها در برابر ریسک اشاره دارد. مدیریت سبد سهام در واقع ترکیبی از دانش آمار و احتمالات است که بازی شانس را مورد واکاوی قرار می‌دهد.

وقتی کسی به شما می‌گوید «همه تخم‌مرغ‌هایت را در یک سبد نگذار!» در واقع به این نکته‌ی مهم اشاره دارد که برخی از حدس‌هایتان در این شرط‌بندی ممکن است در نهایت به زیان‌تان تمام شود. اگر بیش از اندازه ریسک کنید، زیان ناشی از آن می‌تواند همه‌ی سرمایه‌ی موجود در سبد سرمایه‌تان را از بین ببرد. اگر موجودی سبد سرمایه‌تان از بین برود، دیگر نمی‌توانید به این بازی ادامه دهید و باید دست‌ازپادرازتر به خانه‌ی اول بازگردید.

برای درک بهتر مبانی ریاضیِ تنوع‌بخشی به سبد سرمایه می‌توانید به این منبع که از درس «ریاضیات مقدماتی سبد سرمایه» دانشگاه نیویورک اقتباس شده است مراجعه کنید.

اگر علاقه‌ای به ریاضی ندارید هم نگران نباشید. باز هم می‌توانید با درک فرمول‌های مربوط به احتمالات، از کلیات آن آگاه شوید. برای کسانی که فرمول دوست دارند، فرمول زیر نشانگر ارتباط سرمایه‌گذاری با ریسک در سبد سرمایه است:

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال

از این فرمول می‌توان نتیجه‌گیری کرد که داشتن دارایی‌های مشابه در نهایت سبب افزایش شدید ریسک می‌شود. اگر تعداد زیادی فلز گرانبها در سبد سرمایه‌تان وجود داشته باشد، ممکن است با یک دوره کاهش قیمت به‌ شدت ضرر کنید؛ زیرا این دارایی‌ها مشابه هستند و تغییرات قیمتِ آنها با یکدیگر ارتباط دارد. اما اگر همزمان اوراق قرضه و فلزات گرانبها باشید، احتمال ضرر در آن کمتر است. چراکه این دارایی‌ها مشابه نیستند و معمولا تغییرات قیمت یکی به دیگری ارتباطی ندارد.

قرار نیست در اینجا به توضیح این فرمول بپردازم، زیرا توضیح آن نیازمند فضا و زمان زیادی است که در حوصله‌ی بسیاری از خوانندگان نمی‌گنجد. پس فعلا بی‌خیالِ جنبه‌ی ریاضی قضیه شوید. آنچه مهم است اینکه:

متاسفانه بیشتر کتاب‌های مرتبط با خریدوفروش در بازار بورس دارایی‌ها، بیشتر روی استراتژی‌های انتخابِ درست تأکید دارند و چندان به اصل قضیه یعنی کاهش ریسک ناشی از این نوع شرط‌بندی (که البته به اسم سرمایه‌گذاری شناخته می‌شود) نمی‌پردازند.

کتاب‌های راهنمای بورس و خریدوفروش دارایی‌های دیگر، این توهم را در خواننده ایجاد می‌کنند که می‌تواند عملکرد بهتری نسبت به سایرین داشته باشد و در بحران‌های مالی نیز آسیب نبیند. اما واقعیت این است که بیشتر نظام‌های مالی و اقتصادی نمی‌توانند در بازه‌های زمانی طولانی‌مدت دوام بیاورند. تحلیل‌های فنی و بنیادی نمی‌توانند درک درستی از بازار در درازمدت ایجاد کنند.

اینجاست که مدیریت سبد دارایی‌ها اولویت می‌یابد.

ممکن است فرمول‌های مختلفی که برای مدیریت ریسک و خریدوفروش دارایی‌ها وجود دارد، شما را گیج کند. یک دارایی چه ارتباطی با انواع دیگر دارایی دارد؟ سبد دارایی‌ها چقدر باید تنوع داشته باشد و حد آن چقدر است؟ اصلا چند نوع دارایی را همزمان باید در اختیار داشته باشید؟

این کتاب می‌تواند در تخصیص درست و بهینه‌ی سبد دارایی‌ها به شما کمک کند. اما پیش از اینکه این کتاب را مطالعه کنید، بیایید به بررسی شیوه‌ای ساده‌تر برای کاهش ریسک بپردازیم.

انتخاب درست مبلغ

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال

هر سرمایه‌گذار باتجربه و سرد و گرم چشیده‌ای به شما خواهد گفت که نباید بیش از ۱ تا ۲ درصد از سرمایه‌تان را به یک داراییِ مشخص اختصاص دهید.

این شیوه به ظاهر خوب است، زیرا حتی اگر آن دارایی ارزشش را کاملا از دست بدهد نهایت ضررتان فقط به اندازه ۱ درصد از سرمایه‌تان خواهد بود.

اما این شیوه نمی‌تواند در درازمدت سود قابل‌توجهی داشته باشد و فکر نمی‌کنم هیچ سرمایه‌گذاری از این فرمول استفاده کند، هر چند که چنین روشی را به دیگران توصیه کند!

اما چرا؟

اگر فقط ۱ درصد از سرمایه‌تان را وارد خریدوفروش کنید، ۹۹ درصد از پول‌تان در گوشه‌ای می‌ماند. حتی اگر سرمایه‌گذاری موفقی داشته باشید، باز هم فرآیند تزریق سرمایه‌ی بیشتر به آن فرآیندی طولانی است. بنابراین توصیه می‌شود بیش از ۴ درصد از سرمایه‌تان را روی یک دارایی خاص سرمایه‌گذاری نکنید.

اما باز هم ۹۶ درصد از سرمایه‌تان در گوشه‌ای بی‌مصرف می‌ماند. این عدم استفاده از بخش قابل‌توجهی از سرمایه، اولین مشکل این شیوه‌ی مدیریت ریسک است.

اگر سبدی از ده‌ها دارایی مختلف داشته باشید، نمی‌توانید به‌ خوبی درک کنید که عملکرد هر یک چگونه بوده است و سود به‌ دست‌آمده از هرکدام چه‌مقدار است. در این حالت، سود دارایی‌هایی که قیمت‌شان افزایش یافته چندان زیاد نخواهد بود و ضرر ناشی از دارایی‌های افول‌کننده نیز اندک خواهد بود. در این میان، ممکن است قیمت یک یا دو مورد از این دارایی‌ها افزایش و یا کاهش بسیار شدید داشته باشد. اما تغییرات قیمتِ بیشتر آنها با متوسط سوددهی بازار هماهنگ است که چندان هم قابل‌توجه نیست.

خلاصه اینکه با قرار دادن تعداد زیادی تخم‌مرغ در سبدتان از ریسک موجود کاسته‌اید، ولی سود زیادی نیز به دست نمی‌آورید. ریسک پایین معمولا با سود اندک همراه است.

اما بیایید یک راه بهتر برای محاسبه‌ی قانون ۱ درصدی بیابیم. این شیوه به ما کمک می‌کند بتوانیم مبلغ بیشتری از سرمایه‌مان را روی خریدوفروش دارایی‌هایی مشخص سرمایه‌گذاری کنیم و در عین حال، سبد دارایی‌مان را از ضررهای شدید مصون داریم.

یک درصد بهتر

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال
حال می‌خواهیم مبالغ بیشتری را روی گزینه‌هایمان سرمایه‌گذاری (شرط‌بندی) کنیم و در نهایت به سود بیشتری دست یابیم. برای این کار به الگویی برای توقف ضرردهی نیاز داریم. در مقاله‌ای با عنوان «روش تاجران لاک‌پشتی برای توقف ضرر» درباره این الگو صحبت کردم. در این الگو «بازه متوسط درست» (Average True Range) یا به اختصار ATR در یک ضریب ضرب می‌شود. برای نمونه شاید ATRx2 داشته باشیم. این فرمول به ما می‌گوید که کجا باید توقف ضرر را برای هر خریدوفروش اعمال کنیم.

البته این شیوه یک سری مشکلات نیز به همراه دارد. برای نمونه، ATR معیاری برای ارزیابی شدت نوسان است و یک ارز دیجیتال ممکن است در مدتی کوتاه با نوسانی بسیار شدید روبرو شود. به‌ این‌ترتیب شاید قیمت کنونی ارز دیجیتال‌تان با نقطه‌ی توقف تعیین شده فاصله‌ی زیادی داشته باشد. برای نمونه این فاصله می‌تواند ۵ درصد یا ۸ درصد باشد که فاصله‌ی زیادی با ۱ درصد تعیین شده دارد و همین امر سبب می‌شود ریسک‌تان بیشتر شود.

برای حل این مساله چه باید کرد؟

ساده است! ابتدا باید تفاضل بین قیمت کنونی و نقطه‌ی توقف را محاسبه کنید. در محاسبه‌مان از یک سری اعداد رُند استفاده می‌کنیم تا درک آن ساده‌تر باشد:

فرض کنید قیمت بیت کوین روی ۸,۰۰۰ دلار است و توقف ضرر در قیمت ۷,۷۰۰ دلار محاسبه می‌شود. پس تفاضل به‌ دست‌آمده ۳۰۰ دلار خواهد بود.

حال که این تفاضل به دست آمد، می‌توانیم نحوه‌ی مدیریت ریسکِ ۱ درصد از کل سبد سرمایه را در یک خریدوفروش محاسبه کنیم. فرض کنید در مجموع ۱۰۰ هزار دلار سرمایه دارید که می‌خواهید وارد بازی کنید.

 ۱۰۰۰ = ۰/۰۱ × ۱۰۰،۰۰۰

در نهایت می‌خواهیم فقط ۱۰۰۰ دلار در یک خریدوفروش ریسک کنیم. در نتیجه باید این رقم را بر تفاضل قیمت کنونی منهّریای قیمت توقف ریسک تقسیم کنیم:

۳/۳۳ =۳۰۰ ÷ ۱۰۰۰

این نشان می‌دهد که حداکثر می‌توانیم ۳/۳۳ بیت کوین بخریم. همچنین تعیین قیمت ۷,۷۰۰ دلار به عنوان نقطه‌ی توقف ریسک به این معناست که اگر قیمت بیت کوین نزولی شد، در نهایت می‌توانیم تا ۳۰۰ دلار ضرر کنیم. با خرید ۳/۳۳ بیت کوین، مجموع ضرری که در نهایت خواهیم داشت برابر با ۱۰۰۰ دلار یا ۱ درصد کل سرمایه‌مان خواهد بود.

نکته‌ی جذاب در استفاده از این فرمول این است که می‌توانیم پول بیشتری را وارد هر بار خریدوفروش کنیم و درعین‌حال ریسک موجود را نیز مدیریت کنیم. برای نمونه اگر ۲۶,۶۶۶ دلار از مجموع ۱۰۰ هزار دلار سرمایه‌مان را وارد یک خریدوفروش کنیم، سود احتمالی بیشتری نیز در صورت افزایش قیمت بیت کوین به دست خواهیم آورد.

بی‌تردید، هر راهبرد مدیریت سبد سرمایه معایبی نیز دارد. افزایش احتمال دستیابی به سود بیشتر به معنای افزایش ریسک کلی خواهد بود.

در مثال قبلی دیدید که اگر ۱ درصد از کل سرمایه‌ ۱۰۰ هزار دلاری را وارد ریسک کنیم، در واقع ۱۰۰۰ دلار از آن را وارد یک بار خریدوفروش بیت کوین می‌کنیم. در هر حالت امکان اینکه بیش از ۱۰۰۰ دلار ضرر کنیم وجود ندارد.

نکته‌ی مهم اینجاست که همه چیز به این بستگی دارد که به موقع از رسیدن قیمت به نقطه‌ی توقف ریسک آگاه شویم. اما این امر همیشه طبق برنامه پیش نمی‌رود. در چند حالت ممکن است رویه‌ای خلاف خواسته ما صورت بگیرد. می‌توانید یک حد توقف ضرر را تعیین کنید. این انتخاب به شما امکان می‌دهد یک قیمت را به عنوان سیگنال فروش (قیمت راه‌انداز) و یک قیمت را به عنوان قیمتی که می‌خواهید بفروشید (قیمت حد توقف) تعیین کنید. همچنین می‌توانید از «توقف ضرر بازار» نیز استفاده کنید. به‌ این‌ترتیب دارایی مورد نظرتان در قیمت مورد نظر به فروش می‌رسد. هر کدام از این شیوه‌ها یک سری مزایا و معایب دارند و البته ممکن است در نهایت به ضررتان تمام شوند. در این میان، شیوه‌ی توقف ضرر بازار در خریدوفروش ارزهای دیجیتال می‌تواند ضربه‌ای مهلک به شما وارد کند.

بازار خریدوفروش ارزهای دیجیتال برخلاف بسیاری از بازارهای دیگر هنوز نتوانسته است به ابزارهای حفاظتی معمول دست یابد. برای نمونه در چند سال اخیر شاهد افت و صعود بسیار ناگهانی قیمت ارزهای دیجیتال بوده‌ایم. برای نمونه با عرضه‌ی مقدارِ زیادی از ارز دیجیتال توسط یک نهنگ (صاحب مقدار زیادی ارز دیجیتال) به بازار شاهد افت ناگهانی و سپس جبران ناگهانی این افت بوده‌ایم. همچنین وجود مشکل فنی در کدهای یک صرافی نیز دیگر از مشکلاتی است که تاکنون چندین بار روی داده است. اجرای توقف ضررِ بازار در این کمینه‌های قیمتی می‌تواند ضرری به مراتب بیشتر از ۱ درصد برایتان به همراه آورد.

در ادامه بخوانیدبررسی تحلیل‌ تکنیکال و سه راه کسب سود در حوزه ارزهای دیجیتال !

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال
مدیریت حد توقف (stop limit) ساده‌تر است، اما تعیین درست آن پیچیدگی‌های بیشتری دارد. در حد توقف می‌توانید دو عدد متفاوت را برای قیمت راه‌انداز و قیمت توقف درنظر بگیرید. مثلا می‌توانید قیمت راه‌انداز را ۷,۷۲۵ دلار و قیمت توقف را ۷,۷۰۰ دلار انتخاب کنید. این بدان معناست که اگر قیمت بازار به ۷,۷۲۵ دلار برسد، خودبه‌خود به سفارش فروش ۷,۷۰۰ دلار وارد خواهید شد که احتمالا رضایت بیشتری از آن خواهید داشت، چرا که این قیمت از قیمت فعلی پایین‌تر است و به نفع شما خواهد بود.

اما باز هم هیچ تضمینی وجود ندارد.

اگر قیمت توقف را نادرست انتخاب کنید، ممکن است یک روز از خواب بیدار شوید و ببینید که قیمت با شیب بسیار تندی به‌ سوی حد توقفی که انتخاب کرده بودید رفته است و بنابراین از پولی که روی آن ریسک کردید ۱۵% ضرر کرده‌اید. با راهبردی که از آن صحبت کردیم، از قبل تعیین کردیم که این مقدار ممکن است ۵ تا ۸ درصد (یا بدتر) از سبد دارایی شما را به خودش اختصاص دهد و مسلما همین ۸٪ نیز خسارت بزرگی به‌ شمار می‌رود.

هر راهبرد جدی که برای سبد دارایی در پیش می‌گیرید، باید احتمال اینکه توقف ضرر (stop loss) گاهی ممکن است شکست بخورد را در نظر بگیرد. می‌توانید از تحلیل مونت‌کارلو استفاده کنید، این تحلیل به شما می‌گوید که چقدر احتمال دارد سبد دارایی‌تان به‌ طورکامل نابود شود. در اینجا وارد مبحث ریاضی آن نمی‌شویم، اما شما می‌توانید در صورت تمایل به کتاب‌هایی مانند ایجاد سیستم‌های معاملات الگوریتمی موفق: راهنمای یک معامله‌گر از استخراج داده‌ها تا شبیه‌سازی مونت کارلو برای دوام آوردن در تجارت نوشته‌ی کوین جی. دیوی (Kevin J. Davey) مراجعه کنید.

انواع راهبرد مختلف برای مدیریت سبد دارایی و مدیریت ریسک وجود دارد. هر چه زودتر آنها را مطالعه کنید و مهارت‌های خریدوفروش در بازار را در خودتان تقویت کنید.

نیازی به انتخاب راهبردهای متعدد نیست. فقط یکی را درنظر بگیرید، با همان ادامه دهید و هرگز از مسیرتان منحرف نشوید.

حال بیایید به یکی دیگر از روش‌هایی که می‌تواند برای موفقیت در یک بازار نابسامان نوسانی به شما کمک کند نگاهی بیندازیم.

از تکنیک «موفقیت‌های کوچک» استفاده کنید

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال

این تکینک که ریزه‌خواری (Scalping) نامیده می‌شود، فرایندی است که در آن یک معامله‌گر به موفقیت‌های کوچک و سودهای جزئی در بازارهای پرنوسان بسنده می‌کند. روش‌های زیادی برای انجام این کار وجود دارد، اما من می‌خواهم روشی ساده را به شما نشان بدهم که شاید به‌ نظرتان کاملا عجیب بیاید.

شیر یا خط بیندازید!

کاملا درست است. ما می‌خواهیم نحوه‌ی ورودمان به بازار را حدس بزنیم. کوتاه‌مدت یا بلندمدت بودن آن کاملا تصادفی خواهد بود.

شاید با خودتان فکر کنید راهبرد انتخابی شما بسیار فراتر از شانس تصادفی است، اما باور کنید راهبردهای تصادفی معمولا در رقابت‌های راهبردی سهام واقعا خوب عمل می‌کنند.

شاید به نظر شما استفاده از چنین راهبردی بیشتر به شوخی شباهت داشته باشد، اما اگر این‌طور نباشد چه؟

در سال ۱۹۷۳ پروفسور برتون مالکیل استاد دانشگاه پرینستون در کتابش به‌ نام گشت تصادفی در وال استریت (A Random Walk Down Wall Street) ادعا کرد:

سبد سهامی که یک میمون با چشم بسته و با پرتاب دارت به‌ سوی صفحات مربوط به امور مالی یک روزنامه انتخاب می‌کند، می‌تواند به خوبیِ همان سهامی باشد که کارشناسان انتخاب کرده‌اند.

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال

برتون مالکیل

راب آرنوت (مدیر عامل Research Affiliates) در کنفرانس اوایل ماه جاری در IMN Global Indexing and ETFs گفت:

مالکیل اشتباه می‌کرد، میمون‌ها انتخاب بسیار بهتری نسبت به کارشناسان و نیز بازار سهام انجام می‌دهند!

بنابراین بیایید راهبرد «شیر یا خط» خودمان را با جدیت به‌عنوان روشی برای کسب موفقیت‌ها و سودهای جزئی (ریزه‌خواری) در این بازار پرنوسان امتحان کنیم و ببینیم واقعا چرا عملکرد خوبی دارد.

یک معامله فقط دو حالت می‌تواند داشته باشد: یا به نفع شما خواهد بود یا به ضرر شما. در این حالت، همه چیز ۵۰/۵۰ است.

این بدان معناست که اگر هر چیز دیگری مانند اخبار، میانگین‌های متحرکِ نمایی، انواع شاخص‌‌ها، دینامیک سیالات و حتی چرخه‌ی جزر و مد اقیانوس را نادیده بگیرید و کافی است فقط یک سکه پرتاب کنید. این انتخاب حالا یا به نفع‌تان می‌شود یا به ضررتان.

البته این درست است که فقط ۵۰٪ امکان باخت وجود دارد. شاید در این حالت تعداد بردها با تعداد باخت‌ها برابر باشد، اما این شیوه در دنیای واقعی این‌طور نیست!

در هر دوره خرید و فروش، تعدادی از معاملات یا کاملا به‌ نفع‌مان پیش می‌روند یا واقعا به ضررمان هستند. دوباره به منحنی توزیع فکر کنید. بیشتر معاملات به‌ طور متوسط برای ما سود یا ضرر به‌ همراه دارند (مثلا به‌ اندازه‌ی ۶۸/۲٪ از معامله). اما در برخی از آنها با سود بسیار زیاد یا ضرر بیش‌ از حد مواجه خواهیم شد. در جریان معاملات ممکن است گاهی کاملا خوش‌شانس باشیم و موفقیت‌های پیاپی کسب کنیم، گاهی هم ممکن است با بدشانسی شکست‌های متوالی را تجربه کنیم که ما را حتی تا مرز نابودی پیش ببرد.

بیایید به کتاب «احتمالات، تصمیمات و بازی: مقدمه‌ای کوتاه با استفاده از آر» برگردیم و نموداری را که در آن یک سکه ۵۰۰۰ بار پرتاب می‌شود بررسی کنیم. با گذشت زمان، تعداد پرتاب‌های سکه بیشتر می‌شود و بنابراین احتمال آمدن شیر یا خط باید به سوی میانگین ۵۰٪ میل کند؛ اما در کوتاه‌مدت ممکن است این اتفاق رخ ندهد و احتمال آمدن یکی بیشتر از دیگری شود. توجه کنید که چگونه در یک دوره‌ی طولانی‌مدت نوسان آن کمتر می‌شود تا به خط میانگین برسد.

این بدان معناست که در کوتاه‌مدت یا حتی بلندمدت با ناکامی‌هایی نیز روبه‌رو خواهیم شد. این ناکامی‌ها ممکن است حتی قبل از اینکه به خط میانگین برگردیم نابودمان کنند.

اما چه می‌شد اگر می‌توانستیم در حالی‌که از دوره‌های صعودی سود می‌بریم، بتوانیم دوره‌های نزولی را مدیریت کنیم؟

می‌توانیم این کار را با تعیین توقف ضرر انجام بدهیم. بیایید به راهبرد تعیین «توقف ضرر ۱ درصدی» برگردیم.

حالا هربار که سکه را پرتاب می‌کنیم، توقف ضرر را روی ۱% قرار می‌دهیم. فرض کنیم یک معامله به ضررمان است. در صورتی‌که از نقطه‌ی توقفی که درنظر گرفته‌ایم عبور نکنیم، فقط ۱% ضرر را تجربه خواهیم کرد.

اما برای دوره‌ی صعودی چطور؟

اینجاست که همه‌چیز جالب می‌شود.

در کنار راهبرد پرتاب سکه‌مان می‌توانیم از روش‌های متعدد دیگری هم استفاده کنیم.

می‌توانیم با انجام تجزیه‌ و تحلیل‌هایی روی ارزهای مختلف، پرنوسان‌ترین آنها را پیدا کنیم و بررسی کنیم که در هر روز به‌ چه‌ اندازه از نقطه‌ی میانگین فاصله می‌گیرند. ما می‌توانیم از این بی‌ثباتی به‌ نفع خودمان استفاده کنیم. مثلا اگر تشخیص دهیم که بیت کوین هر روز ۴٪ از نقطه‌ی میانگین بالاتر یا پایین‌تر می‌رود، راحت‌تر می‌توانیم راهبرد خروج‌مان را انتخاب کنیم.

می‌توانید این معامله را هر روز ببندید یا صبر کنید تا به سود ۴ درصدی برسید. حتی می‌توانید اجازه دهید معامله هر طور هست پیش برود و هر روز نقطه‌ی توقف ضرر را تغییر دهید و بالاتر ببرید تا اطمینان حاصل کنید که معامله همچنان سودآور است.

می‌توانستید اصلا سکه هم پرتاب نکنید و به‌ جای آن کاشف به‌ عمل آورید که آیا قیمت‌ها طی هفته‌ی گذشته افزایش داشته‌اند، کاهش یافته‌اند یا بررسی کنید که چند روز در نزدیکیِ نقطه‌ی میانگین بوده‌اند. سپس هربار شرط‌بندی‌های کوتاه‌مدت یا بلندمدت برای هفته‌ی بعد انجام دهید.

به‌ جز این، می‌توانیم از مدیریت ریسک به‌شکل مطلوب‌تری برای محافظت از پول‌مان استفاده کنیم. بیایید ببینیم چگونه می‌توانیم این کار را انجام بدهیم.

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال
اینکه می‌گوییم در پرتاب سکه احتمال آمدنِ شیر یا خط ۵۰% است، بدان معنا نیست که همیشه به همین منوال خواهد بود. ممکن است در یک روز، یک هفته، یک ماه یا حتی یک سال ۵ یا ۱۰ بار پشت سرهم شیر بیاید. حتی ممکن است ۱۰ معامله به ضرر ما تمام شود، ۲ تا عالی پیش برود و دوباره ۱۰ معامله به ضررمان شود.

با توجه به مثال بالا فرض کنیم در دو معامله‌ای که خوب پیش رفته است ۱۰% سود کرده‌ایم و روی هر معامله که به ضرر ما پیش رفته است ۱% ضرر کرده‌ایم. بنابراین به‌ طورکلی در ۲۰ معامله که به ضررمان بود، ۲۰% ضرر کرده‌ایم. حال اگر ۱۰% سود را از ۲۰% ضرر کسر کنیم، ۱۰% ضرر خالص داریم. با چنین نتیجه‌ای، دور از انتظار نخواهد بود که به‌ زودی از دور خارج شوید. به‌ ویژه اگر بدشانسی آورده باشید و به‌ جای ۱۰% سود، فقط ۳% سود عایدتان شده باشد.

اما ما می‌توانیم با کاهش مقدار ریسک در هر معامله که به ضررمان پیش می‌رود از پول‌مان محافظت کنیم.

برای نمونه، بیایید حالتی را فرض کنیم که با یک سلسله بدشانسی روبه‌رو شویم و سه معامله پشت‌هم به ضررمان تمام شود. برای اینکه کمی از شدت خسارتی که می‌بینیم بکاهیم، توقف ضرر را روی هر معامله کمتر از ۱% در نظر می‌گیریم (مثلا ۰/۰۰۷۵%). این کاهش را آن‌قدر ادامه می‌دهیم تا معاملات به روال عادی برگردند و دوباره می‌توانیم توقف ضرر را روی ۱% تنظیم کنیم. حتی می‌توانیم هنگامی‌که روند معاملات به‌ شکل مطلوب پیش می‌رود کمی ریسک‌مان را افزایش دهیم تا مگر سود بیشتری به‌ دست آوریم.

همه‌ی این راهبردها خواه پرتاب یک سکه باشد خواه محاسبه‌ی دقیق احتمالات، استفاده از الگوریتم‌های پیشرفته و مطالعه‌ی دقیق روند معاملات، در هر صورت از شما یک قمارباز حرفه‌ای در بازار خواهد ساخت.

مهم نیست از کدام راهبرد استفاده می‌کنید، در هر صورت دانش احتمال مهارت‌تان را در این‌کار تقویت خواهد کرد.

دردسرهای کار

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال
همه دوست دارند فکر کنند سرمایه‌گذاری پول در بازار اخلاقی‌تر از قمار است و اعتیاد به قمار کاری ناپسند است. البته از یک نظر این درست است.

اعتیاد به قمار می‌تواند یک زندگی را نابود کند و واقعا نوعی بیماری است. این درست است، اما این امر حقیقتِ ماجرا را تغییر نمی‌دهد. در واقع، بنیان ریاضیِ بازی با تاس و سرمایه‌گذاری در بازار بسیار شبیه‌ به‌هم هستند. فقط خودتان می‌دانید که تا چه حد در برابر بازی در بازار یا شرط‌بندیِ مداوم خویشتن‌دار هستید.

هیچ‌کس شبیه دیگری نیست.

خودِ من شخصا از اینکه به‌دلیل جوگیری و احساسات شدید پولم را ببازم، نفرت دارم. من هرگز بیشتر از ۲۰ دلار در شرط‌بندی نباخته‌ام، زیرا دوست ندارم با پولم در چنین کاری ریسک کنم. اما از اینکه در بازار سرمایه‌گذاری کنم مشکلی ندارم.

قمار و سرمایه‌گذاری فقط در سطح بیرونی با یکدیگر تفاوت دارند. اما دانش احتمال که بنیان هر دو را تشکیل می‌دهد دقیقا یکسان است.

اگر من دانش احتمالات و بازی‌ها را مطالعه می‌کنم، به‌ این دلیل نیست که می‌خواهم به یک قمارباز تبدیل شوم، بلکه می‌خواهم از احتمالات به نفع خودم استفاده کنم.

آنچه در این حرفه به شما کمک می‌کند، این است که واقعیت را همان‌گونه که هست بپذیرید. پذیرش واقعیات با اتخاذ تصمیمات نادرست متفاوت است.

اگر با دقت کتابی مانند ریاضیاتِ بازی‌ها و شرط‌بندی (The Mathematics of Games and Gambling) را که توسط ادوارد پاکل (Edward Packel) نگاشته شده است بخوانید، درمی‌یابید که برخی بازی‌ها از برخی دیگر بسیار بدتر هستند (البته گر بخواهید به بنیان ریاضی آنها خوب دقت کنید). همه‌ی انواع بازی‌های قمار (از اسلات تا بلک‌جک) شما را عمدا فریب می‌دهند.

اما درباره‌ی پوکر چطور؟

این بازی به‌ طورکامل در دسته‌ی جداگانه‌ای قرار می‌گیرد؛ زیرا با وجود اینکه یک بازی کاملا شانسی است، تا حدودی به بازیکن نیز بستگی دارد. دلیلش این است که شما حتی هنگامی‌که کارت‌ها به ضررتان هستند، باز هم می‌توانید بلوف بزنید. به‌ همین‌دلیل است که این بازی گاهی خارج از حالت تصادفی قرار می‌گیرد و در مقایسه با سایر بازی‌ها برای شما مزایایی به‌ همراه دارد.

همین امر درباره‌ی بازی بازارها نیز صدق می‌کند.

روند کلی حرکت بازارها در طول زمان، رو به جلو و به سمتِ افزایش قیمت‌ها است. همچنین یک جنبه‌ی کاملا انسانی از امیدها، رویاها و تمایلات ما وجود دارد که در چیزی که آن را دادوستد می‌نامیم نمود می‌یابد. این همان ویژگی است که آن را از بازی تاس متمایز می‌کند.

البته این تمایز چندان هم پررنگ نیست.

بازار را هنوز هم می‌توان نوعی بازی به‌ حساب آورد.

هر چیزی که در بازار هست در بازی هم هست. برنده، بازنده، خوش‌شانسی، مهارت، بدبیاری و هر چیزی که به معامله مربوط است.

اگر توهمات‌تان را دور بریزید، موفقیت در بازار معاملات میسر خواهد شد. همیشه وانمود کنید که برای پیروزی شانس دارید و همه‌چیز به‌ نفع شما پیش می‌رود.

هر چه سریع‌تر این واقعیت را درک کنید، سریع‌تر به موفقیت در وال‌استریت نزدیک خواهید شد.

به‌روزرسانی

شاید خیلی‌ها با من موافق نباشند که بازارها مانند یک بازی با مجموع صفر هستند. این افراد آن را بازی با مجموع مثبت می‌نامند. دلیلش این است که افراد/شرکت‌ها با ورود به بازار اندازه‌ی آن را بزرگ‌تر می‌کنند، سبب رشد اقتصاد می‌شوند و هیچ‌کس با خرید سهام جدید، چیزی از دست نمی‌دهد (حداقل تا زمانی‌که آنها را به‌ فروش نرساند یا معامله نکند، که به آن بازی با مجموع صفرِ به‌تعویق افتاده یا نامتقارن می‌گویند که اساسا هیئت مدیره را به‌ عنوان یکی از فعالان اضافه می‌کند).

با این حال:

۱- این هیچ یک از نکات دیگری را که متذکر شده‌ام تغییر نمی‌دهد.

۲- حتی اگر اندازه‌ی بازار در حال رشد است، اینکه آن را مجموع صفر مثبت یا مجموع صفر دائمی بنامیم فقط بازی با کلمات است. در نهایت این بازی در هر روز و برای کل اندازه‌ی بازار به مجموع صفر می‌رسد، حتی اگر به تعویق بیفتد یا عدم تقارن در آن صورت بگیرد.

۳- هرگز به چیزی که توضیح دادم صد درصد اکتفا نکنید. خودتان هم تحقیق و بررسی کنید.

سلب مسئولیت: فکر می‌کنم به‌ اندازه‌ی کافی بالغ هستید. خودتان باید تصمیم بگیرید پولی را که با زحمت به دست می‌آورید کجا سرمایه‌گذاری کنید. من یک مشاور مالی نیستم و این مقاله هم قرار نیست درباره‌ی امور مالی به شما توصیه‌هایی ارائه دهد. اما اگر واقعا قرار است چیزی به شما بگویم این است که بهتر است پول‌تان را زیر تشک‌تان قرار دهید! زیرا اگر پولی از دست بدهید دیگران را به‌ خاطر اشتباهات‌تان سرزنش خواهید کرد نه خودتان را.

منبع: hackernoon

بخش سوم رازهای تریدینگ: پیروزی در بازارهای نزولی ارزهای دیجیتال

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

هر روز در تلویزیون شاهد برنامه‌هایی هستیم که در آن دو نفر کارشناس برجسته حضور پیدا می‌کنند و به مردم می‌گویند که بیت کوین یک حباب است. از همان ساعت، موج انفجاری توییت‌های جدید شروع می‌شود. اما آیا این واقعا درست است و بیت کوین واقعا حباب است؟

حکایت این کارشناسان درست مانند کسی است که با دیدن دود و آتش در فستیوال برنینگ من(جشنواره‌ی مرد سوزان که هر سال در بیابان بلک راک در ایالت نوادای آمریکا برگزار می‌شود) جیغ‌ و داد راه بیندازد و با آتش‌نشانی تماس بگیرد!

اینکه بیت کوین و ارزهای دیجیتال از زمان پیدایش تا کنون رشد نجومی داشته‌اند غیرقابل‌ انکار است، اما سؤال این است که چرا و به کدام دلایل منطقی باید آن را متوقف کنیم؟

برای پاسخ‌دادن به این سؤال، بیایید بیشتر درباره‌ی بیت کوین و جایگاه آن در بین بزرگترین حباب‌های تاریخ بدانیم. اطمینان دارم پس از مطالعه‌ی این مطلب، خودتان به پاسخ خواهید رسید.

سال ۱۶۳۷: حباب تولیپ (گل لاله)

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

گل لاله مظهر کشور هلند است. حدود ۴۰۰ سال قبل، این گل (که عمر زیبایی آن بسیار کوتاه است) از ترکیه به هلند راه یافت و به‌ سرعت به یک نماد قدرتمند تبدیل شد؛ آن‌قدر قدرتمند که از نوامبر ۱۶۳۶ تا فوریه‌ی ۱۶۳۷ قیمت آن تا ۲۰۰ برابر افزایش یافت.

مردم با هر چیزی که داشتند روی آن سرمایه‌گذاری می‌کردند، حتی خانه‌هایشان را گرو می‌گذاشتند تا پولی به‌دست بیاورند و به این جریان ملحق شوند. تعیین دقیق اینکه چند نفر و با چه مبالغی روی آن سرمایه‌گذاری کردند، واقعا دشوار است. این روند تا جایی پیش رفت که دیگر کسی نمی‌توانست درباره‌ی آن عاقلانه فکر کند. تا اینکه در نهایت قیمت یک گل لاله چنان سر به‌ فلک کشید که هیچ کسی قدرت خرید آن را نداشت و این حباب در عرض چند روز ترکید.

این همان بحث همیشگی علیه بیت کوین است. اگر مردم دیگر آن را باور نداشته باشند، آیا ارزش آن از بین نخواهد رفت؟ چرا که نه؛ احتمالش هست. اما در اقتصاد، ما به‌جای واژه‌ی «کسانی‌که باور دارند» از واژه‌ی «تقاضا» استفاده می‌کنیم. نیازی هم به گفتن نیست که تعداد بسیار زیادی بازار غیرمنطقی وجود دارد که به‌ لطف آنها، بیت کوین تا به‌ امروز دوام آورده است.

ماهیت «ارزش» در گل لاله، آثار هنری، بیت کوین و حتی قدرتمندترین ارزهای جهان یکسان است. در واقع، آنچه آنها را از یکدیگر متمایز می‌سازد کاربرد روزانه‌ی آنها است.

به‌عنوان نمونه، کاربرد گل لاله محدود است , و البته بذر آن نامحدود !

همچنین این گل به‌ سرعت پژمرده می‌شود. بنابراین زیبایی آن کوتاه‌مدت است. اما با خرید تعدادی بیت کوین، به یک سامانه‌ی پرداخت دائمی، تغییرناپذیر و بدون محدودیت دسترسی خواهید داشت و البته تعداد بیت کوین به یک عدد خاص محدود می‌شود. حتی اگر از آن فقط برای ذخیره‌ی سوابق رمزنگاری‌ شده روی بلاک چین استفاده کنید، حداقل می‌توانید مطمئن باشید اطلاعات‌تان جای امنی قرار دارد. برخلاف گل لاله، اگر تعداد بیشتری از مردم این شبکه را بپذیرند کاربردهای آن سودمندتر خواهد شد.

بیت کوین یک – گل لاله صفر!

سال ۲۰۰۰: حباب دات کام

حباب دات کام یا حباب اینترنت یکی از بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ است که از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۳ ادامه داشت اما اوج آن در سال ۲۰۰۰ بود. در اواخر دهه ۹۰ میلادی با رشد اینترنت و فناوری‌های کامپیوتری، شرکت‌های زیادی در بورس آمریکا شروع به فعالیت کردند و مردم به طرز جنون آمیزی در آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌کردند. این به حدی ادامه داشت که قیمت سهام از ارزش واقعی آن‌ها بسیار بالاتر رفت. در سال ۲۰۰۰، حباب دات‌کام به نهایت ظرفیت خود رسیده بود. دیگر پول نقد زیادی برای سرمایه گذاری وجود نداشت. سرمایه گذاران متوجه شدند بودند که این شرکت ها درآمد بسیار اندکی دارند و قرار هم نیست آینده‌ای درخشان در برابرشان دیده شود. «Pets.com» در سال ۲۰۰۰ ورشکستگی اش را اعلام کرد و دومینوی سقوط تا سال ۲۰۰۳ برای شرکت‌های زیادی به حرکت افتاد.

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

اگر در سال ۱۹۹۹ یک شرکت فناوری داشتید و برای آن عرضه عمومی سهام (IPO) برگزار می‌کردید، این نشانه‌ی حسن نیت و عملکرد درست شرکت‌تان بود. از پیتر تیل (بنیانگذار پی پال) در کتاب صفر تا یک نقل شده است:

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

پیتر تیل

یکی از آشنایان به من گفت که چگونه حتی قبل از اینکه شرکتش را ثبت کند، یک عرضه اولیه عمومی (IPO) را در اتاق نشیمن منزلش برنامه‌ریزی کرده بود و این کار اصلا به نظر او عجیب و غریب نبود. در چنین محیطی، عاقلانه عمل‌کردن است که غیرعادی به‌نظر می‌رسد.

همین الگو را با اعداد به‌ مراتب بزرگتر در نظر بگیرید. در مارس سال ۲۰۰۰، ارزش افزوده‌ی همه‌ی شرکت‌های موجود در فهرست بازار بورس نیویورک (نزدک) ۶/۷ تریلیون دلار بود. فقط به صفرهای این عدد توجه کنید! ارزش شرکت سیسکو (Cisco) که در آن زمان ارزشمندترین شرکت جهان بود، از زمان عرضه اولیه عمومی‌اش در سال ۱۹۹۰، ۲۵۰۰ برابر شد که  ۱۰% از کل بازار اینترنت را دربر می‌گرفت.

قیمت بیت کوین اولین بار در ماه مه ۲۰۱۱ به ۸ دلار رسید. درست مانند سیسکو، ارزش بیت کوین هم هنگامی‌که در دسامبر ۲۰۱۷ به بالاترین قیمت خودش یعنی ۲۰,۰۰۰ دلار رسید، ۲۵۰۰ برابر شد. تفاوت اینجاست که بیت کوین پس از ۷ سال به این ارزش‌ رسید، در حالی‌که این مدت برای سیسکو ۱۰ سال به‌طول انجامید. جالب اینجاست که بازگشت از قیمت اولیه در بیت کوین حتی از آن‌هم بالاتر است. بااین‌حال، در سال جاری میلادی، متوسط ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال حدود ۵۰۰ میلیارد دلار است و بیت کوین ۳۰ تا ۴۰ درصد آن را به خودش اختصاص داده است. البته این مقدار به جای افزایش کاهش یافته است، زیرا بیت کوین بود که راه را به همه‌ی ارزها نشان داد.

بنابراین با اینکه درحال‌حاضر تعداد ارزهای دیجیتال ارزشمندی که داریم محدود است، اما مبارزه برای سهم بازار تازه شروع شده است. البته اندازه‌ی کلی حباب بیت کوین هنوز کوچک است. ما به ۱۳/۴ ضریب دیگر نیاز داریم تا به اندازه‌ی حباب دات کام در سال ۲۰۰۰ برسیم.

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

علاوه‌ بر اینکه این بازار ارزهای دیجیتال هنوز هم فضای نسبتا زیادی برای رسیدن به نقطه‌ی ترکیدن دارد، تفاوت بزرگی بین حباب دات کام، ارزهای دیجیتال و گل‌های لاله‌ی هلندی وجود دارد و آن‌ هم در کاربردپذیری آنها است. شرکت‌های فناوری و ارز دیجیتال هر دو کاربردهای بیشتری نسبت به گل لاله دارند.

البته شرکت‌های زیادی در دوره‌ی حباب دات کام نابود شدند، اما این به‌دلیل بی‌مصرف بودن آنها نبود؛ آنها فقط شکست خوردند. عوامل شکست آنها ممکن است رقابت، قیمت‌گذاری، نوآوری و حتی اقتصاد جهانی که یک نهاد مستحکم است و روند تکاملی را دنبال می‌کند، بوده باشد. حتی بزرگترین بازیگران بازارهم از این ریسک‌ها در امان نیستند.

آیا ۹۵% از ارزهای دیجیتال با شکست مواجه خواهند شد؟ احتمال دارد. آیا ۵% باقیمانده مانند آمازون، گوگل و فیسبوک باقی خواهند ماند؟ باز هم این احتمال وجود دارد. دلیلش این است که هم سرمایه‌گذاران تازه‌ کار و هم سرمایه‌گذاران مجرب ترجیح می‌دهند با سرمایه‌گذاری روی بیت کوین به این حوزه وارد شوند. این حالت اثر لیندی (Lindy effect) نام دارد. دوره بیت کوین تقریبا طولانی‌ترین دوره بوده است، بزرگترین شبکه را در اختیار دارد و ساختار آن بسیار ساده است. همین عوامل شانس بقای آن را افزایش می‌دهند.

البته هیچ تضمینی وجود ندارد. بااین‌حال، مهم نیست که یک حباب چه زمانی می‌ترکد. حتی اگر همه چیز خراب شود باز هم چیزی از آن برای همیشه باقی می‌ماند.

سال ۲۰۰۸: حباب املاک یا مسکن

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

در سال ۲۰۰۶، ارزش بازار املاک و مسکن در ایالات متحده به ۲۲ تریلیون دلار رسید. بخش اعظم ارزش این بازار را وام‌ها و بدهی مردم به بانک‌ها تشکیل می‌داد.

در سال ۲۰۰۷ تعداد افرادی که نمی‌توانستند از عهده‌ی بدهی‌شان به بانک برآیند به میزان قابل ملاحظه‌ای رسید و تا سال ۲۰۰۸ به‌تدریج بانک‌های بزرگ ورشکست شدند. بحران مالی جهانی اتفاق افتاد. تمام اعداد و ارقام مربوط به این دوره، به تریلیون بود.

  • میزان خسارات اقتصادی ۱۲/۸ تریلیون دلار بود.
  • صاحبان مسکن تا سال ۲۰۱۱، به میزان ۹ تریلیون دلار ضرر کردند.
  • بازار سهام بخش دیگری به‌اندازه‌ی دات کام را از بین برد: ۶/۹ تریلیون دلار.

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

تریلیون و باز هم تریلیون. مقیاس رکود اقتصادیِ بزرگ به‌جز نظریه‌ی فضای پیشرفت، حقیقت جالب دیگری نیز درباره‌ی بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال به ما می‌گوید:

این بازار در حال حاضر نه آن‌قدر بالغ است و نه به‌اندازه‌ی کافی بزرگ است که بر بازار تأثیر چندانی داشته باشد.

مقررات و نهادهای بزرگ به‌تدریج وارد این بازار می‌شوند و حتی اگر کل این بازار سقوط کند، اتفاق خاصی نخواهد افتاد جز اینکه محرکی برای یک بحران جدید خواهد بود.

اما جالب‌ترین حباب برای مقایسه با بیت کوین چیزی است که تا کنون ندیده‌ام کسی درباره‌ی آن صحبت کند. شاید به‌خاطر اینکه همیشه و از آغاز پیدایش پول وجود داشته است.

حباب تورم: تاریخ مشخصی ندارد

زبان یکی از قدرتمندترین ابزارهای انسانی است و گاهی واقعا دقیق کار می‌کند. در این حوزه همه درباره‌ی «حباب» صحبت می‌کنند، اما فقط تعداد انگشت‌ شماری از آنها به «تورم» که مطلوب‌ترین شرایط برای ایجاد حباب است توجه می‌کنند.

از نظر اقتصادی، تورم زمانی رخ می‌دهد که ارزش اسمی (قیمت) کالا افزایش یابد، بدون اینکه کاربرد آن تغییر کند. به‌عنوان نمونه، سال گذشته قیمت یک بیسکوییت نمکی ۱ دلار بود، امسال ۲ دلار است. اما کاربرد بیسکوییت نمکی تغییری نکرده است و در واقع پیشرفتی نداشته است. درنتیجه، پول بیشتری پرداخت می‌کنم در حالی‌که همان بیسکوییت را با همان کاربرد دریافت می‌کنم. بنابراین تورم ۱۰۰% است.

در حالی‌که در برخی موارد تورم نشانه‌ی سلامت اقتصاد جامعه است (زیرا مصرف‌کنندگان درآمد بیشتری دارند، بیشتر خرج می‌کنند و این پول دوباره صرف نوآوری‌های بیشتر می‌شود) ما در دنیای غرب در قرن گذشته بیش‌ازحد مجاز از تورم سهم داشته‌ایم. مادربزرگم به‌تازگی یادداشتی را از طرف بانک که مادرش برایش نگه‌داشته بود به من نشان داد:

این اسکناس متعلق به سال ۱۹۲۳ میلادی است و ۲۰۰ میلیارد مارک آلمان ارزش دارد و حاصل یک دوره تورم شدید در جمهوری وایمار است. در حالی‌که چنین شرایطی به‌ندرت اتفاق می‌افتد، شاخص قیمت مصرف‌کننده که شامل هزینه‌ی سبدی متشکل از کالاهای پرمصرف مانند پنیر، دستمال توالت، پوشک و اقلام خانگی دیگر است طی ۵۰ سال گذشته به‌شدت افزایش یافته است.

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

چیزی که صد سال پیش ۱ دلار قیمت داشت، امروز ۲۸ دلار برایتان هزینه برمی‌دارد. این نشان می‌دهد نگهداشتن اسکناس کاغذی ایده‌ی جالبی نیست و معمولا هم همین‌طور است. از سال ۲۰۰۰ تا به امروز، قیمت‌ها ۵۰% افزایش یافته‌اند. بنابراین حباب دات کام اگر در این دوره اتفاق می‌افتاد، تقریبا ۱۰ تریلیون دلاری بود.

بسیاری از این افزایش قیمت‌ها به‌دلیل روند چاپ بیش‌ازحد اسکناس است که بانک فدرال رزرو آمریکا و بانک مرکزی اروپا پس از سال ۲۰۰۸ همچنان درگیر آن هستند. این امر کاهش کمّی (quantitative easing) نامیده می‌شود. از مارس ۲۰۱۵، بانک مرکزی اروپا ماهیانه سهامی به ارزش ۶۰ تا ۸۰ میلیارد یورو را خریداری کرده است که مبلغ آن برحسبِ دلار تقریبا ۴ تریلیون می‌شود. البته هنوز هم دارند به این کار ادامه می‌دهند. حالا ۴/۵ تریلیون دلار از سوی بانک فدرال رزرو را نیز به آن اضافه کنید. با این کار به مجموع ارزش کل ۱۷ بازارِ ارز دیجیتال می‌رسید که فقط از تورمی ناشی‌شده است که خودمان به‌عمد ایجاد کرده‌ایم.

حالا این یک حباب است.

اگر بیت کوین یک حباب است، خودمان آن را ایجاد کرده‌ایم

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

هر نسلی با چالش‌های مخصوص به خودش درگیر است. برای نسلی که آینده‌ی بسیاری از پیشرفت‌های جهان را تا چند دهه‌ی بعد تعیین خواهد کرد (یعنی نسلی که از سال ۲۰۰۰ به این سو متولد شده‌اند) بیشترین تلاش‌ها در راستای مسائل مالی است. حباب دات کام، بحران مالی، تورم، وام‌های دانشجویی، درآمد اندک و میزان اطمینان شغلیِ کمتر از جمله این مسائل هستند.

پس از همه‌ی این‌ها، پول جدیدی روی کار آمده است که از سوی بانک‌های حریص پشتیبانی نمی‌شود و فقط افرادی که آن را خریدوفروش می‌کنند پشتیبان آن هستند. پولی که روی فناوری خاصی که شما با آن بزرگ شده‌اید ایجاد شده است. همان فناوری که با آن آشنا هستید و درکش می‌کنید. پولی که با افزایش قیمت آن، ممکن است به‌راحتی به ثروت برسید یا اینکه در کمال آرامش و با خیال راحت بازنشسته شوید.

واکنش شما چیست؟ تعجبی ندارد که چرا ارزهای دیجیتال تا این اندازه محبوب هستند. نسل ما واقعا به یک تغییر نیاز داشته است. چه تغییری از این بهتر که اینترنت به‌سرعت فناوری‌های جدید را گسترش داده است و پذیرش جمعی سریع‌تر اتفاق می‌افتد. می‌توانیم روی ارزهای دیجیتال شرط‌بندی کنیم و تا آخر عمرمان این کار را ادامه دهیم.

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

بااین‌حال، اجازه ندهید این شور و اشتیاق شما را فریب دهد. گذشتگان‌مان دقیقا نمی‌دانستند چگونه باید با حباب‌ها برخورد کرد و ما نیز چیزی بیشتر از آنها نمی‌دانیم. همه‌ی ما از یک نوع جریان احساسی رنج می‌بریم. اما تحمل اینکه از این جریان کنار گذاشته شویم را نداریم.

ما حباب خودمان را می‌خواهیم و همین حالا آن را می‌خواهیم. حبابی که ما را به اوج برساند و ما آن را با هرچه که به آن برسیم باور داریم.

در همه‌ی حباب‌های قبلی، ابتدا افراد مطرح جامعه پول‌هایشان را روی آنها سرمایه‌گذاری می‌کردند. بانک‌ها، صندوق‌های سرمایه، سرمایه‌گذاران خطرپذیر و دولت‌ها. این روند ادامه می‌یافت تا جایی‌که راننده‌های تاکسی و خانم‌های خانه‌دار نیز به این فضا وارد می‌شدند؛ در آن زمان حباب می‌ترکید. اما این بار، قضیه فرق می‌کند. ما، راننده‌های تاکسی، خانم‌های خانه‌دار، دانش‌آموزان، دانشگاهیان، متخصصان جوان و افراد متوسط جامعه اولین کسانی هستیم که وارد این فضا شدیم و هنوز هم بسیاری از سرمایه‌گذاران بزرگ درباره‌ی سرمایه‌گذاری روی آن تصمیم قطعی نگرفته‌اند.

بنابراین شاید بیت کوین حبابی باشد که هنوز به‌اندازه‌ی کافی بزرگ نشده است و اگر هوشمند نباشیم در صورتمان خواهد پاشید. اما شاید هم اصلا این‌طور نشود. شاید این حوزه واقعا متفاوت از گل لاله، دات کام و خانه‌های گرانقیمت است. اگر بیت کوین حباب نباشد چه؟ فقط زمان این را تعیین خواهد کرد و مسلما همه‌ی ما در امتداد این مسیر پیشرفت بیشتری خواهیم داشت و هوشمندانه‌تر عمل خواهیم کرد. اما یک چیز حتمی است: هر چه هست بسیار بزرگ و مهم است.

منبع: medium

بررسی بزرگترین حباب‌های اقتصادی تاریخ/ جایگاه بیت کوین کجاست؟

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

روز چهارشنبه، ۱۱ ژوئن، قیمت بیت کوین در صرافی بزرگ وکس (Wex) ناگهان به ۹,۰۰۰ دلار رسید و در پی آن فعالیت این صرافی موقتاً به حالت تعلیق درآمد.

روز گذشته در حالی که هر واحد بیت کوین با قیمت جهانی حدود ۶,۴۰۰ دلار معامله می‌شد، در صرافی ارزهای دیجیتال وکس به طرز عجیبی هر واحد بیت کوین به ۸,۹۹۹ دلار افزایش یافت. سپس این قیمت تا ۸,۰۰۰ دلار کاهش یافت اما بازهم حدود ۱,۶۰۰ دلار بالاتر از قیمت جهانی بود.

قیمت بیت کوین در صرافی وکس (WEX) به 9,000 دلار رسید !

این افزایش قیمت بر روی مارکت‌های دیگر صرافی وکس هم تأثیر گذار بود به طوری که قیمت هر واحد تتر به ۱.۳۰ دلار رسید.

هنوز علت این اتفاق مشخص نشده است اما برخی از کارشناسان دلایلی مانند عدم پرداخت دلاری بیت کوین‌های فروخته شده یا حتی کلاهبرداری را به این موضوع ربط می‌دهند.

برخی دیگر علت این موضوع را ناپایداری شدید بازار دلار وکس (WEX USD) و همچنین کارمزدهای سنگین این صرافی برای برداشت پول‌های رایج می‌دانند.

وکس نسخه جدیدی از صرافی قدیمی BTC-e است که حدود یک سال پیش به علت اختلاس و پول‌شویی بسته شد.

مدت کمی بعد از این اتفاق وکس در صفحه توییترش اعلام کرد که برای تعمیرات مدتی فعالیت سایت را به حالت تعلیق در می‌آورد. در زمان نگارش این خبر، سایت وکس دوباره فعالیت خود را از سر گرفته اما قیمت بیت کوین در آن همچنان بالای ۷۸۰۰ دلار است.

قیمت بیت کوین در صرافی وکس (WEX) به 9,000 دلار رسید !

این صرافی که حجم معاملات روزانه آن به بیش از ۳۵ میلیون دلار می‌رسد، تاکنون هیچ واکنشی به این اتفاق عجیب نداشته است.

قیمت بیت کوین در صرافی وکس (WEX) به ۹,۰۰۰ دلار رسید !

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰


  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

معمولا قیمت ارزهای دیجیتال پس از اضافه شدن به یک صرافی افزایش می‌یابد اما در مورد کوین بیس (CoinBase) حتی یک خبر  کوچک هم باعث افزایش قیمت شدید می‌گردد.

صرافی کوین بیس روز جمعه اعلام کرد که احتمال اضافه کردن ارزهای دیجیتال کاردانو، BAT ، استلار، زی‌کش و ۰x را به پلتفرم خود بررسی می‌کند. پس از اعلام این خبر علیرغم اینکه روند کلی بازار نزولی بود، ارزهای دیجیتال نامبرده افزایش قیمت شدیدی را تجربه کردند. این درحالی است که کوین بیس در این اعلامیه اشاره کرده که هیچ تضمینی برای اضافه کردن این ارزهای دیجیتال وجود ندارد.

کاردانو: بیشترین رشد قیمت روزانه پس از انتشار خبر : ۱۳.۹۴ درصد
نام پنج ارز دیجیتال که احتمالاً به صرافی کوین بیس اضافه می‌شوند، اعلام شد !


BAT: بیشترین رشد قیمت روزانه پس از انتشار خبر : ۲۷.۷۵ درصد
نام پنج ارز دیجیتال که احتمالاً به صرافی کوین بیس اضافه می‌شوند، اعلام شد !


استلار: بیشترین رشد قیمت روزانه پس از انتشار خبر : ۱۲.۳۹ درصد
نام پنج ارز دیجیتال که احتمالاً به صرافی کوین بیس اضافه می‌شوند، اعلام شد !


زی‌کش: بیشترین رشد قیمت روزانه پس از انتشار خبر : ۲۶.۶۷ درصد
نام پنج ارز دیجیتال که احتمالاً به صرافی کوین بیس اضافه می‌شوند، اعلام شد !


۰x: بیشترین رشد قیمت روزانه پس از انتشار خبر : ۳۵.۵۸ درصد
نام پنج ارز دیجیتال که احتمالاً به صرافی کوین بیس اضافه می‌شوند، اعلام شد !
در بخش مهمی از اطلاعیه نوشته شده است:

ما همچنین این اطلاعیه را هم در داخل شرکت و هم به صورت عمومی در یک زمان منتشر کردیم.

این قسمت از اطلاعیه نشان دهنده این است که کوین بیس سعی می‌کند خود را از اتهامات تجارت نفوذی (Inside trading) مبرا کند.

در ماه ژوئن هم صرافی کوین بیس خبری مبنی بر اضافه کردن اتریوم کلاسیک به پلتفرمش منتشر کرد که باعث رشد ۲۵ درصدی قیمت روزانه آن شد. اضافه شدن اتر کلاسیک هنوز محقق نشده است.

همچنین این صرافی اعلام کرد که در برخی مناطق خاص، ممکن است امکان تجارت برخی از ارزهای دیجیتال نامبرده با توجه به قوانین آن کشور فراهم نباشد.

با توجه به این اطلاعیه، صرافی کوین بیس می‌خواهد قبل از پشتیبانی از یک ارز دیجیتال از جنبه‌های قانونی و امنیتی آن اطمینان حاصل کند.

 

منبع: Coindesk

نام پنج ارز دیجیتال که احتمالاً به صرافی کوین بیس اضافه می‌شوند، اعلام شد !

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

بیت‌ کوین و اتریوم را نمی‌توان به‌عنوان اوراق بهادار یا ابزار سرمایه‌گذاری در نظر گرفت؛ آنها مشمول قوانین بورس و اوراق قرضه نمی‌شوند.

دومین ارز دیجیتال محبوب دنیا یک روش سرمایه‌گذاری نیست، این سخن را فردی از کمیته‌ی بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) می‌گوید. ویلیام هین‌من (William Hinman)، مدیر بخش مالی این کمیته معتقد است که اتر (Ether)، ارزی که شبکه‌ی بلاک‌ چین اتریوم (Ethereum) را تامین می‌کند، نباید مشمول قوانین بورس و اوراق قرضه شود.

سخنان هین‌من در مورد ارز اتریوم متعاقب اظهار نظر رئیس کمیته‌ی بورس و اوراق بهادار، جی کلایتون (Jay Clyton) بیان شده است. کلایتون پیش از این در ماه آوریل درمورد ارز دیجیتال بیت‌ کوین نیز اظهار نظر مشابهی کرده بود. با کنار هم قرار دادن این دو اظهار نظر می‌توان به درک روشنی از دیدگاه این کمیته‌ی تنظیم مقررات در مورد بازار ارز دیجیتال دست یافت. به‌طور خلاصه می‌توان گفت زمانی که از یک ارز دیجیتال به‌ اندازه‌ی کافی تمرکز‌زدایی شود (مانند آنچه که درمورد ارزهای دیجیتال محبوب بیت‌ کوین و اتر اتفاق افتاده است)، این کمیته دیگر چنین ارزی را به‌عنوان اوراق بهادار قلمداد نمی‌کند. اما از طرف دیگر عرضه اولیه سکه یا IOC از جانب این کمیته به‌عنوان اوراق بهادار شناخته می‌شود. توجه کنید که این تفاوت بسیار مهم است، چون اوراق بهادار مشمول قوانین سهام و اوراق قرضه می‌شوند.

بیت کوین و اتریوم مشمول قوانین اوراق بهادار نمی‌شوند

William Hinman

هین‌من در مجمع اقتصادی یاهو با نام کریپتو در لس‌آنجلس گفت:

مطابق درک من از شرایط فعلی، ارز اتر و شبکه‌ی اتریوم و ساختار نامتمرکز آن، در حال حاضر خرید و فروش اتر به‌عنوان تبادل اوراق بهادار شناخته نمی‌شود. همانند بیت‌ کوین، اعمال قوانین فدرالی اوراق بهادار به مبادلات ارزی اتر لزومی ندارد.

بیت کوین و اتریوم مشمول قوانین اوراق بهادار نمی‌شوند

جو لوبین از بنیان‌گذاران اتریوم و موسس CosenSys، یکی از شرکت‌های مهم توسعه اپلیکیشن استخراج اتر با انتشار بیانیه‌ای از این تصمیم کمیته بورس و اوراق بهادار ابراز رضایت کرد:

ما از روشنگری هین‌من و کمیته‌ی SEC در این مورد قدردان هستیم. اتر و دیگر ارزها و نشان‌های قابل مبادله‌ی نسل جدید در پیشرفت وب به سوی یک شبکه‌ی عادلانه‌تر، امن‌تر و یکپارچه‌تر تاثیر بیشتری خواهند داشت. شرکت CosenSys به ادامه‌ی تبادل نظر با کمیته‌های تنظیم مقررات در سراسر دنیا در مورد ایجاد سازگاری بیشتر با این تکنولوژی نوظهور و دگرگون‌ شونده راغب است.

هم‌اکنون صدها توسعه‌دهنده در حال اجرای اپلیکشن استخراج ارز از شبکه‌ی اتریوم هستند و به توسعه‌ی کد آن کمک می‌کنند. هم چنین تعداد مشابهی به توسعه‌ی بیت‌ کوین کمک می‌کنند. پیتر ون‌ والکنبرگ، مدیر مرکز تحقیقات کوین سنتر (Coin Center) معتقد است:

شبکه‌ی اتریوم و توسعه‌ی نرم‌افزاری آن به‌اندازه‌ی کافی گسترش یافته است، به‌گونه‌ای که اکنون دیگر شخص ثالث قابل تمییزی وجود ندارد که انتظار داشته باشیم سرمایه‌گذاران به آن وابسته باشند.

بیت کوین و اتریوم مشمول قوانین اوراق بهادار نمی‌شوندگفتنی است کوین سنتر در واقع اتاق فکری است که تمرکز آن بر معضلاتی است که تکنولوژی بلاک‌ چین با آن روبه‌رو است. این گفته‌ی والکنبرگ نشان‌دهنده‌ی تفاوت آشکار بین ارزهای دیجیتال با اوراق بهادار سنتی، مانند سهام اپل یا مایکروسافت است: جایی که شما روی تلاش‌های یک شرکت مشخص در حوزه‌ی فعالیت خود مانند ارائه‌ی محصولات یا خدمات برای تولید درآمد شرط‌بندی می‌کنید.

با این حال هین‌من تا آن‌ جا پیش نرفت که بگوید سرمایه‌گذاری‌های اولیه انجام شده روی این دو ارز اوراق بهادار به حساب نمی‌آیند. ممکن است سرمایه‌گذاری‌هایی که قبل از تمرکززدایی واقعی ارزها صورت گرفته باشد، به‌عنوان نوعی سرمایه‌گذاری سنتی قلمداد شوند. والکنبرگ در این مورد توضیح می‌دهد:

هین‌مین مراقب بود که درمورد ماهیت سرمایه‌گذاری‌های اولیه با شفافیت سخن نگوید.

در واقع والکنبرگ معتقد است کسانی که از ابتدا روی ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری کرده‌اند و احتمالا پول زیادی از این راه کسب کرده‌اند، ممکن است روزی با قوانین و مقررات وضع‌ شده بر اوراق بهادار روبه‌رو شوند.

بیت کوین و اتریوم مشمول قوانین اوراق بهادار نمی‌شوند

پیتر ون‌ والکنبرگ

به‌گفته‌ی هین‌من، ممکن است در آینده، دیگر ارزهای دیجیتال به اندازه‌ای محبوب شوند که وضع مقررات بر مبادلات اوراق بهادار بر چنین نشانه‌ها یا همان توکن‌ها (Tokens) یا سکه‌ها لازم نباشد. اما این گفته به این معنا نیست که تمام ارزهای دیجیتال می‌توانند از زیر ذره‌بین کمیته‌ی تنظیم مقررات ایالات متحده آمریکا فرار کنند. در حال حاضر کمیته‌ی بورس و اوراق بهادار معتقد است که بیشتر توکن‌ها و عرضه‌ی اولیه سکه‌های دیجیتال مشمول قوانین اوراق بهادار می‌شوند، چون عملا به‌ عنوان محرک محصول یا اپلیکیشن یک استارت‌آپ مشخص عمل می‌کنند. عرضه‌ی اولیه سکه‌ها یا همان (IOC) فرصتی برای سرمایه‌گذاران هستند تا توکن‌های یک استارت‌‌آپ بلاک‌ چین را قبل از معرفی محصول آن خریداری کنند.

اما چیزی که باعث پیچیده‌تر شدن موضوع می‌شود این است که بسیاری از توکن‌ها روی شبکه‌ی اتریوم اجرا می‌شوند. بنابراین با این که خرید و فروش ارز اتر مشمول قوانین اوراق بهادار نمی‌شود؛ اما مبادله‌ی دیگر توکن‌هایی که روی شبکه اتریوم اجرا می‌شوند، ممکن است مشمول این قوانین شوند.

همچنین بخوانید: تفاوت توکن و ارزهای دیجیتال چیست؟

کمیته‌ی بورس و اوراق‌ بهادار در ماه‌های اخیر بر شدت فعالیت خود بر ضد فعالیت‌های کلاه‌بردارانه در حوزه‌ی عرضه‌ی اولیه سکه افزوده است. واحد فضای مجازی این کمیته در ماه سپتامبر اولین شکایت خود را از شرکت PlexCorps انجام داد. این شرکت متهم شده است که ۱۵ میلیون دلار از سرمایه‌ی مشتریان خود را دزدیده است. همچنین این کمیته یک ماه بعد یکی از بزرگ‌ترین عرضه‌های اولیه سکه از سوی استارت‌آپ AriseBank مستقر در دالاس تگزاس را متوقف کرد.

بیت کوین و اتریوم مشمول قوانین اوراق بهادار نمی‌شوند

معامله بیت کوین در بورس

در ماه فوریه، کمیته SEC در جلسه‌ی مشترک با کمیته امور بانکی، مسکن و شهری سنای آمریکا اعلام کرد که آماده‌ی بحث و تبادل نظر با کنگره، سنا و مسئولان فدرالی درمورد نحوه‌ی اعمال مقررات بر مبادلات ارزهای دیجیتال و نظارت بر وب‌سایتهایی است که به مشتریان خود اجازه می‌دهند در ازای دریافت مبلغی، سکه‌های دیجیتال را تبدیل یا مبادله کنند. این کمیته همچنین در ماه آوریل از دو موسس یکی از IOCهای معروف به اتهام فروش سرمایه‌های ثبت‌نشده شکایت کرد. گفتنی است این دو شخص از طریق عرضه این IOC مبلغ ۳۲ میلیون دلار سود کسب به‌ دست آورده بودند. نکته‌ی جالب این است که این IOC مورد حمایت و تایید بوکسر حرفه‌ای و مشهور، فلوید می‌ودر و تهیه‌کننده‌ی موسیقی دیجی خالد (DJ Khaled) بوده است. با این حال اکنون به نظر می‌رسد دارندگان ارزهای دیجیتال بیت‌ کوین و اتر از تحقیقات کمیته SEC مصون هستند.

بیت کوین و اتریوم مشمول قوانین اوراق بهادار نمی‌شوند

اما این گفته شاید در مورد سرمایه‌گذاران دیگر ارزهای دیجیتال صادق نباشد. برای مثال محققان دانشگاه تگزاس طی مطالعات خود به این نتیجه رسیده‌اند که شاید بخشی از افزایش شدید قیمت بیت‌ کوین در سال قبل ناشی از تلاش‌هایی در دستکاری قیمت بیت‌ کوین باشد. تمام چیزی که کمیته SEC به ما می‌گوید این است که شما تنها بر روی یک بازیکن شرط نمی‌بندید بلکه شرط‌بندی شما به طور کلی بر روی اکوسیستم ارز دیجیتال است.

بیت کوین و اتریوم مشمول قوانین اوراق بهادار نمی‌شوند

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

بسیاری از ارزهای دیجیتال به نفس‌های آخر افتاده‌‌اند و یکی پس از دیگری علائم حیاتی خود را از دست می‌دهند.

بازار ارزهای دیجیتال متاسفانه به قیمت بیت کوین دوخته شده است. احتمالا قیمت بیت کوین دچار یک دستکاری در مقیاس بزرگ شده که مبهم بودن آن باعث شده تا طرفداران دروغین غیرمتمرکزسازی و حتی شیادان دنیای ارز دیجیتال هم نتوانند آن را تصور کنند.

با این وجود، عنوان انتخاب شده برای این مطلب به معنای نابودی همه ارزهای دیجیتال نیست چرا که برای دنیای ارزهای دیجیتال با این حجم از پروژه‌های بلاک چینی که در حال اجرایی شدن هستند و توسعه‌دهنده‌های جدیدی که جذب این حوزه می‌شوند و سرمایه‌دارن بزرگی که وارد این عرصه می‌شوند، نمی‌توان پایانی متصور بود.

به مرگ بسیاری از ارزهای دیجیتال نزدیک می‌شویم !

زمانی بلومبرگ و وال‌استریت می‌خواستند همه را متقاعد کنند که دنیای ارز دیجیتال واقعا مرده است، اتفاقی جالبی رخ داد.

به گزارش TechCrunch، در این هفته مت بلیز، نویسنده حوزه ارزهای دیجیتال و سرباز کهنه کار آمریکایی، بالاخره دامین خود را به آدرس Crypto.com که در سال ۱۹۹۳ ثبت شده بود، با قیمت چند میلیون دلاری فروخت.

خریدار این دامین، تیم موناکو بود که پلتفرم پرداخت در شهر زاگ سوئیس را اجرا کرده و شعار خود را «تسریع در حرکت به سوی ارز دیجیتال» قرار داده است.

پس بالاخره سایت Crypto.com نیز متعلق به دنیای ارزهای دیجیتال خواهد بود!

خط مقدم مشاجره

به مرگ بسیاری از ارزهای دیجیتال نزدیک می‌شویم !

با اینکه ICOهای تقلبی و کلاهبرداری دنیای ارز دیجیتال را بدنام کرده‌اند، ولی همچنان بیت کوین و دار و دسته‌اش، در روح و روان ما جاودانه خواهند ماند!

هر کس فرصتی برای یک خیزش را دوست دارد. در اقتصادی که مصرف‌کنندگان تازه‌کار مجازات شده و آسیب می‌بینند، کریپتو نمادی است برای برخواستن در قالب کوین، کد، نود (Node) و کلمه‌ی قلمبه سلمبه‌ای به نام بیت کوین!

این موضوع در سطح جهانی به رسمیت شناخته می‌شود چرا که غیرمتمرکزسازی با بلاک چین برای خدمات، دولت و زیرساخت‌های دیجیتالی یک لزوم اخلاقی محسوب می‌شود.

گوش دادن به ویتالیک بوترین همانند شنیدن صدای کریپتو است. شما می‌خواهید قدم در راهی که او گذاشته بگذارید و او را حمایت کنید ولی نمی‌دانید که او اصلا درباره چه صحبت می‌کند. من شک دارم که ایاس موفق نشود و معتقدم که نئو قبل از سال ۲۰۲۰ بصورت عظیمی گسترش خواهد یافت. ولی چیزی که می‌دانم این است که من یک مورخ بلاک چین هستم که به تازگی وارد این عرصه شده است. حرکت اتریوم به سمت Casper و Plasma قابلیت این را خواهد داشت که ویوز (Waves) ، تزوس (Tezos) ، استریتیز (Stratis) ، کیوتوم (Qtum) و بقیه را منسوخ کند.

هنوز هم اگر فکر می‌کنید که ارزهای دیجیتال مرده‌اند، بهتر است به بخش بیت کوین در سایت ردیتمراجعه کنید و پست‌های آن را بخوانید. تاپیک‌های جالبی با میزان کاربران قابل توجهی در این سایت وجود دارد که می‌توانید آن‌ها را دنبال کنید. کوچ کردن کاربران تلگرام و اسلک (Slack) به سمت دیسکورد (Discord) نشانه دیگری است که استارت‌آپ‌های بلاک چینی در حال ساخت جامعه‌ی بزرگتری برای خود هستند. حتی فیس‌بوک در پی فعال کردن گروه‌های فیس‌بوکی جهت کسب درآمد همانند گروه‌های دیگر است. این را از شرکتی می‌شنوید که تبلیغات ارزهای دیجیتال را مدتی ممنوع و ICOها را به طور کامل ممنوع کرد!

به مرگ بسیاری از ارزهای دیجیتال نزدیک می‌شویم !

دیدن اینکه بیت کوین به این زود‌ی‌ بمیرد در شرایطی که بلاک چین در حال درنوردیدن عرصه‌های مختلف است، شاید غیرممکن باشد. موسسه اتریوم در تلاش است که به جامعه‌ای غیرمتمرکز تبدیل شود؛ اساسا با چیزی که توسعه‌دهندگان مایکروسافت کلاد (که اخیرا نیز گیت‌هاب را خریدند) تفاوت داشته باشد.

جامعه اتریوم مکانی برای مشارکت جمعی است که توسعه‌دهندگان می‌خواهند آزاد باشند و استعداد خود را در جهت ساخت چیزی که جهان را تغییر دهد، به کار برند. این با مراکز متمرکزی مانند مایکروسافت و یا حتی ریپل و Black.One متفاوت است.

کاردانو (Cardano)، دفینیتی (DFINITY)، وی‌چین (VeChain) ، ترون (Tron) و بسیاری دیگر از برنامه‌ها غیرمتمرکز و آن‌هایی که شبکه‌اصلی خود را دارند، سزاوار این هستند که به آن‌ها توجه شود. استارت‌آپ‌های بلاک چینی هنوز به نهایت سرعت خود نرسیده‌اند. ارزهای دیجیتال دوباره می‌توانند با اتفاقی مشابه چیزی که در دسامبر ۲۰۱۷ رخ داد، دوباره خودی نشان دهند. بیش از ۹۹ درصد از موارد استفاده بلاک چین هنوز راه زیادی برای رسیدن به تکامل دارند. هنوز هم فکر می‌کنید که ارزهای دیجیتال به پایان راه خود رسیده است؟!

آینده متعلق به چالش‌هایی نظیر کاربردی بودن، مقیاس پذیری، حریم شخصی و امنیت خواهد بود. تقریبا بیشتر ارزهای دیجیتال ارزشمند برنامه‌های غیرمتمرکز، قراردادهای هوشمند و یا بصورت پلتفرم هستند و تصور آینده‌ای که در آن دنیای واقعی مملو از این تکنولوژی شود لذت‌بخش خواهد بود.

دانستن اینکه دامین Crypto.com مثلا به قیمت ۱۰ میلیون دلار به فروش رفته، به ما کمکی نمی‌کند که نوسان‌های قیمتی یا نارسی قانون‌گذاری در این حوزه را درک کنیم. تمام چیزی که می‌فهمیم این است که ارز دیجیتال غولی دو چهره است و نیاز به بحث و مجادله در این زمینه وجود دارد.

به مرگ بسیاری از ارزهای دیجیتال نزدیک می‌شویم !

ارز دیجیتال به دلایلی که گفته شد، نمی‌تواند از بین برود و همینطور که می‌دانیم آینده امنیت مجازی یکی از چالش‌های بزرگ تکامل وب، اینترنت اشیا و همه چیز اعم از گوشی‌همراه، بازارهای‌مالی، اطلاعات و … می‌باشد.

اینکه ناشناس بودن چگونه با تایید هویت کاربر ، پرداخت مالیات، تراکنش‌های دارک وب مواجه خواهد شد، بیانگر یک رشد دردناک برای ارزهای دیجیتال است. اگر بخواهم مثال آخر را از اینکه ارز دیجیتال نمرده است بزنم، سایت Coinbase Custody (که در تاریخ ۲ جولای با هدف امنیت بیشتر جهت نگه‌داری دارایی دیجیتالی موسسات و ICOها، با همکاری SEC و بصورت قانون‌گذاری شده شروع به خدمات رسانی کرد) خواهد بود.

منبع: medium

به مرگ بسیاری از ارزهای دیجیتال نزدیک می‌شویم !

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

بالاخره پای ارزهای دیجیتال شده به دنیای خودروها باز شد. به تازگی یک نمایندگی فروش محصولات بی‌ام‌و در بریتانیا امکان دریافت بیت کوین به جای پول رایج را برای فروش خودروها فراهم کرده است.

یکی از نمایندگی‌های BMW در بریتانیا بیت کوین را پذیرفت !

اخیرا نمایندگی بی‌ام‌و استفان جیمز در شهرهای لندن و کنت بریتانیا اعلام کرده است که از این پس مشتریان می‌توانند با پرداخت بیت کوین خودروی مورد علاقه‌ی خود را خریداری کنند.

همچنین بخوانید: مسجدی در بریتانیا بیت کوین را برای پرداخت صدقه و زکات پذیرفت

این خبر روز چهاردهم تیر سال جاری در قالب یک توئیت منتشر شده است. بر اساس این توئیت، این نمایندگی از پلتفرم بیت‌پی (BitPay) برای پرداخت‌های بیت کوینی استفاده می‌کند. بیت‌پی یک پلتفرم جهانی است که امکان خریدهای جزئی، پرداخت صورت‌حساب‌ها و تجارت الکترونیک را از طریق بیت‌ کوین فراهم می‌کند.

یکی از نمایندگی‌های BMW در بریتانیا بیت کوین را پذیرفت !

با نفوذ هر چه بیش‌تر ارزهای دیجیتال در بازار، هر روز شرکت‌های بیش‌تری بیت کوین را به عنوان معروف‌ترین ارز دیجیتال شده، برای انجام مبادلات مالی می‌پذیرند. به این ترتیب عجیب نیست که حالا پای ارزهای دیجیتال شده به دنیای خودروها باز شده باشد.

بیشتر بخوانید: استقبال لامبورگینی از ارز دیجیتال!

گفتنی است که در اواخر سال ۲۰۱۷ میلادی ارزش بیت کوین با رشد چشم‌گیر مواجه شد و شرکت‌های زیادی به پذیرش بیت کوین روی آوردند اما پس از سقوط بزرگ قیمت ارزهای دیجیتال در سال ۲۰۱۸، پذیرش بیت کوین توسط اغلب این شرکت‌ها لغو شد.

یکی از نمایندگی‌های BMW در بریتانیا بیت کوین را پذیرفت !

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

طبق  گزارش CNBC در تاریخ چهارشنبه ۱۱ ژوئیه، جولیان هاسپ، بنیانگذار استارتاپ و ارز دیجیتال TenX اعلام کرد که او همچنان به قیمت ۶۰,۰۰۰ دلاری بیت کوین در سال ۲۰۱۸ اطمینان دارد.

هاسپ طی مصاحبه‌ای در کنفرانس سراسری هنگ کنگ، این چنین اظهار داشت که همچنان بر پیش بینی ماه دسامبر خود مبنی بر افزایش قیمت بیت کوین در سال ۲۰۱۸ تا ۶۰ هزاردلار، پا برجا ایستاده است.

در آن زمان، در ماه دسامبر که بیشترین قیمت اعلام شده برای بیت کوین ۲۰,۰۰۰ دلار بود، من برای سال ۲۰۱۸ قیمت های ۵۰۰۰ دلار و نیز ۶۰۰۰۰ دلار را پیش بینی کرده بودم، ما تقریبا شاهد وقوع نرخ ۵,۰۰۰ دلار بوده‌ایم و حالا باید ببینیم قیمت ۶۰۰۰۰ دلار هم اتفاق می افتد یا خیر. با این وجود من هنوز این اطمینان را می دهم که شاهد آن خواهیم بود.

بنیانگذار Tenx: قیمت بیت کوین می‌تواند تا پایان سال 2018 به 60,000 دلار برسد !

در سال جاری هنوز قیمت بیت کوین به کمتر از ۵۰۰۰ دلار نزول پیدا نکرده است و آخرین باری که قیمت بیت کوین ۵,۰۰۰ دلار بود، به سپتامبر ۲۰۱۷ باز می‌گردد.

همچنین بخوانید: نتایج یک تحقیق جنجال‌برانگیز: رشد قیمت بیت کوین در سال ۲۰۱۷ مصنوعی بوده است؟

با این حال در ماه ژوئن قیمت بیت کوین تا ۵۸۸۰ دلار هم کاهش یافته بود که رکورد پایین ترین قیمت در سال ۲۰۱۸ را شکست :

بنیانگذار Tenx: قیمت بیت کوین می‌تواند تا پایان سال 2018 به 60,000 دلار برسد !او معتقد است که رسیدن قیمت به مرز ۶۰,۰۰۰ دلار می تواند واقعیتی باشد که با یک اتفاق بزرگ و مثبت در سال جاری رقم خواهد خورد. برای مثال این اتفاق مثبت می تواند مربوط به یک صندوق سرمایه گذاری بورس (ETF) یا اعلام یک خبر بسیار مثبت از سوی یکی از کشورها باشد در غیر اینصورت، رسیدن قیمت به این سطح ممکن است کمی بیشتر طول بکشد.

گزارشگر نظر هاسپ را درباره تاثیر منفی برخی از فشارهای نظارتی اعمال شده برای بازار ارز دیجیتال پرسید و برای مثال به ژاپن اشاره‌ داشت. هاسپ در پاسخ عنوان کرد که بهترین مسیر ممکن برای تنظیم مقررات در خصوص ارزهای دیجیتال، اعمال شفافیت در کاربردهای آن‌ است نه محدودیت کامل.

به گفته هاسپ، بازار ارزهای دیجیتال در صورتی به ارزش واقعی خود می رسد که پروژه ها و برنامه های خوب این حوزه برگزیده و بهترین آن ها انتخاب شنوند، در غیر این صورت از شدت نوسانات کم نخواهد شد.

هفته گذشته نیز تام لی، از پیش‌بینی قبلی خود مبنی بر این که قیمت بیت کوین تا پایان سال جاری به ۲۵،۰۰۰ دلار می رسد حمایت کرده بود.

بنیانگذار Tenx: قیمت بیت کوین می‌تواند تا پایان سال 2018 به 60,000 دلار برسد !

Tom Lee

بیت کوین در زمان نگارش این خبر با قیمت ۶۲۳۱.۰۶ دلار معامله می شود، و طی بیست و چهار ساعت اخیر، یک افت ۰.۴ درصدی را تجربه کرده است.

منبع:cointelegraph

بنیانگذار Tenx: قیمت بیت کوین می‌تواند تا پایان سال ۲۰۱۸ به ۶۰,۰۰۰ دلار برسد !

  • ارز دیجیتال