ارزدیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

ارزدیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

  • ۰
  • ۰

صرافی ارز دیجیتال آمریکایی کوین‌بیس (Coinbase)، موفق شد تا به عنوان تنها شرکت فعال در حوزه ارزهای دیجیتال در فهرست محبوب‌ترین شرکت‌های لینکدین در سال 2019 قرار گیرد. این نتایج در روز 3 آوریل (14 فروردین) تایید شد.

بررسی سالانه‌ای که بر اساس محبوبیت شرکت‌ها در بین کارکنان آن این رده‌بندی را انجام می‌دهد، کوین‌بیس را در رده 35ام از این فهرست 50تایی قرار داد.

فاکتورهای لینکدین برای ارائه این رده‌بندی میزان علاقه به شرکت، تعامل مدیران با کارکنان، میزان تقاضا برای مشاغل موجود و نرخ نگهداری کارکنان می‌باشد. لیست‌های متفاوتی برای کشورهای مختلف صادر می‌شود و نام کوین‌بیس در نسخه ایالات متحده آن آمده است.

این صرافی پیش‌تر نیز در سپتامبر سال گذشته به عنوان یکی از «50 استارتاپ برتر جهان برای کار» نامش در کنار شبکه ریپل و پتلفرم جمینی (متعلق به برادران وینکلواس) در لیست لینکدین آمده بود.

این نتایج موجب شگفتی‌هایی نیز شد؛ کوین‌بیس شرکت جی‌پی‌مورگان (JP Morgan) را که به شک و تردید نسبت ارز دیجیتال معروف است و در رده 44ام این فهرست قرار دارد را از پیش رو برداشت و در رده 35 ام ایستاد.

همچنین توییتر و اینتل نیز نتوانستند بالاتر از کوین‌بیس قرار بگیرند. توییتر به تازگی موضع حمایتی خود را نسبت به ارز دیجیتال آشکار کرده است و شرکت اینتل نیز از سال گذشته درگیر فعالیت‌هایی برای ساخت سخت‌افزارهای استخراج بوده است.

جی‌پی‌مورگان به نوبه خود شروع به تجربه و آزمایش فناوری ارز دیجیتال کرده است، در ماه گذشته گزارش‌ها خبر از انتشار غیرمنتظره‌ توکن درون سازمانی آن‌ها ینی جی‌پی‌ام‌کوین (JPM Coin) می‌دادند.

در اوایل این هفته، صرافی کوین‌بیس اعلام کرد که کیف پول داغش که ارز دیجیتالی به ارزش 225 میلیون دلار در آن قرار دارد، بیمه است. این شرکت اخیرا جدیدترین خدمات خود، بالاخص سرویس سهام برای سرمایه‌گذاران نهادی را از طریق سرویس نگهداری خود راه‌اندازی کرد.

منبع: cointelegraph

برچسب ها

۰

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

روز شنبه 6 آوریل (17 فروردین)، موسس و مدیر عامل ترون (TRX) در گفتگو با برنامه پادکست The Crypto Chick ادعا کرد که به نظر او امسال، اکوسیستم ترون وارد یک «همکاری رسمی» با اتریوم خواهد شد.

به طور دقیقتر، جاستین سان گفت فکر می کند که «در طول سال جاری، حتی شاهد آغاز همکاری ترون، (همکاری رسمی ترون)، با اتریوم خواهیم بود.»

وی در پاسخ به سوالی که ویتالیک بوترین، موسس اتریوم، در توییت های اخیرش در مورد ترون عنوان کرد، نوشت که به نظر او «رقابت، محصول بهتری را به ارمغان می آورد.»

من فکر می کنم که در آینده، ما حتی با بسیاری از توسعه دهندگان اتریوم و همچنین شرکت های مبتنی بر اتریوم که پیش از این باعث بهتر شدن این صنعت شده اند، وارد همکاری شویم.

جاستین سان همچنین اعلام کرد که در سه ماهه دوم سال 2019 یک راه حل مقیاس پذیری لایه دوم برای ترون پیاده سازی خواهد شد که میزان تراکنش ها را حداقل تا 100 برابر افزایش داده و میزان کارمزدها را تا حد قابل توجهی کاهش می دهد. وی اخیرا درباره راه حل Sun Network پستی را در توییتر منتشر کرده، اما تاریخ دقیق راه اندازی آن را اعلام نکرده است.

توییت جاستین سان در مورد sun network

در جریان این پادکست، سان اشاره داشت که قرار است نسخه مبتنی بر ترون ارز دیجیتال با ثبات تتر (USDT) در تاریخ 9 آوریل (20 فروردین) منتشر شود. به گفته او این نسخه نسبت به پروتکل مبتنی بر بیت کوین Omni، امکان انجام تراکنش های ارزان تر و سریع تری را برای تتر فراهم می کند.

وی این نکته را متذکر شد که در سه ماهه دوم سال، ترون با تکیه بر فناوری به کار گرفته شده در آلت‌کوین زی کش (ZEC)، یک «شبکه جدید با گزینه حریم خصوصی» را معرفی خواهد کرد.

کوین تلگراف پیش از این در ماه مارس گزارش داد که دو صرافی بزرگ ارز دیجیتال — هیوبی گلوبال (Huobi Global) در سنگاپور و اوکی اکس (OKEx) در مالت — حمایت خود از نسخه مبتنی بر ترون USDT را اعلام کرده اند.

روز جمعه، رادار (Radar) استارتاپ پشت صرافی غیرمتمرکز رادار ریلِی (Radar Relay) که سال گذشته 10 میلیون دلار سرمایه جذب کرد، اعلام کرد که برای شبکه لایتنینگ ابزارهای توسعه دهنده جدیدی را منتشر خواهد کرد.

منبع: cointelegraph

برچسب ها

۰

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

اوایل امروز، ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال به 185.89 میلیارد دلار افزایش یافت و به بالاترین میزان خود از ماه نوامبر 2018 تا کنون رسید.

با وجود آن که این مقدار در زمان نگارش این مطلب به 184 میلیارد دلار کاهش یافته است، این رکورد جدید نشان‌گر دهمین 10 هفته‌ی صعودی متوالی از پس از کاهش در ماه‌های پیشین است و بدین معناست که از زمان شروع سال نو تا کنون، بازار ارزهای دیجیتال روند صعودی مداومی داشته است.

اکثر بازارهای ارزهای دیجیتال، تا پایان هفته‌ی گذشته (12 فروردین تا 18 فروردین)، رشد مثبتی را تجربه کردند و همچنین، قیمت بیت کوین نیز رکورد جدیدی را به ثبت رساند. در طی 24 ساعت گذشته، شاهد افزایش چشمگیری در قیمت بیت کوین (BTC) و اتر (ETH) بودیم و در نتیجه‌ی این صعود، ارزش بازار آن‌ها نیز به ترتیب 3 و 1.7 میلیارد دلار افزایش پیدا کرد.

در زمان نگارش این خبر، در خلال این افزایش کلی در بازار ارزهای دیجیتال، سهم بیت کوین از کل بازار، پس از افزایش ناگهانی قیمت آن، با اندکی کاهش، از 52 درصد به 50.6 درصد رسید. با این حال، ریپل، از میان 3 ارز دیجیتال صدر جدول، با اضافه شدن 200 میلیون دلار به ارزش کل آن در 24 ساعت گذشته، تنها بخش کوچکی از نمودار دایره‌ای را به خودش اختصاص داده است.

شاید مهم‌تر از آن، این موضوع باشد که از اول هفته‌ی گذشته، از تاریخ 1 آوریل (12 فروردین)، جریان بزرگ‌تری در میان دیگر ارزهای دیجیتال رخ داده است زیرا ارزش کل ترون، بیش از 350 میلیون دلار، استلار (XLM) و ورج (XVG) نیز به ترتیب 400 و 50 میلیون دلار افزایش پیدا کرد.

منبع: coindesk

برچسب ها

۰

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

بنیان‌گذار و مدیر اجرایی ریپل، کریس لارسن (Chris Larsen)، همسرش لینا لم (Lyna Lam) و بنیاد غیرانتفاعی ریپل‌ورک (Rippleworks)، مقادیری ریپل به ارزش 25 میلیون دلار را به دانشگاه ایالتی سن فرانسیسکو اهدا کردند.

دانشگاه در روز جمعه این خبر را اعلام کرد و گفت که این کمک مالی، بزرگ‌ترین پیشکش از نوع دارایی دیجیتالی است که تا کنون به دانشگاهی در ایالات متحده اهدا شده است.

این کمک مالی به کالج تجارت و کسب و کار اختصاص خواهد یافت تا از دانش‌آموزان در تبدیل شدن به افراد تاثیرگذار و نقش‌آفرین در اکوسیستم‌های کارآفرینی فین‌تک محلی و جهانی حمایت شود.

لزلی ای ونگ (Leslie E. Wong)، رئیس دانشگاه ایالتی سن‌ فرانسیسکو گفت:

این هدیه پیشگامانه، کالج تجارت و کسب و کار را به یک مرکز نوظهور، متمایز و وابسته به صنعت در نوآوری و کارآفرینی تجاری تبدیل خواهد کرد.

بر اساس بیانیه‌ای که به صورت جداگانه در روز جمعه توسط کالج تجارت و کسب و کار منتشر شد، این کمک مالی پشتوانه دو جایگاه دائمی جدید در کالج خواهد بود. جایگاه موقوفه‌ی ریپل‌ورکز برای نوآوری و کارآفرینی و جایگاه موقوفه لم-لارسن در فناوری مالی.

در این بیانیه‌ آمده است که این جایگاه‌ها به کالج کمک خواهد کرد تا بر روی زمینه‌هایی همچون کارآفرینی، انکوباسیون تجاری، فناوری‌های مالی و ارزهای دیجیتال تمرکز کند.

طبق این بیانیه، به پاس‌داشت این کمک مالی، دانشگاه در حال برنامه‌ریزی برای تغییر نام کالج تجارت و کسب و کار به کالج خانواده لم است و در انتظار تایید هیئت امنای دانشگاه ایالتی کالیفرنیا است.

دانشگاه این بودجه را از طریق کمپین تامین مالی BOLD Thinking؛ که تا کنون بیش از 136 میلیون دلار از هدف 150 میلیون دلاری خود را به دست آورده، افزایش داده است.

جان گومس (John Gumas)، رئیس این کمپین می‌گوید:

سرعت این کمپین از انتظارات ما نیز فراتر رفته است، اما هنوز به مبلغ هدف نرسیده‌ایم.

در سال 2014 لارسن در اقدامی به دنبال اهدای 7 میلیارد دلار توکن XRP به یک خیریه ناشناس بود که باعث ایجاد مناقشاتی شد. دلیل این مناقشات، اهدای بخش زیادی از توکن‌های XRP بود که موسسان ریپل آن را در اختیار داشتند.

ریپل، سومین ارز دیجیتال از نظر حجم بازار سرمایه، در حال حاظر در حدود 0.36 دلار خرید و فروش می‌شود.

منبع: coindesk

برچسب ها

۰

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

اوایل نوامبر ۲۰۱۸ بود که مکس کراوس (Max Krause) و تابت تولایمات (Thabet Tolaymat) مقاله‌ای را در ژورنال معتبر نیچر (Nature) درباره هزینه‌‌های انرژی مربوط به عملیات استخراج ارزهای دیجیتال منتشر کردند.

برخلاف سایر پژوهشگرانی که به هزینه‌های مربوط به استخراج ارزهای دیجیتال مبتنی بر گواه اثبات کار (Pow) پرداخته‌اند و در آن آشکارا به مخالفت با این فرایند برخاسته‌اند، مقاله مذکور رویکردی علمی را در بسیاری از بخش‌ها در پی گرفت و البته مخالفت ملایمی هم از خود نشان داد. با این وجود، در پوشش رسانه‌ای این پژوهش دقت لازم صورت نگرفت. برای نمونه، نشریه گاردین در خبر مربوط به این تحقیق اشاره نکرد که داده‌های موجود در این مقاله به هزینه انرژی به ازای هر یک دلار ماده یا ارز دیجیتال استخراج شده پرداخته است.

البته این بی‌دقتی فقط به گاردین محدود نشد و حتی برخی از رسانه‌های محبوب علمی هم با بی‌دقتی این خبر را منتشر کردند.

اما چه چیز این مقاله جالب بود؟ آیا تفاوت در هزینه انرژی به ازای هر یک دلار خروجی استخراج از معادن مختلف فلزات واقعا اهمیت دارد؟ برای درک بهتر این مقاله، آن را از و‌ب‌سایت سای‌-هاب دانلود کردم (زیرا به معنای واقعی بر این باورم که دانش باید رایگان باشد).

محتوای این پژوهش به زبان ساده

توصیه می‌کنم خودتان این مقاله را مطالعه کنید. مقاله مذکور چندان طولانی نیست و زبان پیچیده‌ای هم ندارد. به هر حال، در ادامه به بررسی خلاصه آن می‌پردازیم.

نویسندگان این تحقیق ابتدا به مفهوم گواه اثبات کار (PoW) پرداخته و به این اشاره می‌کنند که بیشتر ارزهای دیجیتالی که از الگوی گواه اثبات کار استفاده می‌کنند را می‌توان همانند یک ماده معدنی یا فلز ارزشمند مجازی دانست. آنها در ادامه به درستی به این مطلب اشاره می‌کنند که نمی‌توان این ارزهای دیجیتال را با ریپل مقایسه کرد، زیرا ریپل فاقد سازوکار توزیع‌شده اجماع بر اساس الگوی گواه اثبات کار است و در مقابل، از سازوکاری متمرکز بهره می‌برد. نویسندگان در ادامه به بررسی سازوکارهای مالی گواه اثبات سهام پرداخته و اشاره می‌کنند که مقایسه هش‌ریت بین توابع مختلف هش کار درستی نیست (یعنی همان اشتباهی که بسیاری از تحلیلگران انجام می‌دهند).

این محققان از شیوه تخمین پایین به بالا که در تحلیل‌های قبلی نیز استفاده شده بهره گرفتند و مجموع هش‌ریت شبکه بیت کوین را به هش‌ریت دستگاه‌های اسیک معمولی تقسیم کردند تا بتوانند تعداد اسیک‌های در حال کار و مقدار انرژی مورد نیاز آنها را بیابند. آنها این گونه نتیجه‌گیری کردند که در سال ۲۰۱۷، انرژی مصرف شده توسط شبکه بیت کوین تقریبا برابر با کل انرژی برق مصرف شده در آنگولا یا پاناما بوده است. این دو کشور در رتبه ۱۰۲ و ۱۰۳ در جدول مصرف برق در میان کشورهای دنیا قرار دارند. اولین اشتباه این محققان این بود که این رقم را به کل بازار ارزهای دیجیتال بسط دادند و با استفاده از سهم بازار بیت کوین، رقمی را به‌عنوان کل مصرف برق توسط ارزهای دیجیتال به دست آورند.

در این مقاله آمده است: «بازار ارزهای دیجیتال ارزشی تقریبا برابر با ۲۵۰ میلیارد دلار دارد که بیت کوین حدود ۵۰ درصد از این ارزش را تشکیل می‌دهد. اگر فرض کنیم که بیت کوین حدود ۵۰ درصد از مصرف انرژی برای استخراج ارزهای دیجیتال را در سال ۲۰۱۷ به خود اختصاص داده باشد، …». همان طور که مشخص است، فرض این محققان از اساس اشتباه بود.

واقعیت این است که بخش قابل توجهی از سهم بازار در اختیار ارزهای دیجیتال قرار دارد که از الگوی گواه اثبات کار پیروی نمی‌کنند. ریپل، استلار، آیوتا، ایاس، کاردانو، بی‌ان‌بی، نئو و تتر از جمله ارزهای دیجیتال دارای سهم بازار بزرگ هستند که فاقد الگوی گواه اثبات کار هستند. به همین دلیل، نمی‌توان مصرف انرژی توسط شبکه بیت کوین را به کل بازار تعمیم داد.

این محققان خوشبختانه، تخمین‌هایی را که پژوهشگران دیگر از مصرف انرژی شبکه بیت کوین داشته‌اند نیز در مقاله خود ذکر کرده‌اند. تفاوت معنادار بین برخی ارقام نشانگر دشواری انجام چنین تخمینی است.

حال بیایید به سراغ بخش اصلی پژوهش برویم. این محققان قصد داشتند به مقایسه مصرف انرژی ارزهای دیجیتال استخراج شده با سایر کانی‌هایی که برای استخراج نیازمند مصرف زیاد برق هستند بپردازند. به‌همین‌دلیل به مقایسه نیاز شبکه‌های بیت کوین، اتریوم، لایت‌کوین و مونرو با نیاز معادن آلومینیوم، مس، طلا، پلاتین و نیز فلزات کمیاب زمینی پرداختند. نکته مهم اینجاست که به جای پرداختن به مقدار انرژی ناخالص و نیز مجموع برای استخراج این موارد، صرفا به بررسی میزان انرژی برای استخراج مقداری با ارزش یک دلار از آنها اشاره کردند.

به این ترتیب به نمودار زیر رسیدند:

باید به این نکته هم اشاره کنیم که هزینه انرژی مورد نیاز برای استخراج موارد موجود در سمت راست نمودار (فلزات) فقط به عملیات استخراج میدانی محدود می‌شد و همه هزینه‌های مرتبط با استخراج را شامل نمی‌شد. برای نمونه، اگر بخواهیم تحلیلی جامع داشته باشیم باید مواردی نظیر هزینه‌های مربوط به آسفالت کردن جاده‌هایی که به معدن ختم می‌شود، انرژی تولید تجهیزات استخراج و غیره را هم در نظر بگیریم. در این تحقیق فقط بخشی از انرژی برق مصرفی، یعنی همان انرژی موردنیاز برای استخراج در محل معدن ذکر شده است.

نویسندگان این مقاله در گام بعدی تلاش کردند به محاسبه مقدار آلاینده‌های کربنی ناشی از استخراج هر یک از این ارزهای دیجیتال بپردازند. در گام قبل، ارقام مربوط به استفاده از انرژی برق با اطمینان بالایی از سوی این دو محقق ذکر شده بود. به‌همین‌دلیل، کافی بود حجم آلایند‌ه‌های کربنی تولید شده به ازای هر واحد انرژی الکتریکی در مقدار کل انرژی الکتریکی تولیدی ضرب شود. آنها برای این کار ابتدا از مقدار تولید آلاینده‌های کربنی کشورهای مختلف در یک بازه زمانی ۹ ساله استفاده کردند تا مقدار دی‌اکسید کربن تولیدی (بر جسب کیلوگرم) را به ازای هر سکه استخراج شده بیابند.

بر اساس داده‌های موجود در این نمودار، استخراج هر یک بیت کوین با انرژی تأمین شده از شبکه برق هند (که برای تولید انرژی به شدت به سوخت‌های فسیلی وابسته است) به ایجاد ۶۴۰۰ کیلوگرم دی‌اکسیدکربن می‌انجامد. در مقابل، استخراج بیت کوین در کانادا به تولید ۱۳۰۰ کیلوگرم دی‌اکسیدکربن منجر می‌شود. با اینکه وضعیت کانادا بهتر است، اما آن قدرها هم عالی نیست! اما چرا این دو کشور از بالا و پایین این نمودار انتخاب شدند؟ در این مقاله آمده است: «از آنجا که تعیین موقعیت مکانی هر ماینر امکان‌پذیر نیست، تخمین میزان آلاینده‌های تولیدی تا حد زیادی باید به‌صورت تخمینی صورت گیرد. به‌همین‌دلیل، ارقام مربوط به دو کشور بالای و پایین این جدول (به ترتیب، هند و کانادا) مورد استفاده قرار گرفت تا کران بالا و کران پایین این بازه مشخص شود.»

به‌همین‌دلیل، تعیین مقدار دی‌اکسیدکربن تولید شده به‌خاطر مصرف انرژی دستگاه‌های ماینینگ تا حد زیادی بر مبنای حدس صورت گرفته است و اعداد واقعی احتمالا جایی بین این دو مقدار بیشینه و کمینه جای دارند. این نمودار یک چیز عجیب در خود داشت و آن هم اینکه رویکردی بسیار سلیقه‌ای را در پیش گرفته و ارزش هر ارز دیجیتال را بر اساس ارزش هر واحد آن محاسبه کرده است. دلیل اینکه فرآیند استخراج لایت کوین آلایندگی کمتری دارد این است که قیمت هر سکه لایت‌‌ کوین کمتر از برخی دیگر از ارزهای دیجیتال دیگر است! این رویکرد آماری درست نیست و در عوض، باید میزان آلایندگی تولیدی به ازای هر یک دلار از هر ارز دیجیتال مورد ارزیابی قرار می‌گرفت.

این محققان با تخمین میزان بیت کوین استخراجی بین سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ این گونه نتیجه‌گیری کردند که استخراج این ارز دیجیتال عامل تولید بین ۳ تا ۱۵ میلیون تون دی‌اکسیدکربن بوده است. فرض کنید که این میزان به ازای هر سال برابر با ۱۰ میلیون تن دی‌اکسیدکربن بوده است. یک آمار معتبر نشان می‌دهد که ایالات متحده هر سال ۵۳۱۱ تن دی‌اکسیدکربن تولید می‌کند. بر اساس این تحقیق، استخراج بیت کوین عامل 0.19 درصد از کل آلاینده‌های تولیدی در ایالات متحده یعنی حدود یک پانصدم آن است.

البته نویسندگان این مقاله اعلام کردند که از نادقیق بودن این مقدار کلی آگاه هستند و می‌دانند که ماهیت استخراج بیت کوین به گونه‌ای است که برخی مناطق جهان به برخی دیگر برای این کار ارجحیت دارند. در مقاله آمده است: «برخی از عملیات‌های صنعتی از چین به کانادا منتقل می‌شود و دلیل آن بهره‌گیری از امتیاز برق ارزان‌تر و پاک‌تر در کانادا است.»

جالب اینجاست که این نویسندگان یکی از دیدگاه‌های غالب در میان فعالان صنعت استخراج ارزهای دیجیتال را نیز منعکس کردند که با وجود هزینه‌های بالای الگوی گواه اثبات کار، این شیوه می‌تواند از نظر سازوکار اجتماعی خود سودمند باشد. در مقاله آمده است: «استخراج ارزهای دیجیتال در کشورهای مختلف با هدف سود شخصی صورت می‌گیرد، اما این امر می‌تواند به صورت بالقوه برای جامعه نیز سودمند باشد.»

به‌این‌ترتیب با پژوهشی روبرو هستیم که اعدادی را نقل می‌کند و در عین حال، پیامی ناهمراستا با این ارقام را منتقل می‌کند. این پژوهش می‌گوید با اینکه مصرف انرژی توسط فرآیند استخراج ارزهای دیجیتال بالاست، با استفاده از منابع پاک و غیرفسیلی می‌تواند از اثرات منفی آن کاست.

مشکلات روش‌شناختی پژوهش

اگر به مشکلاتی که در بخش روش‌شناختی این مقاله اشاره نکنم، تحلیل‌مان ناقص باقی می‌ماند. پیش از هر چیزی از این محققان برای انتشار داده‌هایشان تشکر می‌کنم. با کمک این داده‌ها، بررسی پژوهش با دشواری کمتری صورت می‌گیرد.

چند مشکل آشکار در شیوه اجرای این پژوهش وجود دارد. یکی از آنها که پیش از این نیز اشاره کردم این است که نویسندگان مقاله، به شکلی نادرست به بررسی میزان تقاضای انرژی شبکه بیت کوین و تعمیم آن به بازار ارزهای دیجیتال بر اساس قیمت آن دست زدند. این شیوه غلط است.

ایراد دوم این است که به داده‌های مربوط به کارمزد دریافتی توسط ماینرها برای انجام تراکنش در این پژوهش هیچ اشاره‌ای نشده است. نویسندگان مقاله صرفا عدد مربوط به سکه‌های تازه استخراج شده را به عنوان تنها منبع درآمد ماینرها در نظر گرفتند. با اینکه این شیوه می‌تواند به پاسخی تخمینی بیانجامد، اما هزینه کارمزد در شبکه بیت کوین (و تا حد کمتری در اتریوم) مبلغ قابل‌توجهی است.

کارمزد تأیید تراکنش بیش از ۱ درصد از مجموع درآمد ماینرها را تشکیل می‌داد و البته در سال ۲۰۱۷ به بین ۲۰ تا ۳۰ درصد درآمد آنها رسید. در نظر گرفتن درآمد ماینرها از طریق دریافت کارمزد سبب می‌شود رقم مربوط به مقدار کل آلاینده‌های کربنی در استخراج بیت کوین کاهش یابد.

گفتیم که نویسندگان فقط تعداد سکه‌های جدید ایجاد شده را در نظر گرفتند که البته اقدامی درست بود. خوشحالم که از شیوه ساده‌انگارانه محاسبه (پاداش بلوک ضرب در بازه زمانی ایجاد بلوک) استفاده نشده است. متاسفانه برخی از پژوهشگران چنین اشتباهی را مرتکب می‌شوند. واقعیت این است که ایجاد بیت کوین جدید، تقریبا در بازه زمانی کوتاه‌تری نسبت به زمان ایده‌آل مطرح‌شده صورت می‌گیرد، زیرا همواره با حضور توان پردازشی جدید در شبکه روبرو هستیم و اینکه توان پردازشی به ازای هر ۲۰۱۶ بلوک یک بار دوباره تنظیم می‌شود.

یکی دیگر از مواردی که در این پژوهش به آن بی‌اعتنایی شده، مصرف انرژی مورد نیاز برای تهویه و سرمایش تجهیزات استخراج است. به‌نظر می‌رسد که این فرآیند به بخشی جدایی‌ناپذیر از فرآیند استخراج تبدیل شده و لازم است به آن نیز توجه شود.

اما مهم‌ترین انتقادی که به این مقاله دارم، به ارقام مربوط به انرژی مربوط می‌شود. نویسندگان این مقاله از یک شیوه پایین به بالا برای محاسبه میزان مصرف برق استفاده کردند که سبب می‌شود جواب پیدا شده دقیق‌تر باشد. اما در محاسبه میزان آلاینده‌های کربنی تولید شده، از یک شیوه نامناسب بالا به پایین بهره گرفتند. بر اساس این شیوه، برق مورد استفاده در فرآیند ماینینگ در کشورهای کانادا، ژاپن، کره، ایالات متحده، چین، استرالیا و هند حاصل از میانگینی از منابع مختلف است.

اما این با واقعیت‌ها همخوانی ندارد. نمی‌توان گفت که برق مصرفی برای فرآیند استخراج بیت کوین الگویی یکنواخت دارد. ماینرها در سراسر دنیا به دنبال برق ارزان هستند. به‌همین‌دلیل، در بیشتر نقاط دنیا، انرژی تولیدی از منابع برق-آبی اصلی‌ترین منبع برای استخراج بیت کوین هستند و استان سیچوان چین، بخش‌هایی از نیویورک، شمال‌غرب اقیانوس آرام و نیز کبک (در کانادا) این منابع برق-آبی استفاده می‌شود. همچنین بخش قابل‌توجهی از استخراج بیت کوین در ایسلند از طریق انرژی زمین‌گرمایی و نیز منابع برق-آبی صورت می‌گیرد.

گرایش کارآفرینان به استفاده از منابع عجیب و بلااستفاده انرژی به‌منظور تأمین برق استخراج بیت کوین روندی رو به شتاب است. برای نمونه، چندین شرکت اکنون تلاش می‌کنند با استفاده از متانِ مازاد که از چاه‌های نفت خارج می‌شود، برای استخراج بیت کوین برق به دست آورند. گفتنی است که در صورت عدم استفاده از این متان خروجی از چاه‌های نفت، این گاز هدر می‌رود. تردیدی نیست که سوزاندن متان برای تولید برق موجب آلایندگی می‌شود، اما وارد شدن این متان به صورت مستقیم به هوا نیز برای لایه ازون خطرناک است. البته راه‌های دیگری نیز وجود دارد که ماینرهای بیت کوین می‌توانند از منابع بلااستفاده موجود برای تولید برق استفاده کنند.

البته من هیچ آماری از ترکیب واقعی منابع تولید برق برای استخراج بیت کوین ندارم و هیچ‌کس دیگری نیز چنین آماری ندارد. اما استفاده از الگوی بالا به پایین تخمین در اینجا نمی‌تواند چندان سودمند باشد. بیت کوین ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارد و انرژی زیادی را مصرف می‌کند. شنیده‌ام برخی از صاحبان مزارع استخراج بیت کوین در چین، دستگاه‌های خود را به‌صورت فصلی به نقاط مختلف این کشور می‌برند تا بتوانند از انرژی ارزان برق-آبی و نیز انرژی بادی در مناطق مختلف استفاده کنند.

همچنین مزارعی برای تولید انرژی بادی در مراکش در حال ساخت است که انرژی مازاد خود را به دستگاه‌های استخراج بیت کوین می‌دهد. سال‌ها بود که ماینرهای بیت کوین، برق مورد نیاز خود را به‌صورت غیرقانونی از منابع برق-آبی این کشور تأمین می‌کردند. جالب اینجاست که درصورتی‌که این انرژی صرف استخراج بیت کوین نمی‌شد، در شبکه هدر می‌رفت. برنامه‌ریزی برای تغییر کاربری یک معدن آلومینیوم در نیویورک (که با انرژی برق-آبی کار می‌کرد) برای استخراج بیت کوین که در حال اجراست را می‌توان نمونه دیگری از این موارد دانست.

فقط یک تحلیل پایین به بالاست که نه‌تنها می‌تواند برایمان سودمند باشد، بلکه منتقدان و طرفداران را به یک اندازه متقاعد می‌کند. برای چنین رویکردی باید داده‌هایی واقعی را از تک تک ماینرها به دست آورد. داده‌های به دست آمده از الگوی بالا به پایین با وجود اینکه می‌توانند جذاب باشند، فاصله زیادی با واقعیت خواهند داشت.

دیدگاه کلی درباره مقاله

در کل به این نتیجه رسیدم که تحقیق صورت گرفته بسیار جذاب است. تردید نیست که انتقادهایی نسبت به برخی از محققان و یا بلاگرهای غیرحرفه‌ای که بیت کوین و گواه اثبات کار را غرض‌ورزانه هدف قرار می‌دهند دارم. اما نویسندگان این مقاله با نیت درست درباره این موضوع بحث کردند و از بهترین داده‌های ممکن استفاده کردند.

بااین‌حال، رویکرد رسانه‌ها در انعکاس این پژوهش به هیچ وجه صحیح نبود. مطلبی که وب‌سایت فیوچریسم منتشر کرد، بر اساس درک نادرستی از مقاله و عملکرد فرآیندهای صنعتی  نگاشته شده است. درست است که انرژی مصرف شده به ازای هر دلار بیت کوین بیشتر از مقدار مشابه برای طلاست، اما نمی‌توان از این مساله، کارآمدی یا ناکارآمدی یکی از آنها را نتیجه‌گیری کرد. این تفاوت در ارقام فقط نشانگر آن است که هزینه استخراج بیت کوین بیشتر از هزینه مشابه برای طلاست. برق در سراسر دنیا از منابع مختلفی به دست می‌آید و معادن استخراج نیز به شکل یکنواخت در دنیا توزیع نشده است. به‌همین‌دلیل نمی‌تواند از برقی که برای استخراج طلا استفاده می‌شود، برای استخراج بیت کوین بهره گرفت.

اما مقاله گاردین در نوع خود بسیار عجیب و خنده‌دار بود!

این نشریه، پرمصرف‌ترین مورد یعنی استخراج آلومنیوم را از نمودار حذف کرد. برای تولید هر یک دلار آلومینیوم نیاز به ۱۱۰ مگاژول انرژی است که مقدار بسیار بالایی به شمار می‌رود.

نکته: استخراج بوکسیت یا همان سنگ آلومنیوم پرهزینه نیست. آنچه هزینه بالایی دارد، مرحله‌ای به نام ذوب آلومینیوم است که امکان جداسازی این فلز از بوکسیت را فراهم می‌کند. برای همین، شاید واقعا نتوان گفت که استخراج آلومینیوم انرژی زیادی می‌برد.

پوشش رسانه‌ای این پژوهش حیرت‌آور بود! نویسندگان در مطالعه خود ثابت کردند که نسبت هزینه‌های عملیاتی به هزینه‌های سرمایه‌ای استخراج بیت کوین بالاتر از نسبت مشابه در سایر مواد استخراجی (به استثنای آلومینیوم) است. داده‌ها را در جدول زیر مشاهده می‌کنید:

بر اساس این نمودار، اگر هزینه برق ۴ سنت به ازای هر کیلووات ساعت باشد، می‌توان بیت کوین به ارزش یک دلار را با هزینه ۲۱ سنت استخراج کرد که البته امیدبخش است. اما هزینه استخراج فقط به این هزینه خلاصه نمی‌شود و شامل هزینه‌های دیگری نظیر خرید سخت‌افزار، نیروی انسانی برای مراقبت، تجهیزات سرمایش، ایجاد سازه برای حفاظت از دستگاه‌ها و غیره هم می‌شود. از آنجاکه عملیات استخراج بیت کوین این روزها سود اندکی دارد، می‌توان گفت که سایر هزینه‌ها به امور دیگر (اشاره شده در بالا) اختصاص دارد. با فرض اینکه هر بیت کوین با هزینه ۵ کیلووات ساعت استخراج می‌شود، به رقم ۱ به ۳ برای نسبت هزینه‌های سرمایه‌ای به هزینه‌های اجرایی(عملیاتی) می‌رسیم. این محاسبه با چیزهایی که از ماینرها شنیده‌ام هم سازگاری دارد.

اطلاعات عرضه‌شده در این تحقیق جذابیت زیادی دارد، اما چیز زیادی به ما درباره میزان پایداری منابع مورد استفاده برای تأمین برق استخراج بیت کوین نمی‌گوید. آنچه واقعا اهمیت دارد آگاهی از ترکیب منابع مورد استفاده برای تأمین انرژی عملیات استخراج بیت کوین است که متاسفانه این مقاله ارقام درستی را در این زمینه ارائه نمی‌دهد.

یک نکته درباره آلومینیوم

آلومینیوم ماجرای جالبی دارد. تبدیل بوکسیت به آلومینیوم خالص فرآیندی پرهزینه و نیازمند انرژی زیادی است. ایسلند برای مدتی از طریق تولید آلومینیوم خالص، برق خود را به صورت غیرمستقیم و در قالب این فلز به چین صادر می‌کرد. بخش زیادی از هزینه تولید یک کیلوگرم آلومینیوم به خاطر برق مصرفی برای خالص‌سازی این فلز است. به همین دلیل، صنایع تبدیل بوکسیت به آلومینیوم معمولا در مناطقی که برق ارزان وجود دارد، مستقر هستند. به‌نظر می‌رسد که بیت کوین نیز چنین روندی را طی خواهد کرد.

همچنین از آنجاکه بیت کوین (بر خلاف آلومینیوم) نیاز به تجهیزات سنگین، زمین وسیع و حمل‌ونقل آنچنانی ندارد، هیچ تعجبی ندارد که سهم بزرگی از هزینه استخراج بیت کوین فقط به برق آن اختصاص دارد. دستگاه‌های اسیک به وفور در بازار یافت می‌شوند و هزینه‌ برق استخراج بیت کوین نیز به صورت متناسب با سایر هزینه‌ها (اعم از سخت‌افزار، نیروی انسانی و …) افزایش می‌یابد.

نکته مهم این است که اگر چیزی در بازار آزاد ۱ دلار قیمت داشته باشد و مانعی برای ورود بازیگران دیگر به آن نباشد، حصولش نیز حدود ۱ دلار هزینه‌ خواهد داشت. بیت کوین بازاری کاملا آزاد دارد و برای حضور در آن فقط نیاز به برق و یک دستگاه اسیک دارید. به‌همین‌دلیل، حاشیه سود در آن بسیار پایین است. با اینکه کانی‌ها تقریبا وضعیت مشابهی دارند، اما فرآیندهای پیچیده صنعتی (که هر کسی نمی‌تواند به آنها دسترسی داشته باشد) سبب می‌شود حاشیه سود بیشتری داشته باشند. اما اساس کار هر دو مشابه است. از هر ۱ دلار که صرف استخراج می‌شود، بخشی برای برق و بخشی برای سایر هزینه‌ها خواهد بود. برخلاف سایر کانی‌های مورد اشاره، بیت کوین بیشتر به برق وابسته است، زیرا فرآیندش بیشتر محاسباتی و مبتنی بر تبدیل هش به ارزش است.

با در نظر گرفتن هزینه ۵ سنتی به ازای هر کیلووات ساعت برق، می‌توان گفت که یک چهارم هزینه ماینرهای بیت کوین صرف هزینه برق می‌شود. آیا این هزینه بالاست؟ اگر با فرآیند استخراج طلا مقایسه کنیم، بله. اما در مقایسه با فرآیند استخراج آلومینیوم، خیر!

نتیجه اینکه با وجود محاسبات خوب در برخی قسمت‌ها، بخش مربوط به تخمین‌ها و ارقام تولید آلاینده‌های کربنی چندان جالب و متقاعدکننده نبود، زیرا از تحلیل غیردقیق بالا به پایین در آن استفاده شده است. خیلی دوست دارم تحلیلی پایین به بالا درباره منابع انرژی ماینرها ارائه شود که بی‌تردید تحلیلی ارزشمند خواهد بود و ما را از شر تخمین‌های نادرست رها می‌سازد. در کل، پیش از خواندن مقالات در این زمینه، باید همه شرایط را در نظر بگیریم و تا حد امکان به سراغ منابع درست برای دستیابی به اطلاعات دقیق برویم.

منبع: medium

برچسب ها

۰

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

کوین‌بیس پرو (Coinbase Pro)، سرویس حرفه‌ای خرید و فروش ارزهای دیجیتال و ارائه‌دهنده خدمات کیف پول از سوی صرافی آمریکایی کوین‌بیس، پشتیبانی از ایاس (EOS)، آگر (REP) و مِیکر (MKR) را به خدمات خود افزود. این خبر در روز 8 آوریل در یک پست وبلاگ اعلام شد.

در این پست آمده است که این پلتفرم در حال حاضر انتقال درون پلتفرمی ایاس، آگر و میکر را می‌پذیرد و حداقل 12 ساعت پیش از فعال شدن معاملات، امکان سپرده‌گذاری را فعال خواهد کرد. خرید و فروش بر اساس سفارشات در صورت وجود نقدینگی کافی در دسترس خواهد بود.

این شرکت یادآور شد که کوین‌بیس پرو از ایاس و آگر در تمام قلمرو فعالیت خود به جز ایالت نیویورک پشتیبانی خواهد کرد، در حالی که میکر در تمام حوزه‌های پشتیبانی شده خارج از ایالات متحده در دسترس خواهد بود.

شبکه ایاس از توسعه برنامه‌های غیرمتمرکز (DApp) پشتیبانی می‌کند و از نظر بسیاری از کاربران به عنوان رقیبی سرسخت برای شبکه اتریوم شناخته می‌شود. بر اساس گزارش‌های اخیر، به دلیل تمایل و استفاده توسعه‌دهندگان از شبکه ایاس، توکن آن در حال در دست گرفتن بازار است.

توکن آگر که به اختصار REP نامیده می‌شود، ارز دیجیتال متن باز و پلتفرم پیش‌بینی غیر متمرکز بازار آگر است. REP برای گزارش‌دهی و بحث درباره‌ی رویدادهای بازارهای پیش‌بینی شده‌ی آنلاین طراحی شده است. در زمان نگارش این گزارش، REP با ارزشی در حدود 21.68 دلار در حال معامله است و افزایش یک درصدی را در یک روز به دست آورده است.

توکن میکر MKR، که توسط اتریوم پشتیبانی می‌شود، خود را به عنوان یک توکن کاربردپذیر و راهبردی و منبع سرمایه‌ساز سیستم میکر توصیف می‌کند. MKR در لیست کوین‌مارکت‌کپ در رده 19ام قرار دارد و در حدود 713.40 دلار خرید و فروش می‌شود. این ارز طی 24 ساعت گذشته 7.18 درصد از ارزش خود را از دست داده است.

کوین‌بیس پرو همچنین به تازگی پشتیبانی از ریپل (XRP) و استلار لومنز (XLM) را به خدمات خود افزوده بود و در ادامه پشتیبانی از ارزهای دیجیتال فوق را به سرویس خرده‌فروشی کوین‌بیس یعنی پلتفرم اصلی آن Coinbase.com و برنامه گوشی کوین‌بیس برای اندروید و iOS اضافه کرد.

در اوایل ماه آوریل، کوین‌بیس به یک سرویس پرداخت بین‌المللی تبدیل شد. در حال حاضر مشتریان این صرافی می‌توانند با استفاده از XRP و ارز باثبات این صرافی USDCoin به هر کاربر با حساب کاربری کوین‌بیس در سراسر جهان بدون کارمزد، سرمایه انتقال دهند. این توسعه به کاربران امکان ارسال و دریافت فوری پول و تبدیل آن به ارز محلی را می‌دهد.

 منبع: cointelegraph

برچسب ها

۰

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

به گفته خبرگزاری رویترز در شانگهای، بر اساس فهرست پیش‌نویس‌های فعالیت صنعتی، مرکز اصلی برنامه‌ریزی اقتصادی و صنعتی چین به دنبال ممنوعیت استخراج بیت کوین در این کشور است. این اقدام در ادامه‌ی فشار دولت بر روی بخش ارز دیجیتال در چین خواهد بود.

کمیسیون ملی توسعه و اصلاحات چین (NDRC) روز دوشنبه اعلام کرد که افکار عمومی را درباره فهرست تجدیدنظر از صنایعی که قصد محدود کردن یا حذف آن‌ها را دارد، دنبال خواهد کرد. گفتنی است که این فهرست اولین بار در سال 2011 منتشر شد.

پیش‌نویس فهرست تجدیدنظر، استخراج ارزهای دیجیتال که شامل بیت کوین نیز می‌شد را به جمع 450 فعالیت دیگر اضافه کرد که طبق نظر کمیسیون با مقررات مربوط همخوانی نداشتند، خطرناک و اتلاف منابع تلقی می‌شدند و همچنین محیط زیست را آلوده می‌کردند.

در این پیش‌نویس به موعد معین یا چگونگی ممنوعیت عملیات ماینینگ بیت کوین اشاره‌ای نشده است که می‌تواند به معنی توقف تدریجی فعالیت‌های فهرست شده باشد. عموم تا 7ام مِی فرصت دارند تا درباره این پیش‌نویس دیدگاه خود را ارائه دهند.

سکیوریتیز تایمز، روزنامه دولتی چین، با اشاره به صنعت ارزهای دیجیتال امروز اعلام کرد که فهرست پیش‌نویس، به وضوح نگرش دولت را در قبال سیاست صنعتی این کشور نشان می‌دهد.

ارزهای دیجیتال در چین از سال 2017 زیر ذره‌بین دولت و قانون‌گذاران قرار گرفته است. در سال 2017 قانون‌گذاران این کشور عرضه اولیه سکه و فعالیت صرافی‌های محلی ارز دیجیتال را در این کشور ممنوع اعلام کردند.

دولت چین حتی فعالیت استخراج را در این کشور محدود و بسیاری از شرکت‌ها، از جمله بزرگترین تولیدکنننده دستگاه‌های استخراج، را به ایجاد مقر اصلی در نقاط دیگر وادار کرد.

شرکت‌های چینی در بین بزرگترین تولیدکنندگان سخت‌افزارهای استخراج بیت کوین در جهان قرار دارند. به گزارش رویترز در سال گذشته، دست کم سه شرکت تولیدکننده دستگاه‌های ماینینگ به دنبال جمع‌آوری میلیاردها دلار از طریق عرضه اولیه سهام در هنگ‌کنگ بودند. اما در نهایت تنها یکی از این شرکت‌ها به نام کنان (Canaan Inc) موفق به انجام این امر شد.

منبع: reuters

برچسب ها

۰

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰
تحلیل ارائه شده صرفاً یک نظر شخصی به صورت کوتاه مدت است و وب‌سایت ارزدیجیتال هیچگونه مسئولیتی در قبال زیان‌های احتمالی آن بر عهده نخواهد داشت.

 

بیت کوین کش یک حرکت 5 موجی جهشی به سمت بالا را از 15 دسامبر 2018 و در قیمت 74 دلار آغاز کرد و اکنون در قیمت 300 دلار و در آغاز موج 4 خود قرار دارد.

پس از جهش بزرگی که قیمت در موج 3 داشته است اکنون نمودار حالت اصلاحی به خود گرفته است و انتظار داریم که مدتی بازاری عرضی و ساید را برای اتمام موج 4 و شروع موج 5 شاهد باشیم.

اندازه این اصلاح میتواند تا محدوده ی 260دلار و حتی سقف قبل که مقاومت نقطه ای 230 دلار را داراست، باشد.

در این سطوح میتوانیم منتظر نشانه هایی برای برگشت قیمت و شروع موج 5 باشیم.

هدف های موج 5 میتواند حداقل سقف موج 3 (340 دلار) و یا مقاومت 405 دلاری باشد که اگر قیمت ها به این سطوح برسد، میتوانیم دوباره منتظر اصلاح بزرگتری برای قیمت باشیم.

نمودار قیمتی بیت کوین کش در تایم‌فریم روزانه

نتیجه‌گیری

در بیت کوین کش منتظر اصلاح 40 -60 دلاری در قیمت هستیم و سپس بعد از آن دوباره انتطار صعود به قیمت های پیشین یا بالاتر را داریم. محدوده ی 170 دلار نیز حمایتی قوی برای قیمت محسوب میشود و بدیهی است که در صورت سقوط قیمت به پایین تر از سطح مذکور این سطح دوباره به مقاومت تبدیل شده و قیمت ممکن است نزول بیشتری داشته باشد.

 

برچسب ها

۰

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

به گزارش رسانه محلی CBC که در تاریخ 8 آوریل (19 فروردین) منتشر شده است، صرافی ارز دیجیتال مطرح کانادایی، کوادریگا سی‌اکس (QuadrigaCX) رسما ورشکسته اعلام شد.

پیش‌تر در گزارش‌ها آمده بود که به دنبال مرگ ناگهانی بنیان‌گذار صرافی کانادایی کوداریگا سی‌اکس، دارایی‌های دیجیتالی به ارزش ۱۹۰ میلیون دلار کانادا (معادل ۱۴۵ میلیون دلار آمریکا) مفقود شده‌اند.

بنا بر گزارش‌ها، ورشکستگی صرافی کوادریگا امروز توسط مایکل وود (Michael Wood)، قاضی دیوان عالی نوا اسکوشیا تایید شد و پس از آن دادگاه به بررسی توصیه‌نامه شرکت حسابرسی ارنست اند یانگ (Ernest &Young) که به عنوان شخص ثالث به صورت مستقل بر روند این شرکت نظارت دارد، مبنی بر این‌که این ورشکستگی این صرافی باید در اوایل این ماه اعلام می‌شد پرداخت.

تیم حقوقی ارنست و یانگ اعلام کرد که روند بازسازی جاری کوادریگا سی‌اکس تحت قانون حمایت از طلب‌کاران شرکت (CCAA)، باید به فرآیند جایگزین یعنی قانون ورشکستگی و عدم توانایی پرداخت دِین‌ها (BIA) تغییر یابد.

در حال حاضر این حکم قدرت تحقیقی شرکت EY را به عنوان متولی قانون BIA افزایش می‌دهد؛ این بدان معناست که این شرکت می‌تواند به تهیه اسناد و شهادت شاهدان بپردازد.

وود همچنین درخواست تعلیق دارایی را که شرکت EY ارائه کرده بود و در برگیرنده تمام دارایی‌های متعلق به جنیفر رابرتسن (Jennifer Robertson)، همسر بنیان‌گذار درگذشته‌ی کوادریگا، جرالد کاتن (Gerald Cotton) و دارایی‌های و املاک کاتن است را تصدیق کرد. این درخواست رابرتسن را از فروش، برداشت و انتقال تمام دارایی‌هایش منع می‌کند.

همان‌طور که پیش‌تر گزارش شده بود، به دنبال مرگ کاتن، صرافی کوادریگا به دنبال حمایت از طلب‌کاران بود که دسترسی به کیف‌ پول‌های سرد و کلید‌های خصوصی آن، که ظاهرا دارایی مشتریان مختلف در آن نگهداری می‌شد را از دست داد. در حال حاضر این صرافی بیش از 195 میلیون دلار به بیش از 115,000 مشتری بدهکار است.

در اواخر ماه مارس شرکت‌های حقوقی میلر تامسن (Miller Thomson) و کاکس اند پالمر (Cox & Palmer)، نمایندگان قانونی کوادریگا، کمیته‌ای رسمی برای کارابران متاثر و متضرر از صرافی تشکیل دادند.

این کمیته به این شرکت‌های‌ حقوقی کمک می‌کند تا نماینده تمام کاربران متضرر در جریان دادرسی کوادریگا باشند.

منبع: cointelegraph

برچسب ها

۰

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

به احتمال زیاد یکی از سوالاتی که در بدو آشنایی با ارزهای دیجیتال و بیت کوین برای شما مطرح شده این بوده که آیا استخراج بیت کوین یک روز تمام خواهد شد؟ یا اینکه پس از استخراج 21 میلیون سکه شبکه چه اتفاقی خواهد افتاد؟ می‌دانیم که تعداد بیت کوین‌های شبکه محدود است و نحوه شکل‌گیری این محدودیت در مقاله‌ای با عنوان «چرا بیت کوین استثنائی است؛ سوالاتی که کسی پاسخ نمی‌دهد!» مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله سعی شده تا به پرسش‌های طرح شده، پاسخ‌های مناسبی داده شود.

واکاوی واژه استخراج

از آنجا که فرایند پیدا کردن هش بلاک در شبکه بیت کوین مانند پیدا کردن طلا توسط معدنچیان است، نام استخراج یا ماینینگ را بر روی آن گذاشته‌اند. اما استخراج بیت کوین همان فرایند افزودن بلاک‌های جدید به بلاک چین است.

از این رو فرایند استخراج را نمی‌توان تنها دریافت پاداش شبکه یا به عبارت ساده‌تر یافتن سکه‌های ارزشمند بیت کوین تلقی کرد. تعداد سکه‌های بیت کوین محدودیت 21 میلیون واحدی دارد. تاکنون بیش از 17.5 میلیون سکه از این تعداد در شبکه آزاد شده و قابلیت گردش یا انتقال پیدا کرده است. البته تعداد زیادی بیت کوین نیز از دست رفته‌اند و به دلیل فراموش شدن کلید خصوصی‌ آن‌ها توسط مالکینشان، دیگر امکان دسترسی به آن‌ها وجود ندارد.

در نهایت می‌توان نتیجه گرفت که استخراج بیت کوین و افزودن بلاک‌های جدید به شبکه برای همیشه ادامه خواهد یافت اما این قضیه درباره‌ی پاداش بلاک‌ها کمی متفاوت است.

استخراج بیت کوین؛ فرایندی حیاتی برای شبکه

قبل از هر چیز، باید بدانید که هیچ وقت تعداد واحدهای مطلق بیت کوین به 21 میلیون عدد نخواهد رسید. یعنی این امکان وجود دارد که 20,999,999.9 واحد بیت کوین داشته باشیم، اما پاداش بلاک هیچ وقت صفر مطلق نخواهد شد. پاداش فعلی بیت کوین 12.5 واحد بیت کوین است. این مقدار در سال آینده به 6.25 بیت کوین خواهد رسید. پس از 4 سال دیگر این پاداش به 3.125 واحد می‌رسد. هر چقدر که این تقسیم پاداش ادامه پیدا کند، از نظر ریاضی باز هم هرگز به صفر مطلق نخواهیم رسید.

پروتکل بیت کوین به گونه‌ای است که در هر دوره تقریباً چهار ساله پاداش بلاک‌های آن نصف می‌شود. اگر این را مانند نصف کردن ذره‌ای از یک ماده در نظر بگیرید که در نهایت به کوچکترین بخش تشکیل‌دهنده آن یعنی اتم می‌رسید، پاداش بلاک‌ها نیز به همین منوال با هر بار نصف شدن به کوچکترین واحد فعلی پروتکل بیت کوین یعنی یک ساتوشی (معادل 0.00000001 واحد بیت کوین) می‌رسد.

استخراج آخرین ساتوشی در بلاک شماره 6,930,000 اتفاق خواهد افتاد، اما آیا نمی‌شود یک ساتوشی (satoshi) را به میلیون‌ها واحد کوچکتر تقسیم کرد؟ با در نظر گرفتن دوره حدودی 4 ساله با هر بار نصف شدن پاداش، سال 2140 آخرین سالی خواهد بود که طبق پروتکل فعلی، استخراج‌کنندگان بیت کوین دیگر پاداشی از بابت افزودن بلاک‌های جدید به بلاک چین دریافت نخواهند کرد. در حال حاضر در دوره سوم کاهش پاداش بلاک قرار داریم و پاداشی که برای استخراج‌کننده هر بلاک تعلق می‌گیرد، مقدار 12.5 واحد بیت کوین (BTC) است.

البته با تغییر دادن کوچکترین واحد بیت کوین در پروتکل آن می‌توان روند استخراج را برای واحدهای کوچکتر از ساتوشی نیز ادامه داد. یعنی برای مثال اگر زمانی توسعه‌دهندگان بیت کوین تصمیم بگیرند هر وارد ساتوشی را مثلاً به هزاران واحد ریزتر تقسیم کنند، در این صورت روند دریافت پاداش توسط ماینرها از سال 2140 به این سو نیز ادامه می‌یابد. ناگفته نماند که در شبکه لایتنینگ به دلیل کارمزد بسیار اندک، از واحد میلی ساتوشی (یک هزارم ساتوشی) استفاده می‌شود.

واحدی کوچکتر از یک ساتوشی

برای پاسخ دادن به این سوال که آیا تولید بیت کوین روزی به پایان می‌رسد، باید بررسی کنیم که اضافه کردن اعشار بیشتر به بیت کوین مورد نیاز خواهد بود یا خیر.

برای درک بهتر این پرسش می‌توان فرض کرد که قیمت بیت کوین در آینده به 1 میلیون دلار برسد. در اینصورت هر ساتوشی معادل 1 سنت خواهد بود. این یکای ارزی برای انجام تراکنش‌های خرد هم کافی به نظر می‌رسد؛ حال آنکه دلار نیز در طول زمان دچار تورم می‌شود و قدرت خرید یک سنت پس از گذشت چند دهه به شدت کاهش خواهد یافت. از این نظر احتمال ایجاد تغییراتی در کوچکترین واحد بیت کوین، حتی با وجود فرض 1 میلیون دلار شدن هر واحد از آن نیز غیرضروری خواهد بود.

دوم آنکه منبع درآمد ماینرها از فرایند استخراج، تنها به پاداش بلاک‌ ختم نمی‌شود و کارمزد تراکنش نیز بخش دیگری از درآمد آن‌ها را تشکیل می‌دهد.

با یک نگاه اجمالی به میزان کارمزد تراکنش‌های شبکه بیت کوین، روند صعودی ملایم افزایش کارمزد‌ها را در بلندمدت می‌توان مشاهده کرد.

میانگین کارمزد روزانه تراکنش‌های شبکه به BTC

البته این نمودار به دلیل تفاوت در تعداد تراکنش‌ها روزانه نمی‌تواند معیار دقیقی باشد و برای این منظور باید میانگین کارمزد‌ شبکه به ازای هر تراکنش را به دست آورد.

میانگین کارمزد‌های شبکه به ازای هر تراکنش به BTC

این نمودار اطلاعات بهتری در اختیار می‌گذارد، به طوریکه میانگین کارمزد برای هر تراکنش اغلب اوقات بین 0.001 تا 0.0001 بیت کوین در نوسان بوده است. در صورتی که کارمزد‌ هر تراکنش روند ثبات تقریبی خود را به بیت کوین در طول زمان حفظ کند، با فرض افزایش قیمت آن، می‌توان کارمزد‌ها را به عنوان منبع درآمد جدید ماینرها در دهه‌های بعدی معرفی کرد. در این صورت دیگر اهمیتی نخواهد داشت که پاداش ماینرها به چه اندازه‌ای باشد و کسی به آن توجه نخواهد کرد.

مورد آخر که باید به آن توجه داشت، ضرورت انجام هاردفورک در تغییر اعشار هر واحد بیت کوین است. هاردفورک که در دنیای ارزهای دیجیتال همواره یک واژه‌ی جنجال‌ برانگیز بوده، همراه با بزرگ شدن جامعه‌ی بیت کوین در آینده، باعث افزایش احتمال بروز اختلافات نیز خواهد شد؛ هنوز از یاد نبرده‌ایم که بر سر تغییر سایز بلاک‌های شبکه، چه مشاجراتی در جامعه بیت کوین به وجود آمد.

سودآوری استخراج

اما با چند سوال مهم مواجه می‌شویم. ماینرها در سال 2140 و حتی قبل تر از آن که پاداش بلاک‌ها به اندازه زیادی کاهش یافته، دیگر چه انگیزه‌ اقتصادی برای استخراج که در واقع همان فرایند تایید تراکنش‌ها، برقراری حیات و مهمتر از همه تامین امنیت در شبکه است، خواهند داشت؟ در صورتی که این کار برای آن‌ها نفع مالی نداشته باشد و درآمد حاصل از استخراج، کفاف هزینه‌هایی که از بابت پول انرژی و نگهداری دستگاه‌های استخراج می‌پردازند را ندهد، برای آن‌ها عقلانی نخواهد بود که استخراج بیت کوین را ادامه دهند.

در نظر داشته باشید که حدود 13 سال دیگر بیش از 99 درصد سکه‌های شبکه آزاد شده‌اند و مابقی سکه‌ها برای استخراج شدن باید بیش از یک قرن منتظر بمانند. این مورد می‌تواند عاملی پیشران در گسترش صنعت ماینینگ برای استخراج حدود 15 درصد از سکه‌های شبکه در 13 سال آینده باشد. سود آور بودن استخراج بیت کوین در آینده نزدیک، با توجه به کاهش شدید پاداش بلاک نسبت به زمان حال حاضر تنها در چند وضعیت قابل توجیه است.

در حالت اول یا باید هزینه‌های استخراج به شدت کاهش یابند (که قسمت عمده آن به ارزان شدن برق و دستگاه‌ها در آینده وابسته است) یا اینکه درآمد حاصل از استخراج به شدت افزایش یابد (با غیر قابل تغییر بودن نحوه‌ی عرضه بیت کوین، این مورد را می‌توان به افزایش قیمت بیت کوین، یا افزایش منبع درآمد از طریق کارمزدها ربط داد). البته هر دو حالت می‌توانند همزمان با یکدیگر اتفاق بیافتند که این مورد بیشتر از بقیه محتمل است.

کارمزدهای شبکه در آینده می‌توانند جایگزین منبع درآمد فعلی ماینرها شوند. البته با در نظر داشتن گسترش راهکارهای مقیاس‌پذیری مانند شبکه لایتنینگ، نمی‌توان از کارمزدها در آینده‌ای نزدیک انتظار زیادی داشت.

این را هم نباید فراموش کرد که طراحی پروتکل بیت کوین به گونه‌ای است که با خارج شدن تعدادی از ماینرها به دلیل به صرفه نبودن استخراج، کاهش سختی شبکه موجب آسان‌تر شدن استخراج یا به عبارت دیگر ورود افراد دیگری خواهد شد که استخراج برای آن‌ها سودآور تلقی می‌شود.

نقطه سر به سر

«نقطه سر به سر» مفهومی است که هر ماینری باید با آن آشنا باشد. این نقطه در واقع قیمتی از بیت کوین یا هر ارز دیجیتال با قابلیت استخراج را نشان می‌دهد که در آن درآمد ناشی از فروش بیت کوین‌های استخراج شده با هزینه‌های برآمده از پول انرژی، هزینه نگهداری و هزینه استهلاک در طول زمان برابری می‌کند. البته درباره دستگاه‌های استخراج با توجه به اینکه میزان سختی شبکه (که از میزان هش ریت یا به نوعی مشارکت در امر استخراج به دست می‌آید) در یک روند افزایشی قرار دارد، هر دستگاه بازه زمانی سودآوری معینی دارد که این پارامتر متغیر را نیز در محاسبه نقطه سر به سر در آینده باید لحاظ کرد.

نتیجه‌گیری

با در نظر داشتن پروتکل فعلی شبکه، آخرین ساتوشی در سال 2140 در شبکه بیت کوین استخراج خواهد شد. اما در صورتی که واحدهای ریزتری نسبت به ساتوشی در شبکه مورد استفاده واقع شوند، آزاد شدن بیت کوین در شبکه ادامه خواهد یافت.

استخراج بیت کوین تا زمانی که حتی یک کامپیوتر (نود) در شبکه حاضر باشد، ادامه می‌یابد و هیچوقت به پایان نخواهد رسید.

مدل اقتصادی که ساتوشی ناکاموتو بیت کوین را بر اساس آن طراحی کرده، شامل دو منبع درآمدی برای ماینرها یا استخراج‌کنندگانی است که فرایند افزودن بلاک‌های جدید به شبکه را بر عهده دارند.

می‌توان اینگونه نتیجه‌گیری کرد که پاداش بلاک‌ها، نقش پیشران اولیه را برای مقبولیت بیت کوین در دهه‌های ابتدایی پیدایش این ارز دیجیتال ایفا خواهد کرد؛ اما پیشران اصلی برای بقای شبکه در بلندمدت کارمزدهای آن خواهد بود.

برچسب ها

۰

  • ارز دیجیتال