ارزدیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

ارزدیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

۱۵۵ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

جان مک آفی برای هر تبلیغ ICO در توییتر، ۱۰۵ هزار دلار هزینه دریافت می کند.

«جان مک آفی» موسس شرکت مک آفی و توسعه دهنده آنتی ویروس تجاری به همین نام، به واسطه هر پستی که برای تبلیغ عرضه اولیه سکه (ICO) در توییتر منتشر کند به میزان ۱۰۵ هزار دلار مبلغ دریافت می کند.
عرضه اولیه سکه به سرمایه گذاران این امکان را می دهد که پیش از اینکه یک پول دیجیتالی روانه بازار شود، روی آن سرمایه گذاری کنند و به این ترتیب سرمایه اولیه برای توسعه آن توسط ارائه دهندگان فراهم شود.

به طور معمول کمپانی های تبلیغاتی علاقه ای به اعلام میزان هزینه ای که برای بازاریابی عرضه اولیه سکه های ارز دیجیتال انجام می دهند، ندارند، ولی به نظر می رسد این موضوع در مورد مک آفی متفاوت است زیرا تیم McAfee Crypto که به منظور بازاریابی عرضه اولیه سکه، خدمات بهینه سازی وبسایت ها، پیشنهادهای راهبردی و … ارائه می دهد، اعلام کرده که با دریافت  ۱۰۵ هزار دلار عرضه اولیه سکه ارزهای دیجیتال را در توییتر خود تبلیغ می کند؛ اکانت توییتری که اکنون بیش از ۸۱۱ هزار دنبال کننده دارد.

چطور جان مک‌آفی از هر تبلیغ ارز دیجیتالی 100 هزار دلار درآمد دارد؟

به عبارتی می توان گفت این کمپانی از هر کلمه توییتی که به این منظور ارسال شود، مبلغ ۴۳۷ دلار درآمد کسب می کند. وبسایت McAfee Crypto ادعا می کند:

«توییت های جان مک آفی در زمینه ارزهای دیجیتالی با اختلاف بسیار زیاد [نسبت به سایر رقبا] بیشترین تأثیر را دارد»

بنا بر ادعای این وبسایت، تعداد معدودی از افراد می توانند به اندازه جان مک آفی در جامعه سرمایه گذارانارزهای دیجیتالی نفوذ کنند.

می توان این گونه گفت که هزینه ارسال این تبلیغات از سوی توسعه دهندگان پول های دیجیتالی، تنها ۰.۱۳ دلار به ازای هر کاربر خواهد بود که به این ترتیب میزان بسیار کمی است و به نظر می رسد روشی به صرفه برای آگهی دهندگان باشد.

بر اساس ادعای این وبسایت هر توییت می تواند میلیون ها دلار سرمایه برای آگهی دهندگان جذب کند و همچنین در برخی موارد موجب افزایش ارزش برخی از ارزهای دیجیتالی به میزان بیش از ۱۰۰ درصد شده است. در بررسی هایی که حدود سه ماه قبل توسط وبسایت مادربورد روی اکانت توییتر جان مک آفی انجام شده بود، مشخص شد که ارزش یکی از ارزهای دیجیتال به واسطه توییت او به میزان ۳۵۰ درصد رشد کرده است.

یادآوری می کنیم که اخیراً توییتر از تصمیم خود مبنی بر ممنوعیت تبلیغ عرضه اولیه سکه، فروش توکن و کیف های ارز دیجیتال خبر داده بود: «اخبار تایید نشده از منع تبلیغات ارز دیجیتالی در توییتر!»

به این ترتیب شاید در آینده این موضوع برای مک کافی محدودیت هایی را ایجاد کند.

چطور جان مک‌آفی از هر تبلیغ ارز دیجیتالی ۱۰۰ هزار دلار درآمد دارد؟

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

اغلب اوقات ما خلاق‌ترین آدم‌های روی کره‌ی زمین را روی بدیهی‌ترین و مسخره‌ترین مشکلات ممکن هدر می‌دهیم.

همانطور که  متخصص داده و موسس شرکت کلودرا، جفری همرباچر می‌گوید: «بهترین مغزهای نسل من دارند به این فکر می‌کنند: چه کنند که افراد روی تبلیغات کلیک کنند؟»

خیلی از آدم‌های رده بالای هوش مصنوعی روی چه کار می‌کنند؟

سلاح. دوربین‌های امنیتی. از بین بردن مشاغل.

انگیزه دادن به بزرگان هوش مصنوعی برای تغییر دنیا به جای خراب کردن آنبه جای حل کردن مشکل گرسنگی در جهان یا تمیز کردن اقیانوس یا درمان سرطان، روی کشتن مردم و وادار کردن مردم به خریدن خرت‌وپرت‌های بی‌ارزشی که واقعا نیازی به آنها ندارد تمرکز می‌کنند.

این موضوع فقط مسخره نیست، یک فاجعه‌ی انسانی وحشتناک است.

قطعا،‌ بهترین‌های بهترین‌ها در هر حوزه‌ای این آزادی خلاقانه‌ را دارند که روی هر موضوعی دوست دارند کار کنند اما این افراد واقعا کم تعداد هستند. تعداد کمی موقعیت شغلی تحقیقی خالص وجود دارد. دلیلش ساده است. یک شرکت یا دانشگاه قبل از اینکه بتواند پول کافی برایسرمایه گذاری روی پروژه‌هایی که ممکن است هرگز جواب ندهند تامین کند، باید به یک موفقیت خارق‌العاده رسیده باشد.

گوگل یکی از این شرکت‌ها است. اوپن ای آی (OpnenAI) یک نمونه دیگر است. دانشگاه تورنتو یک رشته‌ی شبکه‌ی مصنوعی را برای ده‌ها سال زنده نگه داشت، با اینکه به نظر می‌رسید هیچوقت نمی‌تواند مشکلی از مشکلات جهان را حل کند. چند نمونه‌ی دیگر هم وجود دارد اما تعدادشان زیاد نیست.

واقعیت این است که برای سرمایه گذاری روی یک تحقیق تمدن ساز واقعی به پول اضافه نیاز است. و پول اضافی راحت به دست نمی‌آید.

بقیه‌ی افراد به اندازه‌ی کافی خوش شانس یا ماهر نیستند تا بتوانند برای یکی از چند موقعیت‌ تحقیقاتی محدودی که وجود دارند رقابت کنند و روی هرچه که دلشان می‌خواهد کار کنند، در عوض مجبورند به کارهای که خیلی هم شریف نیستند راضی شوند. مردم به شغل نیاز دارند و جایی می‌روند که پول باشد تا بتوانند شکم زن و بچه‌های‌شان را سیر کنند. اگر تنها شرکت‌هایی که باقی بمانند شرکت‌های تولید سلاح و تبلیغاتی باشند، باهوش‌ترین و بهترین آدم‌ها هم همان‌جاها کار خواهند کرد.

انگیزه دادن به بزرگان هوش مصنوعی برای تغییر دنیا به جای خراب کردن آن

مشکل به قلب اقتصاد باز می‌گردد. و به انگیزه افراد ختم می‌شود.

در حال حاضر هیچ انگیزه‌ای برای تمیز کردن اقیانوس وجود ندارد. هیچ انگیزه‌ای برای سیر کردن شکم تمام مردم دنیا وجود ندارد. هیچ‌کدام از این کارها پولساز نیستند.

اما اگر بتوانیم این انگیزه‌ها را تغییر بدهیم چه اتفاقی می‌افتد؟‌

اگر می‌توانستیم کاری کنیم بزرگ‌ترین محققان دنیا در زمینه‌ی هوش مصنوعی ذهن‌های بی‌نظیرشان را در جهت بزرگ‌ترین مشکلاتی که کره زمین با آنها مواجهه است مورد استفاده قرار بدهند چه ‌می‌شد؟‌

می‌توانیم این کار را بکنیم.

برای اینکه بفهمید چرا می‌توانیم چنین کاری کنیم کافی‌ست کمی درمورد تفکر به سبک جعبه سیاه، بازی‌ها و طبیعت سنتورها (موجوداتی نیمه انسان و نیمه اسب) بدانید.

 چماق و هویج

انگیزه دادن به بزرگان هوش مصنوعی برای تغییر دنیا به جای خراب کردن آن

هوش مصنوعی این روزها شهرت بدی پیدا کرده است.

شاید به خاطر این باشد که ماشین‌ها شغل‌های ما می‌گیرند یا اینکه همیشه در فیلم‌ها می‌بینیم که هوش‌های برتر و ربات‌ها برمی‌خیزند و همه‌ی ما را از بین‌ می‌برند و این ترسناک است.

ترس باعث فروش می‌شود.

اما هرچه بیشتر درمورد هوش مصنوعی فکر می‌کنم بیشتر متوجه می‌شوم که مشکل از ماشین‌ها نیست.

مشکل از ماست.

همانطور که یک دامپزشک نظامی در یک فیلم مستند درمورد ویتنام می‌گوید:‌

«آدم‌ها به خاطر مهربانی‌شان به گونه‌ی غالب روی کره‌ی زمین تبدیل نشده‌اند.»

همانطور که ما انسان‌ها قادر به خلق شگفتی، خوش‌بینی و ازخودگذشتگی غیرقابل‌باور هستیم، استاد مرگ و خراب کردن هم هستیم، در سطحی که حتی وحشی‌ترین گونه‌های جانوری هم در مقابل آن کم می‌آورند. شیرها، ببرها و گرگ‌ها در مقابل ما هیچ نیستند. در این دنیا فقط یک منبع اعمال شیطانی وجود دارد و آن هم ما هستیم.

هوش مصنوعی هم دقیقا چیزی خواهد بود که ما از آن می‌سازیم.

انگیزه دادن به بزرگان هوش مصنوعی برای تغییر دنیا به جای خراب کردن آن

ما معمارها، معلم‌ها، پدرها و مادرهای مخلوقات آینده‌ای هستیم که خلق می‌کنیم. چیزی که برداشت می‌کنیم همان چیزی است که کاشته‌ایم. هوش مصنوعی هم می‌تواند خوب باشد و هم شیطانی چون ما هم خوب هستیم و هم شیطانی.

اما چطور باید ابعاد را تعیین کنیم که مطمئن شویم خوبی‌ بیشتر از شیطانی بودن می‌شود؟‌

اول از همه لازم است ماشین‌هایی سازیم که همراه ما کار کنند نه بر علیه ما. به‌جای نیروی کاری که ما را به‌قتل برساند، به نیروی کاری نیاز داریم که به ما کمک کنند. ما باید قابلیت‌هایمان را بسط و توسعه بدهیم.

این کار آنقدرها که به‌نظر می‌رسد دست نیافتنی نیست.

به این خاطر که انسان‌ها و ماشین‌ها هر کدام در موضوعات مختلفی توانا هستند.

از این گذشته درکی که عموم از هوش مصنوعی دارند یک نبوغ جهانی است، چیزی شبیه یک انیشتین خیلی باهوش دیگر که می‌تواند هر چیزی را کشف کند و از پس هر کاری بربیاید، اما واقعا اینطور نیست. انیشتین به ریاضی جهان پی برد اما نمی‌توانست یک توپ بیسبال را پرتاب کند.

ممکن است فکر کنید پرتاب کردن توپ که نشانه‌ی باهوش بودن نیست‌، اما اشتباه می‌کنید. پرتاپ توپ با دقت بالا به یک نقطه‌ی معین نوع خاصی از هوش بالا را نیاز دارد.

هیچ الگوریتم واحدی وجود ندارد که هم برای پرتاپ کردن توپ وهم حل کردن مساله نسبیت خاص جواب بدهد. اگه شما در همه‌چیز مهارت داشته باشید، طبق تعریف در همه‌چیز متوسط هستید.

این موضوع را «مساله از ناهار مجانی خبری نیست» می‌نامند.

برای اینکه در چیزی واقعا خوب شویم لازم است که متخصص شویم. به همین دلیل است که نبوغ پلنگ برای شکار کردن و دویدن است و سگ برای بازی پرتاپ و گرفتن توپ. نیکی کیس نویسنده در مقاله‌ی فوق‌العاده‌اش با نام «چگونه به یک سنتور تبدیل شویم» تاکید می‌کند:

«نبوغ باید تخصصی شود. نبوغ سنجاب در سنجاب بودن تخصصی شده است. نبوغ انسان در انسان بودن تخصصی شده. و اگر برای‌تان پیش آمده است که بخواهید سنجاب‌ها را از ظرف غذای پرندگان‌تان دور کنید، متوجه شده‌اید که حتی سنجاب‌ها می‌توانند از برخی جنبه‌های هوش از انسان‌ها جلو بزنند. این می‌تواند یک نشانه‌ی امیدوارکننده باشد:‌ حتی انسان‌ها می‌توانند همچنان در برخی ابعاد از کامپیتوترها باهوش‌تر باشند.»

انگیزه دادن به بزرگان هوش مصنوعی برای تغییر دنیا به جای خراب کردن آنکیس حتی فراتر می‌رود و داستان حیرت‌انگیز گری کاسپاروف بعد از باختش به بازی شطرنج کامپیوتری دیپ بلو (Deep Blue) را تعریف می‌کند. همه قسمت اول داستان را می‌دانند. شرکت ماشین آلات بین‌المللی کسب‌وکار یا به‌اختصار آی‌بی‌ام سوپرکامپیوتری ساخت که در سال ۱۹۹۷ یکی از بزرگ‌ترین قهرمان تاریخ را شکست داد.

اما اتفاقی که بعد از آن افتاد حتی خارق‌العاده‌تر است. گری شروع کرد به فکر کردن به اینکه اگر هوش مصنوعی و انسان‌ها در کنار هم کار کنند چه اتفاقی خواهد افتاد؟‌

درمورد شطرنج ، کاسپاروف متوجه شد که آدم‌ها در شهود و استراتژی‌ بلندمدت بهتر عمل می‌کنند، درحالی‌که کامپیوترها در تاکتیک‌ها و محاسبات فراگیر غالب هستند. پس او تصمیم گرفت تا نوع جدیدی از مسابقات را سال بعد برگزار کند که در آن آدم‌ها و ماشین‌ها در کنار هم کار می‌کردند.

اسمش را براساس موجودات افسانه‌ای یونانی که نیمه انسان و نیمه اسب بودند، شطرنج سنتور گذاشت.

او از انواع مسابقه دهنده‌ها –سوپرکامپیوترها، شطرنج‌بازارن رده‌بالا، تیم‌های متشکل از انسان و هوش‌مصنوعی- دعوت کرد که برای بردن یک جایزه‌ی بزرگ رقابت کنند. جای تعجبی نداشت که انسان + هوش مصنوعی بر انسان به‌تنهایی پیروز شد.

اما شگفت انگیز بود که، انسان + هوش مصنوعی هم در مقابل کامپیوتر به‌تنهایی برنده شد.

درست است. تیم انسان/کامپیوتر توانست یک سوپرکامپیوتر به‌تنهایی را شکست بدهد.

انگیزه دادن به بزرگان هوش مصنوعی برای تغییر دنیا به جای خراب کردن آن

دو ماشین تخصصی، یکی بیولوژیکی و دیگری سیلیکونی، یک سیلیکون خالی را شکست دادند. باهم کار کردن می‌توانند خیلی بیشتر از چیزی که هر کدام به‌تنهایی قادر است فایده داشته باشد.

پس این قدم اول است. ماشین‌هایی طراحی کنیم که به نقطه‌ی قوت ما تبدیل شوند، که کارهایی را انجام دهد که خودمان نمی‌توانیم به خوبی انجام دهیم. ماشین‌هایی بسازیم که همراه ما کار می‌کنند، نه برعلیه ما، نیروی کار را بهبود دهند، نه اینکه نیروی کار را به‌قتل برساند.

مرحله‌ دوم یه کمی سخت‌تر است.

به آن انگیزه‌ها برمی‌گردد. پاداش و جزا.

انگیزه‌ها هستند که به دنیای ما و نحوه‌ی انجام کارها شکل می‌دهند.

و در حال حاضر انگیزه‌های ما به شدت مشکل‌دار هستند.

انگیزه‌ی ما این است که سعی کنیم کاری کنیم افراد روی تبلیغات کلیک کنند یا جاسوسی مردم را کنند. برای تغییر این موضوع باید ساختار بنیادی نحوه‌ی ساختن کسب‌وکارهای‌مان را تغییر دهیم.

برای تغییر دنیا باید ورودی‌ها را تغییر دهید، در غیر این صورت هیچ تغییری در خروجی به وجود نخواهد آمد.

خارج از جعبه سیاه

قبل از اینکه بتوانیم دنیا را تغییر دهیم باید درک کنیم انگیزه‌ها چقدر در شکل دادن واقعیت‌های ما حیاتی هستند.

با انگیزه‌های صحیح، هرچیزی ممکن است. با انگیزه‌های اشتباه وارد یک چرخه‌ی شیطانی می‌شویم که به هرچه دست بزنیم نابود می‌شود.

کتاب فوق‌العاده‌ی فکر کردن به سبک جعبه سیاه (Black Box Thinking) با یک درس برجسته شروع می‌شود درمورد اینکه چقدر انگیزه‌های درست یا اشتباه می‌توانند دنیا را تغییر بدهند. داستان دو تراژدی را تعریف می‌کند، یکی در صنعت هوایی و دیگری در سلامت و بهداشت.

انگیزه دادن به بزرگان هوش مصنوعی برای تغییر دنیا به جای خراب کردن آن

یکی از آن صنعت‌ها از اشتباهاتش درس می‌گیرد و دیگری بارها و بارها همان اشتباهات را مرتکب می‌شود.

در سال ۱۹۷۰، پرواز شماره‌ی ۱۷۳ از فرودگاه جان اف کندی از نیویورک به مقصد پورتلند بلند می‌شود. خلبان باسابقه، ملبورن مک‌بروم، پنجاه و دو ساله با موهای سفید سکان هواپیما را به دست داشت. او بیست و پنج سال سابقه پرواز داشت، از جمله آسمان‌های خطرناک اروپا در طول جنگ جهانی دوم.

همه چیز به آرامی پیش می‌رفت، تا وقتی که می‌خواستند فرود بیایند. مک‌بروم اهرم را کشید تا ارتفاع را برای فرود آمدن کاهش دهد. او این کار را هزار بار انجام داده بود. او اهرم را می‌کشید و بعد صدای باز شدن در چرخ‌ها را می‌شنید و بعد صدای چرخیدن چرخ‌ها که بیرون می‌آمدند و بعد هم با یک صدای کلیک سرجای خود قرار می‌گرفتند.

اما این بار فرق داشت. یک صدای بلند هواپیما تکان داد و به‌شدت شروع کرد به لرزیدن.

همه با اضطراب به اطراف نگاه می‌کردند. چه اتفاقی افتاد؟‌ آیا چرخ‌های هواپیما پایین آمده‌ بودند یا به اقیانوس افتاده بودند؟‌

مک‌بروم با برج مراقبت تماس گرفت تا زمان بیشتری به‌دست بیاورد و پاسخ گرفت: «به چپ برگرد و به‌سمت نقطه‌ی یک صفر صفر». به او گفتند دور حومه‌ی پورتلند دور بزند.

زمان بیشتر و بیشتری گذشت. مک‌بروم بارها و بارها اصرار کرد که حالا باید چه کند.

خدمه پرواز تمام کارهایی که می‌توانستند را انجام دادند اما نمی‌توانستند مطمئن باشند که آیا چرخ‌های پرواز باز شده‌اند یا نه. آنها یک مهندس فرستادند تا نگاهی بیندازد به پیچ‌ و مهره‌هایی که وقتی چرخ‌ها باز شده‌ بودند از بال‌ها افتاده بودند. پیچ و مهره‌ها وجود داشتند اما مک‌بروم به چرخ زدن ادامه داد. او نمی‌توانست کاملا مطمئن باشد. چراغ سبز روشن نشده بود. اما چرا؟

زمان سریع‌تر و سریع‌تر گذشت. و ناگهان یک مشکل جدید ایجاد شد. سوخت‌شان در حال اتمام بود.

مهندس به خلبان التماس کرد که فرود بیاید اما خلبان دچار وسواس فکری شده بود. او به چرخیدن و فکر کردن ادامه داد. چرا چراغ سبز روشن نمی‌شد؟

وقتی که ذهن تحت فشار باشد اتفاقات عجیبی برایش می‌افتد.

زمان کش می‌آید.

درکی که خلبان از زمان و مکان داشت کاملا از هم پاشیده شد. هرچه خدمه به او فشار می‌آوردند که فرود بیاید فایده‌ای نداشت و به چرخیدن ادامه داد.

انگیزه دادن به بزرگان هوش مصنوعی برای تغییر دنیا به جای خراب کردن آن

و بعد سوخت آنها تمام شد.

آنها جیغ‌زنان میان‌ خانه‌های حومه‌ی پورتلند سقوط کردند و صداهای‌شان در میان تاریکی طنین انداز شد.

اما یک چیز زیبا از این تراژدی وحشتناک بیرون آمد.

چون به‌طور کامل امنیت خطوط هوایی را برای همیشه تغییر داد.

قبل از آن تصادف، خطوط هوایی سیستم ثبت مسیر وحشتناکی داشتند. حالا آنها یکی از بهترین ثبت‌وضبط امنیتی در تمام دنیا را دارند. احتمال اینکه بر اثر اصابت صاعقه از دنیا بروید از سقوط هواپیما کمتر است.

آنها شروع کردند به خلبانان یاد دادند که وقتی در شرایط بحرانی قرار دارند چگونه رفتار کنند. آنها به افسران جوان آموزش جرئت‌ورزی دادند که در مواقع خطر بتوانند سلسله مراتب را کنار بگذارند و حرفشان را بزنند.

آنها قوانین جدیدی وضع کردند. اگر افرادی که درگیر سقوط هواپیما بوده‌اند هرچیزی که می‌دانند را کامل و دقیق تا دو هفته بعد از سقوط گزارش کنند، هیچ‌کدام از اظهاراتشان را نمی‌توان در دادگاه علیه آنها استفاده کرد.

همین قانون برای تیم تحقیق هم صادق است. وقتی که سقوطی اتفاق می‌افتد، یک تیم تحقیق عازم صحنه حادثه می‌شود که همه‌چیز را سانتی‌متر به سانتی‌متر بررسی کند. اما هیچ‌‌کدام از مدارکی که پیدا می‌کنند قابل استفاده در دادگاه نیست. درعوض آنها تمام اطلاعات را آزادانه با خطوط هوایی درمیان می‌گذارند و گزارشی تهیه می‌کنند از پیشنهاداتی که برای تغییرات امنیتی دارند. در واقع یک حل‌ مساله متن باز است، قبل از اینکه متن باز بودن اصلا وجود داشته باشد. تمام خطوط هوایی طبق قانون موظف هستند که آن تغییرات را اعمال کنند.

کاملا برعکس این عکس‌العمل کاملا هوشمندانه از سوی صنعت هوایی، از سوی صنعت بهداشت و درمان اتفاق افتاد.

به‌جای انگیزه‌هایی که باعث شود مردم درمورد امنیت بهتر و بهتر شوند، سیستمی پیاده کردند که در آن دروغگویی و پنهان‌کاری موج می‌زند.

فرهنگ دروغگویی

۲۹ مارس سال ۲۰۰۵، الاین برومیلی یک عمل جراحی معمولی داشت.

چند روز بعد از عید پاک بود. شوهرش مارتین، صبح زود ساعت ۶:۱۵ دقیقه صبح از خواب بیدار شد و بچه‌هایش ویکتوریا و آدام را از خواب بیدار کرد.

یک صبح بارانی بهاری بود و بچه‌ها روحیه‌ی خیلی خوبی داشتند.

الاین یک خانم ۳۷ ساله‌ی باانگیزه بود  که در صنعت گردشگری کار می‌کرد. سال‌ها بود که از یک مشکل سینوزیتی شدید رنج می‌برد و در نهایت تصمیم گرفته بود یک بار برای همیشه این مشکل را حل کند.

دکتر او ۳۰ سال تجربه داشت و شخص بسیار معتبری بود.

دکترش به او گفت:‌

«اصلا جای نگرانی ندارد، این یک عمل جراحی معمولی است با کمی ریسک».

ساعت ۷:۱۵ مارتین بچه‌ها را سوار ماشین کرد و همه باهم به سمت بیمارستان راه افتادند. دکتر یک آهنگ آرامش بخش گذاشت و در حالی که الاین داشت لباس‌های بیمارستان را می‌پوشید، از خانواده چند سوال ساده پرسید.

ساعت ۸:۳۰ سرپرستار، جین، آمد و الاین را روی ویلچر به سمت اتاق عمل  هل داد.

شوهرش بچه‌ها را به یک فروشگاه خواروبار برد تا تمام چیزهایی که برای شام خوشامدگویی مادر لازم بود تهیه کنند.

در اتاق عمل، دکتر بی‌هوشی، دکتر اندرسون، یک مرد جا افتاده با ۱۶ سال تجربه، سرم را وصل کرد تا او را به یک خواب آرام ببرد.

اما داروهای بی‌هوشی داروهای خیلی قدرتمندی هستند. آنها بیمار را فقط به خواب فرو نمی‌برند. این داروها همچنین خیلی از فعالیت‌های حیاتی بدن را از کار می‌اندازند، که باید به طور مصنوعی انجام شوند.

وقتی که وارد خواب عمیق می‌شوید برای نفس کشیدن به کمک نیاز دارید. دکترها از یک لارنژیال ماسک استفاده می‌کنند که از گلو پایین می‌رود و به شش‌های شما کمک می‌کند وظایف حیاتی‌شان را انجام بدهند.

داروهای بی‌هوشی روی هرکسی اثر متفاوتی می‌گذارند. اما اثری که روی بعضی‌ها می‌گذارند بدتر از بقیه است.

و الاین یکی از آنها بود.

وقتی که دکتر اندرسون رفت تا ماسک رو را قرار دهد نتوانست لوله تنفس را از گلویش پایین بفرستند. عضلات فکش قفل شده بود. معمولا دز بیشتر از داروی بی‌هوشی باعث شل شدن عضلات می‌شود اما این بار اینطور نشد.

او سعی کرد از ماسک کوچک‌تری استفاده کند، اما باز هم فایده‌ای نداشت.

دو دقیقه بعد، اتفاقات بدی داشت برای الاین می‌افتاد، صورتش داشت کبود می‌شد.

دکتر سراغ برنامه جایگزین رفت، یعنی لوله گذاری نای. او یک عامل فلج کننده‌ی قوی به فکش تزریق کرد تا بتوانند آنها را باز کند و ولوله را از گلویش پایین بفرستند.

داروها اثر کردند اما بعد به مشکل دیگری برخورد. نمی‌توانست گلویش را ببیند. گلویش با چیزی به اسم نرم کام پوشانده شده بود، یک جهش ژنتیکی نادر. و هر چه تلاش کرد نتوانست لوله را پایین بفرستد.

خیلی سریع موقعیت بحرانی شد.

سرپرستار می‌دانست که قدم بعدی چه باید باشد. جین یک بسته‌ی نای شکافی با خودش به اتاق عمل آورده بود. آخرین تلاشی بود که می‌توانستند انجام دهند. می‌توانستند میانبر بزنند و مستقیم سراغ گلویش بروند.

اما دکترها به پرستار هیچ توجهی نکردند.

آنها کاملا گیج شده بودند و گذر زمان از دست‌شان در رفته بود. جین حیرت زده آنجا ایستاده بود و دکتر بارها و بارها سعی کردند لوله را به زور وارد گلوی الاین کنند. او می‌خواست آنها را صدا بزنند اما خیلی ترسیده بود.

«شاید تقصیر من است که کار به اینجا رسیده است»

او نمی‌خواست که مسئول چیزی باشد.

همچنین دکترها افرادی بودند که اختیار عمل داشتند. او فقط یک کارمند کم سابقه بود.

شاید دلیل خاصی دارد که دکترها تصمیم گرفته‌اند از لوله‌گذاری نای استفاده نکنند.

او ساکت آنجا ایستاد.

ساعت ۸:۵۵ دقیقه دیگر کاملا دیر شده بود. الاین وارد یک کمای عمیق شده بود، ۲۰ دقیقه اکسیژن به مغزش نرسیده بود. او به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل شد.

۱۳ روز بعد او از دنیا رفت.

انگیزه دادن به بزرگان هوش مصنوعی برای تغییر دنیا به جای خراب کردن آن

اختلافی که بین این موقعیت و پاسخی که صنعت هوایی داد شگفت‌آور است.

دکترها یک گزارش مبهم از دلایل مرگ او دادند، چیزهایی مثل «شرایط پیش‌بینی‌نشده» و آن را یک «حادثه» خواندند.

در صنعت سلامت و بهداشت، چنین گزارش‌هایی کاملا متداول هستند چون دکتر‌ها خیلی راحت برای اشکالاتی که ممکن است پیش بیاید تحت پیگرد قانونی قرار می‌گیرند. هم بیمه آنها را جریمه می‌کند و هم بیمارستان.

پرستارانی مانند جین جایگاه خودشان را می‌دانند: در انتها. آنها در یک سلسله مراتب سفت و سخت قرار دارند. اگر این سلسله مراتب را نادیده بگیرند ممکن است اخراج شوند و هرگز دوباره نتوانند کار کنند.

هیچکس از اتفاقی که افتاده بود درس نگرفت.

پس بارها و بارها اتفاق می‌افتد.

به‌جای اینکه به آنها انگیزه داده شود که حقیقت را بگویند، به دکترها این انگیزه داده می‌شود که دروغ بگویند و ردپاهای‌شان را پنهان کنند.

این همان قدرت انگیزه است.

با انگیزه‌های درست افراد رشد می‌کنند و تغییر می‌یابند. می‌توانند هر مشکلی را حل کنند، باهوش‌تر، قوی‌تر و سریع‌تر شوند.

با انگیزه‌های غلط، اشتباهات وحشتناک و درعین‌حال قابل پیش‌گیری بارها و بارها تکرار می‌شوند.

تعریف دیوانگی هم همین است: یک کار را یکسان انجام دادن و انتظار نتیجه متفاوت داشتن.

ما در یک دنیای دیوانه زندگی می‌کنیم که اغلب اوقات انگیزه‌ها برای چیزهای اشتباه هستند.

اگر بتوانیم آنها را تغییر بدهیم می‌توانیم هر چیزی را تغییر دهیم.

اما چطور می‌توانیم تغییرش دهیم؟‌

بازی ما

ما هم‌ اکنون هم یک تمپلیت داریم.

بازی‌ها.

برای اینکه بدانید چرا، بیایید نگاهی بیندازیم به چند نفری که در حال حاضر از بازی‌ها برای تحقیقات هوش مصنوعی استفاده می‌کنند.

کاگل (Kaggle)‌ میزبان مسابقه‌ای است که بهترین‌ دانشمندان داده را دور هم جمع می‌کند که مشکلات جهان را حل کنند و جوایز نقدی هدیه بگیرند.

آنها توانستند تاثیر قابل توجهی در چندین مشکل بزرگ و چالش‌برانگیز داشته باشند، از جمله تشخیص سرطان ریه. جام ۲۰۱۷ علم داده‌ها به هرکسی که می‌توانست سیستمی طراحی کند که تومورها را کیفیت بالا تشخیص دهد، یک میلیون دلار جایزه می‌داد. قبل از این رقابت، تشخیص مثبت اشتباه تقریبا ۹۰ درصد بود. به این معنی که خیلی از افراد تحت درمان درست قرار نمی‌گرفتند یا خیلی دیر تحت درمان قرار می‌گرفتند، یعنی خیلی از افراد بی‌دلیل از دنیا رفتند.

انگیزه دادن به بزرگان هوش مصنوعی برای تغییر دنیا به جای خراب کردن آنبرنده‌های مسابقه به‌طرز قابل‌توجهی نرخ تشخیص را حتی با وجود داده‌ی اندک بالا بردند که اثبات می‌کند بازی‌ها می‌توانند زندگی را بهتر کنند.

و همچنین اثبات می‌کند متخصصان داده دوست دارند مشکلات واقعی را حل کنند نه اینکه سعی کنند باعث شوند افراد روی تبلیغات کلیک کنند. نفر دوم مسابقه، دنیل همک در مورد مسابقه می‌نویسد:

«ما تشویق شدیم که راه‌حل ما برای این مشکل فقط باعث نمی‌شود در این رقابت پول برنده شویم، بلکه به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرد – با این امید که بتوانند برای کمک به مردم مورد استفاده قرار بگیرد.»

اما تعداد کمی از این جایزه‌های میلیون دلاری وجود دارد که مشکل سرطان را حل کند. مسابقه امسال هم برای غلبه بر یک بیماری است اما جایزه ۵۰ هزار دلار است. باز هم قابل توجه است اما به اندازه‌ی یک میلیون دلار خوب نیست.

این حقیقت وجود دارد که افراد هم توسط پول و هم نوع دوستی انگیزه می‌گیرند اما پول چیزی است که تعیین می‌کند شخصی ساعت‌های غیرکاری و شب‌های دیر وقت روی پروژه‌ای کار کند یا نه، یا اینکه پروژه‌ای به اولیت اول کار روزانه تبدیل بشود یا نه.

برای اینکه رقابتی مانند کاگل راه بیندازید باید یکی از آن شرکت‌هایی باشید که  پول اضافی زیادی در دست‌وبالش دارد یا قراردادهای بزرگی در دست دارد. جام ۲۰۱۷ توسط بوز آلن همیلون حمایت می‌شود. و مطمئن باشید وقتی چنین جایزه‌ی بزرگی در نظر می‌گیرند، قراردادی ۱۰۰ میلیون دلاری با یکی از شرکت‌های تشخیص پزشکی دارند.

و همه‌ی ما می‌دانیم چینن پولی و چنین قراردادهایی چقدر کمیاب هستند.

البته کاگل تنها بازی‌ای نیست که وجود دارد. بازارگاه الگوریتم به نام الگوریتمیا (Algorithmia) با یک تفاوت کوچک یک مسابقه مانند کاگل را حمایت کردند. آنها با استفاده از اتریوم یک قرارداد هوشمند خودکار طراحی کردند که می‌تواند نتایج را بررسی و تایید کند و جایزه را بدون هیچ دخالت انسانی‌ای تحویل دهد. این یک تلاش نوآورانه برای خلق یک اکوسیستم قابل برنامه‌ریزی است که بتواند مشکلات بزرگ را حل کند.

ونچر بیت یک وبسایت در زمینه‌ی تکنولوژی این موضوع را اینگونه بیان می‌کند:

«این رقابت واقعا یک آزمون اثبات مفهوم (proof of concept)‌ یک سیستم است که می‌تواند به هرکسی این اجازه را بدهد که قرارداد هوشمند خودش را خلق کند و خواستار مدل یادگیری ماشین (machine learning)‌ مخصوص به خودش باشد تا به کمک آن یک مساله خاص را حل کند. این موضوع می‌تواند به سازمان‌هایی کمک کند که می‌خواهند یادگیری ماشین را برای یک مساله خاص به کار ببرند ولی منابع کافی برای استخدام یک متخصص داده را در دسترس ندارند. در متد الگوریتمیا نیازی نیست که شرکت‌ کننده‌ها به یکدیگر اعتماد داشته باشند (چون تمام اجزا به وسیله‌ی قرارداد کنترل می‌شوند)، و پرداخت پاداش هم خودکار خواهد شد.

البته، الگوریتمیا همان مشکلی را دارد که کاگل هم داشته است. به کسی نیاز است که پول داشته باشد که بتواند پاداشی پرداخت کند. و آدم‌هایی که پول دارند برای تمیز کردن اقیانوس پول خرج نمی‌کنند. باز هم برمی‌گردد به همان انگیزه‌هایی که گفتیم. آدم‌ها انگیزه دارند که کسب‌وکارهای بزرگ‌تر بسازند و ثروت‌شان را بیشتر کنند نه اینکه زمین را نجات دهند.

اما کلید اصلی حل کردن مشکل اقتصاد معیوب ما به اندازه‌ی یک بلاک چین با ما فاصله دارد.

با یک شرکت کمتر شناخته شده با نام نامرای (numerai) شروع می‌شود، که سال گذشته میلیون‌ها دلار سرمایه توسط یک ICO جمع کرد تا بتواند یک صندوق پوشش ریسک هوش مصنوعی بسازد. نامرای از رقابت‌های مداوم هوش مصنوعی استفاده می‌کند و با کریپتوکارنسی خودشان به برنده‌ها جایزه می‌دهند. داده‌ی مسابقه تا قسمتی رمزنگاری شده است، تا متخصصان داده به‌طور کامل ندانند که در حال حل کدام مساله هستند اما واقعا به نبوغ زیادی نیاز نیست که فهمید آنها در حال خلق راه‌هایی برای صندوق پوشش ریسک برای ترید کردن به شیوه‌ی موثرتری هستند. هر چند هفته یک مساله‌ی جدید ایجاد می‌شود و متخصصان داده جمع می‌شوند تا آن را حل کنند و از طریق یک قرارداد هوشمند پول برنده شوند.

انگیزه دادن به بزرگان هوش مصنوعی برای تغییر دنیا به جای خراب کردن آن

در چند سطح مختلف ایده‌ی هوشمندانه‌ای است اما به خاطر حل کردن چیزهای بی‌اهمیت به هدر رفته است. به‌جای اینکه از این مفهوم فوق‌العاده برای حل شدن مشکلات واقعی استفاده شود از آن استفاده می‌کنیم تا پول بیشتری دربیاوریم.

اشتباه برداشت نکنید، پول درآوردن عالی است و من نامرای را به‌خاطر راهی که انتخاب کرده سرزنش نمی‌کنم. من هم یک تریدر کریپتوکارنسی هستم و عاشق پول درآوردن هستم.

اما اگر تنها کاری قرار است با پتانسیل بی‌نهایت کریپتو و هوش مصنوعی انجام می‌دهیم همین باشد، بهتر است همین الان متوفقش کنیم چون در نهایت دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم تغییری نمی‌کند.

ما به اهداف والاتری نیاز داریم. ما می‌توانیم به اهداف والاتر دست پیدا کنیم.

و تقریبا مثل همیشه، جواب جلوی چشم ما قرار دارد.

اگر ایده‌ی نامرای و ایده‌های من از این مقاله با هم ترکیب شوند چه اتفاقی می‌افتد؟

اگر یادتان باشم گفته بودم همه جای خالی این ویژگی را احساس می‌کند که پول از همان نقطه‌ی خلق آن توزیع شود. کریپتوهای قدیمی مانند بیت کوین کشف کردند چگونه بدون وجود یک قدرت مرکزی پول چاپ کنند اما آنها هم از همان مدل توزیعی استفاده کردند که از قبل وجود داشت، یعنی مدل از بالا به پایین.

درست مثل پول‌های معمولی بیت کوین هم دقیقا به دست چند نفر خاص می‌رسد. به‌جای وجود بانک‌های مرکزی انتخاب نشده، ماینرهای انتخاب نشده‌ای داریم که فقط کمی کمتر متمرکز هستند.

اما اگر بتوانید نحوه‌ی توزیع پول را تغییر بدهید همه چیز را تغییر داده‌اید.

مشکلی که درمورد کاگل و الگوریتما وجود دارد این است که آنها مجورند بروند پول بخرند یا قرض بگیرند. یک نفر از قبل آن پول را دارد و آنها باید بخشی از آن را به‌دست بیاورند. اما جای تعجبی ندارد که آنهایی که پول دارند نمی‌خواهند هیچ قسمتی از آن را از دست بدهند.

نامرای متوجه شد که می‌توانند پول خودشان را چاپ کنند و آن را از طریق قرارداد در لحظه ایجاد پول به بقیه بدهند.

کلید اصلی توسعه‌ی ماهیت رقابت‌ها است.

بیایید یک پلت‌فرم کریپتوکارنسی و سازمان خودگران نامتمرکز اختصاصی بسازیم تا بزرگ‌ترین مشکلات دنیای امروز را حل کنیم. به آن به عنوان یک سرمایه عمومی نگاه کنید، یک خیریه.

مشکلات توسط هیئت دانشمندان، آینده‌پژوهان و متفکرانی که برای این کار انتخاب شده‌اند پیشنهاد داده شود یا توسط عموم به رای گذاشته شود. می‌توانیم مشکلاتی با اولویت بالا داشته باشیم که توسط هیئت پیشنهاد داده شده‌اند و چالش‌هایی که توسط مردم پیشنهاد می‌شوند و یک سیستم رای‌گیری قدرتمند که درخواست‌های اسپم را فیلتر می‌کند. هدف این است که پول همان‌ موقع که چاپ می‌شود به‌گونه‌ای توزیع شود و به دست افرادی برسد که برای ما ارزش آفرینی می‌کنند.

نه فقط ماینینگ و ضرابخانه‌ها پول را تامین می‌کنند، بلکه مردم هم می‌توانند به این سیستم پول اهدا کنند تا قدرتش بیشتر شود و بتواند دنیا را تغییر دهد.

این کار کمر سیستم‌ انگیزه‌دهی قدیمی را می‌شکند و یک سیستم جدید خلق می‌کند که در خدمت هدف والایی قرار دارد نه اینکه فقط جیب آنهایی که سیستم را ساخته‌اند پر کند.

سیستم قدیمی برای این خوب بود که ما را به جایی برساند که امروز هستیم. از آن متنفر نیستیم. چون پله‌ای بود برای تکامل ما و برای رساندن ما از زندگی به قبیله‌ای به جامعه‌ی مدرن سازمان‌دهی شده‌ی امروزی لازم بود.

اما حالا آماده هستیم برای یک سیستم جدید، سیستمی که بتواند مشکلاتی را حل کند که سیستم قبلی نمی‌توانست.

الان هم در چنگ ما قرار دارد.

کافیست جرات داشته باشیم، دست دراز کنیم و آن را به دست بیاوریم.

منبع:‌ hackernoon

انگیزه دادن به بزرگان هوش مصنوعی برای تغییر دنیا به جای خراب کردن آن

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

خوزه ویلما مورا، وزیر بازرگانی خارجی ونزوئلا از احتمال تجارت این کشور با روسیه با استفاده از ارز دیجیتال ملی یعنی «پترو» خبر داد.

روز دوشنبه وزارت امور خارجه ونزوئلا گفت که استفاده از پترو برای معاملات بین‌المللی در دستور کار کمیسیون تجاری ونزوئلا- روسیه که چند روز پیش برگزار شد، قرار گرفته است. طبق گفته‌های مورا، طرف قرارداد ونزوئلا، شرکت روسی «کاماز» است که از آن به عنوان یکی از غول‌های کامیون سازی روسیه یاد می‌شود.

ونزوئلا به دنبال تجارت با روسیه با استفاده از ارز دیجیتال پترو

طیق اظهارات مورا این قرارداد شامل خرید قطعات اصلی و یدکی خودرو است که احتمالا  یکی از گزینه‌های پرداخت قرارداد با ارز پترو خواهد بود.

به گفته این سیاستمدار، طرف روسی نیز علاقه‌مند به خرید کالاهای مختلف از قبیل فولاد، آلومینیوم، گل، قهوه و کاکائو از ونزوئلا بوده است.

ونزوئلا اولین کشوری بود که به صورت رسمی از ارز دیجیتال ملی خودش رونمایی کرد. طبق اعلام دولت این ارز دیجیتال مبتنی بر نفت در پیش فروش اولیهبیش از ۵ میلیارد دلار سرمایه جذب کرده است.

یکی از دلایل ایجاد این ارز دیجیتال، رهایی از بند تحریم‌های ایالات متحده عنوان شده است. این در حالی است که چندی پیش ترامپ معاملات این ارز دیجیتال را برای شهروندان آمریکایی ممنوع اعلام کرد و آن را به منزله نقض قوانین تحریم‌ها دانست.

خبرها حاکی از آن است که ونزوئلا قصد ایجاد یک ارز دیجیتال دیگر این بار مبتنی بر طلا و جواهرات گران قیمت را هم دارد.

ونزوئلا به دنبال تجارت با روسیه با استفاده از ارز دیجیتال پترو

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰
مطالبی که در زیر آمده است، تحلیل شخصی نویسنده است و وب سایت ارز دیجیتال صحت مطالب مندرج در این مقاله را تایید یا رد نمی کند.

بلاک چین علاوه بر سرمایه گذاری در زمینه های دیگری هم کاربردی است و می تواند برای بهبود فضاهای مختلف دیگری نیز مورد استفاده قرار بگیرد. 

قبلا این را گفته ام که بلاک چین فقط برای سرمایه گذاری نیست، باز هم می گویم… اصلا «بیت‌کوین را فراموش کنید! اصل قضیه، بلاک‌چین است…»

بلاک چین فقط برای سرمایه‌گذاری نیست!

چند وقت پیش در وب سایت OpenSource مقاله ای به چشمم خورد که کاربردهای بلاک چین را یادآوری می کرد. هر چند محتوی این مقاله جدید نبود، اما مطالعه آن به نوبه خود ارزش داشت:

به خاطر ندارم که اولین بار، کِی نام بلاک چین را شنیدم. البته، خوب یادم است که دقیقا از کِی به بعد بیشتر نام آن به گوشم خورد!

این روزها بیشتر نام بلاک چین را می شنویم، و به لطف نوآوری های گوناگونی که در دنیا متولد شده اند، بیشتر با کاربردهای آن آشنا می شویم.

تا چند وقت پیش، همه فکر می کردند بلاک چین فناوری است که فعالیت های بیت کوین در بستر آن صورت می گیرد. اما امروزه در میان اخبارها اتفاقات جالب تری به چشم میخورد که همه از پتانسیل های بلاک چین استفاده کرده اند: برای نمونه، پرداخت مالیات، سیستم های ردیابی، رای گیری و انتخابات، ثبت اطلاعات، پیام رسان ها، خودروسازی و بهبود قابلیت اتومبیل ها، کارت شناسایی، امور خیریه، ساخت تلفن همراه و غیره.

همچنین، موسسات بسیاری هستند که ارز دیجیتال منحصر به فرد خود را به بازار عرضه می کنند، و این موضوع باعث می شود مردم بیشتر با عنوان «ارز دیجیتال» آشنا شوند. اوبر، کداک، لاین، و تلگرام، چند نمونه از شرکت هایی هستند که قصد دارند ارز دیجیتال تولید کنند.

حجم این نوآوری ها در حدی گسترده است، که اشاره به تمام آنها در این مقال نمی گنجد.

اما همین چند خط بالاتر گفته شد: « همه ما فکر می کنیم بلاک چین فناوری است که فعالیت های بیت کوین در بستر آن صورت می گیرد» ما درست فکر می کنیم! بیت کوین یک ارز دیجیتال بلاک چین محور است، اما مشکل اینجاست که تنها برخی از ما عمیقا فناوری بلاک چین را درک کرده ایم.

به نظر من این اصلا مشکل بزرگی نیست، و همه می توانند با کسب اطلاعات کافی برای خودشان دانشمندی بشوند!

بگذریم، برویم سراغ اصل مطلب…

بلاک چین چیست؟

مطالب مختلفی در مورد بلاک چین منتشر کرده ایم. از میان این مطالب مطالعه «فناوری بلاک چین چیست؟ + ویدئو» به شما توصیه می شود.

بلاک چین به یک مجموعه توزیع شده از داده گفته می شود که برای تایید و حفظ امنیت اطلاعات، آن ها را رمزنگاری می کند. به هر بخش از داده های ذخیره شده در بلاک چین، یک بلاک گفته می شود. در واقع، بلاک چین یک مجموعه متشکل از چند بلاک است!

بلاک چین عمومی و خصوصی

بلاک چین فقط برای سرمایه‌گذاری نیست!همان طور که قبلا در مورد بلاک چین نوشته ایم، همه افراد حاضر در شبکه یک نسخه از آن را در اختیار دارند. اما این «همه» چه کسانی هستند که یک نسخه از بلاک چین را در دست دارند؟

در یک بلاک چین عمومی، به معنای واقعی کلمه «همه» به آن دسترسی دارند، چون همه می توانند به آن ملحق شوند.

در مطلب «انواع بلاک چین به زبان ساده» بیشتر در این مورد توضیح داده شده است.

برای نمونه، بلاک چین بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال عمومی است. همه می توانند در گسترش و امنیت شبکه همکاری کنند و یا به عبارتی با پیوستن به جرگه ماینرها پول تولید کنند! در این نوع بلاک چین همه جامعه در شبکه حق رای خواهند داشت و ذره ای از بی اعتمادی در آن مشاهده نخواهد شد.

اما، در بلاک چین های خصوصی تعریف می شود که چه کسانی می توانند وارد شبکه بشوند. یعنی افراد یابا اجازه سازنده شبکه وارد آن می شوند، و یا مطابق با یک مجموعه از قوانین پیش فرض.

در بلاک چین های خصوصی کارهایی ممکن است که شاید در بلاک چین های عمومی عملی نباشند، مثل تایید هویت افراد توسط بانک، انتخابات توسط دولت، و همچنین ایجاد بلاک چین برای فرایندهای یک شرکت کوچک.

کاربردهای پیشرفته بلاک چین

بلاک چین پیشرفته چیزی فراتر از یک ثبت و تایید ساده است.

اتریوم مثال خوبی برای کاربرد پیشرفته بلاک چین است.

بلاک چین فقط برای سرمایه‌گذاری نیست!از آن جایی که می توان روی بلاک چین اتریوم کد اجرا کرد، کاربردهای آن نسبت به یک بلاک چین معمولی پیشرفته تر است. برای نمونه، قراردادهای هوشمند یکی از این کاربردها هستند.

مثال؛

فرض کنید قصد دارید از یک نفر (کالای خاصی) را بخرید اما او را نمی شناسید.

در این صورت جای آنکه چشم بسته به فروشنده اعتماد کنید، می توانید از فناوری بلاک چین کمک گرفته و برای انجام یک تراکنش امن مراحل زیر را دنبال کنید:

  • حسابتان را با مبلغ توافقی شارژ کنید.
  • با اجرای یک کد، پرداخت مبلغ مورد نظر تایید می شود.
  • فروشنده کالای مورد نظر را برای شما ارسال می کند.
  • شما دریافت بسته را تایید می کنید.
  • و سپس مبلغ مورد نظر برای فروشنده آزاد می گردد.

تمام این مراحل می توانند در قالب یک الگوریتم برای تایید هر مرحله در تراکنش به کار گرفته شوند. این تراکنش می تواند به سادگی فروش یک کالای کوچک، یا به پیچیدگی فروش یک خانه و انحصار وراثت باشد.

کاربرد بلاک چین در دنیای فردا

بلاک چین فقط برای سرمایه‌گذاری نیست!

بلاک چین سطح انتظاراتمان را بالا برده است.

جایی دیگر در مجله shapingtomorrow خواندم که بلاک چین می تواند در آینده اقتصاد و نظام بانکدارینقش موثری داشته باشد.

در دنیای امروز شاهد شکل گیری تغییرات گسترده ای هستیم.

بانک های مرکزی فناوری بلاک چین را می پذیرند و ارزهای دیجیتال در حد وسیعی مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

بازار بورس سهام آمریکا (نزدک) در جهت گسترش و ارتقاء قابلیت های مدیریت ارزشی که توسط پلتفرم بازار خصوصی آن ارائه می شوند، یک فناوری دفتر کل دیجیتال با قابلیت های بلاک چین را به کار می گیرد.

فناوری های جدید مثل بلاک چین توانایی این را دارند که خطر وقوع حملات سایبری را کاهش بدهند. چرا که از طریق یک دفتر کل آشکار، قابلیت تایید هویت را در فضای مجازی ممکن می سازند.

به نظر من پذیرش فناوری های جدید به پیشرفت جوامع کمک می کند. مثلا در آینده ای نزدیک اطلاعات بیمه و مشخصات لازم روی بلاک چین ثبت خواهند شد. از این رو آژانس های کرایه اتومبیل، می توانند از قراردادهای هوشمند استفاده کنند تا به طور خودکار اطلاعات مورد نیاز از روی بلاک چین خوانده شده و هر زمان فرایند پرداخت تکمیل شد، اتوموبیل به مشتری کرایه داده شود.

بلاک چین فقط برای سرمایه‌گذاری نیست!

پیش از آنکه با بلاک چین، هوش مصنوعی، و اینترنت اشیا آشنا بشوم، فیلم های تخیلی از نظرم فقط تخیلی بودند. اما امروز حتی ساختگی ترین ایده ها نیز به نظر من با چنین فناوری های پیشرفته ای ممکن هستند.

مثلا، یخچال فریزری که به اینترنت وصل بشود، دیگر یک دستگاه برقی صرفا مستطیلی شکل و شاید قد بلند نیست! چنین یخچالی دیگر از خود ما هم باهوش تر و حواس جمع تر خواهد بود… فرض کنید در منزل خود یکی از این یخچال های هوشمند دارید که به اینترنت وصل می شود و با کمک فناوری بلاک چین تعاملات اتومات را با دنیای بیرون مدیریت می کند. یعنی، به طور خودکار کم و کسری ها را بررسی می کند، خوراکی های مورد نیاز را سفارش می دهد، هزینه هر خرید را تمام و کمال پرداخت می کند، سیستم خودش را آپدیت می کند، و حواسش به تاریخ انقضا گارانتی‌اش هم هست!

همچنین، دستگیری مجرمان به کمک بلاک چین ساده تر خواهد شد.

استارت آپ های مختلفی هم در حال شکل گیری هستند که به ترک اعتیاد کمک می کنند.

بلاک چین فقط برای سرمایه‌گذاری نیست!اما پیشرفت تکنولوژی بهای خود را دارد. فناوری جایگزین بسیاری از فرصت های شغلی می شود.

این جمله مرا یاد داستان مرگ یک فروشنده، اثر آرتور میلر انداخت. به نظر من مرگ یک فروشنده یکی از پرمغزترین داستان هایی است که تاکنون نوشته شده، داستانی پر از نماد و معنا.

ویلی لومن کاراکتر اصلی این داستان مدام در گذشته است، نمی تواند خودش را با آینده وفق بدهد، و هم گام با زمان حال پیش نمی رود. به همین ترتیب یک دستگاه ضبط صوت ساده، که نماد پیشرفت فناوری در دنیای ویلی است، پایان زندگی شغلی او را رقم می زند. فناوری جای ویلی را نزد کارفرمای او پر کرد، چرا که او به اندازه کافی برای پذیرش پیشرفت شجاع نبود!

بسیار خب، فناوری شغل ما را از ما می گیرد!

البته بهتر است بگویم، فناوری شغل ما را تغییر می دهد، و به شغل ما شکل تازه ای می بخشد…

بلاک چین فقط برای سرمایه‌گذاری نیست!

با پیشرفت اینترنت، وب سایت های مختلفی روی کار آمد که خدمات مختلفی را به مردم عرضه می کردند:

رفته رفته، فروشگاه های سنتی، آژانس های ملکی، هتل ها، تاکسی رانی، پزشکان، معماران، مترجمان، و به طور کلی تمام شغل ها با رقبای غول پیکری مواجه شدند، که روز به روز بزرگ و بزرگ تر می شوند.

اما این بدین معنا نیست که دیگر نباید هیچ فروشگاه لباسی وجود داشته باشد، هیچکس نباید ترجمه کند، هیچکس نباید حضوری به بانک مراجعه کند، یا اصلا دیگر همه چیز باید فقط و فقط اینترنتی باشد!

به تدریج تمام این حیطه ها برای ما رنگ تازه ای پیدا کرده اند، امروزه ما برای تسهیل امور بانکی، و دوری از ترافیک و هزاران مشکل دیگر، به سادگی فشردن یک دکمه قبض هایمان را پرداخت می کنیم. به نظر من این اصلا چیز بدی نیست!

فناوری های جدید جای چیزی را پر نمی کنند، تنها شکل هر چیز را تغییر می دهند. مثلا، امروزه به لطف اینترنت شغل های جذاب زیادی ممکن شده اند. اگر من در یک دهه متفاوت متولد شده بودم، قطعا باز به زبان علاقمند می شدم و کتاب های گوناگونی را مطالعه می کردم، و شاید حتی یک روز در مقام یک روزنامه نگار مقاله های بسیاری را به چاپ می رساندم. اما امروز به کمک اینترنت، دانش زبانی خود، و البته ابزارهای رایانه ای راحت تر این کار را انجام می دهم.

با فناوری بلاک چین، دنیا کوچک تر خواهد بود. یعنی بلاک چین سرعت انجام معاملات و تراکنش ها را به حدی بالا می برد، که مسافت کوچک جلوه خواهد کرد.

بلاک چین در آینده اقتصاد و رشد اجتماعی جوامع تاثیر گذار بوده و به افزایش سطح رفاه جامعه و توزیع ثروت کمک خواهد کرد.

در نهایت اینکه دنیا همیشه یک شکل نمی ماند. شاید در آینده دنیا چیزی شبیه به فیلم های علمی تخیلی باشد،

این ما هستیم که باید همگام با دنیا پیش برویم و از فناوری های جدید در جهت بهبود امور زندگی خود استفاده کنیم.

بلاک چین فقط برای سرمایه‌گذاری نیست!

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

بسیاری از مردم سراسر جهان معتقدند که چند فرد یا خاندان بزرگ، تمام جهان و دولت‌ها را کنترل می‌کنند. به عقیده بیشتر این افراد، ثروتمندان شناخته شده ای مانند بیل گیتس یا وارن بافت تنها سایه ای از سرمایه داران بزرگ جهان هستند.

حتی برخی فراتر از این رفته و معتقدند که تمام تحولات سیاسی و اجتماعی سراسر جهان را این خاندان‌ها مدیریت می‌کنند و مردم فقط تماشاگران این بازی هستند.

برای این اظهارات مستندات خیلی روشنی وجود ندارد. هیچ کس نمی‌تواند به طور قطع این گفته‌ها را نقض کند یا آن‌ها را بپذیرد. در واقع موضوعات فوق به توهم توطئه معروف هستند اما قابل رد هم نیستند.

چند روز پیش نشریه معتبر اندیاتایمز مقاله ای تحت عنوان ۱۳ خاندانی که جهان را کنترل می‌کنند منتشر کرد که بسیار جنجال آفرین بود.

۱۳ خاندانی که جهان را کنترل می‌کنند

طبق اصل تئوری توطئه، جمعیتی قلیل در جهان وجود دارند که بر اکثریت مردم حکومت می‌کنند. ردپای آن‌ها همه جا به چشم می‌خورد؛ از اقتصاد گرفته تا صنعت موسیقی. این قشر از جامعه عروسک‌گردان‌هایی حرفه‌ای هستند که سایرین را عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی خود می‌دانند و آن‌ها را به هر حالتی که مایل باشند، می‌رقصانند.

شایعات حاکی از آن است که این گروه‌ها با مکاتب و فرقه‌های مرموز در ارتباط هستند و پیمان‌‌نامه‌های تجاری طلایی و مخفیانه‌ای داشته و برنامه‌های پنهانی را برای ایجاد نظم نو جهانی در سر دارند؛ این‌ها گروه اقلیت، ثروتمند‌ترین‌ خاندان‌های جهان هستند.

سایه‌های سیاه قدرت بر نظم نوین جهانی

توده مردم تقریبا از این حقیقت نا‌آگاه‌اند که آزادی‌شان توسط عده قلیلی، روز‌به‌روز از آن‌ها گرفته شده و به قدرت این اقلیت حاکم افزوده می‌شود.

آیا بیت کوین را شیاطین جهان ساخته اند؟

در رأس هرم نخبگان، ۱۳ خاندان به چشم می‌خورد که به انجمن ۱۳ معروف‌ هستند. این انجمن عامل پشت پرده بزرگ‌ترین وقایعی است که در دنیا اتفاق می‌افتد. بسیاری معتقدند که ۹۹ درصد از جمعیت جهان، تحت نظارت و کنترل این یک درصد نخبه اداره می‌شوند. طبق گفته‌ها انجمن ۱۳، کمتر از یک درصد از جمعیت دنیا را به خود اختصاص داده و هیچ عضو خارجی را قبول نمی‌کند.

براساس نقل‌ قول‌ها، این خانواده‌های ممتاز به دلیل این‌که خود را از نوادگان خدایان باستان می‌دانند و جزو خانواده‌های سلطنتی به‌شمار می‌روند، حق سلطه بر جهان را به خود داده‌اند. این ۱۳ خاندان بد‌ نام شامل خاندان‌های: روتشیلد، بروس، کوندیش (کندی)، مِدیچی، هانوفر، هابسبورگ، کروپ، پلانتاژنت، راکفلر، رومانوف، سینکلر (سنت کلر)، واربرگ و ویندسور هستند.

به جز این ۱۳ سلسله، خانواده‌های قدرتمند دیگری نیز وجود دارند که نام آن‌ها فعلا برای ما ناشناخته است. بی‌شک سلسله یهودی روتشیلد، قدرتمند‌ترین خاندان این فهرست محسوب می‌شود و ارزش دارایی‌های این خانواده حدود ۵۰۰ تریلیون دلار برآورد شده‌ است. این خاندان بیشتر قدرت خود را از راه امپراتوری بر سیستم بانک‌داری جهانی کسب کرده. موسسات مهمی که گفته می‌شوند توسط این خانواده‌ها اداره می‌شوند، شامل این موارد هستند:

۱- موسسه شهر لندن (The City of London Corporation) (موسسه‌ای مالی که توسط روتشیلد اداره می‌شود) – این موسسه هیچ‌گونه وابستگی به دولت بریتانیا ندارد.

۲- صندوق ذخیره فدرال ایالات متحده (The US Federal Reserve) (موسسه مالی، بانک خصوصی و متعلق به روتشیلد‌ها) – این نهاد هیچ‌گونه وابستگی به دولت ایالات متحده ندارد.

۳- شهر واتیکان (آموزش تعالیم مذهبی و فریب‌دهی مردم با استفاده از استراتژی ایجاد رعب و وحشت در میان آن‌ها) – این نهاد هیچ‌گونه وابستگی به دولت ایتالیا ندارد.

۴- واشنگن دی.سی (استراتژی‌های نظامی، برنامه‌ریزی ذهن، مغز‌شویی و برنامه‌های کاهش جمعیت) – این نهاد هیچ‌گونه وابستگی به دولت ایالات متحده ندارد.

هر‌یک از این چهار موسسه‌ای که پیش‌تر نام برده شد، به‌‌عنوان نهاد‌هایی مستقل مشغول به کارند و تابع هیچ‌ قانونی جز قانون خود نیستند. بنابراین هیچ دادگاهی وجود ندارد که بتواند به تخلفات آن‌ها رسیدگی کند.
انجمن‌های مخفی متعددی در دنیا وجود دارد که زیر‌شاخه‌ این موسسات عظیم بوده و هر یک تحت نظارت یا متعلق به انجمن ۱۳ خاندان هستند. به تمام اعضای این انجمن‌های مخفی، به پاس خدماتشان، پاداش ارزشمندی اهدا می‌شود، اما این اعضا هیچ‌وقت به‌عنوان عضوی از ۱۳ خاندان محسوب نمی‌شوند. این افراد حتی نمی‌دانند چه‌کسی رئیس آن‌هاست یا برنامه کلی این نهاد‌ها چیست، تنها وظیفه‌ای که دارند، پیروی از دستوراتی است که از بالا به آن‌ها داده می‌شود.

اما بر فرض درست بودن این فرضیه‌ آیا تمرکززدایی به دست آمده با بلاک چین در آینده می‌تواند به تسلط این افراد بر جهان پایان دهد یا حداقل از آن بکاهد؟

بلاک چین، فرشته نجات یا شیطان؟

یکی از بزرگترین رویدادهای فناوری در سال ۲۰۱۷، رشد شدید آگاهی عمومی در مورد ارزهای دیجیتال بود که مهمترین دلیلش رشد شدید قیمت بیت کوین بود.

این روزها بحث درباره حباب یا غیرحبابی بودن دارایی های دیجیتالی بالا گرفته است. هر روز یک نفر قیمت بیت کوین را پیشبینی می‌کند. یکی روی قیمت ۱ میلیون دلاری آن در آینده شرط می‌بندد و فرد دیگری معتقد است که بیت کوین ۲۰ سالگی خود را نخواهد دید !

بیت کوین تنها یکی از کاربردهای بلاک چین است. این بحث‌های قیمتی باعث شده است تا ایده اصلی و انقلابی بلاک چین پوشیده شود.

بلاک چین دفتر دیجیتالی است که اطلاعات ثبت شده در آن با رمزنگاری بین همه ی اعضای یک جامعه ( این جامعه می‌تواند همه جهان باشد یا یک شرکت کوچک باشد) توزیع می‌شود. در بلاک چین هر چیزی بدون قابلیت دستکاری ثبت می‌شود.

به طورکلی بلاک چین می‌تواند برای تمام فرایندها مانند یک قاضی عادل عمل کند، اما با فرض پذیرش کنترل جهان توسط خاندان‌های ثروتمند آیا این قاضی عادل قادر است که بر سلطه این افراد بر جهان پایان دهد و یا به نفع آن‌ها کار می‌کند؟

جواب در یک خط نهفته است: بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال مبتنی بر فناوری توزیع شده تنها یکی از هزاران هزار کاربرد بلاک چین هستند. در واقع می‌توان گفت که بلاک چین یک ایده است که با استفاده از چندین فناوری مختلف، اجرایی می‌شود.

به سوال اصلی برگردیم. آیا بلاک چین می‌تواند بر سلطه ثروتمندان و فاصله طبقاتی غلبه کند و یا فقط تاثیری در قدرت آن‌ها نخواهد داشت؟

برای پاسخ به این سوال بلاک چین را از دو دیدگاه مختلف بررسی می‌کنیم : بلاک چین در ارزهای دیجیتال – بلاک چین در هوشمندسازی فرایندها

بلاک چین در ارزهای دیجیتال

آیا بیت کوین را شیاطین جهان ساخته اند؟

بیت کوین اولین کاربرد از ایده بلاک چین بود. این ارز دیجیتال مرزها و رکوردهای زیادی را جابه جا کرد. برای اولین بار یک دارایی بدون وابستگی به دولت‌ها و بانک‌ها به وجود آمد. پولی که توسط مردم منتقل می‌شود. همچنین برای اولین بار انحصار تولید پول از دست بانک‌های مرکزی خارج شد و به مردم سپرده شد.

برخلاف پول‌های سنتی که به دلیل چاپ بی رویه باعث تورم می‌شود، واحدهای بیت کوین مشخص است و فقط ۲۱ میلیون واحد از آن وجود خواهد داشت نه یک واحد بیشتر نه یک واحد کمتر.

پروتکل بیت کوین مشخص و متن باز است و هرکس که از آن استفاده می‌کند آن پروتکل را پذیرفته است. با کوچکترین تغییری در پروتکل بیت کوین، پروتکل جدید دیگر بیت کوین نیست و ارز جدیدی از بیت کوین پدید می‌آید که به این پدیده فورک یا شکاف می‌گویند. بیت کوین کش یا بیت کوین گلد نمونه ای از فورک‌های بیت کوین هستند.

کدهای بیت کوین واضح است و توسعه دهندگان می‌توانند تمام آن را بررسی کنند. پادشاه ارزهای دیجیتال از نظر امنیتی امتحان خود را پس داده است اما سوال اینجاست که آیا بیت کوین می‌تواند غول‌های ثروت را شکست دهد یا اینکه این غول‌ها از بیت کوین برای بقا استفاده کرده اند؟

آیا بیت کوین را شیاطین جهان ساخته اند؟

پاسخ این سوال، پاسخ سوال دیگری است: مخترع بیت کوین کیست؟

یکی از علت‌های به وجود آمدن فرضیه‌های توطئه در بیت کوین این است که خالق آن هنوز ناشناس است. با فهمیدن این موضوع که چه کسی بیت کوین را متولد کرده می‌توان از هدف تولید بیت کوین آگاه شد.

در گزارش اولیه بیت کوین که بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ منتشر شد، نام فردی به اسم ساتوشی ناکاموتو به عنوان مخترع بیت کوین ذکر شده است اما اکنون که حدود ۹ سال از تولد بیت کوین می‌گذرد، هنوز مشخص نیست که ساتوشی ناکاموتو واقعا کیست.

شاید این نام ذهن‌ها را به سمت یک برنامه نویسی ژاپنی می‌برد اما الزاما اینگونه نیست. احتمال اینکه ساتوشی ناکاموتو یک نفر باشد بسیار کم است زیرا طراحی چنین سیستمی نمی‌تواند کار یک نفر باشد.

طی یک سال گذشته در رابطه با ساتوشی ناکاموتو یک کلمه بسیار تکرار شده است: آژانس امنیت ملی آمریکا یا همان NSA.

آیا بیت کوین را شیاطین جهان ساخته اند؟

ناتالیا کسپرسکی بنیانگذار شرکت کسپرسکی در مصاحبه ای جنجالی ادعا کرد که بیت کوین پروژه آژانس امنیت ملی آمریکاست. الکساندر میوس (Alexander Muse)، کارآفرین و محقق مطرح در حوزه فناوری هم درمقاله‌ای که منتشر کرد مدعی است که آژانس امنیت ملی آمریکا از هویت اصلی ساتوشی ناکاموتو باخبر است اما آن را فاش نکرده است; با این حال تاکنون مدرک معتبری حول این اظهارات منتشر نشده است.

به طور کلی دو سناریو برای ساتوشی ناکاموتو وجود دارد و من بدون هیچ تکذیب یا پذیرشی این سناریو‌ها را می‌نویسم و نتیجه گیری را به خودتان واگذار می‌کنم.

سناریو اول/ ساتوشی ناکاموتو همان قدرت‌های جهان باشند.آیا بیت کوین را شیاطین جهان ساخته اند؟

اگر ساتوشی ناکاموتو یکی از دولت‌ها، قدرت‌ها و یا حتی خاندان‌های ثروتمند باشد، پس با برنامه کار کرده و برای خود بیت کوین‌های زیادی ذخیره کرده اند. آن‌ها قصد بزرگ کردن بیت کوین را دارند و با ذخایر بیت کوین خود قدرت خود را حفظ و یا حتی بیشتر می‌کنند.

اگر این فرضیه درست باشد، خاندان‌های قدرت برای تحقق نظم نوین جهانی یک ارز دیجیتال واحد را برنامه ریزی کرده اند. شاید این ارز بیت کوین و اتریوم باشد و شاید هنوز متولد نشده باشد. گفته می‌شود که ساتوشی ناکاموتو زمانی که بیت کوین را خلق کرد، بیش از ۱ میلیون واحد بیت کوین را برای خودش ذخیره کرده است.

سناریو دوم/ ساتوشی ناکاموتو یک فرد یا گروه بدون وابستگی باشد

در این صورت بیت کوین با هدفی بزرگ خلق شده است اما بازهم قدرت‌های جهان را ناتوان نمی‌سازد.

طبق مقاله منتشر شده از سایت ایندیا تایمز و فرضیه‌های مطرح شده، خاندان‌های ثروتمند جهان عمدتا با صنعت بانکداری بر جهان کنترل و اراده دارند. اما یک نکته را فراموش نکنیم که آن‌ها دلار و اطلاعات بسیار زیادی دارند و می‌توانند در صورت نیاز دلارها را به بیت کوین یا دستگاه‌های استخراج تبدیل کنند و شاید تا به امروز این‌ کار را انجام داده باشند.

چند ماه پیش گزارشی در سایت بیت کوین دات کام منتشر شد که بنیاد یهودی روتشیلد قصد سرمایه گذاری روی بیت کوین را دارد.

در این سناریو آن‌ها در فشار هستند اما این فشار به معنای ناتوانی نیست. در صورت موفقیت بیت کوین، آن‌ها مجبور خواهند بود تا خود را با شرایط اقتصادی جدید وفق دهند.

به عنوان مثال می‌توان به قرون وسطی در اروپا اشاره کرد. در آن زمان کلیسا قدرت بسیار زیادی داشت و ثروتمندان زیادی برای حفظ قدرت کلیسا تلاش می‌کردند اما در دورانی که قدرت از کلیسا گرفته شد، ثروتمندان برای حفظ بقای خود به سراغ منابع دیگری حرکت کردند. قدرت ثروتمندان کم نشد اما در کل به نفع مردم شد.

نتیجه بحث بلاک چین در ارزهای دیجیتال

در همه سناریو‌های فوق سرمایه داری از بین نخواهد رفت اما قطعا اگر بیت کوین و ارزهای دیجیتال در مسیر اهدافشان پیش بروند، با بهره مندی از سیستم غیرمتمرکز، در هر صورت مردم نفع خواهند برد.

در سناریوی اول که خاندان‌های ثروتمند خود خالق اولین ارز دیجیتال یعنی بیت کوین هستند، قدرت سرمایه داری تثبیت می‌شود اما با توجه به پروتکل متن باز بیت کوین و آزادی کامل شبکه می‌توان بیت کوین را طلای عصر دیجیتال دانست که خود پیشرفتی بزرگ در تاریخ بشریت محسوب می‌شود.

در سناریوی دوم هم سرمایه داری از بین نخواهد رفت. شاید فقط جای ثروتمندان عوض شود. کسانی که پول بیشتری دارند، دستگاه ‌های استخراج بیشتری تهیه می‌کنند و یا بیت کوین بیشتری برای آینده خود سرمایه گذاری می‌کنند. اما در سناریوی دوم هدف بیت کوین والاتر است و نگرانی کمتری از آینده جهان در دوران بیت کوین وجود دارد.

بلاک چین در هوشمندسازی فرایندها

بازهم تاکید می‌کنم که بیت کوین و اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال فقط یکی از کاربردهای بلاک چین هستند. علیرغم اینکه ارزهای دیجیتال در کوتاه کردن دست ثروتمندان بر کنترل جهان خیلی کارآمد نیستند، استفاده از بلاک چین در انواع فرایندها، باعث کاهش میزان نفوذ آن‌ها می‌گردد.

در فرایندهایی مانند انتخابات، سیستم‌های مدیریتی، سیستم‌های قانونی، قراردادها، ثبت سند و هر فرایندی که نیاز به ثبت گزارشات داشته باشد، می‌توان از بلاک‌ چین بهره برد.

استفاده از بلاک چین در فرایندها، باعث اعتماد واقعی می‌گردد. بلاک چین می‌تواند برای نهاد‌های مختلف خصوصی و دولتی مورد استفاده قرارگیرد.

چند مثال

اگر در انتخابات از بلاک چین استفاده شود، فرایند شمارش آرا به صورت غیرمتمرکز انجام می‌شود و آرا به صورت کاملا واقعی در اختیار همه قرار می‌گیرد و هیچکس نمی‌تواند اطلاعات ثبت شده در بلاک چین را تغییر دهد.

«محمد یک پرورشگاه ماهی دارد. او می‌خواهد زنجیره تأمین پرورشگاهش را برای عموم شفاف سازی کند. مثلاً او می‌خواهد مردم بدانند که ماهی که خریداری می‌کنند، از کجا صید شده، چه زمانی بسته بندی شده و …»آیا بیت کوین را شیاطین جهان ساخته اند؟

در این نوع بلاک چین محمد روی ماهی‌هایش یک کد QR قرار می‌دهد و مشتریان می‌توانند با اسکن کد هر ماهی از اطلاعات آن آگاه شوند. مشتریان فقط قادر به مشاهده اطلاعات هستند و نمی‌توانند چیزی را کم و زیاد کنند. برای ثبت اطلاعات هر ماهی در بلاک چین از روش‌های مختلفی می‌توان کمک گرفت. مثلاًبه ماهی گیران و کارمندان بخش بسته بندی، اجازه ثبت اطلاعات در بلاک چین داده می‌شود تا زمان صید یا بسته بندی هر ماهی با استفاده از دستگاه‌هایمخصوص ثبت شود. اطلاعات ذخیره شده روی بلاک چین قابل تغییر نیستند بنابراین برای شرکت اعتبار بزرگی محسوب می‌شود.

«کسب و کار رضا به دو شرکت کوچک و یک شرکت حسابداری دیگر هم مرتبط است. آن‌ها به طور منظم با یکدیگر همکاری می کنند.»

رضا می‌خواهد یک اعتماد کامل بین طرفین برقرار شود اما نمی‌خواهد به جز سران شرکت، فرد دیگری اطلاعات را دستکاری کند یا بخواند. بهترین گزینه برای رضا استفاده از بلاک چین است.

نتیجه بحث بلاک چین در هوشمند سازی فرایندها

اگر معتقد باشیم که خاندان‌های ثروتمند بر فرایندهای جهان تسلط دارند، استفاده از بلاک چین برای هوشمندسازی فرایندها، به معنای واقعی قدرت آن‌ها را کم می‌کند.

در بلاک چین داده‌ها قابل تغییر نیستند و هیچگونه تقلبی در داده‌های ثبت شده غیرقابل انجام است. بلاک چین می‌تواند در هر جامعه ای نقش مفید خود را ایجاد کند. در یک بلاک چین جامعه می‌تواند جهان باشد، دولت باشد، یک شرکت کوچک و یا حتی یک گروه تروریستی باشد!

البته این نکته را به خاطر داشته باشید که اگر کنترل ثبت داده‌ها در اختیار دولت یا شرکتی باشد که طبق فرضیه‌ها زیر سلطه خاندان‌های ثروتمند کار می‌کند، قطعا اطلاعاتی که در آن بلاک چین ثبت خواهد شد، به ضرر این خاندان‌ها نخواهد بود. چیزی که در این بحث خیلی اهمیت دارد شفافیت و ثبت غیرمتمرکز داده‌ها است.

نتیجه‌ کلی

همان‌طور که جسی لیورمور، تریدر افسانه‌ای، بیش از صد سال پیش گفت:

«جیب‌های مردم تغییر شکل می‌دهند، گاوها و خرس‌ها تغییر می‌کنند، سهام‌ها عوض می‌شوند، اما وال‌استریت هرگز تغییر نمی‌کند، چون طبیعت انسان تغییر ناپذیر است.»

موارد فوق فقط فرضیه‌هایی بود که با وجود اینکه به آن‌ها توهم توطئه می‌گویند، قابل رد هم نیستند. من هیچ‌کدام از فرضیه‌های بالا را رد یا تایید نمی‌کنم. در این مقاله فقط با قبول فرضیه‌ها توطئه، موارد احتمالی بازگو شد.

چیزی که تقریبا قطعی است این نکته است که سرمایه‌داری از بین نخواهد رفت; شاید فقط شکل آن تغییر کند. نمی‌توان این احتمال که بیت کوین یک اختراع با هدف شیطانی باشد را نادیده گرفت اما از طرف دیگر بستر بیت کوین یعنی بلاک چین، می‌تواند فرشته نجات باشد. اینترنت در ابتدا ابزاری برای جاسوسی بود اما آیا می‌توان نفش آن را در کیفیت زندگی امروز انکار کرد؟

همانگونه که ویندوز یا تلفن‌ همراه می‌تواند نجات دهنده جان انسانی باشد، به عنوان ابزاری برای تروریست‌ها هم استفاده می‌شود. ارزهای دیجیتال نه اما بلاک چین به خودی خود شاید بتواند از قدرت انحصار کم کند.

آیا بیت کوین را شیاطین جهان ساخته اند؟

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

غول سازنده دستگاه‌های استخراج، Bitmain، دستگاه جدید استخراج ارزهای دیجیتال با نام Antminer E3 برای ماینینگ ارزهای مبتنی بر الگوریتم Ethash را به‌ صورت رسمی معرفی و جهت عرضه در فروشگاه آنلاین خود قرار داد.

این دستگاه ASIC با قدرت هشی در حدود ۱۸۰MH/S و مصرف برق ۸۰۰ وات هم‌اکنون در وب‌سایت این شرکت با قیمت ۸۰۰ دلار پیش‌فروش می‌شود. از خصوصیات جالب این دستگاه می‌توان به مصرف برق پایین، تولید گرمای کم و هش ریت به شدت بالا نسبت به قیمت آن اشاره کرد.

قدرتمندترین دستگاه استخراج اتریوم توسط Bitmain معرفی شد !/ تاثیر این خبر در آینده اتریوم چیست؟

ارزهایی که توسط الگوریتم Ethash قابل استخراج هستند، به شرح زیر است:

قدرتمندترین دستگاه استخراج اتریوم توسط Bitmain معرفی شد !/ تاثیر این خبر در آینده اتریوم چیست؟

 

در همین راستا باتوجه به اینکه این دستگاه‌های قدرتمند باعث به خطر افتادن توزیع هدفمند اتر می‌شوند، باید دید که بنیاد اتریوم و همچنین سایر ارزهای مبتنی بر Ethash چه رویکردی از خود نشان خواهند داد.

هفته پیش یکی از توسعه دهندگان اتریوم از برنامه این پلتفرم برای ارائه هاردفورک به منظور جلوگیری از استخراج با دستگاه‌های ASIC خبرداد. در صورت وقوع این اتفاق، احتمالا دوباره شاهد افزایش قیمت سهام AMD, Nvidia باشیم.

جنگ با ASIC‌ها ادامه دارد

چندین سال است که ماینرها برای حفظ امنیت تراکنش های بیت کوین از تراشه های قدرتمند ASIC استفاده می کنند. با توجه به گستردگی شبکه بیت کوین و الگوریتم خاص آن،‌ تنها راه استخراج به صرفه بیت کوین، استفاده از همین دستگاه‌ها است. این دستگاه‌ها بسیار قدرتمند هستند و نسبت به قدرتشان، از CPU و کارت‌های گرافیکی برق کمتری مصرف می‌کنند.

اما هدف ارزهای دیجیتال دیگری مانند اتریوم و مونرو با بیت کوین کمی تفاوت دارد. امروزه افراد زیادی با ریگ‌های کارت‌گرافیک کوچک خود در خانه کار استخراج برخی ارزهای دیجیتال (عمدتا اتریوم و مونرو) را انجام می‌دهند. توسعه دهندگان این ارزها با هدف توزیع منصفانه کوین‌هایشان، این پلتفرم‌ها را ارائه کرده اند اما دستگاه‌های ASIC می‌توانند تمام معادلات توسعه دهندگان را به هم بزنند زیرا قدرت و اثرگذاری بالای این دستگاه‌ها موجب روی کار آمدن غول‌های استخراج خواهد شد و توزیع این ارزها به انحصار ثروتمندان درخواهد آمد.

اگر بگوییم که جای خالی دستگاه‌های ASIC برای استخراج اتریوم کم بود، هم درست گفته‌ایم و هم اشتباه! این شرکت چینی که تخصصش در تولید ابزارهای سخت‌افزاری مخصوص برای کارهای ماینینگ است، به صورت رسمی اعلام کرده که پای دستگاه‌های ماینر ASIC را به دنیای اتریوم بازکرده است.

 

قدرتمندترین دستگاه استخراج اتریوم توسط Bitmain معرفی شد !/ تاثیر این خبر در آینده اتریوم چیست؟

یک ریگ استخراج متشکل از شش کارت گرافیک

البته این خبر برای توسعه دهندگان خبره اتریوم چندان غافلگیر کننده نبود و گویی که منتظر چنین روزی بوده‌اند. حتی «ویتالیک بوترین» نیز در یکی از پست‌های اول خود در وبلاگش اعلام کرده بود که هیچ الگوریتم اثبات کاری نمی‌تواند تا ابد در مقابل ASICها مقاومت کند.

همچنان اعتراضات و مقاومت‌هایی در میان جامعه اتریوم در حال انجام است، تا حدی که بسیاری از این افراد به دنبال راهکاری هستند تا خود را از آینده چنین دستگاه‌هایی مصون نگه‌دارند. درنهایت هدف آنها جلوگیری از به انحصار در آوردن پاداش‌های اتریوم توسط شرکت‌های خصوصی و با پشتوانه مالی بالاست.

برخی خود را برای تغییرات عظیم در اتریوم آماده کرده اند که اگر این تغییرات فورک باشد،‌در بلند مدت و با رشد فناوری موثر نخواهد بود. ارزهایی مانند «مونرو» و «سایاکوین» (SiaCoin)، پیش‌تر اقدام به تغییر برنامه‌های خود کرده‌اند تا به این وسیله، از خطر بیت مین در امان باشند.

در مورد پیامدهای عرضه ASCIها برای اتریوم، هنوز ابهامات بسیاری وجود دارد که در حال حاضر نمی‌توان به جرات گفت که چه سرنوشتی برای آن در کمین نشسته.

قدرتمندترین دستگاه استخراج اتریوم توسط Bitmain معرفی شد !/ تاثیر این خبر در آینده اتریوم چیست؟

به عنوان مثال، هنوز برای جامعه اتریوم جای سؤال دارد که آیا دستگاه ماینینگ شرکت بیت مین از پس تراکنش‌های سنگین اتریوم بر خواهد آمد یا نه. بیم آن می‌رود که با افزایش نفوذ این دستگاه‌ها در میان کاربران اتریوم، سناریو بیت کوین دوباره تکرار شود و ماینرهایی که این کار را تنها به عنوان یک کار پاره‌وقت به حساب می‌آورند، به استفاده از این دستگاه‌ها بپردازند و سختی و رقابت برای استخراج اتریوم بالا رود.

به‌علاوه به توجه به نقشه راه اتریوم و برنامه‌های آن برای تغییر به سمت روش اثبات سهام، سیستم فعلی می‌تواند برای همیشه به تاریخ بپیوندد.

بوترین تا به اینجا واکنشی را بروز نداده است و با توجه به اظهارات گذشته‌اش، موضع را خود را شفاف بیان نکرده است. به نظر می‌رسد که تمرکز اصلی وی بر روی سلسله اقداماتی باشد که به‌واسطه طول عمر چنین فناوری‌هایی را کمتر کند.

مسموم کردن فضا

قدرتمندترین دستگاه استخراج اتریوم توسط Bitmain معرفی شد !/ تاثیر این خبر در آینده اتریوم چیست؟

اگر کمی به گذشته نگاه کنیم، مهم است که به درک درستی از عملکرد الگوریتم‌های ماینینگ اتریوم برسیم و درنهایت با رویکردهای مختلف جامعه اتریوم نسبت به ماینینگ آشنا شویم. در جامعه اتریوم، مکانیزمی وجود دارد که همیشه سعی بر ریشه کن کردن ماینینگ دارد.

پیش از انتشار رسمی پلتفرم اتریوم، در گزارش اولیه این ارز توسعه‌دهندگان تشویق به بررسی دستگاه‌های ASIC به منظور تلاش برای حذف آن‌ها شده اند.

بوترین دراین‌باره می‌نویسد:

مهندسان می‌توانند ASICهای موجود را آنالیز کنند و تعیین نمایند که از چه ساختارهایی استفاده می‌کنند و بدین ترتیب به روشی دست یابند که راه را برای کار کردن چنین دستگاه‌هایی ببندند.

گرچه چنین روشی بعدها نادیده گرفته شد و به‌جای آن کاربران تصمیم گرفتند تا به‌مانند بیت کوین از الگوریتم اثبات کار استفاده کنند.

به عنوان مثال می‌توان از Ethash نام برد که الگوریتمی است که با نمونه بیت کوین متفاوت است. در الگوریتم بیت کوین، ASIC قابلیت اجرای راحت تری دارد. اما در Ethash حافظه بسیاری بالایی مورد نیاز است.

تعریف در این میان بسیار از اهمیت بالایی برخوردار است چرا که هنوز به صورت واضح مشخص نیست که E3 ابعاد اساسی خود در مورد Ethas را شکسته یا نه.

بنا بر گفته‌های «نیک جانسون»، یکی از محققان ارشد ارزهای دیجیتال، به نظر نمی‌رسد که ASIC نسبت به کارت‌های گرافیک، موفقیت چندانی را به دست آورده و بهبودهای چشم‌گیری پیداکرده باشد.

این‌طور که به نظر می‌رسد آنها فقط یک سری از GPUهای مخصوص این کار را به همراه مقدار بسیاری زیادی حافظه در یک کیس قرار داده‌اند.

واکنش‌های احتمالی

قدرتمندترین دستگاه استخراج اتریوم توسط Bitmain معرفی شد !/ تاثیر این خبر در آینده اتریوم چیست؟

همچنان و با توجه به توضیحاتی که پیش‌تر ارائه کردیم، روش‌های خشن‌تری برای سروکله زدن با چنین خطراتی وجود دارد. واضح‌ترین نمونه را می‌توان تغییر در ساختار نرم‌افزارهای اتریوم دانست، تا به این وسیله جلوی ماینرهای بیت مین گرفته شود.

در میان هراس در میان توسعه‌دهندگان بالاگرفته است. این هراس‌ها بیشتر حول محور همین تغییرات می‌چرخند. به عقیده چنین توسعه‌دهندگان، نگرانی‌هایی در مورد رفتارهای سودجویانه ماینرها وجود دارد.

در میان بحث‌های توسعه دهندگان در «گیت هاب»، راه کارهایی برای جلوگیری از نفوذ ASICها ارائه‌شده. به‌عنوان مثال در یکی از این راهکارها، توسعه‌دهندگان بر این باورند که اتخاذ رویکردهایی که از ماینرهای کوچک‌تر استقبال می‌کند، می‌تواند گزینه مناسبی باشد.

یکی از این کاربران با اشاره به غیرمتمرکز بودن اتریوم نوشت:

اگر بتوان با یک هاردفورک جلوی این کار را گرفت، حداقل تا وقتی که اثبات سهام عملاً به اجرا در بیاید، رأی من به سمت هاردفورک خواهد بود.

درهرصورت و حتی با وجود به اجرا درآمدن پروتکل جدید برای اتریوم که هدف اصلی آن می‌تواند مبارزه با ماینرهای این چنینی باشد، هنوز عده‌ای بر این باورند که یک هاردفورک گزینه مناسبی برای مقابله با ماینرهای سود جویی است که به دنبال استفاده از ASICها هستند.

با این وجود، افرادی نیز هستند که موضوع را به شکل متفاوتی رصد میکنند. «فیل دایان»، از محققین «کورنل» و یکی از طرفداران اتریوم، هشدار داده که سعی بر کوتاه کردن دست بیت مین، میتواند به نوعی سانسور قلمداد شود.

صد البته وجود چنین بخش هایی در بلاک چین که در مقیاس های وسیع کارهای ماینینگ انجام می‌دهند به نوعی یک هم رقابتی به حساب می اید که در نهایت موجب کار آفرینی میشود. حمایت از چنین بخش هایی حتی با وجود برخی مغایرت ها با اصول دموکراسی سازی توسعه دهندگان، ضروری به نظر می‌رسد.

بقیه اما به این اندازه متقاعد نشده اند. برخی از تندروها بر این عقیده اند که ASICها باید در نطفه خفه شوند و اتریوم تا جایی که میتواند باید به سمت چندگانگی در الگوریتم ها برود.

در هر صورت باید منتظر ماند و دید که چه اقداماتی صورت میگیرد و چه رویکردهایی اتخاذ میشود. هنوز تنش ها در این موضوع بالاست.

مونرو جنگ را از قبل آغاز کرده است

قدرتمندترین دستگاه استخراج اتریوم توسط Bitmain معرفی شد !/ تاثیر این خبر در آینده اتریوم چیست؟

جامعه مونرو که یکی از پویاترین فرایندهای استخراج را داراست، بیش از اتریوم خطر ASIC ها را حس می‌کند. طبق خبری که منتشر کردیم، اخیرا شرکت Bitmain از یک دستگاه جدید به نام Antminer X3 رونمایی کرده که مخصوص استخراج مونرو است. بنابر اعلام توسعه دهندگان، با بروزرسانی سیستم مونرو در ماه آوریل، به طور کامل از این اقدام جلوگیری خواهد شد.

امروز (۱۵ فروردین) صرافی HITBTC در توییتی خبر از پشتیبانی هاردفورک جدید مونرو به نام MoneroOriginal در ۶ آوریل داد. گفته می‌شود که با این هاردفورک، استخراج مونرو یا همان مونرو اورجینال با دستگاه ASIC غیرممکن می‌شود.  این درحالی است که یک هاردفورک دیگر به نام MoneroV برای ۳۰ آوریل برنامه ریزی شده است.

فضای غیرمتمرکز ارزهای دیجیتال و این مهم که هیچکس مالک یک جامعه نیست، امکان شکایت و جلوگیری مستقیم جرائم  را برای توسعه دهندگان سلب می‌کند.

قدرتمندترین دستگاه استخراج اتریوم توسط Bitmain معرفی شد !/ تاثیر این خبر در آینده اتریوم چیست؟

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

دارایی‌های دیجیتال‌تان را از آتش‌سوزی، سیل، کلاهبرداری (فیشینگ)، فراموشی و سایر بلایای طبیعی محافظت کنید.

نیک دادسن می‌گوید:

اگر هوشیارانه عمل کنید، پیشرفت خواهید کرد.

در روستای اتینگهاوزن در سوئیس، کوهستانی از سنگ‌های گرانیتی وجود دارد که در حال حاضر یکی از محرمانه‌ترین مراکز اطلاعاتی جهان به شمار می‌رود. حدود ۳۰۰ متر درون این کوهستان، یک پناهگاه نظامی قدیمی وجود داشته است که پس از بازسازی به صورت یک فضای سرد در آمده و با دیواره‌های فولادی پوشانده شده است. درون این فضای سرد، سخت‌افزارهای ایمن در برابر جاسوسی قرار دارد که کلیدهای خصوصی افرادی که دارایی‌های رمزنگاری‌شده‌ی بسیار ارزشمندی دارند و به دنبال آرامش ذهن‌شان هستند نگهداری می‌کند. سیستم امنیتی بسیار قدرتمندی از این پایگاه حفاظت می‌کند.

شاید به نظر شما این اقدامات امنیتی تا حدودی افراطی به نظر برسد، اما واقعیت این است که بردارهای حمله در فضای رمزنگاری بسیار زیاد هستند: حساب‌های کاربری جعلی، کلاهبرداران، اخاذی‌کنندگان، دوست‌نماها و دوستان حقه‌باز همه نمونه‌هایی از این بردارهای حمله هستند. مسلما کاربران نمی‌توانند به سرعت حساب‌های کاربری جعلی را تشخیص دهند.

ویتالیک بوترین (خالق اتریوم) می‌گوید:

یک کلاهبردار فقط ۱۰ دقیقه زمان نیاز دارد تا تصویر حساب‌کاربری فرد دیگری را کپی کند. بنابراین هرگز به کسی که در توئیتر از شما درخواست پول می‌کند یا حتی به شما پیشنهاد پول می‌دهد اعتماد نکنید.

در رسانه‌های اجتماعی ویتالیک‌های ساختگی، جوزف لوبین‌های (یکی از بنیانگذاران اتریوم و Consensys) دروغین و نظایر آن بسیار زیاد هستند. واقعا چه کسی با یک نگاه می‌تواند به صحیح بودن این اسامی در رسانه‌ها پی ببرد؟ فردی که در توییتر به سرعت در حال گشت‌وگذار است، ممکن است به محض دیدن etlhereumJoseph @ به اشتباه بیفتد و اصلا متوجه نشود که در این حساب‌کاربری بین دو حرف t و h حرف l وجود دارد که نشانه‌ی جعلی بودن آن است.

بسیاری از کاربران هنوز هم بخش عمده‌ای از دارایی‌های رمزنگاری‌شده‌ی خودشان را به صورت آنلاین در کیف‌پول‌های آنلاین در صرافی‌های متمرکز نگهداری می‌کنند که همه می‌دانیم بسیاری از آنها در طی این سال‌ها از مخاطرات این مسیر بی‌نصیب نمانده‌اند: از مهم‌ترین آنها می‌توان به هک مفتضحانه‌ی Mt. Gox در ۲۰۱۴ اشاره کرد که در آن هکرها با حدود ۷۴۰,۰۰۰ بیت‌کوین ناپدید شدند و البته بیت‌فینکس که به تازگی هک شد و تقریبا ۱۲۰,۰۰۰ بیت‌کوین از دست رفت.

علاوه بر این‌ها، تهدیدات قدیمی نیز هنوز به قوت خودشان باقی هستند: آتش‌سوزی و فراموشی دو مورد از این تهدیدات هستند. شاید باور نکنید، فردی به صورت کاملا تصادفی ۹ میلیون دلار بیت‌کوین را دور ریخته بود. همان‌طور که می‌بینید بردارهای حمله می‌توانند بسیار ساده و غیر قابل پیش‌بینی باشند.

مشکل اینجاست که روش‌های نگهداری رمزارزها در بسیاری موارد امن نیست. ممکن است به هر روش ساده‌ای رمزارزها از دست بروند. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۱ مقدار ۲۶۰۹ بیت‌کوین در Mt. Gox فقط به دلیل یک خطای اسکریپتی ناپدید شد. بلاکچین به ما آزادی عمل می‌دهد تا هر یک از ما بانکِ خودمان باشیم. البته از آنجا که ما در شرایطی زندگی کرده‌ایم که تمایل داریم نهادهای متمرکز همه‌ی مسائل ما را برایمان مدیریت کنند شاید این موضوع کمی نگران‌کننده باشد. اما دیگر وقت آن رسیده است که با شیوه‌های امنیتی بیشتری برای ذخیره‌ی رمزارزها آشنا شویم.

خوشبختانه نیک دادسن (بنیانگذار BoardRoom که در حال حاضر GovernX نامیده می‌شود) به تازگی یک گیت‌بوک با عنوان «نکات حرفه‌ای برای مدیریت کیف‌پول اتریوم» منتشر کرد که نوعی راهنمای جامع هم برای افراد بی‌تجربه و هم برای افراد دارای کلاه آلومینیومی به شمار می‌رود. (افرادی که کلاه آلومینیومی بر سر می‌گذاشتند بر این باور بودند این کلاه می‌تواند ذهن آنها را از تهدیدات خارجی مانند کنترل ذهن، خواندن افکار و امواج مغناطیسی حفظ کند).

معیارهای امنیتی شخصیِ دادسن دقیقا شبیه «الگوی لباس اسنودن» است.۷ نکته‌ی حرفه‌ای برای ایمن نگه‌داشتن ارزهای دیجیتال ادوارد اسنودن کارمند سابق سیا و ان‌اس‌ای بود که اسنادی مبنی بر شنود و نقض حریم خصوصی افراد توسط آژانس امنیت ملی آمریکا را فاش کرد. الگوی لباس اسنودن نوعی لباس است که مانند پتو تمام مونیتور کامپیوتر و هر چیز دیگر مربوط به آن را می‌پوشاند و در تصویر زیر نشان داده شده است. این الگو می‌گوید فقط در این حالت می‌توانید از هر لحاظ امنیت دارایی‌های رمزنگاری‌شده‌تان را حفظ کنید. اما هدف دادسن توانمندسازی کاربران است و قصد ترساندن آنها را ندارد. او می‌خواهد نوعی تعادل بین سهولت و امنیت ایجاد کند. دادسن بر این باور است که لایه‌های امنیتی زیاد نمی‌تواند چندان کارامد باشد، زیرا در نهایت خودتان را هم هنگام تلاش برای دسترسی به رمزارزتان گیج می‌کند. دادسن منابعی را به شما می‌دهد که خودتان در نهایت تصمیم بگیرید سیستم امنیتی‌تان تا چه اندازه پیچیده باشد.

نکته‌ی احتیاطی: گردآوری این نکات حرفه‌ای ممکن است این نگرانی را به همراه داشته باشد که حالا هکرها و کلاهبرداران نیز روی هر ابزار یا اقدامات امنیتی که در این‌جا توصیه می‌شود تمرکز می‌کنند. این درست است، اما شما باید هشیار باشید. بلاکچین دست‌مان را برای انتخاب‌های مختلف باز می‌گذارد. همان‌طور که دادسن می‌نویسد: «اگر هوشیارانه عمل کنید، پیشرفت خواهید کرد.»

هفت نکته‌ی امنیتی ارزهای دیجیتال

۱- بردارهای حمله را بشناسید

دشمن را شناسایی کنید. مراقب «حمله مرد میانی» یا در واقع کسانی که سعی دارند بین شما و مقصدتان قرار گیرند باشید.

سایت‌های کلاهبردار یا وبسایت‌های جعلی که خود را به شکل سایت‌های معتبر جا می‌زنند، این روزها یاد گرفته‌اند چطور کاملا ایمن و عادی به نظر بیایند. URL‌ها را دوبار بررسی کنید. با این حال بهتر است سایت‌های رمزنگاری‌شده‌ی خودتان را بوکمارک کنید و همیشه از همان بوکمارک‌ها استفاده کنید تا نیاز نباشد دوباره آدرس‌ها را بررسی کنید. MetaMask می‌تواند کلون‌ها یا آدرس‌های شبیه‌سازی شده‌ی MyEtherWallet را برای‌تان در لیست‌سیاه قرار دهد.

۷ نکته‌ی حرفه‌ای برای ایمن نگه‌داشتن ارزهای دیجیتال

دانلود نرم‌افزارها را تأیید کنید و اجازه ندهید هر نرم‌افزاری در سیستم‌تان نصب شود. نسخه‌های قدیمی سیستم‌عامل Tails دیگر مناسب نیستند، از نسخه‌های جدید آن استفاده کنید. حمله‌ی مرد میانی حتی ممکن است واقعی باشد: فردی به خاطر اینکه گذرواژه‌ی بازیابی رمزارزش را به یک فروشنده کلاهبردار در ای‌بی (ebay) داد، همه‌ی پس‌انداز زندگی اش را از دست داد. بنابراین همیشه کیف‌پول را مستقیما از سازنده‌ی آن بخرید. حال فرض کنیم URLها را بررسی کرده‌اید و همه‌ی آنها درست و معتبر هستند. اما از کجا می‌دانید کسی وای‌فای شما را هک نکرده است و با جعل‌کردن DNS تان، شما را به IPهای متفاوت هدایت نکرده است؟ محاسبات ایمنی دقیقا مانند شطرنج است. همیشه باید فرض کنید حریف‌تان از شما باهوش‌تر است.

۲- رمز عبورهای قدرتمند انتخاب کنید

۷ نکته‌ی حرفه‌ای برای ایمن نگه‌داشتن ارزهای دیجیتال

هرگز برای رمز عبور از تاریخ تولد، آدرس خیابان، متن ترانه‌ی موردعلاقه و مشابه آنها استفاده نکنید. حتی اگر از حروف درهم و برهم در صفحه کلید استفاده کنید، باز هم ممکن است لو برود؛ چرا که ابزارهای قفل‌شکن می‌توانند در هر ثانیه ۳۵۰ میلیارد رمز را حدس بزنند. از یک تولیدکننده‌ی رمز عبور تصادفی برای ایجاد یک عبارت رمزی قوی استفاده کنید یا یک کیف‌پول سخت‌افزاریخریداری کنید که کلیدها و امضاهای قدرتمند برای شما ایجاد کند. بهتر است از رمزعبورهای چندگانه استفاده کنید. کیف‌پول‌های با چندامضا مانند Gnosis’ به کلیدهای متعددی برای تأیید و اعتبارسنجی معاملات نیاز دارند. از کد احراز هویت دو مرحله‌ای نیز برای ایمیل، مبادلات و نظایر آنها استفاده کنید. منتظر ماندن برای دریافت پیامک ممکن است آزاردهنده باشد، اما این شیوه تأیید دو مرحله‌ای از امنیت بالاتری نسبت به سایر شیوه‌ها برخوردار است

۳- ار فضای ذخیره‌سازی آفلاین (سرد) استفاده کنید

۷ نکته‌ی حرفه‌ای برای ایمن نگه‌داشتن ارزهای دیجیتال

یکی از مهم‌ترین اقدامات امنیتی که باید به آن توجه کنید این است که بخش اعظم دارایی رمز‌نگاری‌شده‌تان را به صورت سرد (یعنی به صورت ایرگپ و آفلاین) نگهداری کنید. فقط مقداری از آن را در صرافی و کیف‌پول‌های آنلاین نگه‌دارید که از دست رفتن آن زیان چندانی برای‌تان نداشته باشد. همچنین با خارج کردن کارت شبکه از کامپیوتر شخصی یا لپ‌تاپ‌تان می‌توانید یک کامپیوتر ایرگپ ایجاد کنید و سیستم‌عامل Tails را که به صورت آفلاین است روی آن اجرا کنید. می‌توانید یک کیف‌پول سخت‌افزاری بخرید. هنگامی که در حال تولید عبارت seed (عبارت رمز عبور) هستید، کیف‌پول سخت‌افزاری‌تان را به یک پریز در دیوار وصل کنید تا حتی‌الامکان سرد (آفلاین) بماند. اگر باز هم آرامش ندارید، میکروفن و دوربین لپ‌تاپ‌تان را هم بپوشانید و هر گونه دستگاه الکترونیکی را از اتاق خارج کنید!

۴- همه چیز را آزمایش کنید

۷ نکته‌ی حرفه‌ای برای ایمن نگه‌داشتن ارزهای دیجیتال

برای تمرین بهتر است ابتدا با بخش کوچکی از دارایی‌تان در یک شبکه‌ی آزمایشی شروع کنید. هرگز آدرس‌ها را به صورت دستی تایپ نکنید. اگر فکر می‌کنید خیلی افراطی است، بد نیست بدانید تا کنون بیش از ۱۲۰۰۰ اتریوم فقط به دلیل اشتباهات تایپی برای همیشه از دست رفته است. به جای تایپ دستی از روش‌هایی مانند  کپی و چسباندن، سرویس Ethereum Name Service یا اسکن کد QR استفاده کنید. مطمئن شوید اپلیکیشن اسکن‌تان ایمن است. identicon آدرس مقصد را دوبار بررسی کنید تا آواتار اشتباهی را انتخاب نکرده باشید. قبل از انتقال هر دارایی دیجیتال به کیف‌پول سخت‌افزاری‌تان، عبارت seed را آزمایش کنید. اگر در حال ایجاد یک کامپیوتر ایرگپ هستید قبل و بعد از بارگیری داده‌ها روی کارت حافظه، چک‌سام کدگذاری‌شده با الگوریتم MD5 (MD5 checksum) را ثبت و دوباره بررسی کنید. (چک‌سام‌های کدگذاری‌شده برای بررسی صحت و سقم اطلاعات در مقصد به کار می‌روند.)

۵- رمز عبورهای‌تان را در دستگاه‌ها و مکان‌های مختلفی ذخیره کنید

۷ نکته‌ی حرفه‌ای برای ایمن نگه‌داشتن ارزهای دیجیتال

یک عبارت seed استاندارد Bip39 یک رشته‌ی ۲۴ کلمه‌ای نادر است که می‌توانید از آن یک کلید خصوصی ایجاد کنید. از این seed تا جایی که می‌توانید مراقبت کنید. اگر آن را روی کاغذ می‌نویسید دوتا از آن بنویسید و در مکان‌های جداگانه نگهداری کنید. کارت حافظه نیز گزینه‌ی خوبی است، اما به ندرت تا ۵ سال دوام می‌آورد و ممکن است به راحتی با پالس الکترومغناطیسی پاک شود. برای اطمینان از هر دو روش آنالوگ و دیجیتال استفاده کنید. دیده شده است که برخی افراد عبارت seed را روی فولاد می‌کوبند. هر قطعه از seed را در یک جای مطمئن و جداگانه ذخیره کنید. یادتان باشد مراحل را به دقت ثبت کنید تا بعدا خودتان یا وارث‌تان بتوانید seed را دوباره بسازید.

۶- به «انکار موجه» پایبند بمانید

۷ نکته‌ی حرفه‌ای برای ایمن نگه‌داشتن ارزهای دیجیتال

انکار موجه (plausible deniability) در حوزه‌ی رمزنگاری به معنای توانایی پنهان داشتن اطلاعات خاص است. هرگز درباره‌ی دارایی‌های‌تان با کسی صحبت نکنید و در رسانه‌های اجتماعی درباره‌ی صرافی‌هایی که در آن همه‌ی دارایی‌های رمزنگاری‌تان را نگهداری می‌کنید چیزی نگویید. دارایی‌های رمزنگاری را فقط به صورت آنلاین نگهداری نکنید. شما می‌توانید حساب‌های کاربری‌تان را تحت مسیرهای HD متفاوتی در کیف‌پول‌های سخت‌افزاری خودتان پنهان کنید تا کسی نتواند به آنها دسترسی یابد. همچنین، از طریق توزیع دارایی‌های‌تان در کیف‌پول‌های مختلف خطر افشا شدن آنها را به حداقل برسانید.

۷- با ارتقای سطح دقت‌تان به اکوسیستم کمک کنید

۷ نکته‌ی حرفه‌ای برای ایمن نگه‌داشتن ارزهای دیجیتال

دادسن این گیت‌بوک را با معرفی چهار سطح متفاوت از تنظیمات کیف‌پول به پایان می‌رساند. کسی که به سطح چهارم رسیده است دقیق‌ترین کاربر است. این تصمیم شماست که تا چه حد می‌خواهید دقیق باشید. اما به یاد داشته باشید: انتخاب‌های امنیتی شما نه تنها بر خودتان، که بر اکوسیستم هم تأثیر می‌گذارد. اگر از سیستم احراز هویت دو مرحله‌ای استفاده نکنید و کسی به ایمیل‌تان دسترسی پیدا کند (به عنوان مثال اگر از کامپیوتر کافی‌نت یا هر جای دیگری استفاده کرده باشید و فراموش کرده باشید جیمیل‌تان را ببندید)، اگر کسی به شبکه‌ی خصوصی شما دسترسی پیدا کنید خودتان مقصر هستید. بنابراین سعی کنید سطح‌تان را ارتقا دهید. کیف‌پول‌های سخت‌افزاری، سیستم‌عامل آفلاین Tails و امضای چندگانه را امتحان کنید. درباره‌ی فضای ذخیره‌سازی آفلاین مانند کیف‌پول سخت‌افزاری با دوستان خود صحبت کنید. با شناسایی و نشانه‌گذاری سایت‌های کلاهبردار و حساب‌های جعلی به جامعه کمک کنید. نکات حرفه‌ای دادسن هدیه‌ای به اکوسیستم هستند و ما نیز با انتشار آنها می‌توانیم سهمی در کمک به اکوسیستم داشته باشیم.

منبع: consensys

۷ نکته‌ی حرفه‌ای برای ایمن نگه‌داشتن ارزهای دیجیتال

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

اخیرا فاز دوم پیش فروش توکن پیام‌رسان تلگرام برگزار شده است. دولت ایران چندان از این رویداد استقبال نمی کند.

سرویس پیام‌رسان تلگرام، به شدت در میان کاربران ایرانی محبوب و فراگیر است. ضرورت محدودسازی این اپلیکیشن مدتهاست که در ایران مطرح شده است.

در جریان ناآرامی های اخیر دولت ایران اپلیکیشن تلگرام را فیلتر کرد، چرا که گفته می شد تلگرام در تشکیل یک زنجیره ادامه دار از اعتراضات نقش موثری داشته است. پس از ماجرای اعتراضات خیابانی اخیر در ایران، زمزمه های فیلترینگ تلگرام اوج گرفت.

احتمال مسدود سازی تلگرام پس از جمع سپاری 1.7 میلیارد دلاریپیش فروش توکن تلگرام، ۱.۷ میلیارد دلار سرمایه جذب کرده است. هدف از برگزاری این پیش فروش، جذب سرمایه به منظور توسعه یک اکوسیستم مبتنی بر بلاک چین تمام و کمال می باشد. ظاهرا این عرضه اولیه، پایان داستان تلگرام در ایران است.

اخیرا شایعات بسیاری مبنی بر مسدود سازی این پیام‌رسان محبوب گسترش یافته است. به نقل از خبرگزاری آمریکایی Al-Monitor؛ مقامات دولتی بسیاری ضمن تایید این شایعات، موافقت خود را با فیلترینگ تلگرام در ایران اعلام کرده، و در خواست خود را علنی ساخته اند.

حسن فیروزآبادی، در مقام دبیر شورای عالی فضای مجازی ادعا کرده که شرکت تلگرام با بخش خصوصی دولت ایران دشمنی دارد. او در مورد ارز دیجیتال آتی تلگرام هشدار داده و می گوید دولت نمی تواند نسبت به آن بی تفاوت باشد. زیرا اقتصاد داخلی کشور با ورود این ارز تضعیف و مختل خواهد شد.

فیروزآبادی طی یک مصاحبه در تلویزیون ملی می گوید:

پیام رسان تلگرام تنها در ایران است که بیشترین کاربر را دارد و از انحصار برخوردار است.

او در ادامه می گوید:

تلگرام رسما اعلام کرده که می‌خواهد سکوی پیام رسان را تبدیل به سکوی اقتصادی کند، و این ارز ملی ایران را تضعیف خواهد کرد.

به اعتقاد حسن فیروزآبادی ارز دیجیتال تلگرام برای ارز ملی ایران یک تهدید جدی است و دولت نمی تواند با ورود آن به کشور موافقت کند. او در ادامه صحبت های خود به این موضوع اشاره کرد که در این مدت چیزی حدود ۵۰ میلیارد دلار ارز از کشور خارج شده است.

با این حال، پیشنهاد مطرح شده مبنی بر مسدود سازی تلگرام، به یک اتفاق نظر همگانی در دولت نرسیده و تمام مقامات دولتی در ایران با آن موافق نیستند.

دولت معتدل رییس جمهور حسن روحانی، در دیدار با جمعی از مدیران ارشد کشوری، درخصوص احتمال فیلتر تلگرام مخالفت خود را اعلام کرده و می گوید:

بنای نظام بر رفع انحصار از فضای پیام رسان‌ها بوده است نه فیلتر و بستن فضای مجازی.

شایان ذکر است که ایران نیز مشغول بررسی و تحقیق درباره فناوری بلاک چین بوده و قصد دارد در راستای دور زدن تحریم های اقتصادی بین المللی برای کشور یک ارز دیجیتال ملی بسازد. پیش از این، ایران نسبت به بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال غیر متمرکز چراغ سبز نشان داده بود، این در حالی است که طی چند ماه اخیر دولت ایران در تصمیم خود تجدید نظر کرده است.

احتمال مسدود سازی تلگرام پس از جمع سپاری ۱.۷ میلیارد دلاری

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

دادستانی کره جنوبی از دستگیری مدیرعامل یک صرافی ارزهای دیجیتالی در این کشور خبر داد. این صرافی که با عنوان «کوین نست» فعالیت می‌کند با چندین عنوان اتهام مواجه است.

به گفته دادستانی کره جنوبی، «کیم ایک هوان» و یکی از اعضای اجرایی ارشد این صرافی به اتهام کلاه‌برداری و اختلاس بازداشت‌ شده‌اند. دادستانی در مورد اتهام آنها اعلام کرده است که، هوان و همدست‌های وی اقدام به انتقال پول‌ها از حساب کاربران به‌حساب خود می‌کرده‌اند. دادستان این کشور همچنین اعلام کرد که یک صرافی دیگر نیز تحت نظر است.

مدیرعامل یک صرافی کره‌ای بزرگ دستگیر شد !

این دستگیری پس‌ازآن انجام شد که ماه گذشته سه صرافی در بخش یئودو (Yeouido) مورد ظن مسئولین دادستانی در کره جنوبی قرار گرفتند. یئودو را می‌توان مشابه وال استریت در آمریکا دانست.

با انتشار این خبر، می‌توان گفت که در چند ماه اخیر، دولت کره جنوبی رویکردهای جدی‌تری را نسبت به حوزه ارزهای دیجیتال اتخاذ نموده است که می‌توان برخی از آنها را مثبت و تعدادی را منفی به‌حساب آورد. «کاخ آبی» کره یا همان کاخ ریاست جمهوری این کشور، چند پیش اعلام کرده بود که به دنبال شفافیت بیشتر در حوزه ارزهای دیجیتال است تا به این وسیله بتوان فعالیت‌های غیرقانونی را از این بخش پاک نمود.

به عقیده دولت‌مردان این کشور شفافیت بیشتر در صدر فهرست اولویت‌های کره قرار دارد و این امر تنها با پیروی از چهارچوب‌های مشخص‌شده امکان‌پذیر است.

ژانویه سال جاری، دولت کره، دستور داد تا اقدامات محتاطانه بیشتری را در رابطه با صرافی‌های ارزهای دیجیتالی به اجرا دربیاورند.

کوین نست پنجمین صرافی بزرگ از حیث حجم معاملات در کره جنوبی بود. آسیا و به‌ویژه کره جنوبی به‌تازگی به یکی از بزرگ‌ترین مراکز ارزهای دیجیتالی در دنیا تبدیل‌شده است. غول نرم‌افزارهای پیامرسان در کره جنوبی با عنوان «کاکائو» و «لاین» یکی از بزرگ‌ترین نرم‌افزارهای اجتماعی در آسیا به دنبال استفاده از بلاک چین در برنامه‌های خود هستند.

مدیرعامل یک صرافی کره‌ای بزرگ دستگیر شد !

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

روش‌های متعددی برای کسب درآمد از فضای ارزهای دیجیتال وجود دارد. سرمایه گذاری‌های بلند مدت، معاملات روزانه، مشاوره و … همه روش‌هایی برای کسب سود از این حوزه هستند. برای سرمایه گذاران، ارزهای دیجیتالی وجود دارند که وقتی خواب هستید علاوه بر رشد قیمت احتمالی، به دارایی‌های شما می‌افزایند. در این پست سه ارز دیجیتال را که این ویژگی را دارند به شما معرفی می‌کنیم. با این جمله زیبا از وارن بافت شروع می‌کنیم.

درآمدزایی قطره‌ای به‌وسیله ارزهای دیجیتال !

«اگر راهی برای پول درآوردن در هنگام خواب پیدا نکنید، باید آنقدر کار کنید تا بمیرید.»

۱- NEO

درآمدزایی قطره‌ای به‌وسیله ارزهای دیجیتال !

با خواندن این مقاله می‌توانید به صورت کامل با بلاک چین نئو آشنا شوید. اما به طور خلاصه نئو قابل استخراج نیست و از الگوریتمی شبیه به اثبات سهام به نام dBFT بهره می‌برد.

در شبکه نئو دو نوع توکن یا واحد ارزی وجود دارد، NEO و GAS.

واحد ارزی NEO برای حفظ شبکه و GAS برای پرداخت هزینه‌های شبکه و ساخت قراردادهای هوشمند کاربرد دارد. به دارندگان NEO در کیف پول‌های رسمی نئو که در این مقاله معرفی کرده‌ایم و یا صرافی بایننس، به طور مرتب GAS تعلق می‌گیرد. تعداد واحدهای NEO و GAS هر دو محدود است، از این رو در آینده در صورت کاربردی شدن شبکه نئو، احتمال افزایش قیمت زیاد است.

پس شما علاوه بر سرمایه گذاری در NEO، هر روز مقداری توکن GAS دریافت می‌کنید. برای اطلاع از مقدار دریافتی GAS به این ماشین حساب مراجعه فرمایید.

توجه: حداقل مقدار قابل ذخیره نئو در کیف پول های رسمی واحد ۱ است اما صرافی‌ها از واحدهای اعشاری نئو پشتیبانی می‌کنند. به عنوان مثال اگر شما ۱.۵ نئو داشته باشید، تنها قادر به خارج کردن ۱ نئو از صرافی به کیف پول رسمی خواهید بود و ۰.۵ نئوی باقی‌ مانده در صرافی می‌ماند. از این رو می‌توانید نئو را به میزان مناسب و بدون اعشار خریداری کنید تا هنگام خارج کردن از صرافی با مشکل مواجه نشوید و یا اینکه نئوهای خود را در صرافی‌هایی مانند بایننس که از GAS پشتیبانی می‌کنند نگهداری کنید.

۲- اتریوم (به زودی)

درآمدزایی قطره‌ای به‌وسیله ارزهای دیجیتال !

توسعه‌دهندگان اتریوم به شدت در حال کار بر روی سیستم Casper هستند تا اتریوم را از شر استخراج پرهزینه و بدون آینده خلاص کنند. ویتالیک بوترین، خالق جوان اتریوم در تمام نشست‌های اخیرش خبرهای امیدوار کننده‌ای از الگوریتم اثبات سهام ارائه کرده است و به تسریع کار تاکید دارد.

با توجه به اخبار اخیر شرکت بیت مین مبنی بر رونمایی از دستگاه‌های ASIC اتریوم که باعث انحصاری شدن استخراج این ارز برای ثروتمندان خواهد شد، به نظر می‌رسد که تا پایان سال جاری میلادی شاهد فعالیت اثبات سهام اتریوم باشیم. جزئیات زیادی از سیستم کاسپر اتریوم در دست نیست. فعلا فقط همانقدر می‌دانیم که شما در سیستم جدید با خرید اتریوم و اختصاص آن به شبکه، نسبت به مقدار دارایی‌تان، در ایجاد بلاک نقش خواهید داشت.

۳- ویوز

درآمدزایی قطره‌ای به‌وسیله ارزهای دیجیتال !

ویوز پلتفرمی مبتنی بر بلاک چین و دارای قراردادهای هوشمند است که به منظور تسهیل ایجاد توکن، تبادلات ارزهای دیجیتال و راه اندازی ICOها توسعه داده شده است. ویوز دارای یک صرافی غیرمتمرکز پیشرفته‌ هم هست. ویوز از نوعی الگوریتم اثبات سهام پیشرفته به نام لیزینگ (Leasing) بهره می‌برد.

در ویوز به دو صورت می‌توان با حفظ شبکه پاداش دریافت کرد.

۱- سوپرنود شوید: برای تبدیل شدن به سوپر نود در ویوز باید دارای یک سری شرایط خاص باشید که یکی از آن‌‌ها داشتن حداقل ۱۰,۰۰۰ واحد ویوز است. طبیعتا سوپرنودها ازشرایط ویژه‌ای در شبکه برخوردار خواهند شد.

۲- نود معمولی باشید: در این روش شما دارایی‌های خودتان را به آدرس‌های سوپر نود تایید شده توسط ویوز ارسال می‌کنید و هر سال حدود ۵ درصد به واحدهای ویوزی که اختصاص داده اید، افزوده می‌شود. شما می‌توانید هر زمان که مایل باشید این فرایند را متوقف کنید و دارایی‌هایتان را پس بگیرید.

آموزش لیزینگ در ویوز

ابتدا باید بدانید که نسبت به دارایی‌تان چه میزان سود خواهید برد. پس به ماشین حساب این صفحه مراجعه کنید. برای مثال در صورت اختصاص یک ساله ۱۰۰۰ واحد ویوز، پس از یک سال ۲۱ واحد ویوز به دارایی شما افزوده می‌شود.

درآمدزایی قطره‌ای به‌وسیله ارزهای دیجیتال !

برای مشاهده سایز اصلی روی تصویر کلیک کنید


پس از این کار باید در کیف پول رسمی ویوز حساب بسازید. کیف پول رسمی ویوز در دو نوع آنلاین و نصبی وجود دارد. برای راحتی کار ما در این آموزش از کیف پول آنلاین این پلتفرم استفاده می‌کنیم. برای ایجاد حساب در کیف پول رسم یا آنلاین ویوز به این صفحه مراجعه فرمایید.

در صفحه بازشده برای ساخت حساب روی create a new account کلیک کنید.

درآمدزایی قطره‌ای به‌وسیله ارزهای دیجیتال !

برای مشاهده سایز اصلی روی تصویر کلیک کنید


در صفحه جدید ابتدا یک آواتار به دلخواه انتخاب کنید. یک کلمه عبور امن وارد کنید. کلمه عبور را دوباره وارد کنید و روی continue کلیک کنید.

درآمدزایی قطره‌ای به‌وسیله ارزهای دیجیتال !

برای مشاهده سایز اصلی روی تصویر کلیک کنید


حتما از کیف پول خود بک آپ تهیه کنید. با تهیه بک آپ با فراموشی رمزعبور خود می‌توانید دوباره کیف پول خود و مبالغتان را بازیابی کنید. در فرایند بک آپ ویوز به شما ۱۵ کلمه نمایش داده خواهد شد. این کلمات را در مکان‌های امن یادداشت کنید.

درآمدزایی قطره‌ای به‌وسیله ارزهای دیجیتال !

برای مشاهده سایز اصلی روی تصویر کلیک کنید


پس از بک آپ وارد کیف پول می‌شوید که البته یک صرافی غیرمتمرکز هم هست. در قسمت Assets روی YourAddress کلیک کنید تا آدرس کیف پول ویوز به شما نمایش داده شود. از صرافی‌هایی مانند بایننس به میزان نیاز ویوز بخرید و از طریق آدرسی که دریافت کردید به این کیف پول ویوزها را منتقل کنید. حالا برای اختصاص دارایی‌تان برای امنیت شبکه وارد بخش Leasing شوید.

درآمدزایی قطره‌ای به‌وسیله ارزهای دیجیتال !

برای مشاهده سایز اصلی روی تصویر کلیک کنید


حالا از بخش سمت چپ صفحه روی Start Lease کلیک کنید.

درآمدزایی قطره‌ای به‌وسیله ارزهای دیجیتال !

برای مشاهده سایز اصلی روی تصویر کلیک کنید


صفحه ای مانند عکس زیر باز می‌شود:

درآمدزایی قطره‌ای به‌وسیله ارزهای دیجیتال !

برای مشاهده سایز اصلی روی تصویر کلیک کنید

۱- میزان دارایی ویوزهای شما را نمایش می‌دهد.

۲- باید آدرس یکی از سوپرنودهای مورد تایید ویوز را وارد کنید. برای مشاهده سوپر نودهای مورد تایید بهاین صفحه مراجعه فرمایید.

۳- مقدار ویوزی را که مایل به اختصاص هستید را وارد کنید. سپس روی Start Lease کلیک کنید.

 

ارزهای دیجیتال بسیار زیادی مانند کاردانو (به زودی)، پیواکس، ناو کوین، استیرز و … مبتنی بر اثبات سهام هستند که در صورت استقبال شما از این مطلب، در روزهای آتی دوباره به معرفی و آموزش برخی از آن‌ها خواهیم پرداخت.

نکات مهم

۱- توجه داشته باشید که سود دریافتی از ارزهای مبتنی بر اثبات سهام زیاد نیست و فقط سودی ناچیز روی سود احتمالی سرمایه گذاری شماست. از این رو حتما ابتدا از اینکه این ارزها برای سرمایه‌گذاری مناسب هستند یا خیر اطمینان جاصل کنید.

۲- احتمال کم و زیاد شدن سود نسبت به وضعیت شبکه‌ وجود دارد.

۳- تمام مطالب بیان شده بر اساس مستندات بوده و ما در این مقاله هیچگونه پیشنهاد خریدی ارائه نکرده ایم.

درآمدزایی قطره‌ای به‌وسیله ارزهای دیجیتال !

  • ارز دیجیتال