ارزدیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

ارزدیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

۱۵۵ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

نتایج به دست آمده از یک مطالعه اخیر در ژاپن نشان می دهد که ۱۴ درصد از کارمندان مرد بین ۲۵ الی ۳۰ سال، در حوزه ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری می کنند.

روز گذشته مجله آنلاین تجاری shin R25، نتایج یک مطالعه اخیر را منتشر کرد که نشان می داد ۱۴ درصد از جامعه کاری مذکر در این کشور، روی ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری می کند.

از ژانویه تا مارس امسال، ۴۷۳۴ مرد از سرتاسر ژاپن در یک نظرسنجی تحت عنوان «پرسشنامه ارزهای دیجیتال» شرکت کردند. بر اساس نتایج به دست آمده، بیش از یک چهارم شرکت کنندگانی که ارز دیجیتال داشتند گفته بودند این اولین باری است که سرمایه گذاری می کنند، و تجربه قبلی نداشتند.

۱۴ درصد از نیروی کار جوان در ژاپن، روی ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کرده‌اند

شرکت کنندگانی که ارز دیجیتال داشتند، اهداف مختلفی را برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال عنوان کرده اند. ۹۲ درصد گفته اند که با هدف سرمایه گذاری بلند مدت وارد این بازار شده اند، ۳۷.۴ درصد به دلیل «گرایشات زیاد این حوزه»، و ۱۹.۹ درصد به خاطر «آشنایی و توصیه رسانه ها».

با توجه به ارزش دارایی شرکت کنندگان، ۳۴.۵ درصد از آمار موجود کمتر از ۵۰۰۰۰ ین (حدود ۴۶۹ دلار) ارز دیجیتال دارند. در این میان، تنها ۱۰.۲ درصد از افراد ۱ میلیون ین یا بیشتر ( معادل ۹۳۶۰ دلار یا بیشتر) ارز دیجیتال داشتند.

اکثر شرکت کنندگان، یعنی در حدود ۲۴.۳ درصد از آن ها، دارایی دیجیتالی که داشتند را بین ماه های اکتبر و دسامبر سال ۲۰۱۷ خریده بودند. در این حین ۱۵ درصد از افراد در زمان «افت شدید قیمت ها» در ۲۰۱۸ یا بعد از آن خرید کرده بودند.

۴۷.۱ درصد از شرکت کنندگان در پاسخ به این سوال که برنامه آینده آنها برای سرمایه گذاری در حوزه ارزهای دیجیتال چیست، گفته بوند که قصد دارند به طور فعال در این حوزه سرمایه گذاری کنند. نظر ۳۵.۴ درصد از افراد هم این بود که این نوع از سرمایه گذاری را کنار گذاشته و ادامه ندهند.

۱۴ درصد از نیروی کار جوان در ژاپن، روی ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کرده‌اند

جوزف یانگ، خبرنگار کوین تلگراف در واکنش به نتایج نظرسنجی مذکور، ضمن ابراز تحیر در توییتر آن را «آمار پذیرش بالای ارزهای دیجیتال» در ژاپن خواند و نوشت:

نتایج یک مطالعه نشان داده است که تاکنون ۱۴ درصد از کارمندان ژاپنی رنج سنی ۲۰ سال در حوزه ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کرده و ارزهای دیجیتالی مثل بیت کوین و اتریوم دارند.

این آمار به طرز شگفت آوری بالا است، من انتظار داشتم این میزان در حدود ۱۰ درصد باشد، حتی در کشوری مثل ژاپن که بازار آن در حوزه ارزهای دیجیتال پیشگام است.

— Joseph Young (@iamjosephyoung) April 4, 2018

در اوایل سال جاری میلادی، صرافی کوین چک در ژاپن هک شد و بخش ارزهای دیجیتال این کشور شاهد یک شک عظیم ۵۳۴ میلیون دلاری در قالب ارز دیجیتال NEM بود. در پسایند این حمله، آژانس خدمات مالی در ژاپن بازرسی صرافی‌های محلی را آغاز کرد و ۱۵ صرافی ثبت نشده در کشور را مورد بررسی قرار داد. در نهایت آژانس مذکور به هفت مورد از این صرافی ها هشدار فرستاد و دو صرافی را موقتا تعلیق کرد.

پیش تر میانگین سنی سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال در کره جنوبی ۶۰ اعلام شده بود.

همچنین، چند هفته پیش نتایج یک نظرسنجی نشان داد که بیش از نیمی از جمعیت شهرنشین رومانیفناوری ارز دیجیتال را می‌شناسند، و ۶۰ درصد از گروه سنی زیر ۴۰ سال این فناوری را آینده‌ی روش های پرداختی می دانند.

منبع: cointelegraph

۱۴ درصد از نیروی کار جوان در ژاپن، روی ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کرده‌اند

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

اگر بحث در مورد انتخاب میان «نئو» و اتریوم باشد، کدام مورد، گزینه مناسب‌تر است؟ متأسفانه جواب این سؤال تا چندی پیش برای شخص من نیز مبهم بود؛ برای من به عنوان سرمایه گذار، این بحث بسیار مهم خواهد بود.

از طرف دیگر و از جانب توسعه دهندگان، ارائه جوابی مناسب از اهمیت به مراتب بالاتری نیز برخوردار است.

در بازار ارزهای دیجیتال، هنوز وفاداری به یک برند خاص به وجود نیامده، پس هر پلتفرمی که عملکرد بهتری نسبت به سایرین داشته باشد، قطعاً جایگاه بهتری را نیز از آن خود خواهد کرد.

در این مقاله به بررسی کامل و بی طرفانه تفاوت های میان اتریوم و نئو می پردازیم.

قبل از همه باید اعتراف کنم که بررسی های من در مورد نئو، بسیار عمقی‌تر از بررسی هایم در مورد اتریوم بوده چرا که شناخت اتریوم و راه‌هایی که می‌توان به وسیله آنها درک بهتری از ساختار و عملکرد این ارز پیدا کرد، به‌صورت گسترده‌تری در اختیار همگان قرار دارد که در این مسئله در مورد نئو بسیار کمتر است.

پس قبل از خواندن این مطلب، یک فنجان چای برای خود بریزید و خود را برای چند دقیقه مطالعه دقیق آماده کنید، به شما قول می‌دهم که ارزشش را داشته باشد. صد البته اگر به خاطر حجم مطالب در میانه راه منصرف شوید، کاملاً موجه خواهد بود! اما سعی شده برای راحتی شما، در پایان هر پاراگراف خلاصه ای از آن برای شما درج شود.

بیایید شروع کنیم

اتریوم زودتر پا در این راه گذاشته و به نحوی کاری انقلابی را صورت داده است که دنیای ارزهای دیجیتالی را دگرگون نموده. امروزه با قدم نهادن نسخه سوم وب، هر ICO که متولد می‌شود، بر پایه ERC20 اتریوم کار می‌کند. ویتالیک بوترین، خالق اتریوم هم یکی از باهوش‌ترین افراد حال حاضر دنیای امروز ماست.

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

همچنان که شرکت علی‌بابا به ارزش کل بازار آمازون نزدیک‌تر می‌شود و نرم افزار «وی چت» به نرم‌افزار شماره یک فضای مجازی در چین بدل شده، به این دلیل است که چین با ساز آنها می‌رقصد. سرزمین اژدهای قرمز از این تکنولوژی‌های بومی استفاده می‌کند و در مورد اینکه در آمریکا چه می‌گذرد، اهمیتی قائل نیست. سؤال اینجاست که آیا نئو که به عنوان اتریوم چینی از آن یاد می شود، می‌تواند با اتریوم رقابت کند یا اصلاً آیا نیاز به راه انداختن چنین رقابتی دارد؟

درنهایت هم نئو و هم اتریوم به دنبال رسیدن به یک جایگاه یکسان در دنیای ارزهای دیجیتال هستند. هر دو در نظر دارند تا پلتفرم‌های اصلی در اینترنت نسل جدید باشند و جای پای خود را در زمینه ICOها، نرم‌افزارهای غیرمتمرکز و قراردادهای هوشمند، محکم‌تر از دیگری نمایند.

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

دورنمایی از نئو و اتریوم

با اینکه هر دو این پلتفرم‌ها از بلاک چین مخصوص به خود استفاده می‌کنند که ابزارهای جامعی را برای توسعه دهندگانشان فراهم می‌آورد، اما باید در نظر داشت که در باطن دارای تفاوت‌های نسبتاً چشم گیری هستند. این تفاوت‌ها در دسته بندی‌های زیر قابل برسی اند:تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

هدف اصلی اتریوم ایجاد یک پلتفرم به منظور ساخت نرم افزارهای غیرمتمرکز است تا به این وسیله بتوان اینترنتی آزادتر، در دسترس تر و مورد اعتماد تری را ایجاد کرد و از آن به‌عنوان نسخه سوم اینترنت یاد می‌کند.

نئو پروژه‌ای است که در نظر دارد تا به‌وسیله بهره گیری از بلاک چین و تعیین هویت دیجیتالی به دیجیتال سازی دارایی‌ها، مدیریت خودکار آنها به وسیله قرار دادهای هوشمند و در نهایت ایجاد یک اقتصاد هوشمند به‌وسیله یک شبکه توزیع‌شده برسد.

کلمات در نوشته‌های بالا دهان‌پرکن به نظر می‌رسند، از همین رو باید کمی موشکافانه‌تر به برسی آنها بپردازیم. در ابتدا باید بدانید که هر دو پلتفرم ویژگی‌های مشترک بسیاری دارند اما وجوه تمایز آنها در قالب برندها بسیار مهم است.

اتریوم: هدف اتریوم تبدیل شدن به پلتفرمی برای نرم افزارهای غیرمتمرکز است که تا به اینجا تا حدود زیادی به اهدافش رسیده. آنها در حال حاضر صاحب بی چون و چرای بازار نرم افزارهای غیرمتمرکزند. در نقشه راهی که منتشر کرده‌اند می‌توان دید که قصد دارند تا کنترل و گزینه‌های بیشتری را پیش روی توسعه دهندگان و نرم افزارهای شان قرار دهند.

نئو: نئو به دنبال توسعه محصولات آینده است. در ژوئن سال ۲۰۱۷، این شرکت تنها نام خود را از «آنت شیرز» به نئو تغییر نداد، بلکه رویکردهای خود را نیز عوض کرده و تمرکز خود را در مورد بازاریابی نیز به‌کلی زیر رو کردند که با موفقیت‌های بسیاری نیز همراه بود. مقصود اصلی نئو، تبدیل شدن به پلتفرم اصلی در زمینه اقتصاد هوشمند است که تا به اینجا در این زمینه موفق بوده.

اگر بخواهیم کوتاه تمام صحبت‌های بالا را خلاصه کنیم باید بگوییم: اتریوم در  حال توسعه در جهتی است که تقاضاهای آینده را پاسخ دهند. نئو اما در جهتی درحال‌توسعه است که بتواند این تقاضاها را پیش‌بینی نماید.

اقتصاد هوشمند چیست؟

عمده تفاوت میان نئو و اتریوم، تمرکز ویژه نئو بر روی اقتصاد هوشمند است. اگر بخواهیم به فهم درستی از نئو برسیم، لازم است تا ابتدا بفهمیم که دلیل اهمیت بالای این تفاوت در چیست.

از یک اقتصاد هوشمند در دیجیتال سازی دارایی‌های فیزیکی استفاده خواهد شد. تمام این دارایی‌هایی که هوشمند سازی شده‌اند بر روی بلاک چین مالکیتشان را در رابطه با مالک اثبات خواهند کرد. این دارایی‌ها قابلیت خرید، معامله و استفاده در قراردادهای هوشمند را دارا هستند.

شاید این عبارت بارها و بارها تکرار شده باشد: از زنجیره‌های عرضه ارائه‌شده تا نرم افزارهای غیرمتمرکز، استفاده از چنین تکنولوژی امکان پذیر است. در ادامه مثال‌هایی واقع‌گرایانه‌تر را برای شما ارائه خواهیم کرد تا به درک درستی از تعاریف و مدل‌های مطرح‌شده برسید. اتریوم نیز بسیاری از قابلیت‌های نئو را پشتیبانی و ارائه می‌کند، اما تفاوت در اهداف این دو پلتفرم باعث شده تا اهمیت آنها بیشتر گردد.

این موضوع از آن جهت پراهمیت است که اقتصاد هوشمند همچنان تحت نظر دولت و قانون گذاری‌های وابسته به دولت باقی خواهند ماند. من به شخصه به دولت‌ها اعتماد ندارم و از این جهت در کنار شما هستم. کتاب ۱۹۸۴ جورج اورول را بارها و بارها خوانده‌ام؛ اما دولت‌ها قرار نیست جایی بروند. در نتیجه برای این که یک پلتفرم ارائه کننده این اقتصاد هوشمند باشد، لازم است تا مباحثی نظیر «طرز تفکرهایی خاص» و «مقاصدی خاص» را در جهت ارائه خط و مشی‌های همسو با قوانین دولتی را تعریف نماید. از آنجایی که شاید اتریوم قابلیت‌های مشابهی را به وسیله زمینه بلاک چین ارائه می‌نماید، اما دانستن این حقیقت که نئو برای این کار توسعه پیدا می‌کند، بسیار حیاتی است.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: اقتصاد نیاز به هوشمند سازی دارد. به منظور وفق پیدا کردن با این مفهوم، به پلتفرمی نیاز است تا صرفاً برای همین کار ایجاد شده باشد.

نئو چه‌کارهایی را برای اماده‌سازی از استفاده از اقتصاد هوشمند انجام داده است؟

نئو به‌طور خاص بنا بر اصول قانونی کار می‌کند و این را یکی از موضوعاتی قرار داده که تاکید گسترده‌ای روی آن دارد. به این منظور چندین اصل ضروری است:

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

هویت دیجیتالی

پنهان ماندن هویت افراد بسیار مفید و عالی است. از نظر من حفظ حریم شخصی باید در صدر کارهایی باشد که در مورد توسعه تکنولوژیکی انجام می‌گیرد. اما اگر شرکت‌ها و دولت‌ها در حال استفاده از بلاک چین باشند، دارایی‌های خود را دیجیتالی کنند و از قراردادهای هوشمند بهره گیرند، پس نیاز است تا تحت نظارت دولت‌ها باشند، در نتیجه به میان آوردن حرفی از حریم شخصی و پنهان ماندن هویت‌های عبث خواهد بود. پلتفرمی که بخواهد زیر بار چنین قانون گذاری‌هایی برود پس به صورت حتم باید از یک سیستم تعیین هویت دیجیتالی استفاده کند. این سیستم نیز باید به گونه‌ای باشد که بتوان صلاحیت آن را از طریق دیجیتالی تأیید کرد.

سیستم‌های تعیین هویت دیجیتالی دنیای امروز بر پایه سازوکارهایی هستند که PKI یا (Public Key Infrastructure) نامیده می‌شوند و از استانداردهای X.509 استفاده می‌نمایند. این بدان معناست که یک وفاق جهانی برای ایجاد یک سری استانداردها در مورد هویت‌های دیجیتالی در میان است. هدف نئو بهره‌مندی از هویت‌های دیجیتالی همگام با این استانداردها و درنهایت افزایش امنیت‌ها برای استفاده از بلاک چین است. «بوک کیپرها» (دفتردارها)،  در ادامه در مورد آنها بیشتر خواهیم خواند، افرادی با هویت‌های دیجیتالی و نام‌های واقعی هستند. این مسئله در هنگام استفاده و ثبت دارایی‌های دیجیتالی بر روی شبکه به یک اصل اساسی و اجباری بدل خواهد شد.

در میان کسب‌وکارها و پروژه‌هایی نیز ممکن است وجود داشته باشند که تنها با افرادی تعامل داشته باشند که هویت‌هایی دیجیتالی دارند. این امکان وجود دارد که در آینده نئو چنین قابلیتی را برای افراد مهیا نماید.

از مدتی قبل نئو در حال کار با شریکی به نام TheKEY است که به وسیله پلتفرم نئو قادر است تا زمینه‌های تعیین هویت دیجیتالی را مهیا نماید.

این قابلیت در مورد اتریوم: به منظور تعیین هویت‌ها در پلتفرم اتریوم و استفاده از آنها بر روی بلاک چین آن، لازم است تا ابتدا این امر به‌وسیله نرم افزارهای غیرمتمرکز دیگر صورت گیرد. صد البته این مسئله تفاوت چندانی با سازوکار نئو ندارد. نئو به‌صورت شفاف اعلام کرد که قصد دارد تا هویت‌های دیجیتالی و نودهای خود را در یک قالب ارائه نماید.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: دولت‌ها و حکومت‌ها ناشناس ماندن افراد را دوست ندارند. صنایع نیز دلشان نمی‌خواهد باعث خشم دولت‌ها شوند. نئو نیز اگر بخواهد به صورت صنعتی و گسترده‌تر مورداستفاده بگیرد، ناچار است تا هویت‌های دیجیتالی را مورداستفاده قرار دهد.

دارایی‌های دیجیتالی

اگر بخواهید اقتصادی هوشمندی را بر پایه یک قرارداد هوشمند داشته باشد، پس لازم است تا بتوانید دارایی‌های فراتر از پول و ارز را تبادل کنید. در اینجا لازم است تا قادر باشیم دارایی‌هایی مانند یک خانه، ملک یا یک ماشین را به صورت دیجیتالی دربیاوریم. طلا، الماس، اشیای گران قیمت، رایانه‌ها، غذا، البسه و حتی کارت‌های بازی‌ای که مادرها همیشه می‌خواستند که آنها را دور بریزند، همه و همه لازم است تا به صورت دیجیتالی در بیایند. قراردادهای هوشمند زمانی اهمیت می‌یابند که بخواهیم دارایی‌ها را به صورت دیجیتالی در بیاوریم.

این قابلیت در مورد اتریوم: داستان در مورد هویت‌های دیجیتالی اتریوم نیز درست مانند نئو است. اتریوم به صورت کامل می‌تواند دارایی‌های دیجیتالی را ثبت کند اما نیازی به وجود قانون گذاری و پیروی از آنها ندارد. نئو این اطمینان را کاربران خود می‌دهد مجوزهای لازم را در این زمینه را فراهم می‌کند.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: در این مورد مجبور هستید که تمام متن بالا را بخوانید !

شبکه پیچیده نئو

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

اقتصاد مبحثی پیچیده است چرا که در درون خود بخش‌های مختلفی دارد. پلتفرم نئو نیز با وجود جامعه‌ای بزرگ، پیچیده است. انجام تحقیقات فراوان به‌منظور فهم کامل این پلتفرم و پیچیدگی‌های آن کار بسیار سختی است. اما من این کار را برای شما انجام داده‌ام، پس لازم نیست تا دوباره این کار را بکنید. تصویر زیر را خوب نگاه کنید.

آن چین (OnCahin)

افراد بزرگی مانند «دا هونگ فی» و «اریک ژانگ»، ازجمله بنیان‌گذاران نئو، شرکتی را ایجاد کرده‌اند که آن چین نام دارد. فهم درستی از آن چین به درک بهتر از نئو ختم می‌شود. آن چین و نئو دو شرکت کاملاً متفاوت‌اند که به دلیل اشتراک در برخی منابع با یکدیگر کار می‌کنند. سیستم آن چین با عنوان DNA یا «ساختار شبکه غیرمتمرکز» (Decentralized Network Architecture) شناخته می‌شود که هدف آن کار با دولت و کسب‌وکارهای مختلف در کشور چین است. نئو به صورت بستری برای DNA عمل می‌کند. پس اگر DNA با دولت چین کار کند، دولت چین با نئو کار خواهد کرد.

درنهایت DNA به‌وسیله ساخت و اجرای بلاک چین‌های خصوصی و عمومی برای کسب و کارها مختلف، با دولت و مردم در تعامل است. این بلاک چین‌ها نیز به منظور پیوستن به یک اقتصاد غیرمتمرکز با نئو در تعامل‌اند. کسب‌وکارها نیز می‌توانند از تمام جنبه‌های مفید بلاک چین‌های خصوصی و عمومی بهره گیرند. نئو را به گونه تأمین کننده بلاک چین‌های عمومی و آن چین را تأمین کننده بلاک چین‌های خصوصی در نظر بگیرید. اینجاست که کسب‌وکارها و دولت می‌توانند از جنبه‌های مفید هر دو بلاک چین بهره ببرند.

آن چین پروژه‌ها و شرکای زیادی را دارد که در اکوسیستم DNA همکاری می‌کنند. نگاهی به کارنامه این شرکت خالی از لطف نیست:

یک: این شرکت در سال ۲۰۱۴ ایجادشده؛ پس سابقه‌ای مناسب دارد.

دو: این شرکت اولین چینی بلاک چین بود که به «هایپرلجر» پیوست. هایپرلجر، مجمعی از پروژه‌هاست که به منظور کار بر روی بلاک چین‌های موفق ایجاد شده است.

سه: «لیگان چین» از جمله این شرکت‌هاست که با همکاری بخش چینی مایکروسافت اقدام به ایجاد بستری مناسب برای استفاده از امضاهای دیجیتالی می‌کند.

چهار: این شرکت به عنوان یک شریک راهبردی در چندین پروژه بخش چینی مایکروسافت، همکاری داشته به است.

پنج: این شرکت سابقه همکاری با وزارت اقتصاد، صنعت و تجارت کشور ژاپن را در کارنامه دارد.

شش: بر طبق نظرسنجی مرجع KMPG در فهرست پنجاه شرکت برتر چین در زمینه اقتصاد هوشمند، قرار گرفته است.

هفت: این شرکت سابقه همکاری با علی بابا را در تائیدیِ های ایمیل سرویس «علی کلاد» (سرویس ابری سایت علی بابا» داشته است.

هشت: یکی از بسترهای سرمایه گذاری شرکت «فوسان» که یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های چینی است.

نه: همکاری با دولت‌های محلی چین به منظور تائید هویت‌های دیجیتالی و توسعه آنها.

آن چین به‌تازگی به دنبال توسعه یک ICO با عنوان Ontology است. Ontology از معماری‌ای مشابه نئو استفاده می‌کند با این تفاوت که هدف اصلی آن ایجاد یک شبکه خصوصی و رمزنگاری‌شده است. اهمیت این قابلیت زمانی مشخص می‌شود که نیاز به ایجاد یک شبکه‌ای از داده‌ها داریم که لازم است تا در عین امنیت، خصوصی نیز باشند. چنین سرویسی به افراد این امکان را می‌دهد که چنین اطلاعاتی را قالب بلاک چین به کار گیرند.

برای شخص من نیز سؤال است که چرا نئو، تبلیغات بیشتری را حول محور آن چین انجام نمی‌دهد. تا به اینجا نئو از بسیاری از جهات برتری‌های چشم‌گیری نسبت به اتریوم دارد اما تلفیق آن با آن چین، نئو را تبدیل به پلتفرمی می‌کند که به نمونه شماره یک شرق تبدیل شود.

این قابلیت در مورد اتریوم: نمونه مشابه در مورد اتریوم را می‌توان «انترپرایس اتریوم» دانست. این ورژن از پلتفرم اتریوم که مختص به شرکت‌ها ایجاد شده، یک رابط امن میان شرکت‌ها و دنیای اتریوم را پدید می‌آورد. اچ پی، بی پی، مستر کارت، مایکروسافت، اینتل و … از جمله این مهم‌ترین شرکایی هستند که در میان لیست بلندبالای استفاده‌کنندگان از انترپرایس اتریوم قرار دارند.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: آن چین یکی از شرکت‌هایی است که با نئو فعالیت می‌کند. سابقه بسیار پر بار آنها در بکار گیری بلاک چین در کسب‌وکارهای مختلف به ویژه دولت‌های شرقی را می‌توان از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های این شرکت دانست. آن چین یکی از مهم‌ترین بخش‌هایی است که به پتانسیل‌های نئو جامه عمل پوشانده است.

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

NEOX

NEOX یک نسخه از دسترسی سریع نئو است که تعاملات بین بلاک چین‌های مختلف و بلاک چین نئو را پدید می‌آورد. به وسیله NEOX می‌توان بدون نیاز به هیچ صرافی‌ای، توکن ها را انتقال داد. به این وسیله علاوه بر ارزهای دیجیتالی و توکن ها، می‌توان قراردادهای هوشمند را نیز در بلاک چین‌های دیگر استفاده نمود.

NEOX از این جهت دارای اهمیت است که به شرکا و کاربران این امکان را می‌دهد که در میان بلاک چین‌های خصوصی و عمومی که توسط آن چین یا نئو به وجود آمده‌اند، تعامل داشته باشند. با افزایش توسعه در زمینه قراردادهای هوشمند، شاهد نقش پر رنگ‌تر NEOX نیز خواهیم بود.

این قابلیت در مورد اتریوم: اتریوم نیز قابلیتی مشابه را داراست اما تنها یک‌بار موفق به انجام آن شده است. نئو اما در طرف دیگر تا به حال چنین کاری را انجام نداده. لازم به ذکر است که اتریوم به‌منظور چنین کاری، به نرم‌افزارهای خارجی نیاز خواهد داشت.

شهر صهیون یا City of Zion

شهر صیون – City of Zion یا CoZ، جامعه‌ای متن‌باز و مستقل برای توسعه‌دهندگان است، مترجم‌ها و طراحانی است که قصد بر بهتر کردن نئو دارند. این مجمع دارای بودجه مستقلی است که از جانب نئو تأمین می‌شود و در راستای پروژه‌های ناب و توسعه آنها خرج می‌شود. از فعالیت‌های این مجمع می‌توان به ساخت کیف پول NeoN، اسکنر بلاک‌های نئو، ترجمه مقالات مختلف در حوزه نئو و توسعه پلتفرم NEX اشاره کرد. این مجمع به‌تازگی جایزه دویست و هفتاد هزار دلاری‌ای را به منظور ایجاد نرم‌افزارهای غیرمتمرکز دریافت نمود. دارا بودن شبکه‌ای مانند CoZ یکی از نقاط قوت نئو به حساب می‌آید.

این قابلیت در مورد اتریوم: مقایسه‌ای مناسب برای این ویژگی در شبکه اتریوم وجود ندارد.

NEX

نکس یکی از ICOهایی است که توسط CoZ توسعه‌یافته و راه کاری برای پرداخت‌های مختلف در صرافی‌های غیرمتمرکز نئو ارائه می‌کند. نکس به وسیله NEOX با نئو در تعامل است.

به‌منظور تفاوت در مدل توکن ها، میزان مانده حساب‌ها و عملکرد قراردادهای هوشمند، نئو می‌بایست راه‌کاری را به کار ببرد که به وسیله آن بتواند از صرافی‌های غیرمتمرکز بهره‌مند شود؛ نکس چنین راهکاری است.

این قابلیت در مورد اتریوم: توکن های ERC20، رابط مناسبی برای تعامل و انجام تراکنش‌ها در یک صرافی غیرمتمرکزند.

ProjectICO

یکی از شرکت‌های همه‌فن‌حریف درزمینه ICOها که از ابتدای بحث ایده پردازی تا عرضه ICOها را پشتیبانی و برنامه ریزی می‌کند ProjectICO است. این شرکت اخیراً تصمیم گرفته تا رویکردهای خود را از اتریوم به سمت نئو تغییر دهد.

این قابلیت در مورد اتریوم: توکن هاب، پروژه‌ای مشابه در مورد اتریوم است.

بخش چینی مایکروسافت

نئو و مایکروسافت به تازگی یک رقابت بین توسعه دهندگان ایجاد کرده‌اند که جایزه آن چیزی در حدود ۴۹۰ هزار دلار است.

این قابلیت در مورد اتریوم: اتریوم رابطه‌ای بسیار محکم و قوی با کسب و کارها و شرکت‌های بزرگ دارد و از این جهت نئو راه درازی را در پیش روی خود می‌بیند.

ICOها و نرم‌افزارهای غیرمتمرکز

این دو را می‌توان پی و مهره هر پلتفرمی دانست. نئو از این حیث تنها یک ICO با عنوان RedPulse و یک نرم افزار غیرمتمرکز با عنوان AdEX دارد. با این حال و با توجه به برنامه‌های آتی این شرکت از یک طرف و به روز رسانی اخیر آن که امکان استفاده از قراردادهای هوشمند نئو را در قالب اینترفیس وب‌سایت ها می‌دهد، پیش بینی می‌شود که این آمار بیش از پیش افزایش یابد.

این قابلیت در مورد اتریوم: اتریوم در این رابطه حرفی را برای دیگر رقبا باقی نمی‌گذارد. اتریوم را می‌توان قلب تپنده ICOها و نرم افزارهای غیرمتمرکز دانست.

خلاصه‌ای ازآنچه تابه‌حال گفته‌شده

امیدواریم که تا به اینجا به فهم درستی از تفاوت در اهداف هر دو پلتفرم رسیده و دورنمایی کلی نیز از شبکه نئو و برتری‌های آنها نسبت به اتریوم به‌دست آورده باشید. فهم درستی از شبکه نئو از آن جهت حائز اهمیت است که این شبکه چیزی فراتر از یک بلاک چین عمومی است چرا که می‌تواند در تعامل به آن چین قرار گیرد که خود بر پایه بلاک چین‌های خصوصی کار می‌کند و کسب و کار محور است و همه اینها به‌اضافه نرم‌افزارهای غیرمتمرکزی که در آینده ایجاد خواهند شد می‌توانند باعث تبدیل‌شدن اقتصاد سنتی به یک اقتصاد کاملاً هوشمند گردد.

تفاوت‌های اساسی اتریوم و نئو

پروتکل

اتریوم به مانند بیت کوین از سازوکاری با عنوان «اثبات کار» بهره می‌برد. بر اساس این سازوکار هر واحد پردازشی می‌بایست به منظور تائید حق خود مبنی بر تائید یک تراکنش، اقدام به حل یک مسئله ریاضی نماید. دو مورد از اشکالات این روش، ریسک حملات پنجاه‌ویک درصدی و مصرف انرژی بسیار بالای آن است. به همین دلیل انتظار می‌رود که روش اثبات کار به‌زودی با روشی دیگر با نام «اثبات سهام» جایگزین شود.

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

در روش اثبات کار، رایانه‌هایی که وظیفه تائید تراکنش‌ها را بر عهده دارند به نسبت قدرت پردازشی که در سیستم به اشتراک می‌گذارند، پاداش دریافت می‌کنند. در روش اثبات سهام از توکن های سهامداران استفاده می‌شود. بر همین اساس آن دسته از افرادی که توکن در اختیاردارند می‌توانند آنها را ذخیره کنند و پس از تائید تراکنش، بر پایه نسبتی از توکن هایی که در اختیاردارند پاداش بگیرند. در اثبات کار، اگر شما پنج درصد قدرت پردازشی را داشته باشید، می‌توانید پنج درصد از پاداش یک بلاک را نیز بردارید. در روش اثبات سهام اما پنج درصد پاداش تنها از طریق تصاحب پنج درصد از کل توکن ها امکان‌پذیر است.

اثبات سهام به نوعی یک راه حل برای روش اثبات کار و مصرف بسیار بالای انرژی آن به کار می‌رود و این کار بدون به خطر انداخت ریسک‌های امنیتی صورت می‌پذیرد. حتی به عقیده من استفاده از روش اثبات سهام می‌تواند باعث ارتقای امنیت یک بلاک چین نیز بشود. در روش فعلی اثبات کار در پلتفرم اتریوم نیاز است تا به جهت حل مسائل پیچیده‌تر، رایانه نیز ارتقا یابند و با افزایش میزان قدرت رایانه‌ها، میزان انرژی مصرفی آنها نیز بالاتر خواهد رفت. این در حالی است که با پروتکل اثبات سهام، خبری از ارتقای سطح پردازشی رایانه‌ها نیست. در حال حاضر این امکان وجود دارد که بتوان به وسیله خریداری و به‌کارگیری سخت افزارهای قوی، حملاتی ۵۱ درصدی را ترتیب داد. این پایان ماجرا نیست و با نیروی پردازشی کافی حتی امکان حمله به پلتفرم‌های دیگر نیز مهیاست.

در نقطه مقابل، با روش اثبات سهام، هرگونه حرکات مشکوک می‌تواند به از دست رفتن سکه‌ها و سرمایه‌های گرو گذاشته‌شده منتهی شود. در اینجا اگر شما ۵۱ درصد کل توکن ها را داشته باشید، بلافاصله سرمایه‌های خود را از دست می‌دهید. به علاوه بهایی که هر کس برای خرید پنجاه و یک درصد توکن ها پرداخت می‌کند، مساوی است. این در حالی است که خرید پنجاه و یک درصد کل توان پردازشی شبکه می‌تواند توسط فاکتورهایی از جمله خرید عمده سخت‌افزار یا تخفیف در خرید و یا حتی برق ارزان‌تر، متغیر خواهد بود.

نئو از پروتکل (Delegated Byzantine Fault Tolerance) به معنای «نماینده تخریب خطای بیزانس» یا به اختصار DBFT استفاده می‌کند. شاید کمی نام عجیب‌وغریبی باشد اما به طور کلی این پروتکل تعیین می‌کند که هر کسی به صورت صادقانه در خدمت دیگران باشد و همه جامعه به صورت یک واحد کار کنند. چرا که یک سیب خراب می‌تواند باعث خراب شدن کل جعبه سیب‌ها شود. پروتکل DBFT در نئو نمونه‌ای تغییریافته از سازوکار اثبات سهام است. در این میان اما، یک برتری عمده نسبت به اثبات سهام وجود دارد.

با یک مثال شروع می‌کنیم:

به کلمات داخل «» با دقت بیشتری نگاه کنید.

تصور کنید که کشوری به اسم «نئو» وجود دارد و دارای «شهروندان» زیادی است. هر یک از این شهروندان یک «نماینده» برای خودش انتخاب می‌کند. کار این نمایندگان، تصویب قوانینی است که شهروندان را خوشحال کنند، اگر در کارشان خوب نباشند، شهروندان می‌توانند به سادگی به نماینده دیگری را برگزینند.

نمایندگان چگونه قوانین را تصویب می‌کنند؟

یکی از نمایندگان به صورت تصادفی به عنوان سخنگو انتخاب شده است.

سپس این سخنگو تمام «خواسته‌های شهروندان» را بررسی می‌کند و «قانونی» را می‌نویسد تا مردم کشور را خوشحال کند و آن را به نمایندگان ابلاغ می‌کند.

پس از آن نمایندگان به صورت جداگانه قوانین سخنگو را بررسی می‌کنند. اگر خواسته‌ها معقول باشد که بتواند واقعاً مردم را خوشحال کند و دارای «فاکتور خوشحالی» مناسب باشد، آن قانون پذیرفته می‌شود در غیر این صورت نماینده مخالفت خود را اعلام می‌کند.

برای تصویب یک قانون نمایندگان، حداقل باید ۶۶ درصد از نمایندگان رأی مثبت دهند. اگر اکثریت موافق نباشند، سخنگوی جدید انتخاب می‌شود و فرایند ادامه می‌یابد.

حالا در بلاک چین نئو…

در اینجا، شهروندان همان دارندگان توکن‌های NEO هستند که با عنوان نودهای (node) معمولی یا (Ordinary node) شناخته می‌شوند.

نمایندگان، نودهای حسابدار یا bookkeeping nodes هستند. برای تبدیل شدن به نود حسابدار باید یک سری از شرایط خاصی مانند اینترنت اختصاصی و ۱۰۰۰ واحد Gas را دارا باشید.

«خواسته‌های شهروندان» همان درخواست برای تراکنش‌هاست.

«قانون» بلاک فعلی است که سخنگو (Speaker) می‌نویسد و باید توسط نمایندگان یا همان نودهای حسابدار بررسی شود.

«فاکتور خوشحالی» همان هش بلاک فعلی است.

درخواست‌های تراکنش توسط دارندگان توکن های نئو ارسال می‌شود و یکی از نودهای حسابدار که به عنوان سخنگو انتخاب شده بود، درخواست‌ها را بررسی می‌کند و به صورت یک بلاک (قانون در مثال بالا) برای دیگر نمایندگان ارسال می‌کند. نودهای حسابدار، هش بلاک (فاکتور خوشحالی در مثال بالا) را بررسی می‌کنند و اگر صحیح باشد آن را تأیید می‌کنند.

وقتی بیش از ۶۶ درصد از نودهای حسابدار به درستی یک بلاک رأی دادند، آن بلاک در بلاک چین قرار می‌گیرد. (یا طبق مثال بالا تصویب می‌شود)

حالا ممکن است یکی از نمایندگان (نودهای حسابدار)،‌ سخنگوها یا شهروندان (نودهای معمولی و دارندگان توکن‌های نئو) قصد خرابکاری داشته باشند.

سناریوهای احتمالی را بررسی می‌کنیم:

مورد اول: سخنگو خرابکار است.

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

در این مورد، سخنگو به یک پیام مخرب (B) را به دو نماینده ارسال می‌کند و یک پیام صحیح را فقط به یک نفر می‌فرستد. این آسیب با توجه به قانون توزیع و اکثریت خنثی می‌شود. این دو نماینده می‌بینند که هش آن‌ها با هشی که سخنگو به یک نماینده دیگر داده برابر نیست. بنابراین این دو با نفر سوم موافق نیستند و با توجه به قانون اکثریت سخنگو حذف می‌شود.

مورد دوم: یکی از نماینده‌ها خرابکار است.

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

سخنگو پیام صحیح را به همه نمایندگان ارسال می‌کند، با این حال، یکی از نمایندگان تصمیم می‌گیرد که به شیوه‌ای مخرب عمل کند و اعلام می‌کند که پیام همخوانی ندارد. با این حال، دو نماینده دیگر پیام درست را دریافت کرده‌اند پس رأی نماینده دیگر را نمی‌پذیرند.

این یک مثال در مقیاس کوچک بود زیرا نماینده‌های خیلی خیلی بیشتر هستند. به طور کلی وقتی بالای ۶۶ درصد از جامعه نئو با یک عمل موافق باشند، خرابکاری امکان پذیر نیست. اگر کسی قصد خرابکاری داشته باشد، باید ۶۶ درصد از توکن‌های نئو را داشته باشد که این تقریبا غیرممکن است.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: اتریوم از روش اثبات کار استفاده می‌کند و به زودی این روش با روش اثبات سهام جایگزین خواهد شد. نئو از روشی با نام DBFT بهره می‌برد که نمونه‌ای دستکاری شده از روش اثبات سهام است.

سرعت تراکنش

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

از آن جهت که نئو از روش اثبات کار استفاده نمی‌کند و پروتکلی شبیه به اثبات سهام دارد، سرعت تراکنش‌ها در آن نیز از اتریوم بیشتر است. در هنگام مقایسه چنین ویژگی‌ای باید توجه داشته باشیم که سرعت تراکنش‌ها در دو شکل تئوری و عملی مورد بحث قرار می‌گیرند. از لحاظ تئوری، سرعت انجام تراکنش‌ها ماکسیمم سرعت ریاضی برای یک شبکه است. این عدد برای نئو ده هزار تراکنش در ثانیه است و اتریوم رقمی معادل سی تراکنش بر ثانیه را دارد. در بحث عملی اما، نئو می‌تواند هزار تراکنش در ثانیه را صورت دهد که در مقایسه با میزان پانزده عددی اتریوم، بسیار بیشتر است. با بهبود پروتکل‌های هر شبکه می‌توان انتظار داشت که سرعت‌های عملی به سرعت‌های تئوری نزدیک‌تر شوند.

برتری در چنین معیاری می‌تواند باعث تفاوت‌های اساسی شود که برای نئو جای امیدواری بسیاری را باقی خواهد گذاشت. با وجود سرعت تراکنش‌ها بالا، نئو می‌تواند به هدفی که در سر دارد برسد و این در حالی است که اتریوم از چنین قابلیتی برخوردار نیست. در مقابل اما نئو غیرمتمرکز نیست و اتریوم از ویژگی غیرمتمرکز بودن بهره می‌برد. از طرفی دانستن این مسئله که اتریوم و ویتالیک، از چنین نقطه‌ضعفی آگاه‌اند، خالی از لطف نیست. تکنولوژی‌هایی مانند «رایدن» و «شاردینگ»، قرار است تا به حل شدن چنین مشکلاتی کمک کنند. هر دو این تکنولوژی‌ها در نقشه راه اتریوم آمده‌اند و به زودی به مرحله اجرایی در خواهند آمد.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: اتریوم می‌تواند با سرعتی معادل پانزده تراکنش در ثانیه عمل کند و این رقم تا حداکثر سی تراکنش قابل افزایش است. در طرف دیگر نئو دارای سرعت هزار تراکنش در ثانیه است و می‌توان این رقم را تا ده هزار تراکنش بر ثانیه افزایش داد. این در حالی است که اتریوم به دنبال بهبود این مسئله و پر کردن جای خالی سرعت تراکنش‌هاست.

فورک‌ها و مقیاس پذیری

اتریوم به منظور به روز رسانی نرم افزاری خود اقدام به عرضه فورک ها می‌کند که از این جهت درست مانند بیت کوین است. فورک ها لزوماً چیزهای بدی نیستند اما می‌توانند بد باشند. بیایید نگاهی به فورک DAO اتریوم بی اندازیم. پس‌ازآنکه میلیون‌ها دلار از سرمایه‌های افراد به وسیله یک قرار هوشمند اتریوم به سرقت رفت، اتریوم به‌منظور بازگشت دادن سرمایه‌های ازدست‌رفته آنها، تصمیم به انتشار یک فورک گرفت که درنهایت منجر به جدا شدن دو گروه در جامعه اتریوم شد. این دو گروه در حال حاضر با عنوان‌های اتریوم و اتریوم کلاسیک در حال فعالیت‌اند.

فورک ها به این دلیل در محیط اتریوم ایجاد می‌شوند که هیچ قطعیتی در مکانیزم اجماع آن وجود ندارد. در یک بلاک چین، زنجیره‌های متعددی می‌تواند اداره شود که بر روی هر کدام می‌توان استخراج انجام داد. فورک ها به‌صورت مداوم در حال شکل گیری‌اند اما یک زنجیره به‌عنوان زنجیره اصلی که دارای بیشترین توان پردازشی است، انتخاب می‌شود. در مورد اتریوم همیشه پیشنهاد می‌شود که وقتی اقدام به قرار دادن یک تراکنش می‌کنید، همیشه صبر کنید تا چند بلاک ماین شوند و سپس اقدام به انجام تراکنش خود کنید.

در طرف دیگر نئو دارای قطعیت است. چراکه برای قرارگیری یک تراکنش بر روی بلاک چین، اجماع بین شصت‌وشش درصد از نودها ضروری است. بگذارید برای فهم بهتر این مسئله مثالی برای شما بیاوریم. فرض کنید که در یک کلاس اول ابتدایی نشسته‌اید. تیمی می‌پرسد که یک شیرکاکائو چه میزان قیمت دارد. «سینتیا»، هیچ تصوری از مفهوم قیمت ندارد چراکه او تازه وارد کلاس اول دبستان شده است، بااین‌حال او فریاد میزند، پانزده دلار! چندی دیگر از دانش آموزان نیز با او هم‌نظر می‌شوند. بابی که یک طرفدار دوآتشه شیرکاکائو است، می‌داند که یک شیرکاکائو ۱.۲ دلار است و این موضوع را مطرح می‌کند و عده بسیاری از حاضرین در کلاس نیز با او هم نظر می‌شوند. حالا فرض کنید که عده‌ای از گروه سینتیا با دیدن هجوم بقیه به سمت بابی، از گروه سینتیا خارج می‌شوند و به طرف دیگر می‌پیوندند. در اینجا بابی دارای اکثریت است. اینجاست که کلاس به یک اتفاق نظر و اجماع می‌رسد. اما اگر سینتیا از دنده لج بازی صبحش را شروع کرده باشد همچنان بر نظر خود باقی می‌ماند. این یعنی یک فورک. شاید جواب او، جواب درست نباشد، اما جوابش معتبر و محتمل است. اتریوم این گونه کار می‌کند.

طرز کار نئو طور دیگری است. داستان مشابهی را در نظر بگیرید. تیمی دوباره می‌پرسد یک پاکت شیرکاکائو چقدر قیمت دارد. سینتیا ابتدا می‌گوید پانزده دلار، عده به طرفداری او می‌پردازند اما به صورت مشخص می‌توان دید که این تعداد شصت و شش درصد از کلاس نیستند. سپس بابی می‌گوید ۱.۲ دلار و شصت و شش درصد از دانش آموزان به گروه او ملحق می‌شوند. با رسیدن به چنین اجماعی ایده بابی نهایی می‌شود. در نئو هر نود (بوک کیپر) حالت درستی را برای بلاک بعدی پیشنهاد می‌دهد؛ پیشنهادی که ۶۶ درصد آرا را به همراه داشته باشید، حالت نهایی بلاک خواهد بود.

کاربرد چنین روشی بسیار گسترده است. قطعیت در تصمیمات یکی از مهم‌ترین فاکتورها در ایجاد یک اقتصاد هوشمند به سبک نئو است. صنایع اقتصادی و دیگر بازارهایی که به سرعت در حال رشدند نمی‌توانند بدون وجود چنین قطعیتی کار کنند. لازم است تا آنها اطمینان داشته باشند که به محض قرار گیری اطلاعات بر روی بلاک چین، آن‌ها برای همیشه در آن بلاک خواهند ماند. از طرفی لازم است تا مطمئن باشند که تحت هیچ شرایطی یک فورک ایجاد نخواهد شد.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: اتریوم می‌تواند فورک شود و نئو این قابلیت را ندارد. برای به‌کارگیری این تکنولوژی‌ها در یک اقتصادی جهانی، در نظر گرفتن چنین موضوعی ضروری است.

تمایز میان GAS و NEO

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

یکی از ویژگی‌های پیچیده و بسیار خلاقانه و جالب نئو را می‌توان همین مسئله تلقی کرد. توکن های اصلی اتریوم، «اتر» نام دارند و درواقع سوخت موردنیاز اداره شبکه اتریوم را تأمین می‌کنند. در واقع اتر اجزای کوچک شبکه اتریوم اند. در مورد اتریوم هیچ تفاوتی میان توکن ها و سوخت مورد نیاز کارکرد شبکه وجود ندارد.

در مورد نئو اما چنین تمایزی وجود دارد. در شبکه نئو دو ارز NEO و GAS با یکدیگر شبکه را پیش می‌برند. توکن های NEO در این شبکه، به‌نوعی مالکیت بر روی پلتفرم را نشان می‌دهند. افرادی که توکن های NEO را در اختیاردارند، حق رأی دادن به نودهای حسابدار یا bookkeeping nodes که در بالا از آن صحبت کردیم را دارند.

توکن GAS به منظور انجام عملیات‌های مختلف در شبکه نئو به‌کار می‌رود. به‌عنوان‌ مثال اگر یک فرد بخواهد، تغییری در دارایی‌های خود به انجام برساند یا فردی قصد ساخت قرارداد هوشمندی را داشته باشد، می‌بایست هزینه موردنظر را به‌صورت GAS بپردازد. توکن GAS دریافت شده از این فرد یا شرکت بین تمامی دارندگان توکن های NEO توزیع می‌شود. هر کسی که در کیف پول خود نئو داشته باشد می‌تواند GAS نیز دریافت کند.

نودهای حسابدار یا bookkeeping nodes برای انجام تراکنش‌ها و تائید آنها GAS دریافت می‌کنند. از طرفی به دلیل تمایز میان GAS و NEO، کارمزد تراکنش‌ها به شدت پایین خواهند آمد. دلیل این اتفاق را در ادامه برای شما توضیح خواهیم داد:

کارمزدهای بالا به نفع بوک نودهای حسابدار یا bookkeeping nodes و از طرفی باعث خواهد شد تامیل افراد به ثبت دارایی‌های شان در مورد شبکه نئو کم شود. باکم شدن میزان دارایی‌ها در شبکه، پاداش کمتری نیز گیر افرادی می‌آید که توکن های NEO در اختیار دارند از همین رو دارندگان توکن های نئو تصمیم گرفتند تا میزان تراکنش‌ها را پایین نگه دارند به‌صورت خلاصه «مالکوم لیرایدر» در این باره می‌گوید:

تراکنش‌های پایین = کاربران بیشتر = دارایی‌های ثبت شده به بیشتر = دارندگان GAS و NEO بیشتر

نودهای حسابدار یا bookkeeping nodes، به‌صورت عمدی و از روی قصد خود اقدام به انجام و تائید تراکنش‌ها می‌کنند چراکه از آنها با استفاده از این شبکه پول در می‌آورند و پولشان را در نئو سرمایه‌گذاری کرده‌اند، پس برای سود خودشان هم که شده از شبکه نئو حمایت می‌کنند.

هنوز از اینکه چه میزان سود به سهام‌داران شبکه اتریوم می‌رسد، خبری منتشر شده. اما به نظر می‌رسد اتریوم دارهای بزرگ از این مسئله سود ببرند.

یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد توکن های نئو این است که به صورت ذاتی و بدون نیاز به کارکرد خاصی، به دارندگان خود GAS می‌دهند. در این میان هیچ نیازی به روشن کردن رایانه، باز نگه داشتن کیف پول یا پرداخت هزینه‌های گزاف برق نیست. تنها کافی است که توکن های خود را نگه‌دارید و بقیه کار را بوک کیپرها برایتان انجام می‌دهند. حتی می‌توانید نئو های خود را در یک کیف پول کاغذی نیز نگه داری کنید. با فشار دادن گزینه «دریافت GAS» در کیف پول می‌توانید تمامی GAS هایی که جمع‌آوری کردید را دریافت نمایید. از طرف دیگر چنین قابلیتی این امکان را برای نئو پدید می‌آورد که از محاسبه سود هر بلاک بی نیاز شود که درنتیجه باعث کم شدن ترافیک بلاک‌ها می‌شود. بوک کیپر ها مسئول نگه‌داری شبکه‌اند. سرمایه‌گذاری شما نیز به کسب سود ادامه می‌دهد و تمام اینها بدون توکن های جداگانه امکان‌پذیر نیست.

محدودیت توکن های نئو و GAS به میزان صد میلیون است.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: اتریوم یک توکن دارد و آن اتر است. نئو دو توکن با نام‌های GAS و NEO دارد. در هنگام استفاده از پروتکل اثبات سهام، داشتن دو توکن جداگانه بسیار به صرفه و مفید خواهد بود. اگر در کیف پول خود NEO دارید، به صورت مرتب هر ساعت مقداری توکن GAS به شما تعلق خواهد گرفت.

قراردادهای هوشمند

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

زبان برنامه‌نویسی قراردادهای هوشمند

از عمده تفاوت‌های میان اتریوم و نئو، زبان برنامه‌نویسی مورد استفاده در آنهاست. اتریوم به وسیله زبان کد نویسی منحصربه‌فرد خود با نام «سالیدتی»، قرار دادهای هوشمند خود را ایجاد می‌کند. نئو اما در طرف دیگر از چندین زبان برنامه نویسی استفاده می‌کند. پنج زبان پرکاربرد در دنیای برنامه‌نویسی از جمله زبان‌های پشتیبانی شده در این پلتفرم است و پنج زبان دیگر نیز به زودی به آن اضافه خواهند شد.

استفاده از یک زبان برنامه‌نویسی مشخص برای یک پلتفرم، نقطه برتری به حساب می اید، از همین رو توسعه‌دهندگان اتریوم، سالدیتی را برای اتریوم ایجاد کردند. با این حال عده کمی از وجود چنین زبان کد نویسی ای خبر دارند. در اینجاست که نئو پا به میدان می‌گذارد و از قابلیت بهره‌گیری از چندین زبان مختلف بهره می‌گیرد. توسعه‌دهندگان برای کار با اتریوم می‌بایست ابتدا سالدیتی را یاد بگیرند؛ اما برای کار با نئو می‌توان از دانسته‌های پیشین آنها نیز استفاده کرد. به‌علاوه بسیاری از پلتفرم‌های موجود می‌توانند به کمی تغییرات در پلتفرم نئو مورداستفاده قرار گیرند.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: خواندن دو پاراگراف وقت چندانی از شما نمی‌گیرد! اتریوم یک زبان کد نویسی دارد که سالدیتی نام دارد و این در حالی است که نئو از زبان‌های برنامه نویسی مختلفی بهره می‌گیرد.

نحوه اجرای قراردادهای هوشمند

قرار دادهای هوشمند را با نام «ماشین‌های مجازی» نیز می‌شناسند و به‌اختصار VM می‌نامند. بنا بر تعریف «لیمن»، ماشین‌های مجازی، ماشین‌هایی هستند که قرار دادهای هوشمند را اجرا می‌کنند و آنها را برای رایانه‌های ماینرها یا دیگر افراد آماده می‌نمایند. یک ماشین مجازی، محیطی است که یک قرارداد هوشمند دران اجرا می‌شود. به منظور برسی و فهم دقیق‌تر از عملکرد و تاثیرگذاری قراردادهای هوشمند، ابتدا لازم است تا ماشین‌های مجازی را مورد برسی قرار دهیم.

ماشین مجازی نئو، قبل از اجرای یک قرارداد آن را بهینه‌سازی می‌کند که یعنی به‌منظور تأثیر گذاری بیشتر، کدهای آنرا دوباره از نو می‌چیند. بگذارید این توضیح بدهم: فرض کنید که شما یک لیست خرید از مادرتان دارید و باید به فروشگاه بروید. آیتم‌هایی که روی لیست نوشته‌شده هیچ نظم و ترتیب خاصی ندارند و شما برای خریداری هر کدام از آنها باید چند بار فروشگاه را زیر و رو کنید. بانظم دادن به آنها می‌توانید یک سری از خریدها را از یک بخش بردارید. این در صورت کار شما بسیار راحت‌تر خواهد شد. نئو نیز دقیقاً همین کار را می‌کند. اما در مورد اتریوم این اتفاق نمی‌افتد. با این حال که انجام چنین کاری در طولانی‌مدت، بسیار مفید خواهد بود، اما در فازهای اولیه کمی زبان می‌برد؛ پس اجرای قراردادهای هوشمند در اتریوم کمی سریع‌تر از انواع مشابه در نئو است اما در طولانی‌مدت کاملاً قضیه برعکس می‌شود.

اتریوم قصد دارد تا برنامه‌های مشابه ای را به ورطه اجرا بگذارد اما زمان آن مشخص نیست. چنین قابلیتی درنهایت منجر می‌شود تا اجرای قراردادهای پیچیده در نئو، بهتر و سریع‌تر صورت گیرد.

حوصله خواندن متن بالا را ندارم: نئو دارای مکانزیم اجرای قراردادهای بهتری نسبت به اتریوم است.

تفاوت‌های دیگر

یک: نئو از لحاظ تئوری سیستم جلوگیری از ماینینگ توسط رایانه‌های کوانتومی را دارد؛ چیزی که اتریوم از آن بی‌بهره است. با توسعه کافی رایانه‌های کوانتومی، بلاک چین می‌تواند آسیب‌پذیر شود. نئو از لحاظ تئوری سیستمی دارد که جلوی نفوذ این رایانه‌های را خواهد کرد و اتریوم این قابلیت را دارا نیست.

دو: سیستم sk-Snarks، ابزار جدید اتریوم برای حریم شخصی. sk-Snarks از پروتکل حفظ حریم شخصی «زی کش» استفاده می‌کند. با وجود اینکه در این مطلب جایی برای توضیح کامل چنین تکنولوژی‌ای موجود نیست، باید به گفتن این موضوع بسنده کرد که، sk-Snarks باعث خواهد شد تا اطلاعات به صورت مخفی باقی بمانند. به وسیله این قابلیت می‌توانیم در یک زمان هم اطلاعاتمان را حفظ کنیم و هم مالکیت خود بر آنها اثبات نماییم. sk-Snarks این قابلیت را فراهم می‌آورد که بدون افشای اطلاعات، مالکیت خود را بر آنها اثبات نمایند. در نمونه‌ای مشابه، آن چین به‌وسیله Ontology بر مشکل حریم شخصی کاربران فائق آمده.

دستورالعمل نئو برای موفقیت

به عقیده من نئو می‌تواند برای موفقیت خود از دو راه استفاده نمیاد:

اول اینکه برخی از برتری‌هایی که در بالا گفته شد را سرلوحه کار خود قرار دهد و به صورت مستقیم به رقابت با اتریوم بپردازد. این کار را می‌توان به‌وسیله تبدیل‌شدن به یک پلتفرم ICO محور و توسعه‌های پیرامون آن صورت داد.

دوم اینکه می‌تواند به جای آنکه به رقابت با اتریوم بپردازد، خود را سردمدار تکنولوژی‌های بلاک چینی و نرم‌افزارهای غیرمتمرکز در شرق کند.

سناریوی اول

به نظر انتخاب چنین راهی، می‌تواند گزینه دوم نئو باشد. درست است که نئو در چند جبهه توانسته بر اتریوم غلبه کند اما اتریوم تا به اینجا جای پای خود را محکم کرده است و برنامه‌هایی نیز برای پر کردن شکاف‌های خود دارد. از همین رو شکست دادن اتریوم کاری بسیار دشوار به نظر می‌رسد. اگرچه که نئو جای پیشرفت بسیار زیادی را در خود می‌بیند ولی در این صورت، باز هم رقابت با اتریوم سخت خواهد بود. تا به اینجا با افزایش ICOها بر روی پلتفرم نئو شاهد افزایش قیمت این ارز بودیم و بر طبق پیش بینی‌های من، سرانجام بازار به سمتی خواهد رفت که از بیشتر از یک پلتفرم پشتیبانی کند. اما این بدان معنی نیست که نئو، به‌ویژه در غرب، بتواند جایگزین اتریوم شود.

سناریوی دوم

این احتمال را می‌توان هیجان‌انگیزترین در نوع خود دانست. با وجود ۱.۴ میلیارد جمعیت چین و افزودن مناطقی که تحت نفوذ این کشور هستند، می‌توان نتیجه گرفت که دست یافتن به بازار بلاک چینی در چین می‌تواند حتی از ارزش کل بازار ۴۴ میلیارد دلاری اتریوم نیز پیشی بگیرد. از طرف دیگر، چین عادت دارد تا از محصولات بومی خود بهره گیرد. تنها مشکل اینجاست که ما رویکرد چینی‌ها را در مورد بلاک چین نمی‌دانیم. تا به اینجا چین تمام فعالیت‌های صرافی‌ها و ICOها را ممنوع اعلام کرده است؛ پس خبری از دست‌یابی به بازار ارزهای دیجیتالی این کشور نخواهد بود چرا که اصلاً چیزی برای دست‌یابی به آن وجود ندارد. سؤال اینجاست که اگر چین بخواهد فعالیت ICOها را قانونی اعلام کند، نئو مرد اول میدان خواهد بود یا نه؟

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

به نظر من چین به زودی روی خوش به ارزهای دیجیتالی نشان خواهد داد چرا که به عنوان یک رهبر سیاسی و اقتصادی در جهان، چنین رویدادی را به‌عنوان یک فرصت در نظر خواهد گرفت. چین به عنوان دومین کشور درزمینه تولید ناخالص ملی، از تغییر در رویه اقتصادی خود ترسی ندارد. رویکردهای آنان نسبت به انرژی‌های تجدید پذیر، خود گواهی بر این موضوع است چرا که چین تا پیش از آن، کشوری دوستدار طبیعت به شمار نمی‌رفت. اما آنها فهمیدند که دنیا به سمت انرژی‌های تجدید پذیر می‌رود، پس لازم است تا آنها نیز خود را با دنیای امروز وفق دهند و نتیجه آن شد تبدیل‌شدن چین به یکی از قدرتمند‌ترین کشورها درزمینه استفاده از انرژی‌های تجدید پذیر.

به‌علاوه، ساختار سیاسی چین نشان داده که این کشور می‌تواند تغییرات را به‌سرعت به عرصه اجرا دربیاورد. استفاده گسترده از انرژی‌های تجدید پذیر در آمریکا می‌تواند به واسطه رأی گیری‌ها و تصمیم گیری‌های پیاپی، می‌تواند مدت زمان زیادی را به خود اختصاص دهد.

چین می‌داند که بلاک چین به سرعت در حال همه‌گیر شدن است. این مسئله را می‌توان از برنامه‌های پنج ساله این کشور در ارتباط با بلاک چین، فهمید. از طرفی چین به دلیل اینکه از پتانسیل‌های بلاک چین آگاه بود، ICOها را ممنوع کرد. اگر این کشور، بلاک چین را بزرگ نمی‌شمرد، قطعاً هیچ‌گاه تصمیم به ممنوعیت آن نمی‌گرفت. چین به این دلیل ارزهای دیجیتالی را ممنوع کرد که می‌خواست آن را کنترل کند و سرانجام نیز این کار را انجام خواهد داد. به این دلیل ارزهای دیجیتالی را ممنوع کرد که می‌خواست خودش را آماده کند، قدرتش را جمع کند و درنهایت به خواست خودش باعث پیشرفت آنها شود.

سؤال اصلی اینجاست که چین از چه وسیله‌ای استفاده خواهد کرد؟ محتمل است که چین خدمات بلاک چینی دولتی مخصوص به خود را ایجاد کند، اما این احتمال بسیار دور از ذهن به نظر می‌رسد. این کاری بود که چین با رسانه‌ها و شبکه اجتماعی کرد؛ به‌جای ممنوعیتشان، اقدام به ساخت نمونه‌های داخلی نمود. کاری که چین در این رابطه انجام داد، ممنوعیت تعداد منتخبی از شبکه‌های اجتماعی غربی و هدایت بازار به سمت بازار چینی «تنسنت» بود. نتیجه آن را نیز امروز می‌بینیم، تنسنت از فیس‌بوک بزرگ‌تر است. به عقیده چین به وسیله رویارویی با پلتفرم‌های موجود به بازار بلاک چین وارد می‌شود. نئو و آن چین نیز به‌احتمال‌زیاد همین نمونه‌های داخلی باشند که توافق نامه‌های همکاری زیادی با دولت به امضا رسانده‌اند. توسعه نئو به همراه قدرت و شراکتش با دولت چین می‌تواند ایده‌های بسیاری را در به اجرا در آوردن اقتصاد هوشمند در اختیارشان قرار دهد و صد البته نئو پلتفرم شماره یک چین در حوزه بلاک چین خواهد شد.

خلاصه

حال اگر بخواهیم در چند جمله تمام صحبت‌های مان در مورد اتریوم و نئو را جمع بندی کنیم باید گفت که نئو همان اتریوم است اما در مورد یک هدف خاص. آن هدف هم چیزی نیست جز دستیابی به اقتصاد هوشمند. اتریوم تنها یک پلتفرم است که به افراد و کاربران خود این امکان را می‌دهد که به هر سمتی که دلشان می‌خواهد، می‌توانند بروند! نئو اما در یک هدف را در پیش گرفته و فقط و فقط به سمت آن درحرکت است.

درست است، نئو برتری‌های بسیاری نسبت به اتریوم دارد، اما همان‌طور که گفتم، اتریوم به دنبال پر کردن شکاف‌های خود است. ارزش واقعی نئو زمانی مشخص می‌شود که با قانون‌گذاری‌های مناسب همراه شود. کاری که در حال حاضر، در حال انجام است.

 

تمام تفاوت‌های اتریوم و نئو

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰
مطالبی که در زیر آمده است، ترجمه ای از مقاله تاد مدما (Todd Medema)، مهندس نرم افزار مطرح است و وب سایت ارز دیجیتال صحت مطالب مندرج در این مقاله را تایید یا رد نمی کند.

 

من یک مهندس نرم‌افزار و حدود هشت سال است که پیگیر رویدادهای حوزه ارزهای دیجیتال هستم. اولین روزهای انتشار گزارش اصلی بیت کوین را به یاد دارم که با ویژگی ناشناس بودنش، باعث شد تا همه شوکه شوند. از آن موقع تابه‌حال هزاران دلار سود در این زمینه به دست آورده‌ام و صد البته هزاران دلار نیز ضرر کرده‌ام.

حالا چرا میخواهم تمام بیت کوین‌هایم را بفروشم؟

برای اینکه به درک درستی از این موضوع برسیم، ابتدا باید نگاهی به دو دلیل اصلی خرید ارزهای دیجیتالی بی اندازیم:

اول به عنوان یک ارز دیجیتالی و دوم به‌عنوان یک وسیله سرمایه‌گذاری !

به عنوان یک ارز دیجیتال

بلاک چین و بیت کوین به‌منظور ایجاد یک ارز جدید، متولد شدند. ارزی که اول از همه مقیاس‌پذیر، توزیع‌شده و ناشناس باشد. درعین‌حال یک ارز خوب می‌بایست مقبول عموم، باثبات و پایا باشد. پس خواه‌ناخواه یک دارایی مناسب برای سرمایه‌گذاری، ابتدا باید خودش خوب باشد. این‌طور نیست؟

بیت کوین یا هر ارز بزرگ دیجیتالی دیگری مقیاس‌پذیر است؟ در حال حاضر خیر. بیت کوین در حالت فعلی می‌تواند ۳-۷ تراکنش در ثانیه را انجام دهد. این رقم برای تراکنش‌های ویزا چیزی در حدود ۴۷ هزار تراکنش در ثانیه است.

با بیشتر شدن محبوبیت بیت کوین، چنین محدودیتی در انجام تراکنش‌ها باعث شده تا کارمزدهای آنها نیز بالاتر برود و حتی کاربر برای یک تراکنش مجبور به پرداخت پنجاه دلار شود! از همین رو بسیاری از فروشگاه‌ها مانند استیم از پذیرش بیت کوین صرف‌نظر کرده‌اند.

آیا بیت کوین توزیع‌شده است؟ بله اما چنین ویژگی لزوماً یک چیز مثبت به حساب نمی‌آید. درعین‌حال که سرمایه گذاران و بانیان ارزهای دیجیتالی از وجوه بد بانک‌های مرکزی می‌گویند، اما باید گفت که آنها به‌وسیله سیاست‌های پولی، ثبات اقتصادی را برای ما به ارمغان میاورند. بدون چاپ بی رویه پول (که منجر به ایجاد تورم می‌شود)  دنیای اقتصادی وارد مرحله بدون تورم خواهد شد که در نهایت قیمت آن ارز هر روز با ارزش تر می‌شود. اگر چه این مسئله عالی به نظر می‌رسد، بسیاری از اقتصاددان‌ها نیز مخالف این مسئله‌اند؛ آنها بر این باورند که عدم وجود تورم، باعث عدم پویایی اقتصاد می‌شود و در طولانی مدت می‌تواند باعث منفی شدن رشد اقتصادی شود.

آیا ناشناس است؟ تقریباً بله. اما دولت‌ها در حال محکم‌تر کردن حلقه‌های فشار خود در رابطه با صرافی‌های ارزهای دیجیتالی هستند که این موجب می‌شود دنیای کریپتو سخت‌تر از همیشه به سمت ناشناس بودن درحرکت باشد. صد البته چنین کاری جنبه‌های مثبت خود را دارد.

چرا همه بیت کوین‌هایم را فروختم؟

به‌عنوان یک جامعه، راحت‌تر شدن انجام معاملات غیرقانونی چندان باب میل ما نیست. (این بدان معنی نیست که تمام تراکنش‌های غیرقانونی هستند؛ بلکه بدان معناست که ناشناس بودن تراکنش‌ها باعث می‌شود تا انجام تراکنش‌های غیرقانونی آسان‌تر شود.) از طرف دیگر از دیدگاه فردی، استفاده از یک ارز ناشناس ریسک‌های مختص به خود را دارد. به‌عنوان‌مثال، با مخفی ماندن هویت‌ها، کلاه‌برداری به یک امر همه‌گیر تبدیل می‌شود. چرا که همه کارها در پشت‌صحنه انجام می‌شود؛ ما به‌عنوان یک مشتری هیچ‌گاه قدردان اهمیت بالای سیستم‌های ضد کلاه‌برداری نبوده‌ایم. بدون یک هویت مشخص، وقتی فردی در اینترنت پول شما را بدزد، دستتان به هیچ جایی بند نخواهد بود! تنها کاری که می‌توانید انجام دهید، تماشای خرید یک دست کت‌وشلوار ده هزار دلاری با سرمایه‌هایتان است. با یک مهندسی صحیح می‌توانیم یک سیستم ضد کلاه‌برداری را بر پایه ارزهای دیجیتالی ایجاد نماییم و این کار تنها به‌وسیله افزایش شفافیت‌ها پیرامون مسائل هویتی محقق می‌شود. اما در مرحله فعلی تنها، چرخ را دوباره اختراع می‌کنیم.

آیا مقبولیت عمومی دارد؟ پس از ده سال که افراد باهوش به‌سختی بر روی آنها کار می‌کنند، همچنان چنین مقبولیتی وجود ندارد. اگر مشکلات مقیاس‌پذیری را کنار بگذاریم، در حال حاضر تعداد بسیاری کمی از کسب‌وکارها هستند که بیت کوین را به ارزها سنتی ترجیح بدهند. به‌عنوان یکی از صاحبان کسب‌وکار، درگذشته سعی کرده‌ام پشتیبانی از بیت کوین را به کار خود اضافه کنم، اما چنین کاری بسیار کند بود و سروکله زدن با آن بسیار خسته کننده.

فرض کنید که برای پرداخت هزینه قهوه خود ده دقیقه وقت صرف کرده باشید و همچنان تراکنش شما انجام‌نشده باشد! حتی اگر پشتیبانی‌ها از بیت کوین ده هزار برابر افزایش پیدا کند و سرعت تراکنش‌های آن نیز ششصد برابر شود، تازه به چیزی رسیده‌اند که در حال حاضر وجود دارد! به عقیده من بسیاری از کسب و کارها همچنان گزینه استفاده نکردن از این‌همه پیچیدگی را انتخاب می‌کنند.

آیا باثبات است؟ چنین سؤالی خنده‌دار است! هیچ کس به ارزی که بیش‌تر از ده درصد، در یک روز بالا و پایین داشته باشد، اعتماد نخواهد کرد. چنین مشکلی نیز ناشی از عدم وجود قانون گذاری و آئین نامه‌های ضروری است. یک فرد ثروتمند با نیات نه چندان خوب می‌تواند تنها با بازی کردن با سرمایه‌های خود، بازار را کنترل کند. بدون وجود چنین ثباتی، جلب اعتماد کسب‌وکارها نیز ممکن نخواهد بود چراکه هیچ‌کس به ارزی که دارای قیمت مشخص باشد اعتماد نمی‌کند.

آیا پایا است؟ پایایی چنین ارزهایی از ارزهای معمول کمتر است. تنها کاری که برای رسیدن به چنین نتیجه گیری‌ای لازم است تا انجام دهید، دنبال کردن اخبار هک، دزدی، فراموشی رمز عبور و … در رابطه با بیت کوین است که در نهایت منجر به نیست شدن میلیون‌ها دلار شده‌اند. حداقل چنین مشکلاتی در ارتباط با حساب‌های بانکی دارای راه حل‌هایی هستند؛ به‌عنوان‌مثال شما می‌توانید مشکلاتی که به‌وسیله خطاهای انسانی در یک سیستم بانکی ایجادشده را تصحیح کنید.

جمع بندی

چرا همه بیت کوین‌هایم را فروختم؟

برای جمع‌بندی تمام صحبت‌هایی که پیش‌تر گفته شد باید بگوییم که بیت کوین نه تنها ده هزار برابر از راهکارهای فعلی کندتر است، بلکه تأثیرات آن نیز به مراتب کمتر است. هر تراکنش بیت کوین چیزی در حدود ۳۵ دلار برق مصرف می‌کند. استخراج بیت کوین تنها در حالتی به صرفه است که حباب هایپ باعث بالاتر رفتن قیمت بیت کوین شود. در دنیایی که تمام اعضای آنها به دنبال کم کردن مصرف سوخت هستند، رفتار حاضرین در دنیای ارزهای دیجیتال چیزی کاملاً غیرمسئولانه را به جهان نشان می‌دهد. برخی از ارزهای دیجیتالی به دنبال استفاده از تکنولوژی‌هایی هستند که از آنها با عنوان «اثبات سهام» یاد می‌شود، اما چنین فناوری‌هایی نیز هنوز در مراحل آزمایشی خود به سر می‌برند. تا آن موقع، به شخصه و از لحاظ اخلاقی شریک شدن در سیستم‌های بدون سود «اثبات کار» جایز نمی‌دانم. حتی برخی از آنها خود را استخراج کنندگان «سبز» می‌نامند چرا که از انرژی خورشیدی برای تأمین برق خود بهره می‌برند؛ اما همین میزان انرژی می‌تواند برای جایگزینی سوخت‌هایی مانند ذغال سنگ استفاده شود.

همان‌طور که دیدید، حتی اگر ارزهای دیجیتالی مشکلاتی که به آنها اشاره شد را حل کنند؛ یعنی اگر ده هزار برابر سریع‌تر شوند، پنجاه‌هزار برابر مؤثر تر گردند و غیرقابل هک شدن باشند، تنها ارزی را به وجود آورده‌اند که از جهت تعریف از ارزهای معمول، بدترند. شاید روزی برسد که یک ارز مبتنی بر بلاک چین، قواعد بازی را تغییر دهد، آن موقع، شخصاً از آن به‌عنوان ارز اصلی در مبادلات روزمره استفاده خواهم کرد. اما هیچ نمی‌تواند بفهمد که آیا چنین اتفاقی خواهد افتاد یا خیر. و اصلاً آیا ارزی به چنین موفقیتی می‌رسد یا نه.

باوجود تمام اینها، حتی اگر یک ارز مبتنی بر بلاک چین بتواند به یک ارز موردقبول در آینده تبدیل شود، بدان معنا نیست که این ارز مناسب سرمایه‌گذاری است.

در مورد سرمایه‌گذاری چطور؟

چرا همه بیت کوین‌هایم را فروختم؟

 

خب حالا به بخش سرمایه‌گذاری می‌رسیم. اکثر ما وقتی قصد سرمایه گذاری روی بیت کوین را داریم با خودمان می‌گوییم فقط ۲۱ میلیون بیت کوین وجود دارد; چطور ممکن است قیمت آن بالا نرود؟

بنیاد Mr. Money Mustache در مورد این مسئله می‌نویسد:

در مورد ناخن‌گیر هم می‌توان همین بحث را به راه انداخت. شاید یک ناخن‌گیر ارزش ذاتی نداشته باشد اما چون در تعداد محدود عرضه شد، پس چرا نباید آن را به‌عنوان ارز جدید دنیا مطرح کرد؟

همین موضوع می‌تواند در مورد پول نقد نیز صدق کند. به‌طور واقع‌بینانه، پول نقد دارای ارزش است چرا که میزان آن محدودیت دارد. اما مسئله‌ای وجود دارد این است که هیچ‌کس بر روی پول نقد سرمایه گذاری نمی‌کند. چراکه مردم روی چیزهایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که دارای ارزش است. شرکت‌ها سوددهی دارند و سهام تولید می‌کنند یا وام‌هایی را در اختیار شما قرار می‌دهند که درنهایت به نفع شما خواهند بود. برخی از مردم روی چیزهایی مانند «فاین آرت» سرمایه‌گذاری می‌کنند. بلیت‌های لاتاری و کارت‌های بازی عتیقه را می‌توان جزو این دسته قرارداد. اما سودهی همه این‌ها پایه و اساس چندانی نخواهد داشت و از طریق پیش‌بینی ممکن می‌شوند.

بگذارید یکی دیگر از نکات بسیار زیبایی که این وب‌سایت به آن اشاره‌کرده را بیان کنیم:

هدف اصلی تکنولوژی بلاک چین، که موجب جلب توجهات بسیار به سمت ارزها دیجیتالی شد، متن باز بودن آن است. این یعنی بیت کوین نمی‌تواند همیشه بدون رقیب باشد. در حال حاضر چیزی در حدود ۱۳۰۰ ارز دیجیتالی وجود دارند که تقریباً از یک بلاک چین مشابه استفاده می‌کنند و هرروز نیز به تعداد آنها اضافه می‌شود.

در همین حین که فناوری بلاک چین به‌عنوان یک کل واحد شاید همچنان بتواند از برخی طریق سودمند باشد (مانند ریپل که در حال حاضر به بالا بردن سرعت انتقال سرمایه‌های در دنیا کمک می‌کند)، ارزهای دیجیتالی به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری تنها به حباب‌های هایپی تبدیل‌شده‌اند که توسط سرمایه‌گذاران اولیه و ایجادکنندگان هدایت می‌شوند؛ هر دو گروه نیز تنها به فکر سود خودشان‌اند و بقیه را گول می‌زنند تا توکن های بی ارزششان را خریداری نمایند.

نتیجه‌گیری

چرا همه بیت کوین‌هایم را فروختم؟

ما به‌عنوان یک جامعه خاطره بسیار وحشتناکی داریم. بسیاری از مردم طی حباب «دات کام»، پول‌های هنگفتی را از دست دادند. اینجا بود که به ناگهان شرکت‌هایی که میلیون‌ها دلار ارزش داشتند، یک شبه بی‌ارزش شدند.

دقیقاً نمی‌دانم که چنین سقوطی دقیقاً چه زمانی رخ خواهد داد، اما باید بگویم که شما تنها تا زمانی می‌توانید آب را به‌جای شیر قالب کنید که مردم نفهمیده باشند قضیه از چه قرار است! شاید پول خوبی از افزایش قیمت چند وقت اخیر به جیب زده باشید اما اگر به‌موقع و قبل از سقوط بازار سرمایه‌های خود را نفروشید، چیزی برای شما باقی نخواهد ماند.

برای آن دسته از سرمایه‌گذاران فرصت‌طلب که به دنبال مکان بعدی سرمایه‌گذاری خود هستند باید گفت که در حال حاضر بازار کریپتو چیزی در حدود ۷۵۰ میلیارد دلار ارزش‌دارند. وقتی‌که این بازارها سقوط کنند و تمام این ارزش‌ها نابود شوند، بحران اقتصادی ایجاد می‌شود. بحران‌های اقتصادی نیز به وسیله کاهش میزان کالاهایی که دارای قابلیت پول پذیری اند، دسته‌بندی می‌شوند. از همین رو وقتی‌که تمام ۷۵۰ میلیارد دلار از میان برود، بسیاری از افراد به دنبال وام‌ها می‌روند و درنتیجه تمام این اتفاقات شغل‌های بسیاری از دست می‌رود.

وقتی‌که چنین اتفاقی بیافتد، سهام‌ها به حراج گذاشته می‌شوند و اینجاست که شما می‌توانید با سرمایه‌گذاری در چنین بازارهای سهام ارزان‌قیمتی، پول بسیاری به جیب بزنید.

 

منبع: medium

چرا همه بیت کوین‌هایم را فروختم؟

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

در جهت غیرفعال سازی تراشه‌های ASIC استخراج اتریوم، هیچگونه فورکی اجرا نخواهد شد.

طبق گزارشی که چند روز پیش منتشر شد، غول سازنده دستگاه های استخراج Bitmain، دستگاه جدید استخراج ارزهای دیجیتال با نام Antminer E3 را به بازار عرضه کرده است.

اتریوم برای جلوگیری از ASICها فورک جدیدی ارائه نخواهد کرد

ویتالیک بوترین برای مبارزه با ASICهای اتریوم، هیچگونه تغییری در شبکه اعمال نخواهد کرد.

برخلاف ویتالیک بوترین، توسعه دهندگان مونرو، با بروزرسانی قوانین سیستم مونرو به طور کامل از فعالیت این تراشه ها جلوگیری خواهند کرد.

روز جمعه در نشست دو هفته ای توسعه دهندگان، ویتالیک بوترین در واکنش به محصول جدید شرکت Bitmain نظر خود را بیان کرد.

استخراج کننده (Antminer E3) جنجال به پا کرده و پیرامون آن بحث هایی مطرح شده است. هفته پیش بسیاری از توسعه دهندگان اتریوم موافقت خود را با ارائه یک هاردفورک برای جلوگیری از استخراج با دستگاه‌های ASIC اعلام کردند.

در این نشست، یکی از توسعه دهندگان اصلی اتریوم به نام پایپر مریام، طی صحبت های خود با بیان جزئیات، یک پیشنهاد فنی مبنی بر این موضوع را ارائه کرد که چطور کارت های گرافیک می توانند ضمن دستیابی به هدف مذکور، به عنوان مکانیسم اصلی استخراج باقی بمانند.

اتریوم برای جلوگیری از ASICها فورک جدیدی ارائه نخواهد کرد

اما هم چنان پیشنهاد بوترین این است که ظاهرا مشکل حاضر ارزش این همه هماهنگی را ندارد و در واقع اعمال چنین تغییری به آن نمی ارزد:

راضی کردن همه به بروزرسانی احتمالا تا حدی پر هرج و مرج بوده و باعث می شود از اهداف مهم تر منحرف شویم. پس در حال حاضر من به شخصه قصد عمل به اقدام خاصی را ندارم.

مریام در راستای کاهش اثربخشی تراشه های ASIC، برای ارائه یک کد تلاش کرده است. او تاکید می کند که پیشنهاد فعلی یک راه حل کوتاه مدت است و به طور نامحدود در برابر ASIC ها از شبکه محافظت نخواهد کرد. به گفته او در عوض، پیشنهاد فعلی به سادگی «برای غلبه بر سخت افزار موجود» کارساز است.

بوترین در پاسخ مخالفت خود را اعلام کرده و می گوید که هیچ یک از این اقدامات الزامی نیستند و ممکن است منابع را از مسیر تغییرات برنامه ریزی شده ای که می توانند استخراج مبتنی بر سخت افزار را به طور کامل از بین ببرند، دور کند.

همچنین، در جریان نشست مذکور نشانه هایی از تغییر استخراج اتریوم وجود داشت. هادسون جیمسون در مقام مدیر انجمن می گوید که از ماه می این کد شاهد یک فرایند تایید هویت رسمی خواهد بود که پیش بینی می شود ۵ ماه طول بکشد.

البته جیمسون گفته است که اگر جامعه اتریوم هم چنان طرفدار اجرای یک فورک باشد، می تواند بدون توجه به توسعه دهندگان اصلی به تلاش خود ادامه دهد:

اگر جامعه اتریوم حقیقتا خواستار اجرای یک فورک باشد، و دلیل خوبی برای این کار داشته باشد، قطعا می توانیم این کار را انجام بدهیم. اما فعلا اینطور که پیداست توسعه دهندگان اصلی با یکدیگر اختلاف نظر دارند و کاری از پیش نمی رود.

همچنین بوترین در این جلسه، برای اولین بار موضوع پیشنهاد اخیر خود را برای معرفی محدودیت تولید اتر اعلام کرد. به گفته ویتالیک بوترین کماکان این پیشنهاد در انتظار تایید بوده، و می تواند یا در آپدیت بعدی شبکه یا در کنار کاسپر معرفی شود.

منبع: coindesk

اتریوم برای جلوگیری از ASICها فورک جدیدی ارائه نخواهد کرد

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

آیا در چند ماه گذشته اقدام به خرید بیت کوین یا هر ارز دیجیتالی دیگری کرده‌اید؟ اگر جوابتان بله باشد پس حتماً این سؤال را نیز از خود پرسیده‌اید که «چه زمانی قیمتش بالا خواهد رفت؟» یا به‌عبارت‌دیگر «چه زمانی بیت کوین به‌روزهای خوب خود بازمی‌گردد؟». در ادامه با ارز دیجیتال همراه باشید.

چه زمانی دوباره بیت کوین رشد می‌کند؟

ابتدا دوست دارم تا دورنمایی کلی از وضعیت فعلی به شما بدهم. صد البته به اشتراک گذاشتن چنین نظرات و عقایدی نمی‌تواند تنها منبع شما برای سرمایه‌گذاری در حوزه کریپتو باشد. حال اگر دوست دارید بدانید که چرا اخیراً بیت کوین در سراشیبی سقوط قرارگرفته و چه سرنوشتی در سال ۲۰۱۸ در انتظار آن است، پس جای درستی آمده‌اید.

اتفاقاتی که در شش ماه گذشته رخ داده است:

۱- بسیاری از کشورهای دنیا به‌نوعی فعالیت ارزهای دیجیتالی داخل مرزهای خود را تهدید کرده‌اند یا به دنبال وضع قوانین سخت‌گیرانه برای آن بوده‌اند. چین، کره جنوبی، ایالات‌متحده آمریکا و هند، همه و همه ازجمله این کشورها بوده‌اند.

۲- طبق قوانین مالیاتی جدید در ایالات‌متحده ازاین‌پس ارزهای دیجیتالی یک دارایی به‌حساب می‌آیند و تمام تراکنش‌های آن، از هر نوعی شامل موارد اخذ مالیات می‌شوند.

۳- تمامی شبکه‌های مبتنی بر «ویزا» و «مسترکارت»، از اعطای کارت‌های اعتباری بر پایه ارزهای دیجیتالی خودداری می‌کنند.

۴- بسیاری دیگر از کشورهای قدرتمند در حال وضع قوانین بسیار سخت‌گیرانه و اعمال آئین‌نامه‌های سنگین بر حوزه ارزهای دیجیتالی‌اند.

۵- این کشورها قوانین خود را بر پایه سیاست‌های «شناخت مشتری» (KYC) پیاده می‌کنند و از صرافی‌ها می‌خواهند که به آنها پایبند باشند.

هرکدام از این مؤلفه‌ها باعث می‌شوند تا گردش پول در سیستم‌های مالی سنتی (فیات) و بازار ارزهای دیجیتالی کمتر شود. نکته‌ای که می‌توان از آن به‌عنوان اصل اساسی تمامی صحبت‌های گفته‌شده، یادکرد.

محدود کردن دسترسی با فیات

ارزهای دیجتالی به‌صورت مستقیم با توانایی یک پول به‌منظور جریان پیدا کردن آزاد میان یک بازار اقتصادی موجود و یک بازار ارزدیجیتالی، در تعامل است. همین مسئله باعث شده تا این ارزها بتوانند در دنیای امروز رشد کنند.

و حالا این کانال‌های مرتبط با ارزهای دیجیتالی که برای جریان آزاد انتقال پول استفاده می‌شوند، با محدودیت‌های جدی مواجه‌اند.

انتقال پول به سمت ارزهای دیجیتالی بسیار سخت است. بسیاری از ICOها خرید توکن‌های خود توسط شهروندان آمریکایی را ممنوع کرده‌اند و از بسیاری از صرافی‌های کشورهای مختلف خواسته‌شده تا طبق سیاست‌های شناخت مشتری پیش روند و خود را هر چه بیشتر با این سیاست مطابقت دهند.

خارج کردن پول از حوزه ارزهای دیجیتالی سخت‌تر شده است. مسترکارت و ویزا، به‌وسیله شبکه‌های قدرتمند خود، کارت‌های اعتباری مبتنی بر ارزهای دیجیتالی را ایجاد کردند که باعث می‌شد تا سرمایه‌گذاران به راحتی بتوانند ارزهای خود را خرج کنند. اما دیگر چنین قابلیت در اختیار سرمایه‌گذاران قرار ندارد.

تجارت ارزهای دیجیتالی سخت‌تر شده است. ایالات‌متحده به‌عنوان اولین کشور در دنیا، سرمایه‌گذاران این ارزهای دیجیتالی را ملزم کرد تا مالیات بپردازند. این کار پس‌ازآن صورت گرفت که آمریکا، ارزهای دیجیتالی را به‌عنوان یک دارایی به رسمیت شناخت. به دنبال این تصمیم تجارت ارزهای دیجیتالی در ایالات‌متحده به‌شدت کاهش یافت.

با افزایش شک و تردیدها حول محور «تتر»، بسیاری از سرمایه‌گذاران حالا، دو انتخاب را پیش روی خودشان می‌بینند. اول اینکه با همین تردیدها به سرمایه‌گذاری خود پایبند باشند و تسلیم فشارهای دولت آمریکا نشوند یا خیلی ساده از بازار خارج شوند. خیل عظیمی از سرمایه‌گذاران راه خروج را انتخاب می‌کنند.

چه زمانی دوباره بیت کوین رشد می‌کند؟

 

پس بیت کوین چه زمانی دوباره رشد خواهد کرد؟

اگر بخواهیم در مورد بلندمدت حرف بزنیم، باید بگوییم که بیت کوین در حال حاضر طبق اصل رشد ذاتی خود در حال حرکت روبه‌جلوست، چراکه آگاهی‌ها در رابطه با ارزهای دیجیتالی در حال افزایش است. صد البته از نقش رسانه‌ها در سال ۲۰۱۶ در سرعت بخشیدن به این رشد نمی‌توان چشم پوشید. بااین‌حال رشد ذاتی بیت کوین نمی‌تواند خیلی سریع این ارز را به‌جایی برساند که تا چند ماه گذشته قرار داشت.

اگر بیت کوین بخواهد به همان دوران بازگردد، ابتدا باید عواملی که باعث شد تا در ماه نوامبر و دسامبر سال گذشته این ارز با سقوط مواجه شود را اصلاح نماید. اما خبر خوب؛ مکانیزم‌هایی اتخاذشده تا بتوان بیت کوین را هر چه سریع‌تر به دوران اوج خود بازگرداند. این کار نیز از طریق ICOها انجام خواهد کرد.

چه چیزی در آینده انتظار ما را می‌کشد؟

ICOهای بسیار موثری به‌منظور افزایش بهره‌وری بیت کوین و بازارهای اقتصاد دیجیتالی درحال‌توسعه هستند که تعامل میان این بازار و بازارهای اقتصادی فعلی را بیشتر می‌کند.

ارزهای دیجیتالی با پشتوانه دارایی‌ها: با به اجرا درآمدن این فاز جدید از ارزهای دیجیتالی میلیون‌ها دلار از دارایی‌های واقعی به بازار کریپتو وارد می‌شود.

صرافی‌ها غیرمتمرکز: از آنجایی که چنین صرافی‌هایی وجود فیزیکی ندارند، پس تحت هیچ حوزه قضایی‌ای نیز قرار نمی‌گیرند.

شبکه‌های یک‌پارچه: با افزایش نفوذ ATMهای بیت کوین و ICOهای جدید که شبکه‌های همتا به همتا جدیدی را به‌عنوان صرافی در اختیار کاربران قرار می‌دهند، فرصت‌های بیشتری را برای پذیرش این ارزها، مهیا می‌کنند.

نتیجه‌گیری

در سال ۲۰۱۸ بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتالی در مقیاس وسیع به عموم معرفی می‌شوند. با در نظر گرفتن تمام شرایط و ابعاد مختلف این سال، به نظر می‌رسد که سال ۲۰۱۸، سال چندان بدی برای بیت کوین نباشد.  با همه اینها، قانون‌گذاری در این حوزه از سوی دولت‌های مختلف باعث شده تا سرمایه‌گذاری و خروج سرمایه‌ها از ارزهای دیجیتالی مشکل‌تر گردد و درنتیجه بازار دچار تلاطم‌های بسیاری شده.

قیمت بیت کوین و ارزهای دیجیتالی در بلندمدت درگرو ICOهایی است که در آینده‌ای نه چندان دور وارد عرصه می‌شوند. بالا رفتن ارزش بازار بیت کوین و ارزهای دیجیتالی زمانی قابل پیش‌بینی می‌شوند که پروژه‌های جدید متولد شوند؛ این زمان چیزی در میانه سال جاری میلادی خواهد بود. برای اینکه ببینیم چه چیزهایی در آینده انتظار این بازار را می‌کشند باید تا اواسط و حتی اواخر سال جاری میلادی صبر کرد تا شاید بتوان آینده‌ای روشن را برای امسال ارزهای دیجیتال متصور شد.

 

منبع: medium

چه زمانی دوباره بیت کوین رشد می‌کند؟

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

روز گذشته مقام مسئول امور مالی در انگلیس (FCA) بیانیه ای را منتشر کرد که بر اساس آن کسب و کارها ملزم به کسب مجوز برای معامله مشتقات ارزهای دیجیتال هستند.

بیانیه مذکور مشخص می کند که هر گونه فعالیتی اعم از خرید و فروش، انتقال و تبلیغ مشتقات ارزهای دیجیتال در حوزه قانونی «دستورالعمل بازار ابزارهای مالی (MiFID 2)» قرار می گیرد. این دستورالعمل در ژانویه ۲۰۱۸ به عنوان بخشی از اصلاحات مالی اتحادیه اروپا معرفی شد.

موسسه FCA تصریح کرد اگر چه ارزهای دیجیتال در حیطه مبادلات نقدی یا کالایی که نیازمند تنظیم هستند در نظر گرفته نمی شوند، مشتقات منسوب به ارزهای دیجیتال یا عرضه اولیه توکن ها می توانند «ابزارهای مالی» باشند و بنابراین در محدوده قانونی آن قرار می گیرند.

مقام مسئول امور مالی در انگلیس (FCA) سه نمونه از مشتقات ارزهای دیجیتال را قید کرد: قراردادهای آتی، قراردادهای مابه التفاوت (CFD)، و اختیارات.

دستورالعمل رگولاتور مالی انگلیس برای خرید و فروش و معامله مشتقات ارزهای دیجیتال

دارایی های دیجیتال مبتنی بر CFD، قیمت دارایی اصلی را پیگیری می کنند و این امکان را برای سرمایه گذاران فراهم می کنند که نسبت به سرمایه خود وام بگیرند تا نرخ بازدهی بالایی را کسب کنند. مهم تر از همه اینکه احتیاج نیست مقداری از آن ارز را در اختیار داشته باشند.

در اواخر ماه مارس، نهاد ناظر بازار سرمایه اروپا (ESMA) به نوسانات شدید قیمتی به عنوان یک نگرانی اشاره کرد و بدین ترتیب مقررات CFDهای مبتنی بر ارز دیجیتال را تشدید نمود.

موضع FCA بازتاب کننده رویکردی است که نهاد تنظیم کننده سرمایه در فرانسه (AMF) اوایل امسال در پیش گرفت. نهاد مذکور نیز پس از آنکه گزینه های باینری، CFD، و قراردادهای فارکس روی پلتفرم های ترید آنلاین ارزهای دیجیتال اجرا شد، تصمیم گرفت تعریف مشتقات را تصریح کند.

خارج از اروپا، قراردادهای آتی بیت کوین مشتقات نامداری بوده و بر دنیای اقتصاد تنظیم شده تاثیر مستقیم دارند. برای نمونه بانک هایی نظیر مورگان استنلی و گلدمن ساکس هر دو برای برخی از مشتریان پس از اجرای قراردادهای آتی در مبادلات مشتقات، آن ها را تصریح کردند. گروه CME در دسامبر ۲۰۱۷، و گروه CBOE در ژانویه ۲۰۱۸

منبع: cointelegraph

دستورالعمل رگولاتور مالی انگلیس برای خرید و فروش و معامله مشتقات ارزهای دیجیتال

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

این سوال که معامله بیت کوین به لحاظ شرعی مجاز است یا خیر تا کنون به طور شفاف و قطعی پاسخ داده نشده است زیرا از سوی مراجع ذی صلاح در حال بررسی است اما در روزهای اخیر مصاحبه ای از سوی یکی از کارشناسان این حوزه در نوع خود جالب بود.

حجت‌الاسلام سیدعباس موسویان، عضو شورای فقهی بانک مرکزی و نظریه‌پرداز بانکداری اسلامی طی مصاحبه ای با مجله فرهنگ و علوم انسانی عصر اندیشه به بررسی ابعاد پول رمزی از جمله بیت کوینپرداخته و اظهار نظر کرده است.

حجت السلام سیدعباس موسویان در خصوص ماهیت این ارز دیجیتال گفت:

«بنده فعلاً بیت‌کوین را نه پول، بلکه هیچ‌چیز نمی‌دانم. چون پول باید قوامی داشته باشد که بتوان سایر دارایی‌ها را براساس آن ارزش‌گذاری کرد. شیئی که ارزشش در طول یک سال نوزده برابر جابجا شود، نشان می‌دهد ماهیت این به اصطلاح پول، قابلیت آن را ندارد که به عنوان معیار و متری برای سنجش دارایی‌ها به کار گرفته شود.»

وی افزود:

«وقتی صحبت از پول اعتباری می‌کنیم، بحث کاغذ نیست؛ بحث ما اعتماد عمومی و ایجاد مال عمومی است. اگر شما توانستید یک مال عمومی طراحی کنید که مردم حاضر باشند به صورت مستمر و گسترده در مقابلش مالشان را بدهند، در آن صورت پول در جامعه شکل می‌گیرد و این با اقبال سرمایه‌گذاریِ یک گروه ریسک‌پذیر در جامعه فرق می‌کند.»

عضو شورای فقهی بانک مرکزی در پاسخ به این سوال که آیا اکنون در حوزه جایی هست که در خصوص ابعاد فقهی پول‌های مجازی تحقیق کند؛ گفت:

«مرکز موضوع‌شناسی احکام که چند سال است در قم فعالیت دارد. آن‌جا یکی از موضوعاتِ در دست بررسی همین بیت‌کوین و پول‌های مجازی است که مرتب از دفاتر مراجع تقلید استفتاء می‌کنند و به آن‌جا ارجاع می‌دهند.»

وی تاکید کرد:

« فعلاً با این مقدار اطلاعات قطعاً معامله با آن از لحاظ شرعی اشکال دارد. چون نمی‌شود اعتماد کرد.»

موسویان در پایان گفت:

« به بیان خلاصه، پول مجازی پدیده مرموزی ‌است که اصل وجود، اعتباردهنده، هدف از انتشار و ترویج و ارزش آن همگی مبهم است و هریک از این عوامل به تنهایی موجب غرری شدن معامله می‌شود تا چه رسد به این که همه جمع باشند.»

عضو شورای فقهی بانک مرکزی: بیت کوین اشکال شرعی دارد چون نمی‌توان اعتماد کرد

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

امروزه ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که پیش‌بینی تمامی حوادث و رخدادها چندان دور از ذهن به نظر نمی‌رسد. حالا در آخرین پژوهش‌ها ادعاشده که می‌توان از قانون «متکالف» به‌منظور پیش‌بینی قیمت ارزهای دیجیتالی بهره برد یا به عبارت دیگر به این وسیله قانون فهمید که چه زمانی قیمت این ارزها بالاتر خواهد رفت. در ادامه با ارز دیجیتال همراه باشید.

اقتصاددان‌ها و نظریه‌پردازان، هرکدام راه‌های مخصوصی و منحصربه‌فردی را برای تعیین ارزش پول، استفاده می‌کنند. برخی از آنها معتقدند که ارزش بالای یک پول ناشی از هزینه‌های سنگین تولید آن است. عده‌ای دیگر بر این باورند که پول‌ها تنها یک نوع از اعتبارند که به افراد این اجازه را می‌دهند تا منابع را بین یکدیگر انتقال دهند. به گفته این افراد، از همین رو می‌توان تکه‌ای از کاغذ یا حتی نمونه‌های دیجیتالی را به این منظور استفاده نمود.

ایده دیگری نیز در میان است که می‌گوید یک ارز زمانی ارزش پیدا خواهد کرد که فردی تمایل به پرداخت مبلغی برای تصاحب آن در مقادیر محدود باشد. این تعریف را می‌توان سر منشأ ارزش گاها بالای ارز دیجیتالی‌ای مانند بیت کوین دانست.

تماماً این رویکردها را می‌توان به‌نوعی مشکل‌ساز دانست. قطعاً در  پروتکل «اثبات کار»، هزینه زیادی صرف ماینینگ یا همان ایجاد ارزهای دیجیتالی‌ای مانند بیت کوین خواهد شد. اما ارزش این ارزها وابستگی چندانی به این هزینه‌ها ندارد. در اواخر سال ۲۰۱۷ هر بیت کوین باقیمتی حدود بیست هزار دلار معامله می‌شد و بازار ارزهای دیجیتالی ارزشی بالغ‌بر ۸۳۰ میلیارد دلار داشت. تنها چند هفته بعد، این بازار رسیدن به قیمت ۲۸۰ میلیارد دلار، از هم پاشید. طبق تحقیقاتی که اخیرا انجام شده است، قیمت واقعی امروز بیت کوین باید زیر ۳,۰۰۰ دلار باشد !

ارزش واقعی بیت کوین چقدر است؟

امروز به نظر می‌رسد که به جواب این سؤال رسیده باشیم. این جواب به لطف کارهای تحقیقاتی «اسپنسر ویتلی» و همکارانش در «انیستو تکنولوژی فدرال زوریخ» در کشور سوئیس، به‌دست آمده است. به گفته وی، کلید اصلی در تعیین ارزش یک ارز دیجیتالی، از طریق افرادی است که از آن ارز استفاده می‌کنند. با تعیین شدن ارزش دارایی از این طریق، بالا رفتن بیش‌ازاندازه در قیمت آن نیز قابل‌فهم است و شاید بتوان زمان‌هایی را که قیمت آن سقوط خواهد کرد را نیز پیش‌بینی کرد.

ارزش یک شبکه توسط مخترع کابل شبکه و بنیان‌گذار شرکت ۳Com، «باب متکالف»، برای اولین بار معرفی شد. بر اساس قانون متکالف ارزش یک شبکه متناسب با مربعی از تعداد کاربران آن است.

محاسبه ارزش شبکه بیت کوین به‌وسیله این اعداد و ارقام و به توان رساندن میزان کاربران فعال آن کار چندان سختی نیست. ویتلی و شرکتش باکمی دست‌کاری در فرمول قانون متکالف، به عدد ۱.۶۹ رسیده‌اند تا به‌جای توان دو، مشترکان شبکه بیت کوین را به توان ۱.۶۹ برسانند.

چنین کاری منطقی به نظر می‌رسد. قانون اصلی بر پایه تناسب میان ارزش شبکه و تمام مقادیر ممکن برای میزان ارتباط‌هایی است که با یک شبکه صورت می‌گیرد. پس در صورت بالا رفتن هر کدام، دیگری نیز رشد خواهد نمود. به‌عبارت‌دیگر این‌طور برمی‌آید که تمام نودها می‌توانند با یکدیگر در ارتباط باشند.

ویتلی چنین مسئله‌ای را واقع‌گرایانه نمی‌داند. بنا بر یافته‌های او، هر کاربر به طور میانگین با N2/3 دیگر کاربران در ارتباط است. به‌عنوان‌مثال اگر N را یک میلیون در نظر بگیریم، یک کاربر معمولی تنها با ده هزار کاربر دیگر در ارتباط است. به عقیده آنها چنین محاسباتی به واقعیت نزدیک‌تر است.

با چنین مؤلفه‌هایی، قانونی کلی متکالف در صورتی دقیق خواهد بود که بیان‌گر این موضوع باشد که ارزش بیت کوین و تعداد کاربرانش رابطه مستقیم دارد.

طبق قانون متکالف، ارزش واقعی بیت کوین چقدر است؟

این مسئله همچنین بازگوکننده زمان‌هایی بوده که بیت کوین باارزشی بیش‌ازاندازه مواجه شده. ویتلی و همکارانش به چهار مورداشاره کرده‌اند که بیت کوین ابتدا باارزشی بیش‌ازحد واقعی خود رو به رو شده و بلافاصله بعد سقوط کرده است. به‌عبارت‌دیگر وقت‌هایی که حباب بیت کوین ترکیده است.

خوشبختانه مدارک بسیاری نیز در مورد هر یک از این سقوط‌ها در دسترس است.

اولین کاهش قیمت در سال ۲۰۱۱ اتفاق افتاد وقتی‌که Mt.Gox، یکی از بزرگ‌ترین صرافی‌های بیت کوین در توکیو هک شد. به دنبال این اتفاق هشتادوهشت درصد ارزش ارزهای دیجیتالی طی سه ماه بعد افت کرد.

سقوط دوم در حالی اتفاق افتاد که در سال ۲۰۱۲، یک برنامه کلاه‌برداری به‌وسیله طرح پانزی ایجاد شد که بیت کوین در رأس آن قرار داشت. ۲۰۱۳ جایی بود که سومین سقوط بیت کوین با افزایش حجم معاملات در Mt.Gox، اتفاق افتاد؛ این بار تنها در مدت دو روز، نیمی از ارزش بیت کوین سقوط کرد.

در آخرین افت قیمت شدید بیت کوین که در سال ۲۰۱۷ رخ داد، دولت کره جنوبی صرافی‌ها را تهدید کرد که در صورت پیروی نکردن از آئین نامه‌های ابلاغی، تمام فعالیت‌های آنها تعطیل می‌شود. (همچنین افزایش کارمزدها، کاهش سرعت تراکنش‌ها و حس عدم کاربرد بیت کوین برای کاربران به شدت تاثیرگذار بود.)

به‌منظور بررسی و مطالعه کامل این سقوط‌ها، ویتلی و همکاران وی از مدلی استفاده کردند که توسط «ددیر سورنت» ارائه‌شده بود. وی یکی از پروفسورهای این انسیتو در زمینه ریسک‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری است، که در تهیه این مطلب نیز همکاری داشته. سورنت بر این عقیده است که می‌توان به‌وسیله پارامترهایی مشخص و بررسی ویژگی‌هایی خاص در بازار، حباب‌ها را پیش‌بینی کرد.

رویکرد سورنت در دو بخش ارائه‌شده. یک، ابتدا او نگاهی به نرخ فوق نمایی انداخته است. به‌عبارت‌دیگر او بازارهایی را مورد بررسی قرار داده در یک نرخ رشد بی نظیر در حال افزایش قیمت هستند.

چنین اتفاقی می‌تواند در پی بروز رفتارهایی مانند افزایش توجهات توسط یک گروه در یک بازار، ایجاد شود. اما همین مسئله بدون مقدار بی‌نهایت از افراد ادامه نمی‌یابد. از همین رو، یک سقوط یا یک اصلاح اجتناب‌ناپذیر است.

آیا می‌توان سقوط‌های بزرگ بیت کوین را پیشبینی کرد؟

طبق قانون متکالف، ارزش واقعی بیت کوین چقدر است؟

سورنت معتقد است که می‌توان زمان‌بندی این سقوط‌ها را پیش‌بینی کرد. چرا که یک افزایش ناپایدار در نرخ رشد درنهایت منجر به بی‌ثباتی بسیار خواهد شد. این بی‌ثباتی تا جایی پیش خواهد رفت که کوچک‌ترین اختلال در بازار می‌تواند باعث ایجاد یک سقوط شود.

پس با نگاهی به رخدادهایی که منجر به کشیدن ماشه در این سقوط‌ها شده‌اند، می‌توان دریافت که اهمیت آنها چندان هم بالا نبوده است. بر اساس گفته‌های سورنت، در تمامی آن مقاطع بازار در فاز بحرانی قرار داشته و اگر هر یک از آن اتفاقات رخ نمی‌داد، یک اتفاق دیگر موجب سقوط می‌شد.

آتش گرفتن یک جنگل را می‌توان به این موضوع تشبیه کرد. اگر جنگل به‌اندازه کافی خشک باشد، تقریباً هر جرقه‌ای می‌تواند باعث ایجاد یک آتش شود. از طرفی ابعاد آتشی که جنگل را گرفتار می‌کند در مقایسه با ابعاد جرقه‌ای که آن را ایجاد کرده، غیرقابل قیاس خواهد بود. درواقع فاصله میان شبکه درختان، تعیین‌کننده میزان آتش و گسترش آن می‌شود.

در مورد دقت این پیش بینی‌ها بر اساس مدل سورنت، بحث و اختلاف‌نظر بسیار است. مشخصاً اینکه بتوانیم سقوط بیت کوین را در چند ساعت یا چند روز آینده پیش بینی کنیم، بسیار قدرتمند از پیش‌بینی آن در چند ماه یا چند سال آینده خواهد بود.

با این همه، محققین میگویند که چنین مدلی به آنها این اجازه را می‌دهد که سقوط‌های بازار را به‌وسیله اطلاعات گذشته پیش بینی کنند؛ پس باید این امکان را نیز به آنها بدهد که سقوط‌های مشابه را در آینده ببینند. آنها برای بیان چنین بحث پیچیده‌ای میگویند:

مدل ما نشان داده که می‌تواند قبل از وقوع یک بی‌ثباتی در بازار آن را پیش‌بینی کند، مشخص نماید که یک سقوط بزرگ در چه محدوده زمانی‌ای رخ خواهد داد. صد البته زمان دقیقاً چنین رویدادهایی قابل پیش‌بینی نیست.

ارزش واقعی امروز بیت کوین چقدر است؟

طبق قانون متکالف، ارزش واقعی بیت کوین چقدر است؟

بر اساس قانون عمومی متکالف، بیت کوین، حتی پس از سقوط قیمت اش در سال ۲۰۱۷، ارزشی بیش‌ازاندازه دارد. به گفته گروه تحقیقاتی:

آنالیزهای ما که بر پایه قانون متکالف صورت گرفته نشان می‌دهند که با حمایت‌های فعلی، ارزش کل واقعی بازار بیت کوین در حال حاضر چیزی در حدود ۲۲ تا ۴۴ میلیارد دلار خواهد بود؛ رقمی که حداقل چهار برابر کمتر از حد فعلی است.

تمام این توضیحات تنها یک معنی دارد و آن این است که در بهترین حال آینده‌ای نامعلوم در انتظار حوزه کریپتو است. ویتلی و دیگر پژوهش گران انسیتو با مقایسه وضعیت حال حاضر و سال ۲۰۱۴ که Mt.Gox موجب بحران در حوزه بیت کوین شده بود، میگویند:

وضعیت حالا دقیقاً نمونه‌ای مشابه از سال ۲۰۱۴ است که موجب شد تا یک سال همه فعالیت‌های این حوزه رو به پایین باشند.

پس خطاب به تمام ماینرها، سرمایه‌گذاران، افراد مرتبط با این حوزه و حتی قانون‌گذاران: مراقب باشید!

 

منبع: medium

طبق قانون متکالف، ارزش واقعی بیت کوین چقدر است؟

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس از بررسی تهدیدات تلگرام با حضور وزیر ارتباطات و دبیر شورای عالی فضای مجازی خبر داد.

پای ارز دیجیتال تلگرام به خانه ملت رسید !

 

به گزارش تسنیم، حسن حسینی‌ شاهرودی از برگزاری نشست این کمیسیون برای بررسی ابعاد تهدیدات پیام‌رسان تلگرام در حوزه اقتصادی خبر داد و به تسنیم گفت:

 

این نشست در روز دوشنبه هفته جاری بیستم فروردین برگزار می‌شود. پیام‌رسان تلگرام نه تنها حد و مرزها و حدود آزادی بیان را رعایت نمی‌کند، بلکه با نقض قوانین بین‌المللی موجب به هم‌ریختگی اوضاع در داخل شده است.

وی اضافه کرد:

بارها از طریق مراجع ذی‌صلاح به مدیران تلگرام تذکرات لازم مبنی بر اخلال در نظم اجتماعی و عمومی از طریق برخی کانال‌های ضد انقلاب و معاند نظام اسلامی که در این پیام‌رسان فعالیت می‌کنند، داده شده، اما مدیران آن از همکاری با مسئولان خودداری کرده‌اند.

این نماینده مجلس با تأکید بر اینکه فضای سایبری نباید در اختیار بیگانگان قرار گیرد، اظهار داشت:

باید شرایطی برای رشد و شکوفایی متخصصان جوان داخلی در طراحی پیام‌رسان‌های داخلی فراهم شود و دولت نیز باید از آنها حمایت و زیرساخت‌های لازم فراهم کند. پیام‌رسان‌های داخلی به مراتب از امنیت بیشتری برای کاربران برخوردارند و هنگامی که این پیام‌رسان‌ها، جایگزین تلگرام و یا هر پیام‌رسان خارجی دیگری شود، کاربران به مزایای استفاده از آنها بیشتر پی می‌برند.

حسینی شاهرودی در پایان تأکید کرد:

در جلسه کمیسیون اقتصادی مجلس که در روز دوشنبه(۲۰ فروردین) پیرامون بررسی تهدیدات تلگرام برگزار می‌شود، آذری‌جهرمی وزیر ارتباطات و نیز فیروزآبادی دبیر شورای عالی فضای مجازی نیز حضور دارند.

پای ارز دیجیتال تلگرام به خانه ملت رسید !

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

طی چند روز اخیر، خبر منع استخراج ارزهای دیجیتال در قزاقستان، فضای رسانه های خبری را پر کرده، «دانیار آکیش اف» رئیس بانک ملی قزاقستان چنین ادعایی کرده است.

ولی آیا واقعا قرار است قزاقستان برای اولین بار در تاریخ ارزهای دیجیتال، استخراج را در کشور ممنوع اعلام کند؟ یا اینکه ادعای مذکور تنها سخن یکی از مقامات دولتی است که چندان با فناوری نوین ارزهای دیجیتال آشنایی ندارد؟

پس، بیایید نگاه دقیق تری به اصل ماجرا بیاندازیم، و ببینیم که واقعا در قزاقزستان چه می گذرد:

چرا بعضی از افراد طرفدار منع استخراج ارزهای دیجیتال هستند؟

چرا قزاقستان استخراج و ارزهای دیجیتال را ممنوع نخواهد کرد؟قزاقستان به مدت ۸۰ سال، بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود. کشوری که کارآفرینی در آن یک جرم بشمار می رفت. خرید و فروش کالا توسط اشخاص و شرکت های خصوصی، منفعت طلبی تلقی می شد و مجازات آن هفت سال حبس و مصادره اموال بود.

کمامان عواملی از قبیل کارآفرینی سطح پایین، عدم توانایی کافی برای تغییر مسیر اقتصاد، و سرعت پایین نوآوری مانع پیشرفت و توسعه اکثر جوامع پساشوروی هستند.

اما امروزه اکثر مدیران شرکت های بزرگ، و همچنین مقامات ارشد کشوری در قزاقستان از طریق برنامه بورسیه Bolashak، در خارج از کشور تحصیل کرده اند. اکثر آنها فارغ التحصیلدانشگاه های آیوی لیگ هستند. قزاقستان به لطف همت این افراد رو به جلو پیش خواهد رفت. کسانی هم که باورهایشان در قرن بیستم مانده، مانع پیشرفت این کشور هستند.

* برنامه بورسیه Bolashak در سال ۱۹۹۳ و توسط رییس جمهور نورسلطان نظربایف در کشور به اجرا درآمد. بواسطه این برنامه بیش از ۱۰۰۰۰ دانش آموز بورسیه شده و برای ادامه تحصیل به ایالات متحده آمریکا و سایر کشورها فرستاده شدند.

در این میان، رییس بانک ملی قزاقستان در دهه ۹۰ میلادی از موسسه مطالعات اقتصادی قزاقستان فارغ التحصیل شد، و اکنون سعی دارد کشور را به همان دوره بازگرداند.

نوآوری در قزاقستان

چرا قزاقستان استخراج و ارزهای دیجیتال را ممنوع نخواهد کرد؟

برای بخش دیجیتال قزاقستان زیاد هزینه می شود. ۷۰ درصد از بودجه تولید ناخالص داخلی از فروش نفت، بنزین و ذغال سنگ تامین می شود. دولت سعی دارد پیش از آنکه نفت به پایان برسد، یا اصلا قیمت آن مجددا افت پیدا کند و یک بحران اقتصادی بوجود بیاید، کشور را از منابع معدنی موجود مستقل کند. در حال حاضر اقداماتی به عمل آمده، برای نمونه دولت الکترونیک قزاقستان در کل منطقه بهترین بوده، و حتی از روسیه هم عملکرد بهتری داشته است. در سالهای ۲۰۱۵-۲۰۱۶، قزاقستان به لیست کشورهایی ورود پیدا کرد که سریع ترین رشد اقتصادی در جهان را دارند. همچنین در میان کشورهای منطقه، قزاقستان از لحاظتولید ناخالص ملی بعد از روسیه در رتبه دوم قرار دارد.

منع ماینینگ در حوزه اختیارات بانک ملی قزاقستان نیست

تمام این ها به کنار، هنوز در قزاقستان افرادی هستند که سعی دارند هر آنچه درک نمی کنند را ممنوع اعلام کنند. در اکتبر ۲۰۱۷، رییس بانک ملی قزاقستان در صحبت های خود به این موضوع اشاره کرد که واقعا ماهیت ارزهای دیجیتال را درک نمیکند. آنطور که از صحبت های اخیر او پیداست، هنوز هم به درک مشخصی از این نوع ارزها نرسیده است. اصولا، استخراج و خرید و فروش ارزهای دیجیتال تنها می تواند به دستور وزارت توسعه اقتصادی قزاقستان ممنوع اعلام شود. البته، هنوز هیچ یک از مسئولین این بخش در این باره صحبت نکرده اند.

موضع بانک ملی قزاقستان با سیاست دولتی این کشور و همچنین هیچ هیئت دولتی دیگری تطابق و توافق ندارد. پیش تر شاهد اتفاق مشابهی در نیجریه و کره جنوبی بوده ایم: مسئولینی که از این حوزه و مفاهیم بلاک چین و ارزهای دیجیتال، آگاهی کافی نداشتند، دست به منع آن زدند، با مخالفت مقام ارشد کشور روبرو شده و دست از تلاش برداشتند.

چرا قزاقستان استخراج و ارزهای دیجیتال را ممنوع نخواهد کرد؟

بلاک چین و ارزهای دیجیتال با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند. از این رو با اعمال محدودیت در حوزه بلاک چین سیاست ها و تلاش های چندین و چند ساله دولت قزاقستان برای پیشرفت همگام جهانی به هدر خواهد رفت و این کشور سال‌ها عقب خواهد افتاد.

قزاقستان یکی از کشورهایی است که برق در آن ارزان است. در مناطق شمالی این کشور هزینه مصرفی برای هر کیلووات برق در هر ساعت کمتر از ۱ سِنت است. ظرفیت اضافی توسط وزارت اقتصاد ملی قزاقستان، در حدود ۳۵۰۰ مگاوات تخمین زده شده است.

اگر این میزان برق اضافی به شرکت های استخراج ارز دیجیتال فروخته شود، سالانه ۱ میلیارد دلار به بودجه کشور افزوده خواهد شد و بدین ترتیب قزاقستان می تواند در بحث استخراج  با چین و کانادا رقابت کند. مطمئنا رییس بانک ملی این کشور، به تدریج متوجه می شود که پیشرفت یک بحث غیر قابل توقف بوده و هیچ کس نباید مانع از روند آن باشد.

رهایی از نفرین منابع

تحول دیجیتالی این کشور، گامی در جهت استقلال از منابع معدنی کشور و کاهش وابستگی به آن بوده و مسیر صادرات قزاقستان را از منابع معدنی به فناوری تغییر خواهد داد. سال گذشته در نشست وب لیزبون، قزاقستان ۴۲ پروژه برای تحول دیجیتال کشور ارائه کرد که تا سقف ۱ میلیارد دلار روی آن سرمایه گذاری خواهد شد. در میان این پروژه ها، دیجیتالی کردن استخراج منابع، معرفی یک سیستم انتقال هوشمند، ایجاد یک سیستم واحد برای قراردادهای دیجیتال، مدیریت دیجیتال مالیات ها، و غیره به چشم می خورد.

اتخاذ فناوری بلاک چین

چرا قزاقستان استخراج و ارزهای دیجیتال را ممنوع نخواهد کرد؟

رییس جمهور قزاقستان: نورسلطان نظربایف

اکثر تغییرات به معرفی فناوری های مبتنی بر بلاک چین مربوط می شوند. قزاقستان یکی از اولین کشورهایی است که پذیرش این فناوری را اعلام نموده، غالبا رییس جمهور، نخست وزیر و وزارتخانه های ذی‌ربط به این موضوع اشاره کرده اند. برای نمونه، نورسلطان نظربایف استفاده از بلاک چین در سیستم مالیاتی، ردیابی آنلاین محموله، و عملیات گمرکی را پیشنهاد کرده است.

یک سیستم مبتنی بر بلاک چین برای مدیریت مالیات بر ارزش افزوده، از سال ۲۰۱۹ در قزاقستان شروع به کار می کند. این سیستم به ردیابی تراکنش های مالی پرداخت کننده کمک، بازپرداخت مالیات بر ارزش افزوده مضمون را ضمانت و وقوع مناطق خاکستری را متوقف می کند. نمایندگان این کشور نیز مشغول مناظره برای تولید یک ارز دیجیتال اوراسیایی هستند.

از این رو، صحبت های دانیار آکیش اف بر خلاف رویکرد فعلی دولت و استراتژی های توسعه در قزاقستان است. پاییز امسال رییس جمهور نظربایف در صحبت های خود از سرمایه گذاری در بیت کوین و اتریومصحبت کرد و از ارزهای دیجیتال به عنوان یک «نوآوری محض» یاد کرد:

حجم بازار بیت کوین ۷۰ میلیارد دلار است. این رقم نشان دهنده رشد قابل توجه، سودمندی، و نوآوری بازار ارزهای دیجیتال است. این دقیقا همان چیزی است که ما به آن احتیاج داریم.

منبع: news.bitcoin

چرا قزاقستان استخراج و ارزهای دیجیتال را ممنوع نخواهد کرد؟

  • ارز دیجیتال