ارزدیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

ارزدیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

۱۷۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

هرکجا که می‌روم مردم از من می‌پرسند راز دانایی تریدرهای افسانه‌ای چیست؟‌

آنها داستان‌هایی درمورد کتابخانه‌هایی خصوصی شنیده‌اند که زیرِ زمین دفن شده‌اند، راهبان نینجا از آن محافظت می‌کنند و فقط تریدرهای خارق‌العاده جرات می‌کنند پا به آنجا بگذارند. همیشه در توئیتر یا بعد از سخنرانی‌هایم همه می‌خواهند بدانند چطور می‌توانند به این سطح مرموز دانش و خرد دست پیدا کنند.

برای سال‌ها، من قسم خورده بودم که همیشه پنهان‌کاری کنم. راهبان حسود تریدینگ تا پای جان از کتاب‌ها محافظت می‌کردند، و فقط به آنهایی اجازه استفاده از کتاب‌ها را می‌دادند که ارزش خودشان را با سال‌ها رنج و درد و خون‌ریزی ثابت کرده بودند.

اما این روزها،‌ تصمیم گرفته‌ام که هر چه دارم را در خطر بیندازم و طومارهای مقدسم را با شما به اشتراک بگذارم، با شما خوانندگان وفادارم.

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

دیگر نمی‌توانم یک جا ساکت بنشینم و اجازه دهم این استادان ترید تمام خرد و دانش دوران را فقط برای خودشان نگه دارند. ممکن است از این قائله جان سالم به در نبرم، اما اگر بمیرم، حداقل می‌دانم آن دانش باستانی آزاد شده و در اختیار همگان قرار گرفته است.

در مقاله‌های قبلی‌ام به بعضی از این کتاب‌ها اشاره‌ کرده‌ام، اما خیلی از آنها هم هستند که تا به حال درموردشان حرفی نزده‌ام.

اما قبل از اینکه پیش‌تر برویم، باید اول به شما هشدارهایی بدهم. این هشدارها را جدی بگیرید،‌ در غیر این صورت خطرات بزرگی در کمین‌تان خواهد بود.

خیلی از جنگجویان کارشان به جاهای خوبی نرسیده است، چون نتوانسته‌اند از این جام مقدس دانایی به خوبی استفاده کنند:‌

هیچ کتابی وجود ندارد که شما را به طرز جادویی‌ به تریدر بهتری تبدیل کند.

البته همه ما دوست داریم باور کنیم که رازهای پنهانی وجود دارند که جایی پنهان شده‌اند و اگر دستمان به آنها برسد، همه چیز به طرز معجزه‌آسایی تغییر می‌کند.

این اصلا درست نیست.

اما همه راه‌ها هم به بن‌بست ختم نمی‌شود.

کتاب‌ها به طور حتم می‌توانند به ما کمک کنند.

کتاب‌ها حاوی یک دانایی فشرده شده، حاصل چندین سال تجربه هستند.

حتی اگر همه‌ی چیزهایی که می‌خوانید را متوجه نشوید، چیزهایی که می‌خوانید در ضمیر ناخودآگاه شما ریشه می‌داوند و بعد با گذشت زمان رشد می‌کنند و شکوفه می‌دهند.

با این وجود خواندن فقط شروع کار است.

کتاب‌ها می‌توانند شروع مسیر را به ما نشان دهند، اما نمی‌توانند شما را به مقصد برسانند. تنها راه رسیدن به مقصد این است که تمام مسیر را طی کنید.

ما بهترین‌ها را با دست به کار شدن یاد می‌گیریم.

به زمانی فکر کنید که برای اولین بار وقتی بچه بودید دوچرخه سواری کردید. احتمالا برای مدتی دوستان یا خواهر و برادر بزرگ‌ترتان که دوچرخه سواری می‌کنند را تماشا کرده‌اید. سعی کرده‌اید که الگوها را یاد بگیرید. بعد وارد مرحله‌ی دوم شده‌اید. پدر یا مادرتان برایتان چرخ‌های کمکی گذاشته‌اند و کنارتان حرکت کرده‌اند تا یاد بگیرید تعادل‌تان را حفظ کنید. این کار برای اینکه به شما اطمینان خاطر بدهد مفید بود اما تا حدی ته دلتان می‌دانستید که اطمینان کاذبی است.
بالاخره‌ چرخ‌های کمکی را برمی‌دارید.

مادر با کمی اضطراب عقب‌تر می‌ایستد و اجازه می‌دهد شما پیش بروید. حالا دیگر همه چیز با خودتان است.

و احتمالا برای مدتی می‌توانید خودتان را صاف نگه دارید، سعی می‌کنید برای اولین بار خودتان پیش بروید، باد به موهایتان می‌خورد.

بعد بزرگ‌ترین ترستان به واقعیت می‌پیوندد.

زمین می‌خورید.

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

ممکن است سر زانوی‌تان زخم شود یا مثل من یکی از دندان‌های‌تان بشکند. بعد قسم می‌خورید که هرگز سوار دوچرخه نمی‌شوید.

اما به این قسم پایبند نمی‌مانید.

و درد آن خاطره همراهتان می‌ماند. به شما کمک می‌کند که تمرکزتان را حفظ کنید چون دیگر نمی‌خواهید هیچوقت آن درد را دوباره حس کنید. دردتان به یک انگیزه تبدیل می‌شود.

از زمین‌ خوردن‌تان تشکر کنید. بهترین اتفاقی بوده که تا حالا برای شما افتاده است. هیچ چیزی بیشتر از آن زمین خوردن به شما درس‌های آموزنده نداده بود.

زمین خوردن‌های ما در زندگی بهترین معلم‌های ما هستند.

درمورد ترید کردن هم همینطور است: بعضی از این کتاب‌ها انتخاب‌های متداولی نیستند. هیچ کدام از آنها به طور مستقیم درمورد ترید کردن نیستند.

به این خاطر است که ترید کردن خیلی فراتر از فقط ترید کردن است.

ترید کردن یعنی فکر کردن. یعنی ریسک کردن.

اما مهم‌تر از همه به این معنی است که دنیا را خیلی واضح‌تر از هرکس دیگری ببینیم.

برای اینکه بتوانید انتخاب‌های خوبی داشته باشید، باید بتوانید چیزها را همانطوری که واقعا هستند ببینید.

اگر سیب را موز ببینید، راه به جایی نمی‌برید.

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

شاید حداقل شما تایید کنید که ممکن است گاهی به جای سیب، موز ببینید اما بیشتر مردم به جای واقعیت فقط یک فیلم در سرشان در حال پخش است. پیروز شدن بر آن واقعیت تخیلی در مقابل جهان واقعی راه تبدیل شدن به یک انسان دانا و یک ترید فوق‌العاده است.

آسان به نظر می‌رسد اما واقعا آسان نیست، پس بعضی از کتاب‌های این لیست برای این معرفی شده‌اند که طرز فکر شما را تحت تاثیر قرار دهند و کاری کنند روشن‌تر فکر کنید.

در نهایت، من متوجه شده‌ام که خیلی از شاگردهایم پشت سر هم می‌خواهند به آنها کتاب معرفی کنم. آنها یک کتاب را تمام می‌کنند و دلشان می‌خواهد ده کتاب دیگر بعد از آن بخوانند. من اشتیاق آنها به خواندن را درک می‌کنم، اما هرچه کمتر بهتر.

وقتی کتابی پیدا کردید که واقعا شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بازهم به عرصه‌ی ترید قدم بگذارید و ایده‌های جدیدتان را امتحان کنید.

برای مدتی دانایی آن کتاب را مورد بررسی قرار دهید. با آن کار کنید. دانایی آن را از آن خودتان کنید.

من با بیشتر شدن سنم، شروع کردم به جستجو برای درک روشن اطلاعاتی که از کتاب می‌گیرم نه حجم اطلاعات. شما می‌توانید هزاران کتاب درمورد ترید کردن بخوانید اما اگر تمام آنها با اطلاعات بی‌ارزش پر شده باشند هیچ فایده‌ای برای شما نخواهند داشت و شما هیچ بهبودی نسبت به زمانی که خواندن کتاب را آغاز کردید نخواهید داشت.

خیلی‌خب،‌ این تمام هشدارهایی بود که باید به شما می‌دادم، حالا بیایید شروع کنیم.

کتاب‌ها، بدون هیچ ترتیب خاصی

 

۱- One Up On Wall Street: How To Use What You Already Know To Make Money In the Market

نوشته‌ پیتر لینچ (Peter Lynch)

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

این کتاب کلاسیک یکی از اولین کتاب‌هایی است که من در زمینه‌ی تریدینگ خواندم. در بعضی‌ زمینه‌ها قدیمی شده است اما در بعضی دیگر از زمینه‌ها هنوز فوق‌العاده است. اگر شما جزو تریدرهای بلند مدت هستید یا فقط خرید می‌کنید و نگه می‌دارید این کتاب به شما کمک می‌کند تا سهام برنده را به‌راحتی بو بکشید.

بیشتر مردم دلشان می‌خواهد بهترین تریدرها را نوابغ ریاضی درنظر بگیرند، اما همیشه هم اینطور نیست. من دقت کرده‌ام که خیلی از بهترین‌های بازارهای پیش‌زمینه‌ی برق و الکترونیک دارند. یا ریاضی‌شان اصلا خوب نیست یا فقط در یک سطح بصری و کلی با آن آشنا هستند. بیشتر آنها در خیلی زمینه‌ها دست دارند، پیش از این به‌صورت زیگ‌زاگی از چیزهای مختلف پول درآورده‌اند و مباحث مختلف را مطالعه می‌کنند. تمام اینها، این افراد را به متفکرانی بین‌رشته‌ای تبدیل کرده است. آنها چیزهایی می‌بینند که از نظر بقیه پنهان می‌ماند، که همین کلید موفقیت در بازار است.

لینچ قبل از اینکه موفق‌ترین جذب سرمایه‌ی تاریخ را انجام دهد، یک دانشجوی متوسط علوم پایه بود. او قبل از هرکس دیگری در پیدا کردن سهام به‌شدت رو به رشد تخصص پیدا کرد.

از آن روزهایی که او ترید می‌کرد، خیلی چیزها تغییر کرده است. او اعتراف می‌کند که فوبیای تکنولوژی دارد و از کامپیوترها نفرت دارد. امروزه هیچ‌کس بدون کامپیوتر ترید نمی‌کند. این روزها خیلی از فرصت‌های شما در میدان نبرد چیزی جز کامپیوترها نیستند.

و حرفه‌ای‌های بیشتری هم نسبت به قبل در بازار وجود دارند، که یعنی رقیبان باهوش‌تری در مقابل‌تان دارید. اما بیشتر چیزهای منطقی که اون مطرح کرده است، این روزها هم به اندازه دهه‌ی ۸۰ کاربرد دارند.

مهم‌تر از همه اینکه لینچ روی این تمرکز داشت که از چیزی که می‌شناسید برای تصمیم‌گیری استفاده کنید. اون کنجکاوی بسیار زیادی داشت و توجه زیادی هم به دنیای اطرافش نشان می‌داد. اگر همسر و فرزندانش با یک کیسه خرید جدید به خانه می‌آمدند، می‌خواست همه چیز را درمورد آن بداند. اگر می‌دید یک سری فروشگاه جدید در محل زندگیش تاسیس شده‌اند،  شروع به تحقیق و بررسی می‌کرد.

امروزه اطلاعات با سرعت خیلی بیشتری حرکت می‌کنند و ممکن است پیدا کردن فروشگاهی که سرمایه گذارها قبل از شما درموردش چیزی نشنیده باشند سخت باشد، ولی غیرممکن نیست. خیلی از مردم دست‌وپا می‌زنند تا بتوانند آینده را ببینند. اما تا وقتی که چیزی بزرگ و محبوب نشده باشد، نمی‌توانند تصور کنند که می‌تواند مانند موشک هوا برود. اما اگر می‌خواهید سهام به‌شدت رو‌ به رشد پیدا کنید باید میل شدیدی به کشف اتفاقاتی که در آینده می‌افتد داشته باشید و قبل از هرکس دیگری متوجهش بشوید.

۲- Technical Analysis and Stock Market Profits

نوشته‌ ریچارد دابلیو شابکر (Richard W. Schabacker)

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

این هم یک کتاب کلاسیک دیگر است که به شما می‌گوید چطور روی نمودارها خطوط زیبا بکشید. این تنها کتاب تحلیل تکنیکال است که توسط تریدر و مدرس حرفه‌ای پیتر برندت توصیه شده است.

پیتر بعد از ترکیدن حباب ارزهای دیجیتال، و اینکه برخی تریدرهای جوان و مغرور او را کلاه‌بردار نامیدند، گاهی روابطش با جوامع ارز دیجیتال تیره و تار می‌شود. مسخره است. او وقتی که بیت کوین ۸۰۰ دلار ارزش داشت، صعود بیت کوین را پیش‌بینی کرد و تا وقتی که باز به ۱۸ هزار دلار سقوط کرد بیت کوین هایش را نگه داشت. او قدرت نمودار کشیدن سنتی را ثابت کردن و آنهایی که او را کلاه‌بردار خواندند ورشکست شدند و از بازار بیرون رفتند.

ساده است، اگر ندانید که چه می‌کنید، ۳۰ سال به عنوان یک تریدر دوام نخواهید آورد.

چند موضوع است که درمورد این کتاب باید در نظر داشته باشید. اول اینکه هیچ نسخه‌ی الکترونیکی‌ای وجود ندارد. جای تاسف است اما هنوز هم می‌تواند نقطه‌ی مهمی در ابزارهای تریدینگ شما باشد.

دومین چیزی که باید بدانید این است که این کتاب خیلی قدیمی است. اولین بار سال ۱۹۳۲ منتشر شد و نسخه‌ی دوم سال ۱۹۳۷ راهش را به قفسه‌ی کتاب فروشی‌ها باز کرد.

احتمالا این سوال برای‌تان پیش آمده که آیا این کتاب هنوز بعد از این هم سال حرفی برای گفتن دارد یا نه. شاید باورش سخت باشد اما هنوز هم در بازارهای ترید پیشرفته‌ی امروزی حرف‌هایی برای گفتن دارد.

چون هرچه بیشتر همه‌چیز تغییر کند، بیشتر کلیات ثابت باقی می‌ماند.

بهترین تریدرها اغلب می‌روند بازارهای حتی اوایل قرن نوزدهم را مطالعه می‌کنند چون بازارها به‌طور مرتب سیکل‌هایی دارند که دوباره و دوباره  و دوباره تکرار می‌شوند.

این کتاب به‌خصوص به تریدرهای ارز دیجیتال ارتباط پیدا می‌کند. یک خواننده زرنگ بلافاصله متوجه تاریخ انتشار می‌شود. یعنی دقیقا بعد از بزرگ‌ترین سقوط بازار در پنجشنبه‌ی سیاه، ۲۴ اکتبر، سال ۱۹۲۹، شروع ۴ روز حمام خون که بازار ۳۰ میلیارد دلار ضرر به خودش دید، معادل ۴۰۰ میلیارد دلار امروز، مجموعا بیشتر از هزینه‌ی جنگ جهانی اول.

وقتی مردم می‌گویند بازارهای ارز دیجیتال وحشی هستند یعنی هیچ‌چیز نمی‌دانند.

مطالعه‌ی حرکات سهام در دوره‌ی وحشتناک سقوط و بعد از آن رکود بزرگ (Great Depression)‌مطالعه‌ی نوسانات واقعی است و خیلی به بالا و پایین‌های امروزی در بازارهای کریپتو شباهت دارد.

۳- Insider Buy Superstocks: The Super Laws of How I Turned $46K into $6.8 Million (14,972%) in 28 Months

نوشته جسی سی. استین (Jesse C. Stine)

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

بدون جای هیچگونه سوالی، کتاب مورد علاقه‌ی من در زمینه‌ی ترید، قوانین طلایی برای اینکه چطور در ۲۸ ماه ۴۶هزار دلار را به ۸/۶ میلیون دلار تبدیل کردم. نویسنده‌ی این کتاب در بازارهای معمولی میلیون‌ها دلار پول درآورده است، سودی که کمتر در جایی غیر از بازارهای جدید مانند بازار ارز دیجیتال و فارکس دیده می‌شود. این کتاب در حال حاضر کتاب مقدس من است و پایه‌ و اساس هر گونه دانش تریدینگ است. هرکسی باید یک نسخه از این کتاب را داشته باشد.

مهم‌ترین بخش‌های این کتاب شما را وارد دنیای روانشناسی نویسنده و بردها و باخت‌های اولیه‌اش می‌کند. داستان کامل مسیرهای پیموده شده توسط یک تریدر را ترسیم می‌کند، از صعودهای دیوانه‌وار تا پایین‌ترین سقوط‌ها، مانند همان‌ها که من در مقاله‌یمسیر هشت‌گانه برای تبدیل شدن به یک تریدر افسانه‌ای بیان کرده‌ام.

قبل از اینکه بخواهد نمودارها را برای شما توضیح دهد درمورد طرزفکر یک تریدر صحبت می‌کند،‌ اینکه چطور با نوسانات احساسی ناشی از ریسک کردن پول‌تان در هرج‌ومرج‌ بازارهای دیوانه‌وار کنار بیایید.

اما اصلا نترسید،‌ به نمودارها هم می‌رسد و در چند فصل به‌طور فشرده به نمودارها می‌پردازد که خیلی بهتر از اکثر کتاب‌های طولانی تحلیل تکنیکال است. او کمی از تحلیل بنیادی را با تحلیل تکنیکال مخلوط کرده که استراتژی خودش را توضیح دهد و با آن را با دقت به‌کمک مثال‌هایی توضیح می‌دهد.

اگر بتوانید این چند فصل را خوب یاد بگیرید، احتمالا دیگر به هیچ کتابی در زمینه‌ی تحلیل تکنیکال نیاز نخواهید داشت.

در نهایت، یکی از حیاتی ترین فصل‌های دنیا را ارائه می‌دهد:‌

چگونه بفروشیم.

کتاب‌های کمی هستند که فروختن را هم پوشش می‌دهند. نویسنده ۵ تا ۹ ماه صبر می‌کند تا سهام از فرش به عرش برسند اما نمی‌فروشد.

و فروش یکی از دست‌کم گرفته‌شده‌ترین مهارت‌هایی است که در تریدینگ وجود دارد.

مردم فکر می‌کنند در تمام سختی‌ها و مشقات باید سهام‌شان را نگه دارند، چون از نظر ذهنی در همان سطح شکارچی-گردآورنده مانده‌ایم، به‌هر سختی که شده فقط می‌خواهیم وعده‌ی بعدی غذاییمان را پیدا کنیم. تریدینگ برخلاف ذات ما است و مجبورمان می‌کند برخلاف طبیعت‌مان رفتار کنیم، به‌جای اینکه بردهایمان را نقد کنیم، می‌خواهیم بردهایمان را نگه داریم و بعدها خیلی خیلی بیشتر پول دربیاوریم. هیچ کتابی بهتر این کتاب درمورد بهترین زمان فروختن صحبت نمی‌کند.

۴- Technical Analysis of the Financial Markets

نوشته‌ جان مورفی (John J Murphy)

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

من با پیتر برندت موافق نیستم که می‌گوید تنها چیزی که نیاز دارید کتاب شابکر (Schabacker) درمورد تحلیل تکنیکال است.

با اینکه کتاب فوق‌العاده‌ای است که شایسته داشتن جایگاهی میان زیارتگاه شما هست، اما از این حقیقت رنج می‌برد که خیلی خیلی قدیمی است و هیچ ریاضیاتی پشت آن نیست. آن موقع‌ها کامپیوتر نداشتند و بنابراین هیچ راهی برای انجام محاسبات پیچیده نداشتند تا ببینند آیا مشاهداتشان تحت بررسی‌های موشکافانه دوام می‌آورد یا نه. مشکلات از سن بالایش می‌آید. تصاویر خیلی کمتری وجود دارد. آن موقع‌ها تولید تصاویر در کتاب‌ها گران‌تر درمی‌آمد و بنابراین با مقادیر زیادی متن مواجهه هستیم، بدون تعداد کافی نموداری که دوست داشته باشیم ببینیم یا به آنها نیاز داشته باشیم.

همین‌جاست که کتاب شماره چهار ما وارد صحنه می‌شود. این کتاب یکی از جامع‌ترین کتاب‌هایی است که تا کنون در زمینه‌ی تحلیل تکنیکال نوشته شده است. پر است از الگو پس از الگو و آنقدر داده‌ی آماری در آن وجود دارد که خون از چشم‌های شما جاری کند. به همه پیشنهاد می‌کنم که را از ب بسم‌اله تا نون پایان بخواند.

و بعد بلافاصله قسمت زیادی از آن را فراموش کند.

چرا؟‌

یکی از مهم‌ترین چیزهایی که چشم‌های شما را باز می‌کند این است که چند تا از این الگوها بارها و بارها شکست می‌خورند، یا به ندرت به شما کمک می‌کنند که انتخاب درست را داشته باشید. چیزی که این کتاب به شما می‌دهد توانایی این است که عمیق‌تر شوید و الگوهای مورد علاقه‌تان را عمیق‌تر بررسی کنید.

آیا این نمودارها همیشه صادق هستند؟‌

آیا با گذشت زمان هنوز هم جواب می‌دهند؟‌

آیا الگوهای دیگری هم هستند که بهتر و دقیق‌تر کار کنند؟‌

چیزی که من توصیه می‌کنم که همه‌ی آن را با ذهنی باز مطالعه کنید. بعد از خواندن آن گیج و غرق در اطلاعات خواهید بود و حتی جاهایی که الگویی وجود ندارد، آنها را خواهید دید.

و آن موقع است که متوجه می‌شوید باید همه چیز را ساده کنید و فقط روی چند الگو تمرکز کنید که برای شما جواب می‌دهند.

نیازی نیست تمام اقیانوس را در یک کوزه جمع کنید. فقط روی خطوط مقاومتی و حمایتی و خطوط ترند و شاید چند الگو دیگری که به طور واضح شکل می‌گیرند تمرکز کنید و خیلی بهتر راه‌تان به سوی ترید کردن با سود بیشتر پیدا می‌کنید.

۵-  Way of the Turtle و The Complete Turtle Trader

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

به دو کتابی می‌رسیم که بارها در مقاله‌های مختلف آنها را توصیه کرده‌ام. هر دوی آنها را باید باهم بخوانید، چون هر کدام‌شان زاویه‌ دید متفاوتی نسبت به یک حقیقت واحد دارند.

چون چندین بار درمورد لاک‌پشت‌ها حرف زده‌ام،‌نمی‌خوام جوهر بیشتری مصرف کنم و دوباره درمورد داستان فوق‌العاده‌ی آنها صحبت کنم، اما پیشنهاد می‌کنم خودتان هم این کتاب‌ها را بخوانید.

اولین کتاب، راه لاک‌پشتی، روش‌های سری برای تبدیل انسان‌های معمولی به تریدرهای افسانه‌ای نوشته‌ی کرتیس ام.فیث، یعنی یکی از لاک‌پشت‌‌های اصلی است. این کتاب شاهکاری است برای درک روانشناسی بازار. اینکه نقاط ورود و خروج را یاد بگیرید کافی نیست. مهم‌تر از همه این است که به احساسات‌تان و توانایی‌تان برای داشتن دیدی عمیق به آینده با صبری مثال زندنی مسلط شوید.

یک قانون خیلی مهم درمورد ترید کردن وجود دارد:‌

برای تسلط بر تریدینگ باید اول بر خودتان مسلط شوید.

این کتاب یک همراه هم دارد، ترید لاک‌پشتی جامع، نوشته‌ی نویسنده‌ای که داستان لاک‌پشت‌ها را به‌طور گسترده مطالعه کرده است، مایکل دابلیو. کوول. در‌حالی‌که راه لاک‌پشتی بیشتر در مورد سیر احساساتی تریدرها است، کوول بیشتر روی سیستم مکانیکی ترید آنها تمرکز دارد، که در اصل یک مجموعه قوانین ابتکاری است که طراحی شده‌اند تا احساسات را از ترید کردن بیرون بیندازند و کاری کنند که آمارها در بلندمدت به نفع شما وارد عمل شوند.

کوول نسبت به کورتیس فیث در کتابش، دیدگاه شکاکانه‌تری دارد و در نتیجه تضاد آشکاری با کتاب روش لاک‌پشتی دارد.

واقعا سخت است که بگوییم واقعیت دقیقا کجا قرار دارد، اما به احتمال خیلی زیاد جایی در میانه‌ی راه قرار دارد،‌پس بهتر است سعی کنید خودتان آن را کشف کنید چون هیچ پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد.

 

۶- Trend Following: How to Make a Fortune in Bull, Bear and Black Swan Markets

نوشته مایکل کوول ( Michael Covel)

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

کوول یکی از دو نویسنده‌ای است که در این لیست دو کتاب دارد. دنبال کردن ترند: چگونه در هر شرایطی در بازار پول دربیاوریم از مطالبی که در کتاب لاک‌پشت‌ها بیان شد فراتر می‌رود و به دنبال‌کننده‌های فوق‌العاده ترند نگاهی می‌انداز که توانسته‌اند پول خوبی از این بازار دربیاورند.

دنبال کردن ترند یکی از سبک‌های خاص تریدینگ است که سعی نمی‌کند نقاط بازگشت بازار را پیش‌بینی کند. بلکه آنها را زیر نظر می‌گیرد تا بعد از تایید آنها همراهشان شود. بگذارید دیگران کشف کنند بیت کوین قرار است به ۱۱هزار دلار، ۸هزار دلار یا ۴هزاردلار برسد. کسی که دنبال کننده‌ی ترند است وقتی که موشک شروع به حرکت کرد سعی می‌کند سوارش شود و وقتی پایین می‌آید سریع پیاده می‌شوند.

این کتاب بیشتر درمورد طرزتفکر و طرزکار ترید کردن است تا هرچیز دیگری. در این کتاب هیچ جزئیاتی درمورد شکستن خطوط حمایتی یا مقاومت یا درمورد خطوط ترند یا الگوی نمودارها نمی‌دهد. درعوض، به شما کمک می‌کند بفهمید بهترین ذهن‌ها در دنیای ترید چگونه کار می‌کنند. کوول نویسنده‌ی فوق‌العاده‌ای است و بیشتر تحقیقاتش را با داده‌های آماری که خودتان می‌توانید بروید آنها را پیدا کنید اثبات می‌کند.

۷-  Market Wizards و  New Market Wizards

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

اینجا هم دوباره دو کتاب داریم. هر دوی آنها نوشته جیک دی شواگز. هر دوی آنها مجموعه‌ای هستند از مصاحبه با  بعضی از افسانه‌ای ترین تریدرهای دنیا، اولی در دهه‌ی ۸۰ قبل از ظهور الگوریتم‌ها و کامپیوتری شدن تریدینگ نوشته شده و دومی در دهه‌ی ۹۰ برای نسل جدید تریدرهای دیجیتالی نوشته شده است.

این دو کتاب پر از خرد هستند.

بعضی از آن تریدرها محافظه‌کارتر هستند و درمورد سیستم تریدشان پنهان کاری می‌کنند اما بیشتر آنها کاملا آزادانه درمورد شکست‌ها و موفقیت‌هایشان صحبت می‌کنند. شما درمورد سبک‌های مختلف ترید یاد می‌گیرید. در یک مصاحبه می‌بینید که یک تریدر سبک دنبال کردن ترند را مرده می‌داند و دیگری آنها را پادشاه پادشاهان.

هیچکس تمام پاسخ‌ها را نمی‌داند.

بیش از یک راه برای رسیدن به قله‌های بلند تریدینگ وجود دارد. در این کتاب شما با مدیران ریسک وسواسی و جالب، هفت‌تیرکش‌های آزاد و مغزهای ریاضی دیوانه آشنا می‌شوید.

این دو کتاب نقطه تقابل خوبی برای یکدیگر ایجاد می‌کنند. در اولی، مصاحبه‌ای با ریچارد دنیس می‌خوانید، کسی که بین لاک‌پشت‌ها همیشه در ریسک‌ کردن پیشگام بود، و در کتاب دوم با شریک آرام و متین او آشنا می‌شوید، ویلیام اکارد، نابغه‌ی ریاضی که پشت سیستم آنها قرار داشت. زوج عجیبی هستند اما خیلی راحت می‌توان دید که چرا چنین تضادی آنها را به یک تیم خارق‌العاده تبدیل کرده است.

این کتاب‌ها را هر تریدری در هر فضایی باید بخواند. چه در فارکس ترید می‌کنید، چه ارزهای دیجیتال، ارزهای معمولی و انواع دیگر دارایی، چیزی در این کتاب‌ها برایتان وجود دارد که کمک کند طرز تفکری که شما را به اوج قله می‌رساند را درک کنید.

۸-  Sell and Sell Short

نوشته الکساندر الدر (Alexander Elder)

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

این کتاب دقیقا همان چیزی را که ادعا کرده است با شما درمیان می‌گذارد. خیلی از تریدرها از من درمورد نحوه ترید حاشیه‌ای (margin trading)  و فروش استقراضی (short selling) می‌پرسند. این کتاب هرچه را که نیاز دارید درمورد فروش استقراضی پوشش می‌دهد و به شما می‌گوید چرا باید هم در بالا رفتن‌های بازار ترید کنید و هم در پایین رفتن‌های بازار.

این کتاب برای همه‌ی تریدرها نیست، به‌خصوص اگر شما هم از افرادی هستید که می‌خرید و برای مدت‌ زمان‌های طولانی نگه می‌دارید. اما اگر می‌خواهید ترید کنید بهتر است درمورد فروش استقراضی هم بدانید.

اگر ندانید چطور در روندهای روبه‌پایین بازار ترید کنید، هیچ چاره‌ای ندارید جز اینکه بنشینید و تماشا کنید که سودهای شما دود می‌شود و هوا می‌رود یا وقتی که بازار ماه‌ها در روند نزولی قرار دارد از روی نیمکت بازی را تماشا کنید، همانطور که از دسامبر ۲۰۱۷ تا مارس ۲۰۱۸ این موضوع را در بازار ارزهای دیجیتال دیدیم.

فروش استقراضی کمک می‌کند وقتی آدم‌های دیگر تا پای مرگ ضرر می‌کنند و در حمام خون هستند شما سود کنید و اینجا جایی است که شما باید شکار کنید، باید خیلی سریع شکار کنید.

۹- Critical Thinking: Proven Strategies to Improve Decision Making Skills, Increase Intuition and Think Smarter

نوشته سیمون بردلی (Simon Bradley ) و نیکول پرایس (Nicole Price)

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

قبلا گفته‌ام، دوباره هم می‌گویم، نادیده‌ گرفته‌شده‌ترین و در عین حال ضروری‌ترین مهارت در زندگی تفکر انتقادی است.

اگر هرچیزی که یادگرفته‌اید به طور سطحی به‌کار بگیرید، هیچ شانسی ندارید که به یک تریدر موفق تبدیل شوید. خیلی رُک، بدون تفکر انتقادی در هیچ چیزی موفق نخواهید بود.

اما تفکر انتقادی یعنی چه؟

ساده است: همه چیز را زیر سوال ببرید.

اگر کسی چیزی به شما می‌گوید و آدم باهوشی هم به نظر می‌رسد، به این معنی نیست که خیلی ساده آن را بپذیرید، حتما سعی کنید خودتان شواهد را بررسی کنید.

از ذهن خودتان استفاده کنید. با چشم‌های خودتان ببینید. خودتان نتیجه بگیرید و تصمیم گیری کنید.

به ما در زندگی چیزهای بی‌ارزش زیادی یاد داده‌اند و بیشتر مردم همان چیزهای بی‌ارزش را فرو می‌دهند بدون اینکه هیچ وقت به خودشان زحمت بدهند و کمی تحقیق کنند. آنها خودشان فکر نمی‌کنند. اجازه می‌دهند دیگران به جای آنها فکر کنند. این یعنی مرگ یک تریدر خوب.

این کافی نیست که مثل جاروبرقی نظرات آدم‌های دیگر را در توییتر جذب کنید و احساس کنید کار بزرگی انجام داده‌اید.

خیلی از چیزها را خودتان باید کشف کنید و وقتی این کار را انجام دهید یعنی در مسیر درستی قرار دارید تا خودتان را به یک نیرومحرکه‌ی انسانی تبدیل کنید.

An Illustrated Book of Bad Arguments -۱۰

نوشته علی الموسوی (Ali Almossawi)

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

بلافاصله بعد از تفکر انتقادی این کتاب می‌آید که هدفش حذف مغالطه‌های منطقی از تفکر شما است.

مغالطه منطقی یعنی چه؟‌

کافی‌ست ۱۰ دقیقه به حرف‌های یک سیاست‌مدار گوش دهید، تا در همان زمان کوتاه ۲۰ مورد از آنها در حرف‌هایش بشنوید.

تفکر مغالطه‌آمیز بیشتر اوقات نتیجه‌ی تفکر ضعیف است. خیلی راحت می‌شود ذهن‌های ضعیف را با حرف‌های بی‌معنی تحت تاثیر قرار دارد، اما اگر می‌خواهید برنده‌ها و بازنده‌ها را در بازار شناسایی کنید باید یاد بگیرید فراتر از حرف‌های شیطانی که می‌خواهند شما را تحت تاثیر قرار بدهند ببینید تا بتوانید چراغ روشن حقیقت را ببینید.

البته گفتنش واقعا آسان‌تر از انجام دادن آن است.

همه در معرض استفاده و فکر کردن مغالطه آمیز قرار دارند، حتی من. تقریبا غیرممکن است که این نوع تفکر را از سیستم ذهنی‌مان حذف کنیم اما می‌توانیم اثر آن را به حداقل برسانیم و بتوانیم تشخیص دهیم در دام تفکر ضعیف و تنبل قرار گرفته‌ایم، پس بتوانیم خودمان را از آن نجات دهیم و خودمان را به جای امن‌تری برسانیم.

۱۱- Building Winning Algorithmic Trading Systems: A Trader’s Journey From Data Mining to Monte Carlo Simulation to Live Trading

نوشته کوین دیوی (Kevin Davey)

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

من در حال حاضر به همراه یک تیم تا زانو در ساختن یک پلت‌فرم برای ترید خودکار فرو رفته‌ام و این کتاب راهنمای ما بود تا بتوانیم هر سیستمی را از راه‌های درست تست کنیم.

این کتاب یک اثر هنری است.

بیشتر مواقع وقتی می‌خواهیم یک استراتژی تریدینگ خلق کنیم کاملا به بی‌راهه می‌رویم. تقریبا همه وقتی یک سیستم می‌سازند با استفاده از داده‌های قدیمی برازش منحنی انجام می‌دهند. همین باعث می‌شود که شکننده و ضعیف باشد، به‌طوری که اگه با شرایط کاملا متفاوتی از ترید مواجهه شود نمی‌تواند دوام بیاورد.

این کتاب تمام روش‌هایی که برای تست سیستم کشف شده است را پوشش می‌دهد، از تجزیه و تحلیل راه رفتن به جلو تا شبیه‌سازی مونت کارلو. هرکدام از این روش‌ها برای اینکه سیستم شما انعطاف‌پذیر و برای هم موقعیتی آماده باشد ضروری هستند.

هیچ سیستمی نمی‌تواند به طور کاملا بی‌نقص تحت هر شرایطی کار کند اما اگر به طور مناسبی تست شود این اطمینان را ایجاد می‌کند که در میلیون‌ها شرایط سخت دوام می‌آورد، مانند جانور شدیددوستی (اکسترموفیل) که درمیان گدازه‌های مذاب حرکت می‌کند و جلو می‌رود.

اگر برنامه‌ی شما این است که کامپیوتر به‌جای شما ترید کند و نمی‌خواهید خودتان را قاطی ماجرا کنید، به خودتان این دین را دارید که سیستم‌تان را به سمت بی‌نقص بودن ببرید تا در تریدهای مجازی بازنده نباشید.

۱۲- The Probability Lifesaver: All the Tools You Need to Understand Chance

نوشته استیون جی میلر (Stephen J Miller)

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

بیشتر ما در زمینه‌ی آمار و احتمالات آموزش ندیده‌ایم. اگر شما هم با تقلب امتحان‌های ریاضی‌تان را پاس کرده‌اید، یک بخش حیاتی از پازل تریدینگ را از دست داده‌اید.

من از ریاضی متنفر بودم چون هیچ‌کدام از معلم‌هایم آن را با دنیای واقعی قیاس نمی‌کردند. اما وقتی که بزرگ‌تر شدم و هوش مصنوعی خواندم، متوجه شدم تقصیر من نبوده و به خاطر روش تدریس آن بوده است.

لازم نیست همه چیز را در مورد تمام نمادهای بامزه‌ی ریاضی بفهمید تا ترید کردن را بفهمید اما یک پیش‌زمینه‌ی خوب در درک طبیعت شانش و اینکه بازی‌های شانسی چطور کار می‌کنند به شما کمک می‌کنند تا از خیلی تریدرهایی که هیچ درکی از ریاضیات ندارد فراتر بروید.

این کتاب کوچک ساده است، قابل درک است و از مثال‌های کاربردی زیادی استفاده می‌کند تا مطللب را کاملا به شما بفهماند. ممکن است شما هیچوقت به عنوان کارگزار بورس در وال‌استریت استخدام نشوید اما دیگر اشتباهاتی نمی‌کنید که بقیه مرتکب می‌شوند و یک قدم دیگر به سمت تبدیل شدن به یک تریدر حرفه‌ای است.

۱۳- The First Twenty Hours, How to Learn Anything Fast

نوشته جاش کافمن (Josh Kaufman)

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

آخرین کتابی که در در این لیست قرار دارد به ما می‌گوید که چگونه یاد بگیریم. خیلی از افراد از من می‌پرسند که چگونه سریع‌تر و بهتر یاد بگیریم.

قبلا فکر می‌کردم که سوال مسخره‌ای است اما بعد متوجه شدم که بیشتر مردم یاد نگرفته‌اند که چگونه فکر کنند، فقط می‌دانند باید به چه فکر کنند.

تفاوتی بزرگی بین این دو وجود دارد.

اینکه ما چگونه درمورد یادگیری و امتحان کردن چیزهای جدید رفتار می‌کنیم، تفاوت زیادی در دنیا ایجاد می‌کند. این کتاب هم در این مورد است.

قانون ۲۰هزار ساعت را فراموش کنید. شما در زندگی‌تان فقط فرصت دارید در چند مورد محدود متخصص شوید.

ساعت‌های محدودی در روز و در سال وجود دارد. باید سریع‌تر در مواردی که انتخاب می‌کنید یاد بگیرید و این کتاب زرد کوچک به شما یاد می‌دهد که چطور این کار را انجام می‌دهید.

یاد گرفتن بیشتر از هر چیز دیگری، مانند یک بازی است.

باید تجربه کنید، چیزهای جدید زیادی را امتحان کنید و خیلی سریع این کار را انجام دهید.

در موضوع غرق نشوید و تسلیم هم نشوید. زود شکست بخورید و همه چیز را به‌هم بریزید. آستین‌ها را باید بالا بزنید.

این تنها راهی است که بتوانید درمورد یک ایده، یک مفهوم یا مهارت جدید استاد شوید. هیچ میان‌بری وجود ندارد و برای هر مهارت جدیدی باید این کار را انجام دهید، پس یاد بگیرید که چگونه یاد بگیرید.

کتاب‌های فارسی زبان و ترجمه شده

این لیست بر اساس فروش مرتب شده است و هیچ‌گونه تضمینی بر مناسب بودن محتوای کتاب‌های ذیل وجود ندارد.

 

۱- تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

نوشته جان مورفی. ترجمه کامیار فرهانی فرد و رضا قاسیمان لنگرودی

نویسنده این کتاب، جان مورفی یکی از شاخص ترین تحلیل گران تکنیکال هستند که چندین سال به عنوان تحلیل گر شبکه سی ان بی سی و مدیریت ارشد موسسه مریل لینچ امریکا و شرکت جی جی ام را بر عهده داشتند.

۲- هارمونیک تریدینگ پیشرفته در بازارهای سرمایه

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

نوشته علی محمدی

کتاب حاضر از جمله جدیدترین کتاب های الگوهای هارمونیک است که به بحث بکارگیری پیشرفته فیبوناچی و الگوهای هارمونیک در تحلیل نمودارهای قیمت می پردازد. این کتاب از ۳ بخش مجزا تشکیل شده که مولف در آن ضمن معرفی الگوهای هارمونیک جدید، فیبوناچی، ارتباط هارمونیک با امواج الیوت و نکات برجسته به شیوه های پیشرفته هارمونیک تریدینگ می پردازد.
در این کتاب با آمیزه ای از مباحث هارمونیک تریدینگ، تحلیل الیوت، چنگال آندروز، ابزارهای تکنیکال و تحلیل زمانی آشنا خواهید شد. برای درک بهتر کتاب بایستی ابتدا کتاب الگوهای هارمونیک در بازارهای سرمایه را مطالعه نمایید.

۳- داینامیک تریدینگ

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

نوشته رابرات ماینر و ترجمه ابراهیم صالح رامسری

رابرت ماینر برای مدت بیست سال مربی بازرگانی بوده است و گزارش های روزانه را برای بازارهای موجود و آینده منتشر کرد. او درباره ی تجارت در سراسر جهان صحبت کرد و برای تعداد وسیعی از نشریه های بازرگانی مطالبی نوشته است. ماینر به نام معلم و رهبر سال نام گذاری شد و برنده ی جایزه ی اول شرکت های کارگزاری در هر سال و به طور همزمان رقابت های بازرگانی شد.

۴- روش سرمایه‌ گذاری وارن بافت

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

نوشته رابرت هگستروم. مترجمان: حسن اکبری – مهدی زیوداری

کتاب روش سرمایه گذاری وارن بافت از آن رو ترجمه گردیده که فعالان بازار سرمایه از تجربیات این سرمایه گذار بزرگ دنیا آموزش ببینند و ذکر نام شرکت های مختلف در این کتاب و همچنین نحوه ارتباط این سرمایه گذار با آنها صرفا جهت کـسب تجربه و تجزیه و تحلیل بازارهای مالی است. این کتاب اصول کـسب و کار – اصول مدیریتی – اصول مالی – اصول قیمت گذاری را به شما آموزش می دهد.

 در پایان

ممکن است قبلا چند تا از این کتاب‌ها را خوانده باشید و چند تا هم نخوانده باشید.

حتی ممکن است بعضی از آنها برای شما غافلگیرکننده باشند. اشکالی ندارد.

نشانه‌ی یک تریدر فوق‌العاده تفکر سریع و انعطاف‌پذیر است.

باید مقادیر زیادی اطلاعات را با هم ترکیب بگیرید و تصمیماتی بگیرید که در بازی بی‌رحمانه‌ی مجموع صفر فراتر از رقیبتان می‌رود، در این بازی کسی به اسارت گرفته نمی‌شود و اگر تا آخرین ساتوشی کیف پولتان را از دست بدهید برای بازی اهمیتی ندارد.

اما اگر خیلی زیاد مطالعه کنید، وارد گود شوید و شروع کنید به مبارزه کردن، همیشه در حال یادگیری، تغییر، انطباق یافتن و سازگار شدن باشید، این شانس را دارید که در بازی پول و زندگی برنده شوید.

آسان نیست ولی ممکن است.

اساس موفقیت یک ذهن کنجکاو است. خودتان را به یک موجود همیشه در حال یادگیری تبدیل کنید. آنقدر بخوانید تا از چشم‌هایتان خون بیاید. خرد گذشته را ببلعید و آن را از آن خودتان کنید.

فقط به خودتان بستگی دارد که به موفقیت دست پیدا کنید یا نه. هیچکس دیگر نمی‌تواند این کار را برای شما انجام دهد.

اما شما تنها نیستید. خرد سال‌ها آن بیرون در دسترس است، منتظر است تا شما از آن استفاده کنید. هیچ رازی هیچ کجا وجود ندارد. همه چیز جلوی روی شما قرار دارد.

فقط کافی‌ست دست دراز کنید و آن را به چنگ آورید.

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

بهترین کتاب‌ های تریدینگ که تا به حال نوشته شده اند

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

آیا می‌توان گفت که سرنوشت بیت کوین این‌گونه رقم خورده که به ارز شماره یک و پیش‌فرض اینترنت تبدیل شود؟

حداقل یکی از سرشناس‌ترین افراد در حوزه اقتصاد جواب مثبتی برای این سؤال دارد. «جک دورسی»، مدیرعامل شرکت «اسکوئر» و «توییتر» که پیش‌تر نیز در مورد بیت کوین و آینده پررونق آن صحبت کرده بود، بر این عقیده است که بیت کوین به ارز دیجیتالی شماره یک آینده دنیای اینترنت بدل خواهد شد. وی در نشستی که طی کنفرانس Consensus برگزار شد، در مورد اهداف گسترده شرکت خود در حوزه ارزهای دیجیتالی صحبت کرد.

دورسی در صحبت‌هایی که با «الیزابت استارک» از بخش «لایتنینگ لبز» داشت گفت:

من به این رویکرد تمایل پیدا کرده‌ام که اینترنت لیاقت داشتن یک ارز مرجع را دارد و به یک ارز مرجع نیز خواهد رسید. مطمئن هم نیستم که این ارز بیت کوین است یا نه. امیدوارم که این‌چنین باشد. من طرفدار پر و پا قرص بیت کوین هستم.

دورسی در ادامه افزود که بیت کوین روزی به‌عنوان بستر تمامی پرداخت‌هایی تبدیل خواهد شد که در سطح اینترنت انجام می‌شود و این بحث همیشه به‌عنوان یک اختلاف‌نظر در اسکوئر وجود داشته.

همیشه این بحث به راه است. اما بازهم کلی بحث و اختلاف‌نظر و شک حول آن وجود دارد. اما دقیقاً همین‌جاست که جادو اتفاق میافتد و همه چیز تغییر می‌کند؛ دقیقاً جایی که خلاقیت وارد می‌شود.

مدیرعامل توییتر: امیدوارم بیت کوین ارز اصلی اینترنت شود

دورسی علیرغم وجود این اختلاف‌نظرها اعلام کرد که این نگرش بیت کوین به فضای باز اطلاعات، امیدبخش نقش‌های اساسی‌ای در اسکوئر بوده و همیشه نقش عمده‌ای را در صنعت پرداخت‌ها بازی کرده است:

هر پرداخت و تراکنشی که سر میز ما می‌آید، فروشنده باید قادر به پذیرش آن باشد.

وقتی‌که دورسی و «مایک به راک»، یکی از مهندسین پروژه، در مورد نحوه به‌کارگیری بیت کوین در پلتفرم اسکوئر همکاری می‌کردند، همان ابتدا بر این موضوع به‌اتفاق نظر رسیدند که هدف اصلی باید عظمتی باشد که در سادگی‌اش نهفته است.

او در ادامه افزود، این طرح باید به‌گونه‌ای می‌بود که اگر هرکدام از آنها می‌خواست فنجانی قهوه از مغازه بخرد، تنها باید بدون هیچ اتلاف وقتی، مبلغ قهوه را با بیت کوین پرداخت کند؛ بدون اینکه هیچ تفاوتی با پرداخت معمولی با دلار داشته باشد. این تفاوت باید به اندازه‌ای باشد که حتی صندوق‌دار متوجه پرداخت مبلغ به‌وسیله بیت کوین نشود.

احساس خارق‌العاده‌ای داشت. شوکه کننده بود. احساسی بود که انگار باید بیشتر باید روی آن کارکنیم.

کارهای بیشتری در راه‌اند

مدیرعامل توییتر: امیدوارم بیت کوین ارز اصلی اینترنت شود

اسکوئر همچنان بر روی روش پرداختی به‌وسیله بیت کوین کار می‌کند که به‌وسیله آن بتوان کالاها را خریداری کرد. از طرف دیگر به‌سرعت رویکردهای خود را به سمتی تغییر داده که سرویس خرید و فروشی ارائه کند که بتوان به‌وسیله نرم‌افزار Cash App پرداخت‌ها را صورت داد. باوجوداین دورسی اعلام کرده هدف اسکوئر همچنان همان هدفی است که همیشه در ذهن داشته.

ما می‌خواهیم به همان ایده اصلی برگردیم که بتوان با بیت کوین یک فنجان قهوه خرید. به همین خاطر هم هست که در حال همکاری با لایتنینگ لبز هستیم. مهم نیست که چه هزینه برای رسیدن به هدفمان پرداخت کنیم، فقط دوست داریم تا مطمئن شویم بالاخره به آن می‌رسیم.

دورسی اعلام کرد که شرکتش هر قدمی که لازم باشد را بر خواهد داشت تا پرداخت‌ها به‌وسیله بیت کوین در سطوح وسیع صورت گیرند و این کار را نیز بدون صدمه واردکردن به آزاد بودن شبکه بیت کوین انجام می‌دهد. وی همیشه خود را از طرفداران جو هکر گونه پیرامون به شهرت رسیدن بیت کوین می‌داند.

آزادی عمل بسیاری در جامعه وجود دارد و من می‌خواهم مطمئن شوم که هیچ‌چیزی در دنیای شرکتی تهدید برای آن نباشد.

او در ادامه افزود:

نمی‌توانیم ریسک آسیب زدن به چیزی را بپذیریم که در وهله اول باعث آغاز این کار شد. بدون قدرتمند شدن این تکنولوژی و در دسترس بودن آن برای همه نمی‌توانیم هیچ‌کدام از این کارها را انجام دهیم.

منبع: Coindesk

مدیرعامل توییتر: امیدوارم بیت کوین ارز اصلی اینترنت شود

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

ممنوعیت ارز‌های‌ دیجیتال در پاکستان در حد انتظار موثر واقع نشد. بانک مرکزی پاکستان، هر کدام از بانک‌های تجاری  و شرکت‌های مالی‌ را از مبادلات ارز‌‌های دیجیتال ممنوع کرده‌ است که البته این روند مبادله را برای صرافی‌های محلی سخت‌تر کرده است؛ با این حال افراد مبادله‌گر راه‌های جایگزین را برای بدست آوردن و فروختن بیت‌کوین یافتند و از هشدار‌ها و ممنوعیت‌ها تبعیت نکردند.

بانک مرکزی نمی‌تواند ارز‌های دیجیتال را ممنوع کند

تجربه پاکستان با ارز‌دیجیتال یک نمونه بارز از بی‌اثریِ مسئولان مالی است؛ وقتی که تلاش می‌کنند یک خلاء قانونی را با منع اجرایی پر کنند. بانک مرکزی پاکستان فراموش می‌کند که آن‌ها نه وظایف پارلمان و دولت را دارند و مقررات بیش از حد آن‌ها نمی‌تواند جایگزین روند قانونی باشد. تصمیم جدید بانک مرکزی پاکستان برای ممنوعیت فعالیت‌های مربوط به ارزدیجیتال این مشاهدات را ثابت می‌کند.

قبل ماه آوریل، بانک مرکزی پاکستان در سایت بیانیه‌ای داد که در آن «ممنوعیت معاملات ارز‌های مجازی» آشکار بود؛ این اقدام دقیقاً بعد از ممنوعیت بانک مرکزی هند انجام شد. البته بانک مرکزی هند سه ماه فرصت به بانک‌ها و معامله‌گران خود داد ولی بانک مرکزی پاکستان، سریعاً ممنوعیت‌های خود را تحمیل کرد. بانک مرکزی پاکستان اعلام کرد که پول‌های مجازی و توکن‌ها، پول رایج و قانونی نیستند و یادآور شد که هیچ‌کس یا نهادی اجازه‌ی خرید یا فروش یا چنج کردن این چنین ارز‌هایی را ندارد. همه‌ی بانک‌ها و سرمایه‌گذاران خرد، سرویس‌های پرداختی و سازمان‌های خدماتی «توصیه‌ می‌شود که از معامله با ارزدیجیتال اکیداً خودداری کنند»

مدیر عامل اولین صرافی ارز‌های دیجیتال پاکستان اردوبیت (Urdubit)، که  قبل از ممنوعیت روزانه صد‌‌ها ارز، در این صرافی مبادله می‌شد؛ در مصاحبه با اکسپرس تریبون گفت:

این تصمیم به سرعت گرفته شد. همیشه برای تعطیلی باید زمان مناسبی مقرر شود. ولی ما به تصمیم بانک مرکزی احترام می‌گذاریم.

بعد از ممنوعیت این صرافی به مشتریان خود اعلام کرد که تمام پول‌ها و ارز‌های دیجیتال خود را بازپس بگیرند. هر چند که بعضی از افراد هنوز در اکانت خود در این سایت بیت‌کوین دارند.

همچنین مدیر عامل این صرافی در باب افرادی که قصد ترید با ارزدیجیتال را دارند گفت:

راه جایگزین همیشه وجود دارد و این تبادلات ادامه‌ پیدا می‌کند…مهم نیست چقدر ریسک داشته باشد، ارز‌های‌ دیجیتال باعث از هم گسیختگی در بازار بورس می‌شود…حدود ۸۰ تا ۸۵ درصد از سرمایه‌گذاران بازار بورس وارد این حوزه‌ می‌شوند تا شانس خود را با پول مجازی امتحان کنند.

 

رشد سریع مبادلات بیت‌کوین در بخش پاکستان سایت Localbitcoins

یکی‌ از معامله‌گران محلی به نام مجید علی، به Asia Times گفت:

حرکت بانک مرکزی ابتدا موجب فروپاشی در بازار ارز‌های دیجیتال شد؛ اما به تدریج بعد از آن که روش‌های معاملاتی جایگزین کشف شد؛ حجم معاملات به تدریج افزایش یافت….‌معامله‌گران فهمیدند که بانک مرکزی ارز‌های دیجیتال را ممنوع نکرده و نمی‌تواند این کار را انجام دهد…کاری که بانک مرکزی انجام داده ؛ ممنوعیت ورود بانک‌ها به ارز‌های دیجیتال است؛ پس اگر شما مبادلات خود را برای خرید ارزهای‌دیجیتال با بانک‌ها انجام نمی‌دهید [هنوز] می‌توانید مبادلات ارز‌های مجازی داشته باشید که زیر نظر وزارت فناوری و ارتباطات است.

در واقع نمودار هفتگی سایت Localbitcoins نشان می‌دهد که مبادلات بعد از ممنوعیت‌‌های بانکی افزایش فوق‌العاده‌ای داشته که این افزایش نزدیک به رکورد بیت‌کوین در تاریخ دسامبر-ژانویه است.

مبادله‌ی بیت‌کوین در پاکستان، علیرغم ممنوعیت بانک‌ها

اولین و تنها ارزدیجیتال پاکستان یعنی Pakoin که به صراحت ممنوعیتش در بیانیه‌ی بانک مرکزی پاکستاناعلام شد؛ بعد از این بیانیه ۶۰ درصد رشد قیمت داشته است.
موسس Pakoin ابو شهیر گفت:

 اقدام بانک مرکزی در واقع باعث لطف به ارز‌‌ها شد که بیشتر مردم روی Pakoin علاقه‌مند و کنجکاو شوند.

اسلام‌آباد و «ممنوعیت همه‌ی انواع ارز‌های مجازی»

منابعی از وزارت فناوری و ارتباطات پاکستان به آسیا تایم گفته است که دولت قصد بر اعلام رسمی ممنوعیت ارز‌های دیجیتال را دارد. یکی از مقامات دولتی گفت:

ما پیشنهادمان را برای ممنوعیت تجارت همه‌ی ارز‌های دیجیتال را فرستادیم، و قانون‌گزاریِ مناسب در حال انجام است.

بر اساس گفته‌های مجید علی یکی از معامله‌گران ارز‌های دیجیتال در پاکستان، اگر چه این قانون‌گزاری‌ها ضربه به مبادلات می‌زند ولی همیشه راه‌های جایگزین برای مبادلات ارز‌های دیجیتال وجود دارد او در ادامه به آسیا تایم گفت:

دولت پاکستان نمی‌تواند مبادلات در بستر یک کالایِ بین‌الملی، که در کشور‌های دیگر پذیرفته شده است را ممنوع کند.

نظر شما چیست؟ آیا شما فکر می‌کنید تحمیل قوانین بانک‌های کشور‌ها می‌تواند از روند مبادلات ارز‌‌های دیجیتال جلوگیری کند؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

 

منبع: news.bitcoin.com

مبادله‌ی بیت‌کوین در پاکستان، علیرغم ممنوعیت بانک‌ها

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا عزم خود را جزم کرده تا اطمینان یابد که سرمایه‌گذاران می‌توانند ICOهای تقلبی را از نمونه‌های کاربردی آن تشخیص دهند. این عزم جزم تا حدی است که ICO تقلبی مخصوص به خود را عرضه کند! در ادامه با ارز دیجیتال همراه باشید.

این کمیسیون روز چهارشنبه اعلام کرد که یک ICO با عنوان HoweyCoin عرضه خواهد کرد. علت نام‌گذاری این ICO نیز احتمالاً مرتبط با آزمایشی است که از آن با لفظ Howey Test یاد می‌شود. این تست به‌منظور ترغیب افراد به سمت فرصت‌های سرمایه‌گذاری است که اغواکننده هستند.

باوجوداین، کمیسیون اعلام کرده که این عرضه واقعی نیست و افرادی که بخواهند توکن ها را خریداری نمایند به صفحه راهنمای آئین نامه‌های سرمایه‌گذاری خواهند رفت. این صفحه نشانه‌های یک فروش توکن تقلبی و با اهداف کلاه بردارانه را شرح داده است.

 

دولت آمریکا هم ICO کلاهبرداری برگزار کرد !

بر اساس گفته‌های وب‌سایت HoweyCoin، بسیاری از کسب‌وکارهای مسافرتی از شما ارزی متمرکز می‌خواهند و خرده خرج‌هایی از شما دریافت می‌کنند که در پایان میلیاردها دلار می‌شود!

این وب‌سایت برای جلب توجه خریداران و گول زدن آن‌ها، HoweyCoin را این‌طور توضیح می‌دهد:

HoweyCoin از آخرین فناوری موجود در فضای ارزهای دیجیتالی استفاده می‌کند که به مسافران این امکان را می‌دهند که بدون این محدودیت‌ها، هزینه‌ی تمام بخش‌های صرف خود را پرداخت نمایند. این ارز به کاربران خود اجازه می‌دهد تا در فضایی عاری از هرگونه تنش، خریدوفروش کنند و به تبادل بپردازند. HoweyCoin جایی است که می‌توانید به‌وسیله سکه‌های آن هزینه سفرهای خود را تأمین کنید یا هم به آنها به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری دولتی نگاه کنید. یا هر دو!

در ادامه می‌توان دید که این وب‌سایت کاربران را تشویق به نگه‌داری ارزهای خود می‌کند و به آنها قول بازگشت یک و دو درصدی را می‌دهد. چنین ویژگی‌هایی ازجمله اصلی‌ترین شاخصه‌هایی هستند که یک وب‌سایت تقلبی را از وب‌سایت های دیگر متمایز می‌کند.

در این وب‌سایت فهرست اعضای گروه نمایش داده می‌شود، اما هیچ پیوند مشخصی از پروفایل‌های آنها در صفحات مجازی یا وب‌سایت های مرتبط با کسب‌وکارها و سوابق کاری مشاهده نمی‌شود. از طرفی نوشته‌های توییتری بسیاری در رابطه با کارکرد فناوری شان دیده می‌شود.

دولت آمریکا هم ICO کلاهبرداری برگزار کرد !

در کنفرانس خبری، مسئولین کمیسیون اعلام کردند که گزارش کار این ICO دارای نقصان بوده و ابهاماتی در رابطه با توضیحات وجود داشته است. از طرفی تضمین سودهای حاصل از سرمایه‌گذاری و شمارش معکوسی که چرخه ICO را نشان می‌داد، از دیگر نشانه‌های جعلی بودن وب‌سایت هستند.

«اون دانلی»، مشاور ارشد بخش آموزش کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا، گفت که این وب‌سایت تمامی نشانه‌های یک نمونه تقلبی را داشت و سرمایه‌گذاران می‌توانند با برسی این نشانه‌ها گرفتار دامشان نشوند:

کلاه‌برداران می‌توانند به‌سرعت یک وب‌سایت زیبا و شکیل را ایجاد کنند و آن را با اطلاعات گول زننده و پیچیده پر نمایند تا سرمایه‌گذاران بخت‌برگشته را به دردسر بی اندازند. اما این وب‌سایت ها نقاط ضعفی دارند که با دانستن آنها می‌توانید به‌راحتی مانع از انجام کارهایشان شوید. تنها باید بدانید که به دنبال چه چیزی بگردید.

دولت آمریکا هم ICO کلاهبرداری برگزار کرد !

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

استیو وزنیاک (Steve Wozniak) از بنیانگذاران سابق اپل، نظر مثبتی درباره‌ی ارزدیجیتال و تکنولوژیبلاک‌چین در سخنرانی افتتاحیه‌ کنگره‌ی جهانی WeAreDevelopers ارائه کرد.

بر اساس گزارش ارزدیجیتال به نقل از کوین‌تلگراف در ۱۶ می، وزنیاک بلاک‌چین را به عنوان یک «ایده‌ی عالی» در نظر گرفت و در ادامه گفت:

[بلاک‌چین] انقلاب بعدی فناوری اطلاعات است که قرار است رخ بدهد.

وزنیاک چشم‌انداز روشن خود را در مورد بلاک‌چین بیان کرد، با تکیه بر این حقیقت که برنامه‌های کاربردی زیادی برای [این] تکنولوژی در حوزه‌های زیادی وجود دارد.

طبق گفته‌های وزنیاک برای این‌ که بیت‌کوین و بلاک‌چین به پتانسیل واقعی خود برسند یک دهه لازم است؛ همچنین جمله‌ای از جک دورسی بنیانگذار توئیتر نقل داشتند که جک دورسی در مارس ۲۰۱۸ گفت بیت‌کوین تنها «ارز جهانی» خواهد شد.

بیشتر بخوانید:

این اولین باری نیست که استیو وزنیاک نظر مثبت در مورد ارزدیجیتال و بلاک‌چین می‌دهد؛ او در کنفرانس «Money 20/20» که اکتبر سال پیش در لاس‌وگاس برگزار شد؛ اعلام کرد که بیت‌کوین از طلا و دلار آمریکا بهتر است.

بر اسا نظر وزنیاک مزیت بیت‌کوین نسب به پول فیات، وجود تعداد محدود از این سکه است؛ در حالی که پول کاغذی همچون دلار و یورو همواره از جانب بانک‌ها چاپ می‌شود.

با این وجود وزنیاک همه‌ی بیت‌کوین‌هایش را فروخته و تنها یکی از آن‌ها را نگه داشته است؛ او در این کنفرانس دلیل این کار خود را گفت

 

[من] نمی‌خواهم سرمایه‌گذار باشم و همیشه قیمت‌ها را برانداز کنم

منبع: cointelegraph

استیو وزنیاک از بنیانگذاران اپل: بیت‌کوین و بلاک‌چین در یک دهه به پتانسیلشان می‌رسند

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

وزارت فناوری اطلاعات چین فهرستی از رتبه‌بندی ارزهای دیجیتالی در این کشور را منتشر کرد. در این رتبه‌بندی که توسط کارشناسان حوزه کریپتو در چین تدوین‌شده، اتریوم در صدر ارزهای دیجیتال قرار دارد. نکته جالب در این فهرست قرار گرفتن بیت کوین در رده سیزدهم از بین ۲۸ ارز دیجیتال است. 

به نقل از CEN، پنج ارز دیجیتالی برتر از دیدگاه کارشناسان چینی به ترتیب: اتریوم، استیم، لیسک، NEO و کومودو هستند.

رتبه بندی بلاک چین‌های عمومی توسط وزارت فناوری اطلاعات چین منتشرشده و از میان بیست‌وهشت ارز مورد برسی، اتریوم مقام اول را به خود اختصاص داده است. خبر انتشار این رده‌بندی در کنفرانس بنجین مطرح شد.

اتریوم بهترین ارز دیجیتال; بیت کوین در رده سیزدهم !

بنا بر گزارش‌ها قرار است تا کارهای مشابه دیگری نیز انجام شود و دارایی‌های دیجیتالی بیشتری نیز مورد برسی قرار گیرند. به گفته این خبرگزاری کارشناسان و صاحب‌نظران طراز اول حوزه کریپتو مسئول رتبه‌بندی این ارزها بودند و در برسی های خود سه عامل تکنولوژی، کاربرد و نوآوری را در نظر داشته‌اند.

در این میان اتریوم با کسب بالاترین امتیاز از میان فاکتورهای اشاره‌شده توانست در دومین رتبه‌بندی معتبر مقام اول را از آن خود نماید. از دلایلی که بیت کوین به چنین مقامی رسید، نقص در فاکتورهای تکنولوژی و زمینه‌های کاربردی عنوان‌ شده است.

CEN دراین‌باره نوشت:

نتایج نشان می‌دهند که نسل دوم بلاک چین، این اتریوم است که سرآمد بقیه است.

پس‌ازآن بود که کاربران در توییتر اقدام به اعتراض به نتیجه این رده‌بندی کردند. چندی پیش نیز کاربران به رتبه بندی Weiss اعتراض داشتند. Weiss به بیت کوین نمره C+ داده بود که نمره ضعیفی به شمار میرود.

اتریوم بهترین ارز دیجیتال; بیت کوین در رده سیزدهم !

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

ICO ها نوعی سرطان هستند!

امروزه بسیاری از استارتاپ‌ها تمایل زیادی به جذب سرمایه از طریق ICO ها (عرضه اولیه سکه) نشان می‌دهند و تصور می‌کنند سود سرشاری از این طریق به دست خواهند آورد. اما متأسفانه بسیاری از آنها بدون مطالعه و تحقیق کافی وارد این حوزه می‌شوند و مسلما پس از مدتی با شکست مواجه خواهند شد.

ورود به این حوزه ریسک‌ها و مخاطرات خاص خودش را به همراه دارد. به همین دلیل تصمیم گرفتیم در این مطلب، حقایقی را درباره‌ی ICO ها ارائه کنیم. در بخش اول این مطلب، توضیح خواهیم داد که ICO ها تلاش می‌کنند کدام مشکلات را حل کنند و بخش دوم به این مسئله اختصاص دارد که چگونه ICO ها طی تلاش برای حل این مشکلات، دردسرهای دیگری را ایجاد می‌کنند.

مشکل

عرضه اولیه سکه (ICO) معمولا برای حل ۴ مشکل موجود در بازار تلاش می‌کند، اما هیچ مسیر و هدف از پیش تعیین‌شده‌ای برای این کار ندارد. این ۴ مشکل به شرح زیر هستند:

مقررات دولتی

قوانین و مقررات که برای حفاظت از قشر ضعیف جامعه از سرمایه‌گذاری‌های پرمخاطره طراحی می‌شود، در نهایت فقط به نفع ثروتمندان تمام شده است.

ICO ها نوعی سرطان هستند!

دلیلش این است که این قوانین به افراد متمول جامعه اجازه می‌دهد در بسیاری از سرمایه‌گذاری‌های پرمنفعت شرکت کنند. از نظر دولت اگر شما کمتر از ۱ میلیارد دلار پول داشته باشید، سرمایه‌گذار معتبری نیستید و نمی‌توان به تصمیم‌گیری‌های مهم مالی‌تان اعتماد کرد.

دسترسی به نقدشوندگی

هدف بعدی ICO ایجاد امکان نقدشوندگی برای سرمایه‌گذاران اولیه است. هنگامی که در یک استارتاپسرمایه‌گذاری می‌کنید، حتی در بهترین حالت ممکن است چند سال طول بکشد تا مبلغی هرچند ناچیز از سرمایه‌گذاری‌تان برگردد. دستیابی به سود در سرمایه‌گذاری خطرپذیر معمولا به زمان نیاز دارد و اغلب بیش از ۸ سال به طول می‌انجامد.

سرمایه‌گذاری بیشتر برای استارتاپ‌ها

شروع یک کسب‌وکار اصلا ساده نیست. ICO‌ ابزاری است که موجب ایجاد ارتباطات بیشتر بین سرمایه‌گذاران و استارتاپ‌ها می‌شود.

مشارکت در سوددهی پلتفرم‌هاICO ها نوعی سرطان هستند!

کاربران پیشگام که سهمی در موفقیت یک شبکه‌ی اجتماعی مانند فیس بوک/ توییتر/ اینستاگرام/ واتس‌اپ/ رددیت و نظایر آنها داشتند، هیچ پاداش اضافی به‌خاطر کمک به آن شرکت برای دستیابی به موفقیت دریافت نمی‌کنند. ICO‌ امکان کسب سود از مشارکت اولیه را فراهم می‌سازد.

مشکل شماره‌ی ۱، یک مشکل واقعی است که بلاک چین نمی‌تواند آن را حل‌وفصل کند. مشکل شماره‌ی ۲، به دلایلی به وجود می‌آید که نگران‌کننده نیستند زیرا نیروهای بازار بدون ICO‌ به طور طبیعی آنها را برطرف می‌کنند. در نهایت، مشکل شماره‌ی ۳ و شماره‌ی ۴ مواردی هستند که بیشتر از آنکه راه‌حلی برای مشکلات پیشین باشند، خودشان باعث و بانی دردسرهای بیشتری می‌شوند.

قوانین دولتی

قوانین سرمایه‌گذاری در ایالات متحده واقعا عجیب و غریب است. از یک سو، خودِ دولت تبلیغاتی را در تلویزیون ارائه می‌کند که مردم را به خریدن بلیط‌های بخت‌آزمایی (لاتاری) تشویق می‌کند، اما از سوی دیگر سرمایه‌گذاری در فعالیت‌های پرخطر مانند سرمایه‌گذاری خطرپذیر را ممنوع می‌کند. این مقررات بسیار خودسرانه و ناکارامد هستند. همچنین دولت آمریکا قوانین سخت‌گیرانه‌ای را برای سرمایه‌گذاران خارجی که می‌خواهند در استارتاپ‌های آمریکایی سرمایه‌گذاری کنند در نظر می‌گیرد که فقط به خود آمریکایی‌ها ضرر می‌رساند. گفته می‌شود تنها راه‌حل این است که ایالات متحده این رویه را کنار بگذارد. خوشبختانه ICO ها ایده‌ی متفاوتی را به قانونگذاران ارائه کرده‌اند که با ذهنیت آنها که بر اساس «کنترل داشتن بر همه‌چیز» استوار است، سازگار نیست و ما اکنون می‌توانیم زیان ناشی از اِعمال اجبار به برخی شرکت‌های قانونی به سمت ICO ها را ببینیم.

ICO ها نوعی سرطان هستند!

صرف‌نظر از اینکه مقررات دولتی جهان را بهتر می‌کنند یا بدتر، ICO ها نمی‌توانند از این مقررات چشم‌پوشی کنند. ساتوشی ناکاموتو فقط به این دلیل بلاک چین را اختراع کرد (و تصمیم گرفت ناشناس بماند) که چیزی را به جهان عرضه کند که در برابر سانسور دولت و واسطه‌ها مقاوم باشد. ویژگی منحصربه‌فرد بیت کوین (برخلاف توکن‌های دیگر) این است که ماهیت آن به شدت غیرمتمرکز است. فقط در صورتی‌که توکن‌ها را از منبع کاملا ناشناس (که مدیران آن شناخته‌شده نباشند) و بدون حساب کاربری معتبر خریده باشید، دولت می‌تواند در صورت مشاهده‌ی هر گونه اقدامات خلاف قانون مانند عدم پیروی از مقررات امنیتی به آن منبع فشار وارد کند. پروژه‌ای که دولت آن را پیگیری می‌کند، باید منتظر ارزش توکن‌های خود باشد. اگر از بنیانگذاران لیبرتی رزرو (Liberty Reserve) بپرسید، به شما خواهند گفت که چه بر سر خودشان و سرمایه‌گذاران‌شان آمد. (توضیح: لیبرتی رزرو قدیم‌ترین و محبوب‌‌ترین صرافی متمرکز ارز دیجیتال دنیا در کاستاریکا بود که به علت فشارهای ایالات متحده در سال ۲۰۱۳ تعطیل شد.)

استفاده از بلاک چین بدون مقاوم‌سازی آن در برابر سانسور عملا کارایی چندانی ندارد.

بازگشت سرمایه

اغلب سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر غیرمعمول به نظر می‌رسند. دلیلش این است که حتی موفق‌ترین آنها اغلب تا چندین سال برای سرمایه‌گذاران‌شان سودی به همراه ندارند و این افراد باید مدت‌ها منتظر بمانند تا مقداری از سرمایه‌شان برگردد.

اما مشکل کجاست؟ واقعیت این است که راه‌اندازی یک شرکت میلیارد دلاری مسئولیت بزرگی است و سرمایه‌گذاران (و نیز کارکنان) اگر می‌خواهند به اهداف بلندپروازانه‌ی خودشان برسند، باید تحمل داشته باشند و چشم‌انداز طولانی‌مدتی را برای آن ترسیم کنند.

آیا حاضرید سهام شرکتی را بخرید که مدیر ارشد آن سهامش را به شکل سهل‌انگارانه به فروش می‌رساند؟

ICO ها نوعی سرطان هستند!

یکی از اصول مهم در ساختارهای سرمایه‌گذاری این است که منافع طرف‌های مختلف در نظر گرفته شود تا به این ترتیب از سوءاستفاده‌های احتمالی جلوگیری شود. معمولا، کارمندان داخلی (و نیز سرمایه‌گذاران اولیه) برای فروش فوری سهام‌شان قبل یا بعد از یک عرضه‌ی عمومی اولیه با محدودیت مواجه هستند. این رویکرد سبب می‌شود سرمایه‌گذاران برون‌سازمانی نیز در این میان اهمیت یابند.

بااین‌حال روش‌هایی دیگر هم برای نقد کردن سهام خریداری شده وجود دارد. فرد ویلسون (یکی از سرمایه‌گذاران خطرپذیر مشهور) از شرکت Union Square Ventures شرح می‌دهد که چگونه شرکت‌شان سهام را در توییتر و تعدادی از شرکت‌های دیگر درست پیش از عرضه‌ی عمومی اولیه‌ی آنها فروخت:

ما همین کار را در بسیاری از موقعیت‌های دیگر مانند زینگا، لندینگ کلاب، مونگو دی بی و تعدادی از سرمایه‌گذاری‌های دیگر انجام داده‌ایم. ما معمولا به دنبال این هستیم که ۱۰ تا ۳۰ درصد از سهام‌مان را در مرحله‌ی پیش از عرضه‌ی عمومی اولیه‌ی به فروش برسانیم. این کار به ما کمک می‌کند همزمان با کاهش ریسکِ کل سرمایه‌گذاری صورت گرفته از سوی ما، موقعیت نسبی‌مان را نیز حفظ کنیم.

سرمایه‌گذاری بیشتر برای استارتاپ‌ها

شاید جذب میلیون‌ها دلار سرمایه از سرمایه‌گذارانِ سراسر جهان برای استارتاپ‌ها عالی به نظر برسد، اما آیا باید تمام مشکلات موجود در این زمینه را به حساب عرضه اولیه سکه (ICO) بگذاریم؟

تجربه نشان داده است که هر قدر پول و سرمایه بیشتری وارد یک حوزه شود (که برای بنیانگذاران آن کسب‌وکار نیز جذاب‌تر باشد)، هزینه راه‌اندازی کسب‌وکار در آن حوزه نیز به همان میزان افزایش می‌یابد.

ICO ها نوعی سرطان هستند!

جذب سرمایه در دنیای استارتاپی شیوه‌های خاص خود را دارد. البته برخی در این میان هستند که فکر می‌کنند جذب سرمایه از طریق عرضه اولیه سکه (ICO) به مراتب ساده‌تر از متقاعد کردن سرمایه‌گذاران خطرپذیر برای انجام این کار است.

پیش از آنکه بگویید توکن‌ها می‌توانند صنعت سرمایه‌گذاری خطرپذیر را دور بزنند و شرایطی را فراهم کنند تا برخی افراد از افراد دیگر پشتیبانی کنند، این نکته مهم را باید در نظر بگیرید که معمولا دسته کوچکی از سرمایه‌گذاران خطرپذیر، نقشی فعال و گسترده در عرضه اولیه سکه (ICO) دارند.

یک استثنای مهم در این میان، استارتاپ‌های غیرآمریکایی هستند. این استارتاپ‌ها از دیرباز نتوانسته‌اند حضور چندان موفقی در بازار جذب سرمایه اولیه داشته باشند، چرا که بیشترین تعداد سرمایه‌گذاران و زیرساخت استارتاپ تاکنون در اختیار ایالات متحده بوده است. سرسخت‌ترین بنیانگذاران همیشه با حضور در کشورهای مختلف، شانس موفقیت خود را افزایش دهند. البته احتمالا این موضوع همیشگی نخواهد بود. با این حال باز هم به نظر می‌رسد خرید سهام یک شرکت بهتر از خرید توکن‌های آن باشد.

مشارکت در سوددهی پلتفرم‌ها

در کسب‌وکاری که اثر شبکه‌ای قوی دارد، استفاده از توکن‌های کاربردی می‌تواند به گروهی از کاربران انگیزه بدهد تا با تبلیغ یک پلتفرم به رشد و توسعه‌ی آن کمک کنند. (توضیح: اثر شبکه‌ای به این معناست که افزایش تعداد کاربران به افزایش درآمد و سود شرکت می‌انجامد). کاملا مشخص است چرا تقریبا همه‌ی شرکت‌هایی که دامنه فعالیت‌شان عمومی است، طرح خرید سهام توسط کارمندان خود را اجرا می‌کنند. توکن‌های کاربردی همین مدل را به جای کارمندان به مشتریان (با منافعی متفاوت) تعمیم داده‌اند.

نگاهی دقیق‌تر به این توکن‌ها نشان می‌دهد هیچ دلیل منطقی برای کسب درآمد با آنها در درازمدت وجود ندارد:

۱- بسیاری از شرکت‌ها در واقع پلتفرم‌های با اثر شبکه‌ای قوی نیستند. بنابراین ارزشی که کاربران پیشگام‌شان به آنها می‌دهند به معنای مالکیت آنها در شرکت نیست. به خاطر داشته باشید وقتی کاربرانی که داوطلبانه ثبت‌نام می‌کنند (و در برخی موارد بابت امتیازشان پول می‌پردازند) به این معناست که به خاطر مزایای این خدمات ثبت‌نام کرده‌اند.

۲- اگر مدل کسب‌وکاری که توکن کاربردی بر اساس آن ساخته شده است بر اساس پیش‌بینی پیش نرود، تغییر یا تنظیم آن مدل کسب‌وکار بسیار مشکل است. زیرا مسلما ذی‌نفعان راضی به تغییر اصول اقتصادی که با آن توافق کرده‌اند نخواهند شد. به عنوان نمونه، اگر یک استارتاپ تصمیم بگیرد محصول دیگری (که ارتباط معناداری برای آن توکن‌ها ندارد) را تولید کند، باید پاسخگوی همه‌ی ذی‌نفعان خود باشد. با این کار ارزش توکن‌های شرکت نیز سقوط خواهد کرد.

۳- طراحی یک پروتکل ارز دیجیتال بسیار پیچیده است و ارتباط چندانی با مباحث فنی راه‌اندازی یک شرکت ندارد. تقریبا فقط ۱۰۰۰ نفر در سراسر جهان می‌توانند چنین پروتکلی را طراحی کنند. فقط کافی است بدانید چه مسائل مهمی را در طراحی آن باید در نظر گرفت تا به عمق ماجرا پی ببرید. امنیت، نحوه ارتباط میان گره‌های شبکه، مقیاس‌پذیری، اثبات انجام کار / سهام / ظرفیت / اجماع، مطابقت با قانون و ثبات شبکه فقط برخی از این مسایل هستند که باید مد نظر قرار گیرند.

۴- در حال حاضر روش‌های مؤثر متعددی برای پاداش‌دهی و انگیزه دادن به کاربران اولیه وجود دارد. به عنوان مثال داشتن یک نام کاربری کوتاه در توییتر یک مزیت بزرگ برای کاربران اولیه‌ی توییتر بود. همچنین شرکت‌های نوپای ارائه‌دهنده‌ی خدمات پولی نیز می‌توانند طرح‌های پولی خود را با قیمتی پایین‌تر و برای مدتی طولانی‌تر به کاربران اولیه‌ی خود عرضه کنند. بسیاری از استارتاپ‌ها یک لیست انتظار دارند و پاداش‌هایی را به سودمندترین کاربران خود (مثلا کسانی که بیشتر از بقیه به اشتراک‌گذاری استارتاپ مورد نظر در شبکه‌های اجتماعی پرداخته‌اند) اختصاص می‌دهند.

۵- پول در اصل برای این به وجود آمد که نیازهایی را که از طریق دادوستد کالا به کالا نمی‌توانستیم انجام بدهیم برطرف کند. درخواست از مشتریان برای خرید توکن‌ها به منظور استفاده از خدمات‌تان مانع بزرگی در برابر پذیرش جریان اصلی بازار است.

۶- این موضوع سبب می‌شود نتوانیم به راحتی جایگاه ارزش را دریابیم. آیا مشتریان شما محصولات شما را به این دلیل استفاده می‌کنند که به آن علاقه دارند (و بنابراین تمایل دارند برای آن پول پرداخت کنند) یا اینکه امیدوارند هر کس دیگری از آن استفاده خواهد کرد و توکن‌های آنها ارزشمند خواهد شد؟ اگر حالت اول درست باشد، زمینه‌ای برای شکل‌گیری یک شرکت باثبات خواهد بود. اما حالت دوم صرفا موجب شکل‌گیری انبوهی از انتظارات نادرست و رشد بی‌ثبات می‌شود. توکن‌ها ممکن است بنیانگذاران را از مسیر درست منحرف کرده و توجه آنها را به مشتریان غیرواقعی معطوف کنند.

راه حل

ICO ها نوعی سرطان هستند!حتی اگر ICO‌ بتواند این مشکلات را حل کند، باز هم خودش مشکلات اساسی به وجود می‌آورد که شرایط را بدتر از قبل می‌کند. شش مشکل اساسی آن به شرح زیر هستند:

عدم پشتیبانی واقعی از سرمایه‌گذار

ICO ها نوعی سرطان هستند!

ICO‌ استانداردهای حمایت از سرمایه‌گذار که ده‌ها سال است سرمایه‌گذاران خطرپذیر از آن برخوردارند را ندارد. استانداردهایی مانند برنامه‌های چهارساله‌ی واگذاری سهام، تأیید هیئت‌مدیره برای حقوق‌ها / هزینه‌های کلان، ممنوعیت برای تجارت سرمایه‌گذاران داخلی و حسابرسی مالی در حوزه‌ی ICO‌ مسائلی هستند که عملا به آنها توجهی نشده است.

این که یک بنیانگذار ممکن است به سرعت پول سرمایه‌گذارانش را از دست بدهد، سرمایه‌گذاران کارکشته را می‌ترساند، اما این امر برای افراد متقلب جذاب است. واقعا شگفت‌آور است که چه تعداد از فروشندگانِ توکن این را مسئله‌ی مهمی نمی‌دانند. ویتالیک بوترین در هنگام عرضه‌ی اولیه‌ی اتریوم گفت:

نمی‌توانستیم اولویت نقدینگی را از همان ابتدا تضمین کنیم و به همین دلیل تصمیم گرفتیم اگر همه‌چیز خوب پیش رفت این موضوع را در نظر بگیریم.

این دقیقا مانند این است که بگویید «من نمی‌توانم قول بدهم که استارتاپ‌مان موفق خواهد شد. بنابراین اگر موفق نشدیم نه تنها نمی‌توانم پولی را که از دست داده‌ام به شما برگردانم، هر چه را از پولتان باقی مانده است را نیز نمی‌توانم پس بدهم. بعدا درباره‌ی این موضوع تصمیم خواهم گرفت».

مشوق‌های نامتناسب برای شرکت

ICO ها نوعی سرطان هستند!

طراحی ICO‌ به این منظور است که اولین سرمایه‌گذاری بزرگ آخرین آنها هم باشد. این بدان معناست که در ابتدا تا جایی که می‌توانید پول زیادی جذب می‌کنید، اما پس از آن اگر باز هم به پول بیشتری نیاز داشته باشید دیگر امکان‌پذیر نخواهد بود چرا که بازار تحریم‌تان خواهد کرد. شاید به نظر غیرعادی برسد؛ اما جذب مقدار زیادی سرمایه بدون تشخیص نیاز بازار به محصول، یک مشکل بزرگ است که می‌تواند شرکت‌ها را نابود کند. این اتفاق در استارتاپ‌های سنتی و توکن‌های کاربردی نادر است. زیرا استارتاپ‌های سنتی معمولا به پول بیشتری در آینده نیاز پیدا نمی‌کنند و در مورد توکن کاربردی می‌توان گفت تغییر مسیر آن در آینده بسیار دشوار است و بنابراین این موضوع در آن رخ نمی‌دهد.

عدم وجود سرمایه‌گذاری واقعی

ICO ها نوعی سرطان هستند!

سهام در حقیقت مطالبه‌ی سود یک شرکت و توانایی آن برای مدیریت استخدام / اخراج به منظور بهبود جریان نقدی است. دارندگان توکن از تمام حقوق‌شان چشم‌پوشی می‌کنند. واقعا تعجب‌آور است که چرا مردم برای سرمایه‌گذاری در توکن سر و دست می‌شکنند. حتی اگر منتشرکنندگان توکن با صراحت اعلام کنند که این توکن ارزش چندانی ندارد، انتظار افزایش قیمت در آینده را نداشته باشید و حق هیچ ادعایی درباره‌ی جریان نقدی/دارایی شرکت و نظایر آن را ندارید، باز هم مردم این کار را انجام می‌دهند.

مقررات بسیار پیچیده و ایجاد اختلال در عملکرد

ICO ها نوعی سرطان هستند!

حتی اگر به حوزه‌ی فعالیت یک شرکت علاقه داشته باشید، باز هم ICO ارتباط چندانی با این علاقه ندارد. یک استارتاپ برای ایجاد یک کسب‌وکار موفق نه تنها به عملیات متهورانه نیاز دارد، بلکه ملزم به رعایت قوانین امنیتی پیچیده، روابط بانکی، مدیریت کلید خصوصی، مشارکت با سامانه‌های پرداخت، آموزش کاربران، نرم‌افزار حسابرسی ارز دیجیتال، مواضع قانونی پیچیده، برنامه‌های تورم، پروتکل‌های دولتی و نظایر آن نیز هست.

ناسازگاری اساسی با نظام حقوقی

ICO ها نوعی سرطان هستند!

با اینکه شعار «رمزنگاری یک قانون است» در جامعه‌ی اتریوم از محبوبیت زیادی برخوردار است، این شعار در دنیای دارایی‌های متمرکز (و مسلما قابل سانسور) چندان به ICO‌  قابل تعمیم نیست. چرا که ماهیت این دارایی‌ها حول شرکت / مؤسسات غیرانتفاعی‌شان و نیز بنیانگذاران متمرکز است. به عنوان نمونه، هنگامی که یک تراکنش به قوانین قضایی نیاز دارد تا به عقب برگردد، بلاک چین چه کار می‌تواند بکند؟ (شاید یکی از طرفین با وجود داشتن کلید خصوصی‌اش مجوز مناسب برای انجام آن تراکنش را نداشته باشد یا اینکه درآمد آن از اموال سرقتی حاصل شده باشد.)

مراجع قضایی همیشه قادر خواهند بود از طریق ابزارهای قانونی مانند بستن حساب‌های بانکی، تصرف دارایی‌های فیزیکی و / یا دستگیری مدیران مسئول بر بلاک چین غلبه کنند. در واقع شرکت‌هایی که ICO دارند نیز در نهایت با این تناقض روبرو می‌شوند.

مدیریت کلید خصوصی واقعا دشوار است

ICO ها نوعی سرطان هستند!

برآورد نشان می‌دهد ۱% از تمام ارزهای دیجیتال هر سال به دلیل مدیریت نامناسب کلید خصوصی از بین می‌روند و در سایر موارد هم خدمات آنها نسبت به خدمات وب سنتی چنان افتضاح است که کاربر با تجربه‌ی منفی روبه‌رو می‌شود. درباره‌ی بیت کوین این به معنای نیاز به کاربران واقعی است تا بتواند کلیدهای خصوصی‌شان را مدیریت کند، زیرا این تنها روشی است که کاربران می‌توانند به شکل الگوریتمی مالکیت‌شان را نسبت به بیت کوین‌ها به شبکه ثابت کنند (که برای مقاومت در برابر سانسور ضروری است). در مورد نهادهای به شدت متمرکز، هیچ دلیلی برای تحمیل این هزینه تحت عنوان تمرکززدایی وجود ندارد؛ زیرا ماهیت این نهادها به‌گونه‌ای است که نمی‌توانند غیرمتمرکز باشند.

آیا واقعا می‌ارزد؟

راه‌اندازی یک شرکت هرگز تا این اندازه ارزان و ساده نبوده است و جذب سرمایه از طریق ابزارهای سنتی این روزها برای کارآفرینان بسیار آسان است. اگر به فکر انجام ICO‌  هستید، باید به دقت آن را بررسی کنید و از خودتان بپرسید چرا این کار باید برای ذی‌نفعان بسیار مهم باشد. وارن بافت می‌گوید:

۲۰ سال طول می‌کشد تا شهرت کسب کنید، اما ۵ دقیقه برای خراب کردن آن کافی است. اگر در مورد آن فکر کنید، کارها را به شکل متفاوتی انجام خواهید داد.

کلام آخر

مشکل اینجاست که منتشرکنندگان توکن می‌گویند از «فناوری انقلابی بلاک چین» استفاده می‌کنند و به همین دلیل تازه‌واردان فکر می‌کنند اینها را می‌توان از نظر قانونی با بیت کوین مقایسه کرد. بیت کوین از همان اولین روزهای شروع فعالیتش فروشندگان متقلب و فریبکار را به خود جلب کرده است، اما توکن‌ها حجم زیادی از انواع بازاریابی چندسطحی (multi-level-marketing) را تقریبا با هر رویداد بلاک چین به ارمغان آورده‌اند.

هنگامی‌که این توکن‌ها بی‌تردید میلیاردها دلار ارزش سرمایه‌گذاران خودشان را از بین می‌برند (در حالی‌که بنیانگذاران آنها ثروتمند می‌شوند) مردم خشمگین به دنبال کسی می‌گردند که او را سرزنش کنند و عواقب ناخوشایند این موضوع دامنگیر بیت کوین می‌شود. بیت کوین اولین و بهترین ذخیره‌ساز اینترنتی ارزش است که قابلیت مقاومت در برابر سانسور را دارد و توانایی فوق‌العاده‌ای برای جهان از طریق کمک به افراد برای کسب مجدد مجوزهای مالی خودشان را نیز دارد. بیت کوین شبیه این توکن‌های ICO نیست.

منبع: medium

ICO ها نوعی سرطان هستند!

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

کمتر از یک دهه از عمر بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال می‌گذرد. با این وجود، این مفهوم توانسته است امیدهای زیادی برای اصلاح برخی الگوهای مالی و سرمایه‌گذاری در دنیا پدید آورد. ارزهای دیجیتال به خاطر ماهیت غیرمتمرکزشان، برخی مشکلات پول‌های رسمیِ منتشر شده توسط بانک‌های مرکزی را ندارند. نقل و انتقال ارزهای دیجیتال حتی به شکل فرا مرزی ساده‌تر از انتقال پول است. همچنین امکان تقلب و کلاهبرداری در آن به مراتب کمتر است.

بااین‌حال، تعداد زیادی از افراد هستند که به فرصت‌های ارزشمندی که ارزهای دیجیتال در حال حاضر و در آینده ایجاد می‌کنند توجهی ندارند. در ادامه به بررسی ۱۰ دلیل اصلی این بی‌توجهی می‌پردازیم.

۱- مفهوم ارزهای دیجیتال ساده نیست

ده علتی که چرا مردم پتانسیل واقعی دنیای کریپتو را نمی‌بینند !

ارزهای دیجیتال و ساز و کار عملکردشان پیچیدگی‌های زیادی دارد. کمتر از یک دهه از عمر اولین ارزهای دیجیتال (یعنی بیت کوین) می‌گذرد. حتی مجموعه اصطلاحات تخصصی مربوط به آن هنوز کاملا شکل نگرفته است. تمرکززدایی هم مفهومی کاملا جدید است؛ هر چند برای تازه‌کاران به مراتب ساده‌تر از مفاهیم دیگری نظیر اثبات انجام کار، اثبات سهام یا استخراج ارزهای دیجیتال (مفهوم ماینینگ) است.

برخی افراد که هنوز اطلاعات چندانی درباره ارزهای دیجیتال ندارند، در نگاه اول از مشاهده‌ی حجم زیاد اطلاعات و جزییات فنی آن ناامید می‌شوند. اما این موضوع کاملا طبیعی است؛ زیرا استفاده از یک تلفن هوشمند یا حتی بسیاری از بازی‌های سرگرم‌کننده نیز یک سری جزییات دارند که ممکن است در نگاه اول پیچیده به نظر برسند، اما پس از اندکی مطالعه و تجربه می‌توان بر همه‌ی جوانب آن مسلط شد. بنابراین با وجود تمام این پیچیدگی‌ها و جزییات فنی در دنیای ارزهای دیجیتال، ورود به این حوزه نتایج ارزشمندی برای افراد به همراه دارد که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

۲- کم حوصلگی

افراد معمولا حوصله ندارند برای یادگیری چیزهای جدید وقت بگذارند

ده علتی که چرا مردم پتانسیل واقعی دنیای کریپتو را نمی‌بینند !برای آشنایی با ارزهای دیجیتال باید وقت بگذارید و مطالب مختلفی را مطالعه کنید. در ابتدا شاید با انبوهی از واژگان عجیب و غریب روبرو شوید. در این صورت باید به دنبال معنای هر یک از این اصطلاحات نامأنوس باشید. با این حال، تجربه نشان داده است که با حدود ۲۰ ساعت مطالعه می‌توانید دانش کافی در زمینه‌ی ارزهای دیجیتال کسب کنید. اما با تمام این‌ها باز هم بسیاری از افراد حوصله‌ی وقت گذاشتن برای این کار را ندارند.

۳- ندیدن فرصت‌های دیگر

ده علتی که چرا مردم پتانسیل واقعی دنیای کریپتو را نمی‌بینند !

موفقیت‌های افراد مانع از مشاهده‌ی فرصت‌های موجود در دنیای ارزهای دیجیتال می‌شود

بسیاری از افراد به قدری در فعالیت‌های خاص خودشان درگیر هستند و آن‌قدر در حوزه‌ی فعالیت‌شان موفق می‌شوند که نمی‌توانند فرصت‌های موجود در دنیای ارزهای دیجیتال را ببینند. دلیلش این است که هر قدر افراد در یک زمینه‌ی مشخص به موفقیت‌های بیشتری دست می‌یابند، بیشتر در برابر تغییر از خود مقاومت نشان می‌دهند. در واقع، این افراد فقط عادت دارند فرصت‌های موجود در حوزه‌ی فعالیت خودشان را ببینند و بنابراین از موقعیت‌های ارزشمندی که ارزهای دیجیتال می‌توانند در آینده برایشان ایجاد کنند غافل می‌شوند. با تغییر دیدگاه غالب، می‌توان از این مخمصه رهایی یافت. این تغییر دیدگاه را در روانشناسی «تغییر گشتالت» می‌نامند.

برای شناسایی فرصت‌های موجود در حوزه‌ی ارزهای دیجیتال باید ذهن خود را در برابر ایده‌های نوین باز بگذارید. به دقت به اطراف‌تان نگاه کنید تا بتوانید فرصت‌های گوناگون در زمینه‌های مختلف را شناسایی کنید.

۴- عدم پذیرش به عنوان پول

ده علتی که چرا مردم پتانسیل واقعی دنیای کریپتو را نمی‌بینند !

بسیاری افراد بر این باورند که فقط دولت‌ها باید پول منتشر کنند

متقاعد کردن مردم به اینکه اتکا به یک پول الگوریتمی (نظیر بیت کوین) به مراتب بهتر از تکیه به دولت برای انتشار پول است، کار دشواری به نظر می‌رسد. تردیدی نیست که امروزه در سراسر نقاط دنیا، پول رسمی که بانک‌های مرکزی منتشر می‌کنند بر نظام مالی دنیا چیره است. هر روز حدود ۱/۵ تریلیون دلار پول رسمی در دنیا مبادله می‌شود. این مقدار ۲۰۰ برابر کل مبادلات روزانه‌ی صورت گرفته در بازار ارزهای دیجیتال (به ارزش ۲۵ میلیارد دلار) است. اما در حال حاضر ارزهای دیجیتال هر روز بیشتر از قبل در سراسر جهان به عنوان بازاری برای پرداخت پذیرفته می‌شوند.

۵- عدم علاقه به ارزهای دیجیتال

ده علتی که چرا مردم پتانسیل واقعی دنیای کریپتو را نمی‌بینند !

بیشتر افراد به ارزهای دیجیتال علاقه‌ی چندانی ندارند

اینکه مردم امید چندانی به ارزهای دیجیتال ندارند، به این دلیل است که اصلا به آن علاقه‌ای ندارند. به تازگی، نتایج یک نظرسنجی جدید نشان داد که «نداشتن نیاز یا علاقه» اصلی‌ترین دلیلی بود که افرادِ پاسخ‌دهنده برای عدم حضورشان در دنیای ارزهای دیجیتال عنوان کردند.

۶- فقدان حس کنجکاوری

ده علتی که چرا مردم پتانسیل واقعی دنیای کریپتو را نمی‌بینند !

رویدادهایی که از آغاز اختراع ارزهای دیجیتال تاکنون به وقوع پیوسته‌اند، آن‌قدر سروصدا به پا کرده‌اند که اگر کسی نسبت به آنها کنجکاو نشود واقعا جای تعجب دارد. بیت کوین سریع‌ترین رشد را از نظر ارزش بازار در تاریخ بشر داشته است. بیت کوین بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار ارزش دارد. همچنین ارزش ارزهای دیجیتالی که در چند سال گذشته ایجاد شده‌اند از مرز ۳۰۰ میلیارد دلار گذشته است. تنها دلیلی که یک نفر ممکن است به این تغییرات چشمگیر اهمیتی ندهد این است که اساسا فرد کنجکاوی نباشد!

۷- نوسانات شدید = ریسک بالا

ده علتی که چرا مردم پتانسیل واقعی دنیای کریپتو را نمی‌بینند !

برخی افراد بر این باورند که نوسانات قیمتی در بازار ارزهای دیجیتال بسیار شدید است و حضور در این بازار مخاطرات زیادی برایشان به همراه دارد. همین امر آنها را از دنیای ارزهای دیجیتال دور نگه می‌دارد. هنگامی‌که اوراق قرضه بنجل (junk bonds) وارد بازار شدند نیز مردم چنین دیدگاهی داشتند. اوراق قرضه بنجل نوعی از اوراق قرضه است که درجه‌ی اعتباری پایینی دارند و در نتیجه نقدشوندگی آنها ممکن است با تردیدهایی روبرو باشد. هنگامی‌که برای اولین بار بانک درکسل برنهام (Drexel Burnham) اوراق قرضه‌ی بنجل را عرضه کرد، بانک‌های دیگر اعتبار آن را زیر سؤال بردند و اعلام کردند که هرگز آن را خرید و فروش نخواهند کرد. این بانک‌ها در آن زمان، نوسانات شدید قیمتی و ریسک بالای این اوراق را دلیل اصلی اجتناب از آن عنوان می‌کردند. اما این اوراق به تدریج در بازار پذیرفته شدند. مدتی است که از میزان نوسانات بازار ارزهای دیجیتال کاسته شده است و این روند در آینده نیز ادامه می‌یابد. هر نوع دارایی جدید در بازار در ابتدا با چنین نوساناتی روبرو می‌شود و به تدریج به نوعی ثبات دست می‌یابد.

۸- عدم اعتماد قانونی

ده علتی که چرا مردم پتانسیل واقعی دنیای کریپتو را نمی‌بینند !

برخی فکر می‌کنند ارزهای دیجیتال ابزاری برای کلاهبرداری هستند.

هنوز عده‌ی زیادی ارزهای دیجیتال را هم‌راستا با سیلک‌رود (silk road) می‌دانند. سیلک‌رود یا جاده‌ی ابریشم یک وب‌سایت در بخش مخفی وب است که به کاربران امکان خرید و فروش انواع محصولات ممنوعه (نظیر مواد مخدر یا سلاح) را می‌دهد. همچنین برخی از سرشناس‌ترین چهره‌های اقتصادی دنیا نیز تردیدهای خود درباره ارزهای دیجیتال را به شکل رسانه‌ای بیان می‌کنند. برای نمونه، وارن بافت (کارآفرین و میلیارد معروف آمریکایی) به تازگی بیت کوین را به «مرگِ موش» تشبیه کرد. با این حال، شاید چنین اظهارنظری قابل تعمیم به همه‌ی ارزهای دیجیتال نباشد و منظور فقط بیت کوین بوده باشد. جالب اینجاست تعداد مردانی که فکر می‌کنند ارزهای دیجیتال ابزاری برای کلاهبرداری است دو برابر زنان است!

۹- درک ارزهای دیجیتال برای افراد مسن‌تر و باتجربه‌تر سخت‌تر است

ده علتی که چرا مردم پتانسیل واقعی دنیای کریپتو را نمی‌بینند !

کن لانگان (Ken Langone) یک میلیاردر ۸۲ ساله است که مجله فوربس ثروتش را ۷/۲ میلیارد دلار ارزیابی کرده است. او در پاسخ به اینکه چرا روی ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری نمی‌کند، گفت: «چون فقط روی چیزهایی که می‌فهمم سرمایه‌گذاری می‌کنم!» شاید اگر لانگان جوان‌تر بود به بررسی و تحقیق در بازار می‌پرداخت و حتی روی ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری هم می‌کرد. اما در این سن ارز دیجیتال پدیده‌ای جدید برایش به شمار می‌رود. به طور کلی، با افزایش سن افراد گرایش به یادگیری چیزهای جدید کاهش می‌یابد.

۱۰. آینده‌ی ارزهای دیجیتال هنوز روشن نیست

ده علتی که چرا مردم پتانسیل واقعی دنیای کریپتو را نمی‌بینند !

آینده‌ی ارزهای دیجیتال حتی برای کسانی که حس کنجکاوی قدرتمندی دارند تا حد زیادی مبهم است. افراد زیادی هستند که تاکنون هیچ نوع تراکنشی با بلاک چین انجام نداده‌اند. بسیاری از آنها حتی کسی را در اطرافیان خودشان نمی‌شناسند که از ارزهای دیجیتال استفاده کرده باشد. حتی بسیاری از علاقمندان نمی‌دانند از کجا باید شروع کنند.

با وجود همه این موارد، آینده‌ی ارزهای دیجیتال روزبه‌روز روشن‌تر می‌شود. هر روز تعداد بیشتری از مردم از فرصت‌های دنیای ارزهای دیجیتال آگاه می‌شوند. هر روز که می‌گذرد، فناوری‌های مربوط به ارزهای دیجیتال پیشرفته‌تر می‌شوند.

امیدواریم ارزهای دیجیتال بتوانند دنیایی بهتر و سبزتر را برای ساکنان کره‌ی خاکی به ارمغان آورند‍!

منبع: medium

ده علتی که چرا مردم پتانسیل واقعی دنیای کریپتو را نمی‌بینند !

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

دانشمندان معتقدند که مصرف انرژی مورد نیاز برای برداشت بیت کوین به‌شدت بالا است و این امر در حال بدتر شدن است و عواقب خطرناکی برای زمین در بر خواهد داشت.

بیت کوین یک پدیده بسیار عجیب و غریب در دنیای امروزی ما است و برداشت آن به روش‌های دیجیتالی و کاملا کامپیوتری انجام می‌شود. شاید در نگاه نخست به نظر بیاید که بیت کوین با توجه به مصرف الکتریسیته، یک موضوع و ماهیت سبز است ولی در عمل مصرف انرژی مورد نیاز برای برداشت آن به‌اندازه‌ای زیاد است که این پدیده را به‌شدت مخرب ساخته است.

تحقیقات جدید دانشمندان نشان داده است که برداشت بیت کوین از محیط‌های ابری در طول سال گذشته میلادی مسبب مصرف رقم نجومی ۷.۷ گیگاوات انرژی الکتریکی بوده است. این انرژی بسیار زیاد است و  برای درک دقیق‌تر حجم آن کافی است بدانید که می‌توان با چنین انرژی الکتریکی‌ای، کل کشور استرالیا را برای یک سال تامین توان کرد.

بیت کوین قاتل انرژی است!

بااین‌حال موضوع نگران‌کننده اصلی این است که این موضوع در حال بدتر شدن و حجم انرژی مصرفی بیت کوین، روزبه‌روز  در حال افزایش یافتن است. پیش‌بینی شده که بیت کوین در پایان سال جاری میلادی، نیم درصد از انرژی الکتریکی کل جهان را به خود اختصاص می‌دهد.

این تحقیقات به‌تازگی در ژورنال بین‌المللی Joule منتشر شده اند. بنابر تحقیقات مذکور ارزهای دیجیتال تا چه اندازه برای محیط‌زیست مخرب هستند. انرژی الکتریکی در بسیاری از مناطق جهان از طریق راهکارهای غیر سبز تهیه می‌شود و همین امر نیز موجب شده است که مصرف بالاتر الکتریسیته توسط بیت کوین، آلایندگی بیشتری را نیز ایجاد کند.

به‌این‌ترتیب مقاله یادشده ثابت کرده  است که بیت کوین در دنیای امروزی ما به‌هیچ‌عنوان یک پدیده بهینه نبوده و یک فاجعه زیست‌محیطی به‌حساب می‌آید. بااین‌حال پیش‌بینی می‌شود که به‌زودی قوانینی اعمال شود که جلوی این تخریب و روند نامناسب را خواهد گرفت و آینده بیت کوین و تمامی ارزهای دیجیتال ممکن است دستخوش تغییراتی بزرگ شوند.

آلکس دوریس به‌عنوان یک متخصص بلاک چین درباره این موضوع می‌گوید که هر بیت کوین در جهان نیاز به انرژی ۲.۵۵ گیگاواتی برای یک تراکنش دارد. این امر موجب می‌شود که یک تراکنش بیت کوینی مصرف انرژی بیشتری از کل مصرف یک خانوار در طول یک ماه داشته باشد. او نیز معتقد است که بیت کوین مشکلی بزرگ دارد که در حال بزرگ‌تر شدن هم هست.

بیت کوین قاتل انرژی است!

  • ارز دیجیتال
  • ۰
  • ۰

هفته‌ای که گذشت، هفته پرفراز و نشیبی برای بلاک چین و بیت کوین بود. با برگزاری نشست Consensus در نیویورک، هزاران نفر از شیفتگان بیت کوین به این شهر آمده بودند تا در یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای حوزه بلاک چین و ارزهای دیجیتال شرکت کنند. بنا بر عقیده بسیاری از کارشناسان، این کنفرانس می‌توانست باعث رونق دوباره این ارز دیجیتالی شود; اما این اتفاق رخ نداد. در ادامه با ارزدیجیتالی همراه باشید.

حتی باوجود صف‌های طویل لامبورگینی‌ها، قایق‌های تفریحی هزار نفره، «اسنوپ داگ»، رپر مشهور آمریکایی و هزاران کارشناس مشهور در رویداد Consensus، جلوی سقوط اخیر ارزهای دیجیتال گرفته نشد. از ۱۱ می تاکنون حدود ۴۵ میلیارد دلار از ارزش بازار ارزهای دیجیتال کاسته شده یا به عبارتی ۴۵ میلیارد دلار از بازار خارج شده است.

کاهش 45 میلیارد دلاری ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال/ تحلیلگران همچنان امیدوارند !

بیت کوین، ارزشمندترین ارز دیجیتالی فعلی دنیا، با کاهش ارزش ۳.۷ درصدی در هفته جاری، قیمتی معادل ۸.۱ هزار دلار پیدا کرد. باوجود این «آرتور هایس»، مدیر یکی از صرافی‌های بزرگ ارزهای دیجیتال، پیش‌بینی کرده که قیمت بیت کوین تا پایان سال جاری میلادی به ۵۰,۰۰۰ دلار برسد!

تام لی دراین‌باره می‌نویسد:

باوجود اینکه طی کنفرانس Consensus تلنگری به بازار وارد نشد، اما عزم و اعتقاد ما به بیت کوین محکم‌تر از همیشه شد.

او در ادامه صحبت‌های خود با اشاره به افزایش تقاضای مؤسسات مالی و تردیدهای آنان پیرامون بحث قانون‌گذاری و ایجاد چهارچوب‌ها مالی، این دلایل را از اصلی‌ترین علل کاهش قیمت بیت کوین دانست. تحلیلگران زیادی بر این عقیده اند که قانونمند شدن بازار باعث ورود سرمایه زیادی از شرکت‌های بزرگ می‌شود.

«سانی لو»، مدیر اجرایی شرکت VeChain Tech و یکی از سخنرانان این کنفرانس علت سقوط ارزش بیت کوین را این‌گونه شرح می‌دهد:

شاید سقوط اخیر بازار را بتوان ناشی از این مسئله دانست که کنفرانس Consensus نتوانست آن‌طور که باید انتظارات را بر آورده کند.

کاهش ۴۵ میلیارد دلاری ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال/ تحلیلگران همچنان امیدوارند !

  • ارز دیجیتال